مدینه بار دیگر جلوه گه نور خداست
زفرط نور، تو گویى که وادى سیناست
چه روى داده که دل بى قرار گردیده
ز نور کیست ؟که روشن تمام ارض و سماست
گلى شکفته به گلزار سید الشهدا
که عطر فاطمه در برگ برگ او پیداست
سحاب رحمت یزدان هماره مى بارد
ز یمن مقدم این گل که نوگل زهراست
بگیر دامن لطفش به کف که این مولا
چو باب خویش کریم است و بحر جود و سخاست
بدان سبب لقب زین العابدین دارد
که پیشواى همه عابدین و روح دعاست
چه مى شود که بدست عناتیش امشب
دهد جواز مدینه که قبله ى دلهاست