ماهان شبکه ایرانیان

مقالۀ تازۀ توماس فریدمن دربارۀ طرح کوچ اجباری مردم غزه

بیدار شو ترامپ!

ترامپ بیشتر به زمین‌خوار و پدرخوانده شبیه است تا رئیس‌جمهور. وقتی می‌گوید: «چه زمین‌های خوبی! ... گرینلند، پاناما، غزه، اردن، مصر ... حیف است اتفاق ناگواری برای آن‌ها بیفتد... »، نگاهی امپریالیستی دارد و کافی است لب بجنباند تا هیاهو برپا شود...   آیا ترامپ از خواب غفلت برمی‌خیزد و درمی‌یابد که نتانیاهو و برتری‌طلبان یهود او را بازیچۀ خود کرده‌اند؟

    عصر ایران؛ لیلا احمدی- اوضاع در غزه جهنمی است. این را نه ناظران و فعالان حقوق بشر، که رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده بر زبان رانده است. ترامپ از طرحی مبتکرانه برای عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل پرده برداشته که برخی آن را منتسب به دامادش «جراد کوشنر» می‌کنند؛ طرحی موسوم به «توافق قرن»، «معاملۀ جدید» و «ریویرا غزه».
 
    برخی دیگر می‌گویند طرح پیشنهادیِ ترامپ از سند 49 صفحه‌ایِ «جوزف پلتزمن»، استاد اقتصاد آمریکایی الهام گرفته است. این سند شامل طرح‌هایی برای حذف جمعیت، ایمن‌سازی، بازسازی منطقه و توسعۀ گردشگریِ ساحلی در غزه است.
 
    پلتزمن معتقد است  آمریکا کمک‌های مالی فراوانی به مصر کرده و می‌تواند این کشور را در مضیقه قرار دهد تا فلسطینیان را بپذیرد. غزه پس از حملات پیاپی با خاک یکسان شده و آتش‌بسی بی‌جان در منطقه برقرار است.
 
    ترامپ تمایلی به بحث‌و‌جدل‌های بی‌پایان ندارد. آمده تا کار را یکسره کند و به سیاق خود، به درگیری‌های جهان خاتمه دهد. او وعده داده که فلسطینی‌ها را از وطنشان خارج می‌کند، ساکنان جنگ‌زدۀ غزه را به کشورهای اطراف منتقل می‌کند، منطقه را پاک‌سازی می‌کند و هر طور شده، حتی به‌ضرب‌ و‌ زور، غائله را خاتمه می‌دهد. ترامپ، ساکنان جدید غزه را «مردم جهان» نامیده و مژده داده است که ایالات متحده در آیندۀ نزدیک، نوار غزه را تصرف می‌کند تا پس از ایمن‌سازی، این منطقه را به تفرجگاهی ساحلی و تجاری تبدیل کند. 
 
  تصمیم محیرالعقول ترامپ، روند تاریخیِ صلحِ دو کشور را نادیده می‌گیرد و فرض را بر این می‌گذارد که فتح بابی شده بر خاتمه‌دادن به نزاع دیرینۀ اعراب و اسرائیل. سخنان اخیر رئیس‌جمهور ایالات‌متحده همه را مبهوت کرده است. رهبران جهان عرب، سیاستمداران غربی و آمریکایی و شهروندان اسرائیلی‌ از نحوۀ مواجهۀ او با مسأله شگفت‌زده‌اند.

     مصر، اردن، عربستان، ترکیه و قطر مخالفت شدید خود را با طرح جدید و جابجایی مردم فلسطین اعلام کرده‌اند. واشنگتن‌پست، طرح ترامپ را هزینه‌بر، مرگبار و جنجالی ارزیابی کرده است.
 
    اکسیوس به سرنوشت مبهم گروگان‌های اسرائیلی اشاره کرده و سایر تحلیل‌گران هشدار داده‌اند که طرح جدید می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد. مهم‌تر از هر چیز، نادیده‌گرفتنِ حق بدیهیِ سکونت مردم در زیستگاهشان است. قرار بر این است که فلسطینیان اجازۀ بازگشت به غزه را نداشته باشند و مذاکرات انتقال، کار را به پایان برساند. کوچ دائم و اجبار مردم به مهاجرت، نقض حقوق بشر و مصداق جنایت جنگی است.
 
    فریدمن در این مقاله، به هیاهوی اخیر ترامپ در غزه پرداخته و هشدار داده است که نمی‌توان 2 میلیون فلسطینی را وادار به کوچ اجباری کرد. این کار یعنی پشت پا زدن به دهه‌ها تلاش دیپلماتیک برای مذاکره، پرهیز از جنگ، شکیبایی و دستیابی به توافق با ابزار عقلانیت و دیپلماسی. او می‌گوید: «طرح ترامپ، راهی است برای عشق‌ورزیدن‌ به اسرائیل تا پای جان، برای احیای دشمنان و تاراندنِ دوستان و متحدان. 

بیدار شو ترامپ!
   
   شایان ذکر است که مقالات ترجمه‌شده در این بخش، بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.  
                                                                                  ➖➖➖➖➖➖➖➖➖   
   توماس فریدمن: دونالد ترامپ در صدد تسلط بر غزه، حذف دو میلیون فلسطینی از این ناحیه و تبدیل نوار ساحلیِ صحرا به منطقه‌ای تجاری است. چه مرز باریکی بین تفکر خلاقانه و تفکر جنون‌آمیز برقرار است.

     با کمال اطمینان به شما می‌گویم که طرح پیشنهادی ترامپ، سفیهانه‌ترین و پرخطرترین «ابتکار صلح» خاورمیانه است. در عجبم. واقعاً نمی‌دانم کدام تصمیم‌ رئیس‌جمهور جدید خوفناک‌تر است؟ معلوم نیست طرح پیشنهادی اخیرش دربارۀ غزه چیست و چرا هر روز به شکلی درمی‌آید؟ مشاوران و اعضای کابینۀ جدید کاری به تاریخچه و تبعات موضوع ندارند. بله‌قربان‌گو شده‌اند. عروسک‌های خیمه‌شب‌بازیِ ترامپ‌ هستند و تصمیمات او را بی‌چون‌وچرا تأیید می‌کنند.
 
    بحران فقط مربوط به خاورمیانه نیست. داستان غزه، مشت نمونۀ خروار و شمه‌ای مختصر از ملغمه‌ای است که این روزها با آن مواجه‌ایم. ترامپ در اولین دورۀ ریاست‌جمهوری‌اش‌ در حلقه‌ای حائل قرار داشت. مشاوران، دستیاران، سناتورها و اعضایی در کابینه داشت که بارها بدترین تصمیمات‌اش را مهار کردند.
 
    حالا اما داستان متفاوت است. پیرامون‌اش مملو از مشوق و بله‌قربان‌گو است. همه بیمِ خشم و عتابِ اوباش آنلاین را دارند و در خوف و رجائی به سر می‌برند که رفیقِ شفیقِ رئیس‌جمهور، «ایلان ماسک» به راه انداخته است. روشن است که اگر دست از پا خطا کنند، عواقب بدی در انتظارشان است.
 
    همه می‌دانند که ماسک یک‌دنده و بی‌قید است و هر کاری می‌تواند بکند. اعضای دولت و نهادهای تجاری، هراسِ توئیت‌شدن دارند. هرگونه سرکشی می‌تواند دستمایۀ توئیت یکی از یاران و فرمانِ آشوب در داخل و خارج از کشور باشد.
 
    ترامپ بیشتر به زمین‌خوار و پدرخوانده شبیه است تا رئیس‌جمهور. وقتی می‌گوید: «چه زمین‌های خوبی! ... گرینلند، پاناما، غزه، اردن، مصر ... حیف است اتفاق ناگواری برای آن‌ها بیفتد... »، نگاهی امپریالیستی دارد و کافی است لب بجنباند تا هیاهو برپا شود.  
 
    این شیوه ممکن است در فیلم‌ها کارساز باشد، اما در زندگی واقعی، اگر دولت ترامپ بخواهد اردن، مصر یا هر کشور عربی دیگری را وادارد که فلسطینی‌های ساکن غزه را بپذیرند، حاصلی جز بلوا در کرانۀ باختری، ناآرامی در مصر و برهم‌زدنِ توازن فلسطینی‌ها نخواهد داشت. ترامپ، ارتش اسرائیل را مسئول گردآوری و تحویل آوارگان کرده و می‌گوید: «فرایند انتقال ارتباطی به نیروهای آمریکایی ندارد و برای مالیات‌دهندگانِ آمریکایی هزینه‌ای نخواهد داشت.» او توجه ندارد که گرچه اسرائیلی‌ها از حماس بیزارند، اما یقیناً بسیاری از سربازان اسرائیلی، به‌استثنای نیروهای متمایل به راست افراطی، از حضور در هر عملیاتی که به جمع‌آوری و انتقال یهودیان از منازلشان در خلال جنگ جهانی دوم پهلو بزند، اجتناب می‌کنند.
 
همان‌طور که روزنامۀ اسرائیلی هاآرتص نوشته است: «به‌هیچ‌وجه، فرمولی جادوئی در کار نیست که بتوان با آن مناقشه را حل‌و‌فصل کرد. هر راهکار جنون‌آمیزی که مفاهیمی نظیر «کوچ‌ اجباری»، «پاک‌سازی قومی» و سایر جنایات جنگی را به ذهن متبادر ‌کند، توهین به مردم فلسطین و اسرائیل است. ترامپ با این کار، سفارت‌خانه‌ها و منافع آمریکا در جهان عرب را به چالش می‌کشد و مسلمانانِ اروپا، خاورمیانه و آسیا را به خیابان‌ می‌کشاند تا به وضع فلسطینی‌های کوچانده‌شده اعتراض کنند. مردم وادار به ترک سرزمین‌شان شده‌اند و می‌بینند که در وطنشان استراحتگاه ساحلی برپا می‌شود. آن‌ها کوچانده شده‌اند، چون به ذهن ترامپ خطور کرده که از حالا مالک غزه است و فلسطینی‌ها حق بازگشت ندارند.
مقاله توناس فریدمن
 
 [م. در حال حاضر تخمین زده‌ می‌شود که حدود دو میلیون نفر در غزه ساکن باشند. مقامات حماس اعلام کرده‌اند که در نتیجۀ حملات اسرائیل، 60 هزار نفر از ساکنان این باریکه کشته شده‌اند. به‌رغم مشکلات بی‌شمار و با درنظرگرفتن حجم عظیم ویرانه‌ها و دشواری‌های بازسازی، پس از برقراری آتش‌بس، آوارگان غزه شادمان بودند که به خانه برمی‌گردند.]
 
بزرگ‌ترین هدیه به ایران همین است. با این کار، رژیم‌های سنیِ طرفدار آمریکا، ناچار و خجلت‎زده به جبهۀ مقاومت بازمی‌گردند و از ائتلاف با جهان غرب خارج می‌شوند. شرکت‌های آمریکایی مانند مک‌دونالدز و استارباکس هم که پیش از این، به‌سبب تسلیح اسرائیل در جنگ غزه با تحریم‌های آمریکا مواجه شده‌اند، موضع سرسختانه‌ای در پیش خواهند گرفت. 
 
هدف از پیشبرد این طرح چیست؟ در سر رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده چه می‌گذرد؟ او درست می‌گوید. حماس، سازمانی ویرانگر و درهم‌تنیده است که به کشتار 1200 نفر در 7 اکتبر و ربودن 250 اسرائیلی دست زد. همین اقدام شتاب‌زده، آتش زیر خاکستر را شعله‌ور کرد و به حملۀ بی‌رحمانه اسرائیل به حماس منجر شد. آن‌ها بی‌توجه به سرنوشت غیرنظامیان در تونل‌های زیرزمینی غزه پنهان شده بودند. حماس از همسایگان فلسطینی‌ به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کرد تا مشروعیت‌ اسرائیل را در سراسر جهان خدشه‌دار کند و دستاوردی نداشت جز این که ذهنیت نوجوانانِ تیک‌تاکی را تغییر بدهد. استراتژی بزرگ‌تری در کار نبود. آتش ‌بازیِ حماس نمی‌توانست دستاورد دیگری داشته باشد.
 
او درست می‌گوید.غزه جهنم شده است و مسألۀ پناهندگان ‌فلسطینی، مدت‌های مدید در ذهن جهان عرب، جامعۀ اسرائیل، رهبران بی‌کفایت فلسطینی و بدبینان سیاسی چرخیده است، اما گذر از فاجعۀ 7 اکتبر به هر نوع روند صلح آسان نیست و این تصور که همه چیز آزموده شده و تنها گزینۀ باقی‌مانده، پاکسازی قومی است، خطای محض است. این همان چیزی است که راست افراطیِ اسرائیل و حماس می‌خواهند همه به آن باور داشته باشند. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تیم ترامپ هم این است که نگاهشان به خاورمیانه از منظر باورهای راست افراطیِ اسرائیل و مسیحیان تبشیری است. ترامپیست‌ها جهان عرب را با سرمایه‌گذاران خلیج فارس می‌شناسند که حامیان پروپاقرصِ بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل هستند.
 
«مارکو روبیو» (وزیر امور خارجۀ ترامپ) هم اخیراً به رهبران عرب گقته است: «حماس دیگر نمی‌تواند بر غزه حاکم باشد و اسرائیل را تهدید کند.» و ظاهراً در جریان نیست که نتانیاهو ترتیبی داد تا قطر صدها میلیون دلار به حماس بدهد و این بودجه را به تونل‌سازی و ساخت تسلیحات اختصاص دهد تا بتواند مادام‌العمر بر غزه حکومت کند. خواستۀ بی‌بی این بود که حماس بر غزه (و نه بر تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری) حاکم باشد تا فلسطینی‌ها همیشه در تفرقه بمانند و هرگز نتوانند به راه‌حل دو کشوری نائل شوند. مصالحه با این راهکار، هدف دیرینه‌ای است که همۀ رؤسای‌جمهور ایالات متحده، از جورج بوشِ پدر تا جو بایدن در تحقق آن کوشیده‌اند.
 
بی‌بی از معرفی رهبر جایگزین امتناع می‌کند، چون می‌داند که تنها آلترناتیو معتبر، «تشکیلات خودگردان فلسطین در فرم اصلاح‌شده» است و با قبول چنین راه‌حلی، راست افراطیِ اسرائیل او را برکنار می‌کند. پس لطفاً نگویید که هر ایدۀ دیگری جز پاکسازی قومی با حسن‌نیت طرفین انجام شده است. اگر ترامپ واقعاً در پی کوچاندن اجباری مردم باشد و بخواهد از ترسی که به جان آوارگان انداخته، بهره ببرد، نباید به صرافت چنین طرح پرهیاهویی بیفتد و آن را «مارا غزه» بنامد. خروج از این جهنم، مستلزم دعوت از طرفین و درخواست از آن‌ها برای سهیم‌شدن در بازسازی منطقه است.
 
[م. «دیوید فریدمن» (سفیر پیشین ایالات متحده در اسرائیل) در دورۀ نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، اخیرا پستی اینترنتی منتشر کرد و نوشت: «پیشنهاد ترامپ برای تصاحب نوار غزه شاید غیرمعمول به نظر برسد، اما ایده‌ای درخشان، تاریخی و یگانه راه‌حل قابل‌توجه در پنجاه سال گذشته است. طرح ترامپ می‌تواند به این منطقۀ بحران‌زده، امنیت، صلح و رونق به ارمغان بیاورد.» او با لحنی طنزآمیز و با اشاره به مارالاگو (اقامتگاه ترامپ)، گفته است: «نامش را بگذارید ماراغزه یا غزالاگو.»]
 
   سهیم‌شدن در بازسازی منطقه به این معنا است که به تشکیلات خودگردان فلسطین بگوییم اگر می‌خواهد غزه را اداره کند، باید فوراً رهبری جدید و درستکار و نخست‌وزیری جدید و کارآمد (شخصی در مایۀ نخست‌وزیر سابق تشکیلات خودگردان، سلام فیاض) منصوب کند. تشکیلات خودگردان فلسطین در فرم اصلاح‌شده باید کابینه‌ای تکنوکرات تشکیل دهد و از نیروی حافظ صلح عربی بخواهد تا غزه را از اسرائیل بازستاند، به حکومت خشونت‌بار حماس پایان دهد و از کمک‌های بین‌المللی برای بازسازی غزه مدد بگیرد. گروه حافظ صلح عربی باید متعهد به آموزش نیروی امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین باشد تا عاقبت بتواند به‌تنهایی و با کمک اعراب، غزه را اداره کند.
 
   اما کو گوش شنوا؟ نتانیاهو کاری به این حرف‌ها ندارد. لطفاً به اطلاع او برسانید که به‌محض استقرار نیروهای حافظِ صلح عربی، غزه به دو منطقۀ آ و ب تقسیم خواهد شد. تشکیلات خودگردان فلسطین و نیروهای حافظ صلح عربی، ادارۀ منطقۀ آ را در دست خواهند گرفت و ارتش اسرائیل می‌تواند چندین سال در منطقۀ ب باقی بماند. پس از آن، فلسطینی‌ها انتخاباتی در کرانه باختری و غزه برگزار می‌کنند و با اسرائیل در باب راه‌حل دو کشوری مذاکره خواهند کرد. اگر این روند به جریان بیفتد، عربستان‌سعودی می‌تواند روابط خود را با اسرائیل عادی کند و معاهدۀ امنیتی ایالات‌متحده و عربستان ادامه می‌یابد.
 
ترامپ دیر یا زود درخواهد یافت که منافع آمریکا و نتانیاهو همسو نیست. بی‌بی به هر دست‌آویزی چنگ می‌زند تا در قدرت بماند و مهم نیست که این ابزار، به‌تعویق‌انداختنِ آزادی گروگان‌ها، جنگ ابدی یا کنار‌گذاشتنِ چشم‌انداز تاریخیِ عادی‌سازی روابط بین دولت یهود و عربستان‌سعودی باشد. او روز گذشته باز دسته‌گل به آب داد و چیزی گفت که واکنش تند مقامات سعودی را برانگیخت. نتانیاهو گفت: «سعودی‌ها زمین‌های زیادی دارند و حتی اگر بخواهند می‌توانند کشوری فلسطینی در عربستان‌ ایجاد کنند.»
 
   آیا ترامپ از خواب غفلت برمی‌خیزد و درمی‌یابد که نتانیاهو و برتری‌طلبان یهود او را بازیچۀ خود کرده‌اند؟ تقریباً همۀ نهادهای امنیتیِ اسرائیل از این واقعیت برافروخته‌اند که نتانیاهو از پیشبرد طرحی برای پیروزی نظامی اسرائیل در غزه و دستیابی به صلح سیاسی پایدار امتناع کرده است. بی‌بی این هفته در کنست گفت: «نگرش ترامپ، نوین، خلاقانه و انقلابی است. او مصمم به اجرای طرح جدید است. قابل‌توجه آن‌ها که مدام از «روز بعد از آتش‌بس و اقدام واپسین» سخن می‌گویند. حالا راهی عملی پیش‌ روی شما است. این راه با چشم‌انداز اسلو همخوانی ندارد و مطمئن باشید که دیگر راه رفته را نخواهیم پیمود.» بی‌بی زمان می‌خرد تا از طرحی به طرح دیگر برود و در قدرت بماند. اگر موفق شود و به مقصد برسد، هر جوان یهودی با گوشت و پوست و استخوان‌اش درخواهد یافت که زیستن در پرتو دولت فاسد یهود چگونه است.
 
[م. کنِسِت، پارلمان اسرائیل است و در شهر اورشلیم قرار دارد. هر حزب برای کسب کرسی در کنست، باید بتواند دست‌کم دو درصد آراء را به خود اختصاص دهد. احزاب سیاسی برای تشکیل دولت، دست‌کم به 61 کرسی از پارلمانِ 120 عضویِ اسرائیل (نصف + یک) نیاز دارند و در صورت نداشتنِ حد نصاب، ناچار به ائتلاف با دیگر احزاب سیاسیِ اسرائیل خواهند شد. برخی نظرسنجی‌ها حکایت از این دارند که محبوبیت ائتلاف حاکم به رهبری نتانیاهو، به‌ویژه از یک سال گذشته یعنی پس از ماجرای طوفان‌الاقصی رو به افول است. برخی دیگر اشاره دارند که بی‌بی بیش از هر زمان دیگر در حال تثبیت دیکتاتوری خود است و به پشتوانۀ ایالات‌متحده و جناح راست افراطی اسرائیل، برنامه‌های راهبردی‌اش را به رخ می کشد. رژیم صهیونیستی در پنج سال گذشته، پنج کابینۀ مختلف را تجربه کرده است. انتخابات آیندۀ کنست در 27 اکتبر 2026 برگزار خواهد شد.]
 
    افسوس که همراهان نابخرد و مجیزگویتان، بی‌توجه به منافع بلندمدتِ ایالات‌متحده و اعتبار حرفه‌ای‌شان، در برابر همۀ تصمیمات شما سر تأیید فرود می‌آورند. جناب رئیس‌جمهور، لطفأ بیشتر به این موضوع بیندیشید و در این باره تجدیدنظر کنید. طرح شما، تکرار مکررات است و به بیراهه ختم می‌شود. شما پیچیدگی‌های گریزناپذیر طرح صلح تاریخی را نادیده گرفته‌اید و چشم‌انداز منطقه را بدون مدد گرفتن از مشاوران و متحدانتان تغییر داده‌اید. 
 
   کوچ اجباری فلسطینیان و عشق‌ به اسرائیل تا پای جان، سودی نخواهد داشت. طرح شما به ظهور دوبارهٔ دشمنان و تاراندنِ دوستان و متحدانتان ختم خواهد شد.
 
   [م. طرح جدید ترامپ موسوم به «ریویرا غزه» که شامل تخلیۀ کامل مردم، کوچ اجباری، ایمن‌سازی و بازسازی در قالب مرکز گردشگری است، با مخالفت شدید کشورهای عربی مواجه شده است. آن‌ها قصد دارند طرحی جایگزین ارائه دهند که بر مبنای حضور تشکیلات خودگردان فلسطین در فرم اصلاح‌شده باشد. طرح کشورهای عربی به تأسیس دولتی تکنوکرات برای ادارۀ غزه، حضور نیروهای امنیتی آموزش‌دیده و اسکان موقت آوارگان فلسطینی در خاک غزه تا زمان بازسازی منطقه اشاره دارد. قرار است به‌زودی اجلاسی در همین رابطه، به میزبانی مصر برگزار شود.]
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان