اصولا وجود اختلاف سلیقه و عقیده امری طبیعی و انکارناپذیر است و همه افراد بشر با توجه به نوع آموزش، تربیتها، محیط زندگی خانوادگی و اجتماعی، روابط عاطفی و انسانی و برداشتهای خود از مسائل و پدیده ها دارای دیدگاهها و نظرات خاص خود می باشند که لزوما با دیدگاههای دیگران یکسان نیست.
تجمع گروهها و دستجات فکری زمانی ایجاد می شود که در رابطه با یک سری برداشتها و نقطه نظرات اصولی توافقهای کلی و عمومی وجود داشته و هدف مشترکی دنبال می شود.
اغلب در زمان احساس خطر برای ارزشها و معیارهای مورد علاقه و احترام تشکلها افزایش یافته بسیاری از اختلافات و نقطه نظرهای متفاوت و در عین حال غیر مهم نادیده گرفته می شود و صف بندیها هم منسجمتر می گردد.
زمانی که خطر لیبرالیسم و منافقین انقلاب اسلامی را تهدید می کرد، نیروهای حزب الله منسجم و متحد بوده و هیچ کس از خطوط چپ و راست و طرفدار سرمایه دار و ... ذکری به میان نمی آورد ولی به محض اینکه آن خطرات بر طرف شد، اختلافات دورن نیروهای حزب الله که همه (حداقل در ادعا) معتقد به رهبری امام و اطاعت از ولایت فقیه بودند آشکار گردید و دسته بندیها به وجود آمد. در حالی که این اختلاف نظرها از قبل هم وجود داشت ولی عمده و اصلی نشده بود و از طرف دیگر تصور می شد که انقلاب به مرحله ثبات و استقرار رسیده و خطری اعم از داخلی یا خارجی آن را تهدید نمی کند.
عواملی که در تشدید اختلافات و تضعیف انقلابیون نقش اصلی و اساسی را داشته و در آینده هم چنانچه برطرف نشود، خواهند داشت بدین قرارند:
هر فرد یا گروهی تصور می کند که تنها و تنها بینش و طرز فکر و برداشت اوست که درست است و نجات انقلاب در تبعیت از آن بینش می باشد و لاغیر. آنچنان مطلق فکر می کند که راهی و مغری برای این نظریه که ممکن است احتمالا او هم در اشتباه باشد، باز نمی گذارد و جالب توجه اینکه خط و بینش خود را دقیقا مطابق با مکتب اسلام و خط ولایت فقیه می داند و متقابلا جناح مقابل را منحرف و مخالف انقلاب و ولایت فقیه دانسته و فراهم کردن هر نوع امکانی برای تفوق آن جناح در حاکمیت را موجب انحراف و ضایع شدن انقلاب می داند.
از آنجا که خط فکری خود را به طور مطلق صواب و درست می داند برای حاکم شدن این خط از هر تلاش و کوششی فروگذار نمی کند و متقابلا چون خط فکری جناح مقابل را منحرف و خطرناک می داند از هر تلاشی برای دور کردن آنها از قدرت باز نمی ماند و علیرغم آنکه بر خلاف ماکیاولیستها و کمونیستها که معتقد هستند «هدف وسیله را توجیه می کند» در مکتب اسلام هدف از وسیله جدا نیست و از طریق غلط نمی توان به هدف درست رسید در عمل ملاحظه شده که بسیاری از جناح بندیها در مبارزه خود با جناح مخالف از جاده تقوی و صداقت و ثواب خارج شده و چون خود را حق پنداشتند و جناح مخالف را باطل می پندارند و در رسیدن خود به حاکمیت و طرد جناح مخالف اغلب از توسل به هر شیوه ممکن فروگذار نمی کند. بازار تهمت و افترا و برچسب زدن در چنین آشفته بازاری به شدت رواج می یابد.
همان طور که قبلا متذکر گردیدیم نفس اختلاف غیر قابل انکار است و امری طبیعی و در عین حال می تواند زاینده پیشرفت و ترقی باشد مشروط بر آنکه از آثار منفی و انحرافی آن اجتناب شود و این شرط زمانی تحقق خواهد یافت که انقلابیون مسلمان از جاده تقوی الهی خارج نشده و به نظرات رهبر و ولایت فقیه متعبدانه پایبند و وفادار باشند