ماهان شبکه ایرانیان

اوضاع اندلس پس از بنی امیه

مسلمانان طی فتوحات خود، سرزمینهای بسیاری را تصرف کردند.همه سرزمینهایی که به تصرف مسلمانان در آمد، تبدیل به سرزمینهایی مسلمان نشین شدند و تا امروز نیز جزو قلمرو مسلمانان محسوب می شوند

مسلمانان طی فتوحات خود، سرزمینهای بسیاری را تصرف کردند.همه سرزمینهایی که به تصرف مسلمانان در آمد، تبدیل به سرزمینهایی مسلمان نشین شدند و تا امروز نیز جزو قلمرو مسلمانان محسوب می شوند.در این میان اندلس وضعیتی استثنایی داشت.اندلس تنها سرزمینی بود که هم از دست مسلمانان خارج شد و هم امروزه منطقه ای مسلمان نشین محسوب نمی شود. (1) یکی از عواملی که در این امر نقش داشته، موقعیت جغرافیایی اندلس است.این سرزمین دارای پیوستگی خاک با جهان اسلام نیست و میان آن و جهان اسلام، دریا حائل شده است.جنوب اسپانیا که در دست مسلمانان بود، با شمال افریقا تنها از طریق دریا ارتباط می یابد.در حالی که شمال آن، که در دست مسیحیان بود، با خاک اروپا پیوستگی داشته و با مردمان و دولتهای مسیحی اروپا دارای ارتباط کافی بوده است.اندلس با توجه به این وضعیت جغرافیایی و دولتهای تجزیه طلبی که در آن جا به قدرت رسیدند (مانند بنی امیه)، عملا از جهان اسلام جدا شده بود؛ در حالی که دولتهای مسیحی شمال اسپانیا، کاملا با جهان مسیحیت در ارتباط بودند و از هم کیشان خود کمک دریافت می کردند.

اوضاع اندلس پس از بنی امیه

در اوایل قرن پنجم هجری، دولت بنی امیه اندلس دچار ضعف و سستی بسیار شده بود.علت اصلی این امر گرایشهای استقلال طلبانه امیران نواحی مختلف بود.به طوری که بزودی تا سال 422 ه. (2) سلسله امویان اندلس منقرض شد و به جای آن، دولتهای متعددی در سراسر اندلس به وجود آمد .این دولتها که هر کدام شهری را در اختیار داشتند، در حقیقت دولت شهرهایی (ملوک الطوایف) بودند که انگیزه اصلی تحرکاتشان رقابت با یکدیگر بود.شهرهای اندلس به دلیل برخورداری از رونق اقتصادی، دارا بودن استحکامات دفاعی، داشتن صنعتگران و هنرمندان و جمعیتی مرکب از اقوام و ادیان مختلف، کلیه شرایط لازم برای کسب استقلال را داشتند.در همان حال، در سراسر اندلس مقام سیاسی و دینی عالیرتبه ای وجود نداشت که بر گرد وجود او وحدتی هر چند ظاهری شکل بگیرد و هیچیک از دولت شهرها نیز توانایی برقراری وحدت سیاسی را با (غلبه بر دیگران) نداشت.

در این احوال، مسیحیان اسپانیایی که در شمال آن سرزمین مستقر بودند، پی در پی به شهرهای مسلمانان حمله ور می شدند.نواحی کوهستانی شمال اسپانیا محل سکونت گروههای از مسیحیان بود.آنان با استفاده از موانع طبیعی (کوهستان) در برابر سپاهیان مسلمان فاتح اندلس ایستادگی کردند.در سالهای بعد نیز امیران مسلمان، به دلیل درگیریهای داخلی و یا جنگهای خارجی، برای پایان دادن به مقاومت ساکنان مسیحی این نواحی اقدامی اساسی نکردند و فقط به عقب راندن حملات آنان و یا محدود و محصور نمودنشان اکتفا می کردند.لازم به تذکر است که انگیزه اولیه مسیحیان کوه نشین شمال اسپانیا حفظ استقلال قلمرو خویش بود و اقدامات نظامی آنان جنبه دینی نداشت، اما گذشت زمان و اینکه توانستند برای مدتی طولانی به حیات خود ادامه دهند، کم کم آنان را از صورت یک گروه محلی به دولتی کوچک تبدیل نمود.دولتهای کوچک مسیحی شمال اسپانیا مانند کاستیل (3) ، لئون (4) و...برای استقرار قدرت و تحکیم موقعیت خود، بیش از پیش به انگیزه های دینی مسیحیان توجه نشان دادند.بخصوص با اتکای به مسیحیت توجه مسیحیان اروپایی را هم به خود جلب می کردند؛ وجود چندین زیارتگاه مسیحی در نواحی کوهستانی شمال اسپانیا نیز به این سیاست کمک می کرد .

در حالی که دولتهای مسیحی شمال اسپانیا به جنگ دینی علیه مسلمانان اندلس روی می آوردند، دولت شهرهای مسلمان در تفرقه فوق العاده ای بسر می بردند.در نتیجه در زیر فشار جنگجویان مسیحی هر روز قسمتی از قلمرو خود را از دست می دادند.از آنجا که پیشروی مسیحیان، دولت شهرهای اندلس را به اتحاد با یکدیگر متقاعد نساخت؛ بعضی از آنها چاره را در کمک خواستن از بربرهای مسلمان شمال افریقا دیدند.

مرابطون به یاری اندلس می شتابند

در همان زمانی که دولت شهرهای مسلمان اندلس زیر فشار مسیحیان اسپانیایی قرار گرفته بودند، در شمال افریقا و در میان قبایل بربر، جنب و جوش تازه ای آغاز شده بود.این جنب و جوش در اصل بر اثر آزادی آنان از اطاعت دولتهای منطقه بود.دولت فاطمی مصر در این زمان با دولت بنی حماد در الجزایر، در گیر کشمکش بودند؛ در نتیجه قبایل بربر ساکن صحرا و نیز نواحی دور دست مغرب (مراکش) فارغ از سلطه هر حکومتی بودند.این فراغت مصادف با پیدایش تعدادی رهبر دینی پرشور در میان بربرها بود.بربرها که قبل از آن با قبول رهبری رؤسای عرب در منازعات سیاسی و دینی شمال افریقا وارد می شدند، اکنون خوددارای رهبرانی دینی شدند.انگیزه های دینی و روح آزادمنشی و ساده زیستی، از بربرها مجاهدانی پرشور ساخته بود.رهبران بربر در قدم اول از این مجاهدان برای گسترش اسلام در میان قبایل سیاه پوست کافر در جنوب صحرای افریقا استفاده کردند.در جریان گسترش اسلام در میان سیاهان، نهضتی در بین بربرها به وجود آمد که مرابطون نامیده شده است.مرابط به معنای جنگجوی مرزنشین است.نهضت سیاسی و دینی مرابطون پس از موفقیتهای اولیه در جنوب صحرا، متوجه شمال شد و فرمانده آنان به نام یوسف بن تاشفین مراکش را تصرف کرد و دولت قدرتمندی به وجود آورد .

چون آوازه مرابطون به گوش مسلمانان اسپانیا رسید، از آنان در برابر مسیحیان کمک خواستند .یوسف بن تاشفین نیز با سپاهیان خود به کمک آنان شتافت.او در سال 479 ه. (5) در جنگ زلاقه توانست آلفونس پادشاه مسیحی را شکست دهد.دلاوری و ایستادگی مرابطون در این جنگ، شور و شوق بسیاری در مسلمانان اندلس به وجود آورد.در نتیجه آنان نیز به مرابطون پیوستند و طی چندین جنگ مسیحیان اسپانیایی را وادار به عقب نشینی کردند.

پس از عقب راندن مسیحیان، یوسف بن تاشفین به شمال افریقا بازگشت، اما چون مسیحیان حملات خود را از سر گرفتند و مسلمانان اندلس مجددا تقاضای کمک کردند، مرابطون بار دیگر عازم آن سرزمین شدند.این بار پس از عقب راندن مسیحیان، مرابطون در اندلس باقی ماندند و به مطیع ساختن دولت شهرهای آن سرزمین اقدام کردند.بعضی از این دولتها، مقاومتهای سختی از خود نشان دادند، اما سر انجام مجبور به اطاعت شدند.فرمانروایان شهرهای اندلس اگر چه به وسیله مرابطون از خطر دشمنان مسیحی خود نجات یافته بودند، اما از اینکه مرابطون استقلالشان را سلب کرده بودند، رضایتی نداشتند.مرابطون هم که به دلیل پرورش در صحرا شجاع و صبور بودند، کم کم بر اثر زندگی در شهرهای خوش آب و هوای اندلس و بهره مندی از زندگی راحت، به گروهی آسایش طلب تبدیل شدند.

آسایش طلبی مرابطون در مدت کوتاهی دولت مقتدر آنان را ضعیف کرد.آنان دیگر سد محکمی در برابر مسیحیان اسپانیایی نبودند.در شمال افریقا هم دولتهای کوچک، کم کم بر قدرت خود افزودند.ساکنان شهرهای اندلس نیز به مقاومت در برابر آنان دست زدند.از آنجا که مرابطون علاوه بر ساکنان مسلمان این شهرها، بر مسیحیان و یهودیان نیز فشار وارد می کردند، بنابراین همه ساکنان شهرهای اندلس از هر قوم و مذهبی که بودند با آنان به مخالفت برخاستند و برای تجدید استقلال خود تلاش کردند.در چنین شرایطی دولت مرابطون در برابر نهضت جدید بربرهای شمال افریقا موسوم به موحدون از پای در آمد و حیات آن به پایان رسید.

موحدون در شمال افریقا و اندلس

آسایش طلبی مرابطون و انحطاط دولت آنان، در میان قبایل بربر شمال افریقا، ایجاد نارضایتی نمود و باعث پیدایش نهضت دینی جدیدی شد.رهبران نهضت دینی جدید، از آنجا که با اندیشه های مغایر با توحید بعضی از بربرها مخالف بودند، به موحدون (موحدان) معروف شدند.فرمانده معروف موحدون، به نام عبد المؤمن توانست با کمک قبایل بربر طرفدار خود، دولت مرابطون را سرنگون و مراکش را تصرف کند.او نیروهایی را به اندلس فرستاد و به مقابله با مسیحیان پرداخت.نیروهای موحدون، اندلس را ضمیمه قلمرو دولت عبد المؤمن نمودند.در سالهای ضعف مرابطون، مسیحیان بار دیگر به سوی مرزهای مسلمانان پیشروی کرده و دولتهای کوچک مسلمان نیز احیا شده بودند.سپاهیان موحدون ضمن مقابله با مسیحیان، این دولتهای کوچک را هم مطیع خویش ساختند و تصرف سراسر اسپانیا حدود 5 سال طول کشید.پس از آن، موحدون متوجه الجزایر و تونس شدند و این نواحی را نیز تصرف کردند.از آنجا که در این زمان دولت فاطمیان اواخر عمر خود را می گذراند، دست موحدون برای هر اقدامی در شمال افریقا باز شد.دولت بعدی مصر یعنی ایوبیان نیز تا مدتها درگیر جنگ با صلیبیون در فلسطین بود و توجهی به مرزهای خود با موحدون نداشت.

دولت وسیع و قدرتمند موحدون تا یک قرن با نظم و تدبیر، متصرفات خود را در شمال افریقا و اندلس حفظ کرد.این دولت همچنین تلاشهایی برای گسترش اسلام در میان قبایل سیاه پوست جنوب صحرا نیز انجام داد، اما کم کم، از دو سمت تحت فشار قرار گرفت.در ابتدا ایوبیان مصر به سوی غرب پیشروی کردند و این اقدام موجب از دست رفتن طرابلس (لیبی) شد.در همین سمت حکام محلی در تونس نیز فرصت یافتند که خود را مستقل سازند.موحدون سپس در برابر فشار مسیحیان اسپانیا در سال 632 ه. (6) در جنگ لاس ناواس (7) متحمل شکست شدند.در نتیجه این شکست، اندلس کم کم از دست آنان خارج شد و دولت شهرهای مسلمان بار دیگر قدرت و استقلال خود را احیا کردند.

دولتهای شمال افریقا از قرن یکم تا دهم هجری

سال (هجری) /تحولات دولتها/رخدادها

تا سال 80/امویان/تصرف سراسر شمال افریقا به وسیله مسلمانان

132/به قدرت رسیدن بنی عباس/شورشهای شمال افریقا به وسیله خوارج

172/ادریسیان/ادریس بن عبد الله، با استقرار در مراکش، دولت شیعی ادریسیان را بنیاد نهاد.

184/بنی اغلب/ابراهیم بن اغلب، حاکم عباسی تونس اعلام استقلال کرد و بر الجزایر و تونس حکومت کرد.

217 212/تصرف سیسیل به وسیله بنی اغلب.

297/فاطمیان/تشکیل دولت فاطمیان در تونس و الجزایر و انقراض بنی اغلب.

///انتقال دولت فاطمیان به مصر، پس از آن شمال افریقا از دست فاطمیان خارج شد.

375//انقراض دولت ادریسیان به دست امویان اسپانیا امویان اسپانیا برای مدتی بر مراکش سلطه یافتند.

362/بنی زیری/تشکیل دولت بنی زیری در تونس

405/بنی حماد/تشکیل دولت بنی حماد در الجزایر

448/مرابطون/تشکیل دولت مرابطون

479//مرابطون وارد اندلس شدند و مسیحیان را عقب راندند.

524/موحدون/دولت موحدون در شمال افریقا تشکیل شد و دولتهای مرابطون، بنی زیری و بنی حماد را از بین برد.

540//ورود موحدون به اندلس

567//انقراض فاطمیان

592//تشکیل دولت بنی مرین

625/بنی حفص/تشکیل دولت بنی حفص در تونس

633/بنی زیان/تشکیل دولت بنی زیان در الجزایر

667//انقراض موحدون

قرن 10/عثمانی/عثمانیها بر شمال افریقا مسلط شدند.

عقب نشینی از سمت شرق (در برابر ایوبیان) و شمال (در برابر مسیحیان اندلس) قلمرو موحدون را به مراکش و نواحی اطراف آن محدود کرد.ناکامیهای خارجی در داخل قلمرو موحدون، تأثیرات نامطلوبی برجای نهاده بود.بیش از همه، قبایل ناراضی بربر از این شرایط استفاده کردند .

دولت موحدون از ابتدای تأسیس، با کمک قبایل به قدرت رسیده بود و با تشکیل شورایی از قبایل و جلب مشارکت آنان در اداره امور، از همراهی شان بهره می برد.در اواخر عمر دولت موحدون، قبایل کوهستانی مراکش از آن دولت ناراضی بودند.دولت موحدون نیز اقدامی برای پایان دادن بدین نارضایتی انجام نمی داد.به همین دلیل در شورشی که قبایل کوهستانی مراکش انجام دادند، (در سال 667 ه. (8) چراغ دولت موحدون خاموش شد.

در تاریخ ملتهای مسلمان شمال افریقا و نیز حفظ موقعیت مسلمانان در اندلس دو نهضت مرابطون و موحدون نقش بسیار مهمی داشته اند.با پایان یافتن قدرت و حیات این دو دولت، مسلمانان اندلس در برابر مسیحیان تنها ماندند و بسیار ضعیف شدند.

پایان قدرت مسلمانان در اندلس

پس از سقوط دولت موحدون، قبایل بربر شمال افریقا دولتهای کوچکی تشکیل دادند.آنان تمام تلاش خود را صرف حفظ قلمرو قبیله خویش می کردند و هیچیک توانایی لازم و انگیزه کافی برای توجه به موقعیت دشوار مسلمانان را نداشتند.بنابراین تا بیش از دو قرن پس از پایان دولت موحدون، مسلمانان اندلس به تنهایی در برابر مسیحیان ایستادگی می کردند، در حالی که در این مدت، مسیحیان اروپایی روز بروز بر کمکهای خود به مسیحیان اسپانیا می افزودند .در این زمان، جنگهای صلیبی در فلسطین با پیروزی مسلمانان پایان یافته بود.بنابراین پاپ و مسیحیان، برای جبران این شکست توجه بیشتری به مسیحیان اسپانیا نمودند.بدین ترتیب، اسپانیا عرصه تلاش و اتحاد مسیحیان گردید.با وجود این، امرای مسلمان، همچنان به جدایی از یکدیگر تمایل نشان می دادند و وحدتی نداشتند، به همین جهت دولت شهرهای مسلمان اندلس، یکی پس از دیگری در برابر مسیحیان وادار به تسلیم شدند و مسلمانان به سوی جنوب اندلس عقب نشستند.در اینجا آخرین دولت مسلمان اندلس به نام دولت بنی نصر به مقاومت ادامه داد .پایتخت دولت بنی نصر شهر غرناطه بود.غرناطه در آن روزگار، مهمترین شهر اسلامی اندلس به شمار می آمد، زیرا شهر قرطبه پایتخت امویان اسپانیا به دست مسیحیان افتاده بود.بنی نصر مدتها در برابر مسیحیان ایستادگی کردند.آسایش طلبی و اختلافات داخلی، مهمترین عامل ضعف آنان در برابر قدرت در حال افزایش مسیحیان بود.دولت بنی نصر به تنهایی می بایست در برابر دو دولت قدرتمند مسیحی اسپانیا یعنی کاستیل و آراگون ایستادگی می کرد.با اتحاد این دو دولت و تشکیل دولت واحد اسپانیا کار بر مسلمانان سخت تر شد.دولت بنی نصر در آخرین روزهای حیات خود، دست کمک به سوی دولت عثمانی دراز کرد.این دولت در مشرق مدیترانه قدرت مسلمانان را احیا کرده بود، اما فاقد نیروی دریایی کافی برای رساندن کمک مؤثر به مسلمانان اندلس بود.دولتهای قبایلی بربر در شمال افریقا هم قدرت کافی نداشتند.لذا دولت بنی نصر به امید حفظ حیات خود، درصدد مصالحه با دولت مسیحی اسپانیا بر آمد.برای این منظور معاهداتی میان طرفین منعقد شد اما دولت اسپانیا به هیچیک از معاهدات خود وفادار نماند.بنی نصر بار دیگر با توسل به جنگ کوشیدند موقعیت خود را حفظ کنند.در جنگهایی که در گرفت، سر انجام در سال 898 ه. (9) دولت بنی نصر شکست خورد و شهر غرناطه سقوط کرد.دولت بنی نصر به شمال افریقا عقب نشست و این به معنای پایان عمر آن بود.با شکست دولت بنی نصر مسلمانان اسپانیا سخت در فشار قرارگرفتند.عده زیادی کشتار و گروه کثیری مجبور به خروج از اسپانیا شدند.بسیاری از بناها و یادگارهای تمدن اسلامی تخریب شد و آثار ارزشمند فراوانی نابود گردید.بر اثر این اقدامات، حیات اسلام و مسلمانان پس از هشت قرن به طور کلی در اسپانیا به پایان رسید.با خاتمه تمدن اسلامی در اسپانیا، چراغ فرهنگ و تمدن در این سرزمین خاموش شد.دولت جدید اسپانیا، با کلیه مظاهر فرهنگ و تمدن اسلامی با وحشیگری برخورد کرده و با این اقدامات موجبات انحطاط اسپانیا در سالهای بعد را فراهم ساخت.

تمدن اسلامی اسپانیا و دوران حضور مسلمانان در آن سرزمین، یکی از جلوه های درخشان تاریخ مسلمانان و به طور کلی تاریخ جهان است.ترقیات علمی، فرهنگی، هنری و معماری مسلمانان در این سرزمین دارای شکوه و جلالی ویژه بوده است.از آنجا که اسپانیا به خاک اروپا پیوسته است و نیز مسیحیان، قرنها با کمال آزادی در کنار مسلمانان زندگی می کردند، اندلس مهمترین مسیر انتقال دانش مسلمین به اروپا بوده است.همین امر در تحول علمی اروپا نقش بسیار مهمی ایفا کرده است.

اسپانیای مسلمان (اندلس) از آغاز تا پایان

سال (هجری) /دستگاه خلافت/اندلس/رخدادها

93 91/خلافت بنی امیه/حکام اموی/فتح اندلس به دست طارق بن زیاد

114/در دمشق از 41 ه./در اندلس/نبرد تور در فرانسه و عقب نشینی مسلمانان

132///

138///تأسیس دولت امویان اندلس به وسیله عبد الرحمن

//دولت اموی/عبد الرحمن سوم خود را خلیفه نامید.

317/اندلس/اوج قدرت مسلمانان در اسپانیا

407///شروع ملوک الطوایف (دولت شهرها) در اندلس

422///

540///مرابطون/مرابطون به دعوت بنی عباد به اندلس می روند.پیروزی مرابطون در جنگ زلاقه (497)

632//موحدون/موحدون اندلس را تصرف می کنند.

////شکست موحدون در جنگ حصن العقاب و خروج از اندلس

///بنی هود امرای لبله امرای بلنسیه امرای مینورکا بنی نصر

656//ملوک الطوایف دوم/سقوط خلافت عباسی بغداد به دست مغولان

857/بنی عباس در مصر/جنگهای بنی نصر با مسیحیان

پیشروی مسیحیان در اندلس

پایان حضور مسلمانان در اندلس

پی نوشتها:

1 البته این بدان معنا نیست که هیچ مسلمانی در این مناطق وجود ندارد؛ بلکه منظور این است که مسلمانان در آنجا در اقلیت هستند.

2 1030 م.

«~ 3. Castile ~»

«~ 4. Leon ~»

5 1086 م.

6 1234 م.

«~ 7. Las Navas ~»

8 1268 م.

9 1492 م.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان