ماهان شبکه ایرانیان

با شهرام ناظری اجرا داشتم و در خلوت شجریان گوش می‌کنم/ موسیقی از جسم و روح گذر می‌کند/ موسیقی هند و پیوندهای فراتر از مرزهای جغرافیایی

نغمه‌سازان «هللو بابا» با روایت‌شان از سرزمین افسانه از هند آمده بودند، گروهی که کهن‌ترین آواها را از فراز کوه‌ها و فرود دشت‌ها با تراشی که از بادها و آب‌ها و آتش‌ها خورده است، به ایران آورده‌اند

با شهرام ناظری اجرا داشتم و در خلوت شجریان گوش می‌کنم/ موسیقی از جسم و روح گذر می‌کند/ موسیقی هند و پیوندهای فراتر از مرزهای جغرافیایی

حسین قره: گروه «هللو بابا» یک گروه هندی است با سه نوازنده «آمانو مانیش» که «اسلاید گیتار» را بر زانو داشت، «پاول ناییک» که «هارمونیوم» را می نواخت و آواز می خواند و «گودای رامادای» که «طبلا» می نواخت. شوری که این گروه هندی در جشنواره موسیقی فجر برانگیختند، گفتنی و دیدنی بود. این گروه یک اجرا با گروه ایرانی «آوای زمین» به سرپرستی «وحید آیریان» که قطعات ایرانی آن اثر نقدی دارد که در جای دیگری و روز دیگری شاید به آن بپردازیم. اما اجرای هللو بابا چه در آن اجرا و چه در اجرای گروهی مستقل در تالار رودکی سرفصل دیگری برای موسیقی و گفت‌وگو است. 

موسیقی هند قدیم که از پاکستان امروز تا اعماق شبه جزیره وسعت دارد، همچون مادری است برای موسیقی پهنه بزرگی از آسیا. این موسیقی همچون آیین هندو که پذیرنده و پذیرای فرهنگ‌های دیگر و آیین‌های دیگر است، بسیاری از نواها و موسیقی ها را در خود پذیرفته و به نغمه هایش جان و مایه هندی داده و آن را دوباره بازسازی کرده است. این است که در موسیقی و فرهنگ هندی هم نیای مشترک آریائیان مهاجم هست و نوای ساکن اولیه و هم ردپای مسلمان دیده می شود، و هم مغولان که در سرزمین افسانه عاشقان هنر شدند و تاج محل آفریدند. 

برای آشنایی با حال و هوای موسیقی و فرهنگ هند و اجرای موسیقی این گروه با هر سه نوازنده گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می خوانید. برای همکاری، ترجمه و همراهی این گفتگو از دوست و همراه جوان «ماهور شاه‌ولد» قدردانی صمیمانه می کنم. 

فراز و نشیب‌های موسیقی، بهترین معلم هر نوازنده ای‌ است

«آمانو مانیش» نوازنده «اسلاید گیتار» در پاسخ به این پرسش‌های ما گفت:

اشعار فارسی بیدل دهلوی در ایران، جزو اشعار سخت است و  کتابهای زیادی در موردش نوشته شده است. شناخت هندی ها از شعرای ایرانی چطور است؟ 

در هند، خیلی ها اشعار حافظ و مولوی و حتی باباطاهر را می شناسند. بیدل دهلوی علاوه بر فارسی به زبان اردو هم اشعار زیادی سروده که با گویش محلی هند مخلوط شده است. بنابراین بیدل هم چیزهای زیادی را با هم ترکیب کرد. شاعران فارسی‌گوی که در دربار شاهان هندی زندگی کرده اند، اکنون بخشی از تاریخ مشترک دو کشور هستند.

می‌خواستم بدانم چه چیزی باعث شد سراغ این ساز بروید؟ گیتار اسلاید ساز عجیبی است. انگار گیتار اسپانیایی، هندی شده است.

با شهرام ناظری اجرا داشتم و در خلوت شجریان گوش می‌کنم/ موسیقی از جسم و روح گذر می‌کند/ موسیقی هند و پیوندهای فراتر از مرزهای جغرافیایی

پدر من هم نوعی گیتار اسلاید می‌نواخت و من آن را از کودکی با این ساز آشنا شدم و آن را به روش خودم می نواختم. بزرگتر که شدم از استادانی درس گرفتم که آنها هم نوازندگان چیره دستی بودند و امضای خودشان را پای این ساز داشتند. من هم به نوعی بخشی از جریان آنها شدم و این ساز را با بیان موسیقی خودم تطبیق دادم. گیتار اسلاید به نوعی با موسیقی کلاسیک هند ممزوج شده است. این اساتید باعث شدند که گیتار اسلاید به ساز اصلی من تبدیل شود.

جوانان آماتوری را در فضای مجازی و غیر آن می بینیم که عمیقا عاشق موسیقی هستند، اما به نظر نمی رسد راه خود را پیدا کرده باشند، شما به عنوان یک چهره شناخته شده موسیقی به آنان چه می گوید؟

من به نوازندگان جوان و تازه کار این است که نخست تکنیک‌ها و ساختارهای اساسی هر ژانری را که وارد آن می شوند، یاد بگیرید. می‌تواند هر ژانری باشد. همه ژانرها زیبا هستند. هر ژانری ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد. فراز و نشیب‌های موسیقی، بهترین معلم هر نوازنده ای‌ است. بنابراین هر ژانری را که انتخاب می‌کنید، ابتدا آنچه شما را در آن مسیر به جلو پیش می برد را خوب بشناسید. سپس هنگامی که به تکنیک و بخش فنی تسلط پیدا کردید، اجازه دهید موسیقی در جان و روح شما جریان یابد. زیرا موسیقی با روح ارتباط برقرار می‌کند. 

با ناظری اجرا داشته ام و خلوت خودم همیشه به آواز استاد شجریان گوش می دهم

«گودای رامادای» نوازنده طبلا که در هر دو اجرا لحظاتی تماشاچیان را به وجد کشاند و با او همراه شده و با ضرباهنگ هایی که ساخته بود شور بودن در «لحظه اکنون» را ایجاد کرده هم گفتگوی کوتاه داشتیم و او درباره حضورش در جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر این گونه توضیح داد: 
همکاری با جشنواره فجر تجربه بسیار خوبی بود. افراد زیادی از کشورهای مختلف به اینجا می‌آیند و اجرا می‌کنند.  من به همه موسیقی‌ها از ارمنستان، ازبکستان و موسیقی محلی ایران که بسیار غنی است گوش دهم. چهارمین بار است که به ایران می آیم و هیچ وقت برایم کهنه نمی شود. من سه بار در جشنواره فجر شرکت کرده ام.


کدام یک از موسیقی‌دانان ایرانی را می‌شناسید؟ با کدامیک همکاری کرده اید؟ 

من با بسیاری از موسیقیدانان ایرانی اجرا داشته‌ام. ابتدا با شهرام ناظری در پاریس اجرا داشتم که اولین آشنایی من با موسیقی ایرانی بود. یک خاطره کوچکی هم تعریف کنم. در یک اتاق کوچک در سالنی مشغول تمرین بودم و حواسم به اطراف نبود. شهرام ناظری ایستاده بود و به من گوش می‌داد. کارم که تمام شد، گفت، آیا می‌توانید امشب یک کنسرت با من اجرا کنید؟ همان شب، من با شهرام ناظری به صورت بداهه نواختم. قرار بود تنها یک آهنگ کنارشان باشم ولی در تمام کنسرت، بدون حتی یک جلسه تمرین با گروه، طبلا زدم و این یکی از بهترین و ماندگارترین تجربه های من در اجراست. ناظری مرا به دو کنسرت بعدی خودش هم دعوت کرد. یک بار هم با روزبه نعمت اللهی در برج میلاد کنسرت مشترک داشتیم. غیر از ناظری، حسین علیزاده و کیهان کلهر را هم می شناسم و در خلوت خودم همیشه به آواز استاد شجریان گوش می دهم. تقریباً همه تصنیف‌های استاد شجریان را گوش داده ام. 

با شهرام ناظری اجرا داشتم و در خلوت شجریان گوش می‌کنم/ موسیقی از جسم و روح گذر می‌کند/ موسیقی هند و پیوندهای فراتر از مرزهای جغرافیایی

چطور به گروه آوای زمین پیوستید و چگونه با آنها آشنا شدید؟ 

آنها در سال 2008 با من تماس گرفتند. و سپس با هم نشستیم و در مورد موسیقی صحبت کردیم. و از هم خوشمان آمد. دوست شدیم. اول دوست شدیم، و بعد دوستِ موسیقیدان. بنابراین موسیقی خود را به اشتراک گذاشتیم، و از موسیقی یکدیگر خوشمان آمد، و اینگونه همکاری شکل گرفت.

موسیقی با روح ارتباط بسیار عمیقی دارد، از جسم، ذهن، قلب و روح می‌گذرد

«پاون ناییک» خواننده گروه هللو بابا و نوازنده «هارمونیوم» کسی است که صدای زلال و شفافش نزدیک فراوانی دارد به «نصرت فاتح علی خان» قوالی که این هنر را به اوج رساند، نصرت آنقدر شگفت انگیز بود که بسیاری از بزرگان موسیقی جهان با او کار کردند. حالا پاون ناییک با نغمه های همچون «مست قلندر» مخاطب ایرانی را به حال و هوای نصرت نزدیک کرد. پاون ناییک صدایش و آنچه می خواند فراتر از موسیقی حرفه ای او در جستجوی نوری است که از ماورا اکنون قابل دریافت است، نوری که هزاران سال است در فرهنگ آریاییان از هند و ایران و افغانستان مردمان در جستجو او هستند، نوری و روشنایی که «گوتاما» را بودا کرد و آتش همه روشن «زرتشت» شد و تا امروز در دل قدیس و دل آگاهان روشن است. نوری که به عرفان اسلامی آمد و در اولیا تجلی یافت.

در مورد اشعار فارسی صحبت کنید. خواندن شعر فارسی برایتان سخت نیست؟ هنگام ورود دیدم که گروه مشغول خواندن شعری از حافظ است. در مورد اشعار فارسی در موسیقی خود صحبت کنید.

اغلب ما هندی ها، مولانا جلال الدین رومی، حافظ و همه این شاعران صوفی مسلک را از بچگی می خوانیم و عمیقاً با آنها در ارتباطیم. من بیشتر از آنکه خواننده باشم، صوفی هستم و در آن حالت خاص ذهنی، به ویژه وقتی آواز می خوانم، از روح شعر لذت می برم. خواندن اشعار فارسی برای ما سخت نیست. زیرا ما هم همه این اصطلاحات را در هند داریم. 
ساز هارمونیوم سازی غریبی است که در موسیقی هندی خانه کرده و نشسته است و با صدای خواننده هندی یگانه می شود، می شود درباره آن توضیح دهید.

هارمونیوم بخشی از آواز من است. زیرا من ژانر آوازی خودم را دارم و آواز را با موسیقی کلاسیک هندی ترکیب می‌کنم. از گوشه راک رهابی استفاده می‌کنم که با موسیقی ایرانی مشترک است.  
من سه گونه متفاوت موسیقی هندی را با موسیقی محلی و صوفی ترکیب و از همه اکتاوها استفاده می کنم می‌کنم. در کلاسیک هندی به آن سپتاک می‌گوییم. یعنی در اکتاو پایین‌تر. سعی می کنم آوازم را از نت پایین شروع کنم و تا سه اکتاو بالا ببرم. از بم‌ترین نت شروع می‌کنم و از فرش به عرش می روم و در تمام این مسیر، هارمونیوم همراه من است. این جوهر اصلی موسیقی آوازی هندو-ایرانی است.

با شهرام ناظری اجرا داشتم و در خلوت شجریان گوش می‌کنم/ موسیقی از جسم و روح گذر می‌کند/ موسیقی هند و پیوندهای فراتر از مرزهای جغرافیایی

در مورد صدایتان بگویید و اینکه اصلا چطور شد که به آواز خواندن روی آوردید و چه چیزی باعث شد که آن را دوست داشته باشید؟

مهمترین چیز این است که موسیقی با روح ارتباط بسیار عمیقی دارد. از جسم، ذهن، قلب و روح می‌گذرد. بنابراین اگر می‌خواهید چیزی به دست آورید، باید با استاد خود، با موسیقی خود، یکی شوید. هر چه به شما دستور می‌دهد، از آن اطاعت کنید. آواز و سکوت، قطعا به شما بزرگترین موفقیت را در زندگی هدیه میدهد. ابتدا باید تمام دستورات استاد موسیقی خود را دنبال کنید. سپس به راحتی می‌توانید همه چیز را به دست آورید.

آیا باید برای آواز خواندن داشتن استعداد کافی است، یا چیزی فراتر برای خواندن وجود دارد.

می‌خواهم چیز خاصی را بگویم: در تصوف بد وجود ندارد، خوب وجود ندارد. اینها زبان‌های فنی هستند. صوفیان فقط به آواز روح‌دار، ارتباط روح‌دار نیاز دارند. به محض اینکه ارتباط برقرار کردید، این چیزهای تکنیکی به طور خودکار سازماندهی می‌شوند. پس با آن جوهر، با آن احساس، در ارتباط باشید. بلافاصله تمام ابزارهای فنی، نت‌ها، ریتم، تمپو، لاب‌ها، همه این چیزها را خیلی راحت به دست خواهید آورد. اول باید با روح ارتباط برقرار کنید.

5757

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان