امام موسی صدر

پینوشتها: ۱- مجله مکتب اسلام ، سال نوزدهم ، ش ۶، ص ۵۵. ۲- لبنان به روایت امام موسی صدر، علی حجتی کرمانی ، مقدمه

((سید موسی صدر)) در تاریخ 14 اسفند 1307 ش و در عصر حکومت فرعونی در شهر قم دیده به جهان گشود. حکومتی که مردمش حتی محدوده خانه و در کنار سفره ساده ناهار و شامشان نیز جراءت آن که سخنی علیه رژیم بر زبان آورند، نداشتند. با همه اینها سید موسی به دور از چشم فرعونیان زمان ، دوران نونهالی و کودکی را پشت سر می گذاشت و رفته رفته مانند بچه های دیگر شهر با کوچه و بازار و حوزه باصفای این شهر آشنا می شد.(1)
پدر وی آیة الله العظمی سید صدرالدین صدر در زمان تحصیل خود در نجف اشرف حرکتهای مترقی و نوجویانه را در عراق رهبری می کرد. نام او هنوز با نهضت ادبی آن کشور همراه است (2) وی پس از مهاجرت به ایران در شهر مقدس مشهد سکونت گزید. اندکی بعد به دعوت مرجع عالیقدر و بنیانگذار حوزه علمیه قم ، فرزانه دوراندیش حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، به منظور معاونت و جانشینی ایشان به شهر قم هجری کرد و پس از سالها تلاش و خدمت ، در همانجا دارفانی را وداع گفت .
صدر شهدای عراق
شهید والامقام و اندیشمند بزرگ اسلامی آیة الله سید محمد باقر صدر، پسر عمو و شوهر خواهر سید موسی بود. وی رهبری انقلاب عراق را به عهده داشت و در پی مبارزه پیگیر با حکومت بعثی و پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی رضوان الله علیه همراه خواهرش ((بنت الهدی )) که او نیز یکی از مبارزان و نویسندگان فرزانه عراق بود، زیر شکنجه صدام خونخوار، به شهادت رسید.
اجداد پدری سید موسی را بیشتر عالمان تلاشگر و مجاهدان سخت کوش تشکیل می دهند که هر یک در عصر خود طلایه دار رهایی مردم از ظلم و جهل و مبشر نور و معرفت بوده اند. سید موسی از ذریه پیامبر اسلام و فرزند پاکی از خاندان علی بن ابیطالب علیه السلام به شمار می آید. وی با سی و سه واسطه درخشان از طرف پدر به جدش امام هفتم شیعیان ، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام پیوند می خورد.(3)
ورود به حوزه سازندگی
هر چند وی همپای گذراندن درسهای دبستان و دبیرستان به دروس حوزوی نیز اشتغال داشت شروع به تحصیل تمام وقت او در حوزه علمیه قم از سال 1360 ق . مقارن 1320 ش . آغاز شد. تحصیلات حوزوی سید موسی در قم بیش از یک دهد به طول انجامید. وی پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح متوسط و عالی ، در درس خارج فقه و اصول و فلسفه استادان نامی و بزرگ حوزه شرکت جست .
از استادان معروف دروس سطح و خارج او این فرزانگان را می توان نام برد:
دروس سطح
الف : آیة الله علوی اصفهانی
ب : آیة الله محقق داماد
ج : آیة الله سید رضا صدر
خارج فقه
الف : آیة الله سید احمد خوانساری
ب : آیة الله حجت کوه کمره ای
ج : آیة الله سید صدرالدین صدر(پدرش )
د: آیة الله امام خمینی (در درس ایشان مدت اندکی شرکت کرد.)
ه : آیة الله محقق داماد
خارج اصول
آیة الله محقق داماد
فلسفه
الف : آیة الله علامه طباطبایی
ب : آیة الله سید رضا صدر(برادرش )
سید موسی صدر خود در کنار تحصیل خارج فقه و اصول به تدریس مقدمات و سطح نیز اشتغال داشت . از جمله کتاب با ارزش ((شرح لمعه )) (4) را برای شاگردانی چند که در حوزه از برجستگی خاصی برخوردار بودند، تدریس می کرد و در ارائه مسائل مهم و پیچیده آن ، با بیانی شیوا و گیرا همه را سخت به تعجب و تحسین وا می داشت . (5)
او در سایه پشتکار شبانه روزی توانست در مدت کوتاهی خود را در صف اساتید حوزه علمیه قم جای دهد و پس از چندی به تدریس فقه و اصول و منطق و فلسفه بپردازد.(6)
تحصیل در دانشگاه
او در کنار تحصیل و تدریس درسهای حوزه ، برای ورود به دانشگاه در آزمون کنکور سراسری شرکت می جوید و پس از موفقیت در دانشکده حقوق تهران مشغول تحصیل می شود و در نهایت به اخذ درجه لیسانس حقوق اقتصادی نایل می آید.(7)
وی همچنان از روح بلند و استعداد سرشار خود کمک می گیرد و علاوه بر تسلط کامل به دو زبان فارسی و عربی ، به فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی همت می گمارد و در این راه نیز پیروز و سربلند بیرون می آید. او فرصتهای طلایی دوران جوانی را به آسانی از دست نمی دهد و از لحظه های هر چند کوتاه آن استفاده های بلند و پایدار می کند وی در سال 1332 ش . پدر گرانقدر خود را از دست می دهد، در همان سال از قم هجرت آغاز کرده ، وارد حوزه علمیه نجف می شود.(8)
اجتهاد جواهری
سید موسی صدر در حوزه علمیه نجف نیز همانند قم ، در میان دوستان همدرس و هم بحث خود همچنان برتری علمی خویش را حفظ نمود و با نبوغ و استعداد حیرت انگیز خود همه را به شگفتی و غبطه واداشت ؛ به طوری که هر گاه دوستان هم سطح در محافل علمی و در جلسات درس و بحث با گفتار محکم وی مواجه می گشتند، بی اختیار شیفته قدرت علمی و اندیشه وی می شدند.
بزرگان و مراجع تقلید نجف نیز برای شخصیت جامع و کامل وی احترام خاصی قائل بودند و با چشم عظمت و امید به او نظر می کردند. حتی برخی از آنان که در درس خود اجازه اشکال به هیچ کس نمی دادند. به نشان تجلیل از شخصیت سید موسی صدر به گفتار و ایرادهای او با دقت تمام گوش فرا می دادند.(9)
همه اینها حکایت از آن داشت که او به درجه والای اجتهاد نایل آمده است ولی نه آن اجتهاد مصطلح و مرسومی که بسیاری از آن بهره داشتند. بلکه اجتهاد وی نشاءت گرفته از فقه سنتی و الهام یافته از اجتهاد جواهری بود که او را همانند ((محقق اردبیلی ))ها و ((شیخ انصاری ))ها و جلوه پرفروغی فقیهی زمان شناس آگاه و درد آشنای دوران کرده بود. (10) او علاوه بر داشتن ملکه خلوص ، تقوا و زهد که برای هر مجتهد ضروری است دارای زیرکی ، هوش و فراست فراوانی بود که به وی توان آن را می داد تا رهبری و هدایت جامعه بزرگ اسلامی را به عهده بگیرد. سید موسی در سال 1335 ش . به فکر تشکیل خانواده افتاد تا با انتخاب همسری همراه و شایسته به زندگی سرتاسر تلاش خود جلوه دیگری بخشد. او در 28 سالگی به این آرزو تحقق بخشید و با دختر خانواده ای اصیل و مذهبی پیوند زناشویی و تعهد بست که حاصل این وصلت مبارک در سالها بعد، علاوه بر موفقیتهای بارز معنوی و سیاسی و اجتماعی ، دو دختر و دو پسر به نامهای (صدرالدین ، حمید، حورا، ملیحه ) بود.
نامه ای از زعیم حوزه
درخشش حیاتبخش سید موسی صدر در ابعاد گوناگون علمی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، او را بسان گوهری گرانبها در فراروی دیده ها نشانده بود. تنها عالم بزرگوار عبدالحسین شرف الدین نبود که شیفته عظمت وجودی او گشته بود. شخصیت جامع و کامل سید موسی صدر بسیاری از مراکز علمی و دانشگاهی آن روز در ایران را نیز تحت تاءثیر فراوان خود قرار داده بود.
در آن روزها فعالیتهای تبلیغی و ارشادی در خارج از کشور به کوشش مرجع دوراندیش آیة الله بروجردی (ره ) جان تازه ای می گرفت . بدین منظور نام شخصیتهای برجسته و جامع حوزه برای عهده دار شدن این مسؤ ولیت خطیر تنظیم گردید؛ که در آن میان نام سید موسی صدر نیز به چشم می خورد. (11) پس از آن نامه ای از طرف زعیم عالیقدر حوزه خطاب به سیدموسی صدر نگارش یافت و به نجف ارسال شد؛ بدین مضمون که سید موسی نماینده تام الاختیار مرجع جهان تشیع در کشور ایتالیا باشد و امور مذهبی و اجتماعی مسلمانان آنجا را به دست با کفایت خود اداره کند.اما زمانی که نامه به دست وی رسید بنابه دلایلی جواب عاجلی بدان نداد واز این نظر از ساحت مقدس آن رهبر بزرگ طلب عفو و اغماض نمود.
اصلاح نظام حوزه
یکی از حرکتهای ارزشمند و تاریخ سید موسی صدر و دوستانش در حوزه علمیه قم ، موضع گیری و اقدامات فداکارانه آنان در مورد ((اصلاحات اساسی در حوزه )) بود. آنها با یک جهش صادقانه و دردمندانه ، دست به تدوین ((طرح مقدماتی اصلاح حوزه )) زدند که به دلیل بی توجهی و کارشکنی برخی از کوته نظران و ساده لوحان ، کوچکترین استقبالی از آن به عمل نیامد. در این مورد آیة الله ناصر مکارم شیرازی چنین اظهار می دارد:
((... در زمان مرجعیت حضرت آیة الله بروجردی این مسائل (اصلاح حوزه ) مطرح بود. مخصوصا طرحی به وسیله دوستان فاضل جوان در آن زمان امثال امام موسی صدر و شهید دکتر بهشتی و جمعی از مدرسین بزرگ فعلی برای گامهای اولیه اصلاح حوزه تهیه شده بود، ولی بر اثر آماده نبودن افکار به دست فراموشی سپرده شد و مایه سرخوردگی همه دوستان گردید.)) (12)
آغاز هجرت
سید موسی در سر هوای زیارت داشت . زیارت کانونهای عشق و عاطفه خفته در عراق ، ((عتبات عالیات )). و این در حالی بود که از رحلت جانسوز مجاهد بزرگ سید عبدالحسین شرف الدین حدود دو سال می گذشت . هنوز مردم لبنان سرو سامان نیافته بودند و به دنبال یافتن رهبری مجاهد و آگاه لحظه شماری می کردند.
آن ها هرچند گاهی با سید موسی تماس می گرفتند و در این اواخر نیز با ارسال نامه ای به طور رسمی از وی برای سفر به لبنان دعوت به عمل آورده بودند. از طرف دیگر در همین زمان نامه دیگری از سوی رهبر شیعیان جهان ، آیة الله بروجردی ، به سید موسی صدر رسید و آن عالم درد آشنا ایشان را برای قبول آن مسوولیت خطیر مکلف کرد.
همه اینها نشان می داد که دیگر عذری برایش باقی نمانده و از هجرتی ناگزیر گریزی نبوده است . از این رو مسافرت به عراق را نمی توان تنها یک سفر زیارتی نامید، زیرا او به دنبال این سفر، سری به کشور لبنان زد تا از نزدیک با مردم سخن گوید و با موقعیت سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی آنها پیش از پیش آشنا شود و آن وقت تصمیم نهایی خود را در مورد ماندن در آن کشور، بگیرد.
سید موسی صدر پس از زیارت عتبات عالیات ، در زمستان سال 1379 قمری مطابق با سال 1338 ش . نخست برای یک بازدید سی روزه وارد کشور لبنان شد. ولی پس از بررسی اوضاع آشفته آن کشور و مشاهده نابسامانیهای شیعیان و مسلمانان جنوب ، بشدت احساس وظیفه نمود و بر خلاف میل باطنی خود تصمیم به ماندن گرفت .
سید موسی صدر پس از ورود به کشور لبنان ، شهر ((صور)) را برای ایفا مسؤ ولیت بزرگ خود انتخاب کرد و در مسجد جامع آن به اقامه نماز جماعت مشغول گردید. او با مطالعه دقیق اوضاع ، بخوبی دریافت که ریشه اصلی همه این گرفتاریها فقر فرهنگی و اقتصادی است . از این رو، با یک برنامه ریزی اساسی نخست به جنگ فقر فرهنگی رفت و علاوه بر ایراد سخنرانی ، تشکیل کلاسهای منظم در دبیرستانها و مراکز فرهنگی و هنری دیگر، با جوانان روشنفکر آن سامان ارتباط نزدیک برقرار نمود.
وی با سخن رسا و روشنگرانه خود، پوچی فرهنگ غرب و مادیگری را برای آنان توضیح داد و با الهام از قرآن ، سنت و مکتب اهل بیت علیه السلام منطق اسلام را به مثابه قوی ترین و پرمحتواترین منطق روز معرفی کرد. جوانان که تا آن روز ندیده و باور نمی کردند که یک روحانی و رهبر مذهبی این چنین با سیمایی گشاده در برابر آنها مانند پدرش مهربان سخن بگوید، شیفته اش شدند. بعلاوه آنها به قدری از معارف اسلام و تشیع فاصله داشتند که نمی توانستند قبول کنند این سخنان از منابع دین مقدس اسلام و تشیع گرفته شده است .
سید موسی هر چند که در شهر صور سکونت داشت و هفته ای دو روز برای سخنرانی در دبیرستان عاملیه به بیروت سفر می کرد و دبیران و دانش آموزان آنجا را نیز از سرچشمه زلال شریعت محمدی صلی الله علیه و آله سیراب می نمود و با گفتار و کردار دلپسند خود همه را بی اختیار شیفته معارف الهی و مکتب امامان معصوم علیه السلام می کرد.(13)
وضع دردناک مدارس
همزمان با نفوذ استعمار فرانسه در لبنان ، وضع آموزش و پرورش آن کشور بسیار دگرگون و درد آور گردید؛ به طوری که یکی از موفق ترین عوامل نشر فرهنگی بیگانگان وجود دهمین مراکز در آن کشور بود. چرا که برنامه درسی مدارس و دبیرستانها نیز از سوی آنان تنظیم می شد و جوانان مسلمان سخت تحت تاءثیر آداب و رسوم دشمنان قرار داشتند.
در این حال (سال 1371 ق .) عالم دوراندیش سید عبدالحسین شرف الدین که همواره در این قبیل مسائل حالت تهاجمی داشت ، حرکت کرد و در مقابل این تهاجم بزرگ فرهنگی نیز ایستاد.
با شروع فعالیت سید موسی صدر این مدارس نیز رونق بیشتری گرفت ؛ به گونه ای که با تلاشهای وی پس از مدتی مدرسه عامله بیروت ، به دانشکده تبدیل شد و به ((دانشکده عاملیه )) معروف گردید.(14)
او در عین حالی که به سنگر مسجد اهمیت فراوان می داد از مراکز فرهنگی نیز غافل نبود و همچنان که گذشت باذوق سرشار و به کارگیری روشهای جدید، سعه صدر و برخوردهای مناسب خود، در مدت کوتاهی مدارس ، دبیرستانها و دانشگاهها را تبدیل به سنگرهایی فولادین علیه فرهنگ بیگانه کرد و راه استاد بزرگ خود، عالم مبارز سید شرف الدین را ادامه داد.
سید موسی صدر معتقد بود که فقر فرهنگی ارتباط تنگاتنگی با فقر اقتصادی دارد. همچنان که این دو بی ارتباط با مسائل سیاسی ، نظامی ، اخلاقی و اعتقادی نیز نمی توانند باشند. بنابراین باید هه اینها در کنار هم ارزیابی شده ، برای هر کدام به طور همزمان و در کنار هم چاره اندیشی کرد. او می گفت :
((چقدر تعجب آور است ! اسلام طلب علم را فریضه (واجب ) بداند و بیسوادترین مردم مسلمانها باشند. (یا اینکه ) نظافت را از ایمان بشمارد، در حالی که کثیف ترین کوچه و بازار، کوچه ها و بازارهای ما مسلمانها باشد... . دعوت صحیح اگر تواءم با عمل نباشد و وضع اجتماعی دعوت کننده یا هم مذهبان او بد باشد، دعوت کم اثر خواهد بود. اصولا یکی از بزرگ ترین دلیلها برای بطلان ادعای هر دعوت کننده ، همان وضع اجتماعی اوست . آخر چطور ممکن است مردم ادعای مسلمانی را که اسلام را ضامن سعادت دنیا و آخرت می داند باور کنند، در حالی که فقر، جهل ، مرض و عدم بهداشت آنها را فراگرفته است ؛ اخلاق تجار، روش جوانان ، کردار زنان و رفتار سیاستمداران همه فاسد و منحرف باشد؟! این خود سند بی اعتباری مدعای هر دعوت کننده ای است .)) (15)
او با توجه به همه این ریزه کاریها و برای حل نابسامانیها ریشه دار در ابعاد مختلف ، به سنگر مسجد و فعالیت در دبیرستانها و دانشگاهها اکتفا نکرد و اقدام به تاسیس مراکز اساسی تری نمود از جمله :
1. مدرسه صنعتی جبل عامل
اولین موسسه ای که وی در شهر صور بنیان نهاد ((مدرسه صنعتی جبل عامل )) بود. هدف او از ایجاد این مرکز آن بود تا فقر و جهل را که سالها سایه شوم خود را بر سر این مردم افکنده بود از میان بردارد.
2. تاسیس جمعیت بر و احسان (16)
این مرکز که به شکل تعاونی و به ابتکار و همت سید موسی ایجاد گردیده است دارای پنج کمیسیون جداگانه به نامهای ((تفتیش ، برنامه ، مالی ، تبلیغاتی و مجالس مذهبی )) است ، که هر کدام فعالیتهای خاص خود را دنبال می کنند. این جمعیت در نخستین سال تاءسیس خود، تنها بیش از یکصد و بیست نفر فقیر دوره گرد را از کوچه و بازار جمع کرد و علاوه بر کمکهای مالی ، برای هر یک شغل آبرومندی ایجاد نمود.
3. تاءسیس خانه دختران
زنان و دختران علاوه بر فعالیت در بخش بانوان ((جمعیت بر و احسان )) در سه مؤ سسه مهم دیگر که باز به همت سید موسی صدر، برای آنان راه اندازی شده بود، به کار و کوشش پرداختند. یکی از آنها مدرسه ای به نام ((بیت الفنتاة )) (خانه دختران ) بود. در این مکان به دختران بی سرپرستی و فقیر هنرهای دستی دیگر آموزش می دادند.(17)
4. آموزشگاه پرستاری
وی مرکز دیگری نیز برای بانوان دایر کرد به عنوان ((آموزشگاه پرستاری )). در این آموزشگاه دخترانی که مدرک دیپلم گرفته بودند، پذیرفته می شدند و زیر نظر استادان با تجربه آموزش پرستاری می دیدند و پس از فارغ التحصیل شدن به مراکز بهداشتی ، درمانی و بیمارستانها اعزام می شدند و در عین حالی که برای خود و خانواده مایه امید و زندگی بودند در آن مرکز در خدمت محرومان و بیچارگان قرار می گرفتند.(18)
5. مرکز پزشکی
این مرکز به نام ((مدینة الطب )) شهرت یافته و تا به حال اقدامات وسیع و مهمی را در خصوص امور بهداشتی و درمانی به انجام رسانده و در بسیاری از قصبه های جنوب لبنان که سالها مردمش از همه چیز محروم بودند، درمانگاه و مرکز بهداشتی دایر نموده است .(19)
6. مؤ سسه قالیبافی
این مرکز آموزشی یکی از مراکز سرنوشت ساز برای بانوان و دیگر محرومان به حساب می آمد و به موجب همین اهمیت ، زیر نظر شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران اداره می شد و بیش از 300 دختر از منطقه جبل عامل در این مرکز آموزشی مشغول یادگیری قالیبافی بودند.(20)
7. حوزه علمیه
یکی دیگر از حرکتهای مهم و ماندگار سید موسی صدر، راه اندازی مرکز فعال دیگری به نام ((معهد الدراسات الاسلامیة )) (مرکز بررسیهای اسلامی ) بوده است .
البته مؤ سسات و مراکز مختلفی را که به همت و رهبری سید موسی صدر ساخته شده ، نمی توان در همین هفت مورد خلاصه کرد، چنانکه دو مؤ سسه مهم دیگر به نامهای ((دارالایتام )) و ((سازمان زنان )) هم در نتیجه تلاشها و جانفشانیهای او به ثمر رسیده است . (21) که توضیح و تفصیل این همه مجال دیگری را مطلب می کند.
تدبیر تاریخی
مردم شیعه لبنان که جمعیت اکثر آن کشور را تشکیل می دادند، احتیاج به مرکز سازماندهی قانونی برای خود داشتند، تا از حقوق طبیعی و شخصیت انسانی آنان بخوبی حراست نماید.
سید موسی صدر برای گرفتن حقوق قانونی شیعیان رهسپار بیروت شد و مبارزه وسیعی را در این خصوص آغاز نمود. وی تمام نیروی خود را به کار گرفت تا یک مجلس قانونی برای شیعیان آن کشور تشکیل دهد. در حرکت نخست ، موضوع را به طور جدی با شخصیتهای بزرگ سیاسی و مذهبی شیعه و غیر شیعه لبنان در میان گذاشت و هدف خود از تاءسیس این مرکز را برای آنان توضیح داد. در این میان مخالفتها و کارشکنیهایی از طرف دولتهای عربی و برخی از شخصیتهای داخلی آغاز گردید. ولی او هیچ وقت از پای ننشست و به تلاشهای پیگیر خود ادامه داد.
تشکیل مجلس و انتخاب رهبر
برخلاف کارشکنیها و مخالفتهای گوناگون ، سرانجام تلاشهای مخلصانه سید موسی صدر به نتیجه رسید و نمایندگان شیعیان در مجلس شورای لبنان ، به پیشنهاد وی یک طرح قانونی را تقدیم مجلس کردند که این طرح در روز سه شنبه 6 صفر 1387 ق . (22) به تصویب مجلس و امضای رئیس جمهور لبنان رسید.
بر اساس این طرح قانونی شیعیان اجازه داشتند مجلسی را به نام ((المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی )) برای دفاع از حقوق حقه خود تاءسیس نمایند. پس از گذراندن مراحل قانونی ، در تابستان سال 1389 ق . (23) مجلس اعلای شیعیان در لبنان به طور رسمی و قانونی شروع به فعالیت کرد و باز با دستهای پرتوان سید موسی صدر صفحه درخشان دیگری بر مبارزات تاریخی مردم شیعه لبنان اضافه شد.(24)
سازمان ((جنبش مستضعفان ))
سید موسی صدر شخصیتی بود که دهها سال از زمان خود جلوتر بود و حوادث و مشکلات را قبل از وقوع شناسایی کرده ، در پی علاج و پیشگیری برمی آمد. او در مدت چند سال اقامت خود در لبنان به این نتیجه رسیده بود که جوانان این کشور زمینه های مساعدی برای فداکاری و سلحشوری در راه تحقق آرمانهای مقدس اسلامی دارند از این رو برای سازماندهی ، تربیت و تشکل نیروهای بالقوه آنان و آگاهی هر چه بیشتر و بهتر جوانان از جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی ، اقدام به تاءسیس سازمانی به نام ((حرکة المحرومین )) نمود، تا برای مبارزه اساسی با دشمنان اسلام در منطقه ، از نیروهای کار آمد، با ایمان و جان بر کفی برخوردار باشد.
شهید بزرگ دکتر مصطفی چمران که از طرف امام موسی صدر به مسؤ ولیت سازماندهی این جنبش منصوب شده بود چنین می نویسد:
((... شیعیان فوج فوج وارد این نهضت می شدند، احزاب را رها می کردند و به این سازمان می یپوستند. سازمانی مکتبی و بر اساس ایدئولوژی اسلامی ، براساس خط علی و حسین علیه السلام ... نمی خواستیم سازمان به صورت دکان درآید و هرکس و ناکس و یا هر فکر غلطی وارد آن شود و خدای نکرده حزبی دیگر مثل احزاب فاسد لبنانی به وجود آید که کارشان دروغ و تهمت و کار چاق کنی و زدن اموال مردم و حکومت و تقسیم منافع است . از همان اول تاءکید کردیم که ما ایجاد حرکت کرده ایم نه حزب ، و حرکت از مبارزه با نفس و تربیت نفس و اخلاق شروع می شود... .)) (25)
این سازمان برای اولین بار طلسم وابستگی را شکست و با شعار ((نه شرقی ، نه غربی )) حرکت خود را آغاز کرد و با الهام از معارف ناب اسلامی در کوتاه مدت ، کادرهای با ایمان ، زبده و نمونه ای را تربیت نمود که هر یک در میدانهای مختلف علمی ، صنعتی ، نظامی ، اخلاقی و... الگو و سرآمد بودند.
در واقع می توان این بخش از فعالیت ((تاءسیس حرکة المحرومین )) از سوی امام موسی صدر را دومین مرحله از سری مراحل سازماندهی شیعیان لبنان به حساب آورد. زیرا اولین مرحله آن را وی با تاءسیس مرکزی بزرگ به نام ((مجلس اعلای شیعیان )) شروع کرده بود.(26)
سازمان نظامی ((امل ))
پس از آنکه سازمانهای اداری ، تشکیلاتی و عقیدتی با موفقیت کامل راه اندازی شد و با استقبال پرشور مردمی روز به روز پایه هایشان استوارتر گردید، نوبت به مرحله سوم سازماندهی رسید. در آن زمان احزاب و گروههای چپ گرا و راست گرا هر کدام برای خود ارتشی کوچک تشکیل داده ، برای تحقق آرمانهای حزب متبوع خود، هر چند گاهی از آن استفاده می کردند. این ارتشها غالبا چون از انگیزه و آرمان دینی و مذهبی تهی بودند در برابر تهدیدات نظامی کشورهای بیگانه ، از کارایی لازم بر خوردار نبودند به همین علت امنیت مرزهای کشور لبنان به آسانی آسیب پذیر می شد.
برای از بین بردن چنین حالتی ، و در پی ایجاد امنیت داخلی و خارجی کشور لبنان ، تاءسیس یک سازمان نظامی قوی ، ضروری به نظر می رسید. سازمانی که افراد آن با داشتن آگاهیهای سیاسی ، مذهبی و نظامی ، پاسدار مرزهای عقیده و نظام باشند.از این تاریخ بود که پایه های یک سازمانی نظامی به نام ((افواج مقاومت لبنان )) (امل ) (27) پی ریزی گردید.
سلوک سیاسی
به طور کلی خط مشی اساسی و دورنمای فعالیتهای امام موسی صدر در طول اقامت وی در لبنان را می توان در عنوانهای زیر خلاصه کرد:
1. جانبداری از اصل همزیستی صلح آمیز فرقه های مذهبی و طایفی چندگانه کشور لبنان و مبارزه با تلاشهای مذبوحانه در جهت تجزیه کشور.
2. حراست از اصل همزیستی مسالمت آمیز لبنان و فلسطین و حمایت همه جانبه از انقلاب فلسطین و مرد آواره آن .
3. تلاش برای رفع هر گونه اختلاف ، و کوشش در پی تحقق اصلاحات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی .
4. مردود شمردن هر گونه تعصبات فرقه ای و مذهبی و دوری از جنگ و ستیز فرقه گرایانه .
5. ارج نهادن به اصل دفاع از خویشتن برای هر گروه ، دسته و افراد.
6. مبارزه مداوم با دولت غاصب اسرائیل .
7. مبارزه با هر گونه تجاوز خارجی به کشور لبنان .
8. تلاش در جهت جلوگیری از احتمال سرکوبی انقلاب فلسطین .(28)
در اینجا فرصت آن است که به خصوصیات اخلاقی و برجستگیهای روحی امام موسی صدر پرداخته شود تا رمز موفقیت و پیروزی وی بیش از پیش آشکار گردد.
ساده زیستی
او در اوج عظمت و منزلت بود و بالاترین قدرت سیاسی و مذهبی را در دست داشت و بر قلوب میلیونها انسان در کشورهای مختلف - اعم از شیعه ، سنی و مسیحی - حکومت می کرد.
بزرگی شخصیت او همه صاحب منصبان ظاهری را به کرنش و کوچکی وامی داشت .
با همه اینها او هنوز در نظر خود همان طلبه ساده بود. در برخورد با وی هیچ احساس نمی شد که وی رئیس ((مجلس اعلای شیعیان لبنان )) است و آن همه عاشق و جان باخته و طرفدار دارد. با همه فعالیتهای زیادی که در اجتماع داشت در انجام امور خانه چون پخت و پز، شستن لباس و اموری از این قبیل به خانواده کمک می کرد.
همراه با مردم
کوچک پس کوچه های شهرها و قصبات سراسر لبنان یکصدا شهادت می دهند که امام موسی صدر همیشه در کنار مردم می زیست . به دیدار آنها می رفت ، با مهربانی و تواضع فراوان با آنان صحبت می کرد و به سخنان هر یک گوش فرا می داد. عشق به توده مردم از چشمان پرفروغ وی همیشه موج می زد. او می گفت :
((... جای من اکنون در میان شماست . پایگاه من در قلبهای شماست . قدرت من به دستان شماست . حافظ و نگهدار من چشمان شما هستند. برنامه های من به دست شما اجرا خواهند شد. هیچ کس و هیچ چیزی را در این دنیا بر شما ترجیح نخواهم داد...)) (29)
مردم نیز به وی عشق می ورزیدند. اکثر ابراز احساساتی که نسبت به وی می شد غالبا تا نیم ساعت یا بیشتر طول می کشید. بارها دیده می شد که از شدت استقبال عمامه او باز شده یا از سرش افتاده است .
به کشورهای مختلف آفریقایی و غیر آن که سفر می نمود از همه بیشتر، فرصتها را برای دیدار با مردم می گذاشت و در نماز جمعه های آنان شرکت می کرد و با سخنرانی خود با آنان به درد دل می نشست .
وی در فرصتهای مناسب و به طور مرتب به دیدار خانواده شهدا می شتافت و در کنار جانبازان ، از استقامت و شجاعت بی سابقه آنان لذت می برد و روح و جان تازه ای می گرفت .
تواضع و بزرگواری
داستان بزرگواری و افتادگی وی زبانزد بود. او نه تنها در محیط کار با دوستان و همکاران ، بلکه در همه جا و در برخورد با همه کس این خلق محمدی صلی الله علیه و آله را از خود به نمایش می گذاشت . یکی از هم بحثهای معروف وی در نجف در این مورد چنین اظهار می دارد:
((... در موقع کار و حمل اثاثیه سفر، بیشتر از همه کار انجام می داد و سنگین ترین وسایل ، همیشه بر دوش وی قرار داشت . در وقت شوخی و مزاح ، مزاحهای علمی و اخلاقی جالبی می کرد. خدا می داند که ما در این سفر و در برخوردهای دیگری که داشتیم ، همه اش محبت ، تواضع ، وقار و بزرگواری دیدم . تمامی اوصافی که در روایات برای علما ذکر شده است ، همه اش در آقا موسی صدر جمع شده بود.)) (30)
گذشت و کرامت
چهار بار دشمنان و مزدوران آنها نقشه کشیدند تا وی را ترور کنند ولی هیچ که موفق نگردیدند. در یکی از این عملیات ناموفق چند جوان شیعه عضو حزب کمونیست ((جبهه شعبیه )) به رهبری ((جرج حبش )) که فریب خورده و ماءموریت یافته بودند تا امام موسی صدر را به شهادت برسانند، با ((آرپی جی )) بر سر راه وی کمین می کنند تا ماشین او را هدف قرار دهند. اما به خواست خدا، امام موسی صدر مدتی زودتر از همان راه گذشته بود.
پس از گذشت ساعاتی از این حالت جوانان امل منطقه را محاصره کرده و آنها را دستگیر می کنند و همه شان به ماءموریت خود اعتراف می نمایند. سپس آنان را به حضور امام موسی صدر می برند. او نیز بلافاصله دستور آزادی آنان را صدر می کند.(31)
روح بندگی
روح بندگی که یکی از شرایط اصلی رهبر در جامعه اسلامی است و در قرآن و احادیث ائمه معصومین نیز به آن تاءکید فراوان شده است . امام موسی صدر در حد اعلا پرورش یافته و او را به انسانی متعبد به تمام معنا جلوه گر ساخته بود.
احترام به پدر
امام موسی صدر در احترام به پدر که استاد او نیز بود، اهتمام خاصی می ورزید. نحوه برخوردهای وی در این خصوص به قدری شورانگیز بود که آشکارا نشان می داد این ارتباط فرزند با پدر از درجه احترام پا فراتر گذاشته و به مرحله عشق و ایثار رسیده است . این بود که همه را به شگفتی فرو می برد. هر کسی کمترین ارتباطی با بیت ((آیة الله العظمی سید الدین صدر)) داشت بی درنگ از این موضوع با خبر می شد و تحت تاءثیر آن قرار می گرفت . به یقین یکی از رموز موفقیت و پیروزی در فعالیتهای فردی ، اجتماعی ، سیاسی و... امام موسی صدر را باید در همین موضوع جستجو کرد؛ نیکی به دیگران ، بخصوص به پدر و مادر و احترام به آنان .
مرد صلح و دوستی
امام موسی صدر با پیروان ادیان و مذاهب ، روابط صمیمانه ای داشت . پیش از ورود وی به لبنان ، میان مسیحیان و مسلمانان آن کشور بر اثر اختلافات موجود شکاف بزرگی پدید آمده بود و هر روز که می گذشت با نقشه های دشمنان این جدایی عمق بیشتری می گرفت . او پس از آمدن خود به این ناحیه مصمم شد با تلاش و استقامت خود این فاصله را از میان این دو طایفه بزرگ دینی بردارد و آنها را با همدیگر دوست و مهربان سازد.
وی در مراسم جشن و سوگواری هموطنان مسیحی شرکت می کرد. و در غم و شادی آنان خود را سهیم می دانست . در کلیساهای آنان حاضر می شد و معاشرت دوستانه ای با آنها داشت . بدین ترتیب در مدت کوتاهی این برخوردهای سنجیده ، موجب گشت که جامعه مسیحیان یکپارچه شیفته امام موسی صدر شوند، به طوری که مکرر از وی دعوت به عمل می آوردند تا در مراسم دینی و مذهبی آنان شرکت جسته ، برای آنان سخنرانی کند.
هراس غارتگران
نزدیک به بیست سال تلاش مداوم و حیرت انگیز امام موسی صدر در لبنان ، تحول عجیبی را در خاورمیانه پدید آورد. وی علاوه بر فعالیتهایی در لبنان مسافرتهای بسیاری به کشورهای آفریقا، مصر، اروپا و... انجام داد و با شرکت در کنگره های مختلف اسلامی با مسلمانان دنیا و رهبران دینی ، مذهبی و سیاسی آنان ارتباط فکری برقرار کرد. او با سخنرانیهای جذاب و روشنگرانه اش در دل اکثر توده های مردم کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به طور شگفت آوری برای خود و افکار و اندیشه هایش جای باز گرد و در تلاش بود تا شالوده یک حکومت و امت واحده اسلامی را در سرتاسر جهان پایه ریزی کرده ، مسلمانان را از چنگال استعمارگران غارتگر رهایی بخشد. و این درست در حالی بود که صدای نسیم صبح رهایی (انقلاب اسلامی ایران ) از کوچه های ماتم گرفته شهر نجف به آسمان بلند شده بود و مردم ایران و مسلمانان جهان را به طلوع خورشیدی بی غروب بشارت می داد و منشاء همه گرفتاریهای ملل مسلمان و محروم را به دولت ستمگر آمریکا، روسیه و انگلیس معرفی می کرد.
وقتی این ندای شورانگیز در سرتاسر جهان طنین افکند امام موسی صدر جزو نخستین شخصیتهایی بود که به دعوت این صدای آشنا پاسخ مساعد داد و در ضمن مقاله ای در اوایل شهریور 1357 ش . (یک هفته قبل از ناپدید شدن ) در روزنامه ((لوموند)) به طور رسمی از انقلاب اسلامی به عنوان ادامه حرکت انبیا نام برد و امام خمینی رضوان الله علیه را یگانه رهبر بزرگ این انقلاب ، به دنیا معرفی کرد.(32)
در این زمان بود که سردمداران دنیای غرب و شرق بشدت غافلگیر شده ، هراس و اضطراب بر وجودشان مستولی گشت . پشتیبانی امام موسی صدر - به مثابه یک شخصیت موجه و صاحب نفوذ در منطقه - از حرکت و انقلاب امام خمینی ، مشکلی بسیار جدی بود که دشمنان به هیچ وجه نمی توانستند از کنار آن به سادگی بگذرند. آنها به روشنی می دانستند که اگر بازوان پرتوان امام موسی صدر با مشتهای گره خورده امام خمینی همراه شود دیگر هیچ فرصتی برای ادامه حیات و اجرای سیاستهای شوم و توسعه طلبانه آنان در منطقه وجود نخواهد داشت . این بود که باز به روشهای شیطانی خود روی آوردند. آنها چندین بار به کمک نوکران خویش در لبنان ، اقدام به ترور امام موسی صدر کردند ولی در هر بار رسوا و ناکام تیرشان به سنگ خورد.
بناچار نقشه دیگری کشیدند و تصمیم گرفتند تا به دست یکی دیگر از ایادی نقابدار خویش در منطقه ، وی را از دست امت اسلامی گرفته و منطقه را از وجود پرتوان و ثمر بخش او برای همیشه تهی سازد. بعضی از دولتهای مرتجع یا بظاهر انقلابی هم که وجود قدرتمند امام موسی صدر در منطقه را یکی از بزرگترین عوامل سقوط خود در آینده می دانستند دست همکاری به این ایادی سپردند و در نهایت همه دستگاههای جاسوسی و امنیتی دشمنان در منطقه و جهان ، دست به دست هم دادند تا این بزرگ مرد را از صحنه خاج سازند.
آدم ربایی
از نخستین روزهای جایگزین شدن امام موسی صدر در لبنان ، دولت و رهبر لیبی یکی از سر سخت ترین دشمنان وی به شمار می رفت . در مرداد ماه 1357 امام موسی صدر قصد سفری به کشور الجزیر داشت . به دنبال آن تماسهایی حاصل شد و بلافاصله از طرف دولت لیبی دعوتی رسمی از امام موسی صدر برای سفر به آن کشور به عمل آمد. روز نوزدهم رمضان 1398 ق . (33) وی از الجزیر وارد کشور لیبی شد.
در یکی از این نشستها امام موسی صدر با عقاید جنون آمیز قذافی که خود را ((جانشین خدا در زمین )) (34) می خواند بشدت مخالفت کرد و با شهامت ، پیامدهای شوم این طرز تفکر انحرافی را به وی گوشزد نمود.(35)
بعد از یک هفته اقامت در لیبی امام موسی صدر تصمیم گرفت روز بیست و پنجم رمضان 1398 ق . (9 شهریور 1357 ش / 31 اوت 1978 م ) آن کشور را به قصد لبنان ترک گوید تا ساعت 2 و سی دقیقه بعد از ظهر همین روز، وی در جلو هتل محل اقامت خود مشاهده گردیده ولی بعد از آن با دو تن از همراهان خود ((شیخ محمد یعقوب )) و ((عباس بدر الدین )) ناگهان ناپدید شده است .(36)
عکس العمل شورانگیز
هنگامی که خبر ربوده شدن امام موسی صدر انتشار یافت بی تابی و نگرانی جهان اسلام را فراگرفت و ملتهایی که کوچکترین شناختی از وی داشتند به غم و اندوه فرو رفتند. مردم لبنان یکپارچه به هیجان در آمدند و اعتصاب سرتاسری همه جا را از تحرک بازداشت .
در این حال روزنامه های وابسته به دولت لیبی مانند ((السفیر)) در پی انحراف افکار عمومی ، با تیترهای بزرگ و با آب و تاب فراوان اعلان کردند که : امام موسی صدر برای همکاری با انقلاب ایران و مبارزه بر ضد شاه مخفیانه به ایران سفر کرده است . ولی کسی به این حرفها گوش نمی داد. اعتراض و راهپیمایی همچنان ادامه داشت و هر روز بیش از روز گذشته بر شور و هیجان و اعتراض مردمی افزود می شد.(37)
نگرانی امام خمینی (ره )
حضرت آیة الله العظمی امام خمینی رضوان الله علیه پس از اطلاع از ربوده شدن امام موسی صدر بشدت ناراحت گشته ، بی درنگ تلگرامی بدین شرح خطاب به یاسر عرفات مخابره کردند:
بسم الله الرحمن الرحیم
((جناب آقای یاسر عرفات رئیس کمیته اجرائیه سازمان آزادیبخش فلسطین
از سلامت جناب حجة الاسلام آقای سید موسی صدر رئیس مجلس شیعیان لبنان هیچ گونه اطلاعی ندارم و موجب نگرانی این جانب است . از جناب عالی تقاضا دارم که هر چه زودتر از مکان ایشان اطلاع پیدا کرده و این جانب را از سلامت ایشان آگاه گردانید.
توفیق جناب عالی را در اهداف اسلامی خواستارم .
روح الله الموسوی الخمینی )) (38)
تلگراف به حافظ اسد
پس از برگزاری یکی دیگر از اجلاس کنگره صمود در سوریه ، امام خمینی ضمن ارسال تلگرافی به حافظ اسد رئیس کنگره صمود خواستار تحقیق اعضای کنگره در مورد ناپدید شدن امام موسی صدر گردید. متن این پیام تاریخی بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
((پس از اهدای سلام ، این جانب از غیبت حجة السلام والمسلمین آقای سید موسی صدر نگران و متاءثرم . از جناب عالی تقاضا دارم که این موضوع را با سران کشورهایی که در قضیه فلسطین اجتماع کرده اند، در میان گذارید و اهتمام آنان را جلب نمایید. ما و ملت ایران در این عصر گرفتار رژیمی هستیم که با اتکا به پشتیبانی آمریکا ملت را در آتش دیکتاتوری و کشتارهای دسته جمعی و سلب همه آزادیها می سوزاند. ما از شما سران دولتهای اسلامی برای رهایی ملت بی پناه ایران کمک می خواهیم . برادران مسلمان شما در زیر چکمه دژخیمان شاه خرد شده اند و حکومت نظامی که در اکثر شهرستانهای مهم ایران برپاست ملت را به جان آورده از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل می شود: ععع ((کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته )). عععع همه افراد و از جمله شما سران دولتهای اسلامی که قدرت دفاع از ملت مظلوم ما را دارید مسئول هستید.))
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی (39)

پینوشتها:
1- مجله مکتب اسلام ، سال نوزدهم ، ش 6، ص 55.
2- لبنان به روایت امام موسی صدر، علی حجتی کرمانی ، مقدمه .
3- هفته نامه بعثت ، سال 12، ش 26، ص 4. در این ماءخذ از سوی آیة الله آقای حاج سید موسی زنجانی به این مطلب به طور مختصر و مفید اشاره شده است . برای آشنایی و تحقیق بیشتر در این مورد به کتابهای تکمله امل الامل ، سید حسن صدر، ص 104 و مستدرک الوسائل ، حاجی نوری ، ج 3، ص 397 رجوع شود.
4- این کتاب اثر شهید ثانی (زین الدین جبعی عاملی ) در شرح کتاب ((اللمعة الدمشقیه )) شهید اول (محمد بن جمال الدین مکی عاملی ) می باشد که حاوی یک دوره کامل فقه استدلالی است .
5- به نقل از آیة الله سید محمد علی ابطحی اصفهانی . این شخصیت یکی از اندیشمندان معروف در حوزه علمیه قم و نجف به شمار می رود که در نجف اشرف با سید موسی صدر معاشرت علمی و تحقیقی داشته است و هم اکنون نیز در حوزه علمیه قم مشغول تدریس درس خارج فقه ، اصول و...است .
6- لبنان به روایت امام موسی صدر، مقدمه ، ص 16.
7- همان .
8- همان .
9- مجله نور علم ، دوره چهارم ، ش 11 مسلسل 47، ص 64.
10- سه تن از بزرگان معروف حوزه تاءکید داشتند که ایشان قبل از آنکه به نجف مشرف شود در حوزه علمیه قم به حد اعلایی از اجتهاد رسیده و در مسائل مختلف فقهی و اصولی صاحبنظر بود. ر. ک : هفته نامه بعثت ، سال دوازدهم ، ش 26، دوشنبه ، 18 / 6 / 1370.
11- عدد این افراد از سه نفر تجاوز نمی کرد آنها عبارت بودند از: آقایان حجج اسلام مرحوم محمدی گلپایگانی برای اعزام به هامبورگ (آلمان )، آقای حاج مهدی حائری یزدی برای واشنگتن (پایتخت آمریکا) و سید موسی صدر برای کشور ایتالیا، که اعزام اخیر انجام نگرفت . بعد از محمدی گلپایگانی هم آقایان ، مرحوم شیخ محمد محققی لاهیجانی و شهید دکتر بهشتی به ترتیب به کشور آلمان اعزام شدند و منشاء خدمات درخشان گردیدند. ر. ک : زندگانی آیة الله بروجردی ، علی دوانی ، ص 252 و 298.
12- به نقل از نشریه ستاد پیگیری فرمایشات مقام معظم رهبری ، ص 8. این اولین حرکت اصلاحی نبود که در حوزه انجام می گرفت بلکه پیش از آن نیز به وسیله بزرگانی دیگر مانند امام خمینی (ره )، آیة الله سید احمد زنجانی و حاج شیخ مرتضی حائری و افرادی دیگر به این کار اقدام شده و به نتیجه ای نرسیده بود.
13- مکتب اسلام ، سال نوزدهم ، ش 6. ص 53.
14- همان .
15- سالنامه گفتار ماه ، سال دوم ، ص 37. این سخنرانی گزارشی است که در حضور اندیشمندانی مانند شهید مطهری ، دکتر بهشتی و... در تاریخ 7/7/1340 ایراد شده است .
16- برخی در کتابهای خود مؤ سس این جمعیت را آیة الله سید عبدالحسین شرف الدین ذکر کرده اند که اگر هم چنین باشد، در زمان آن مرحوم این گونه فعال و گسترده نبوده است .
17- لبنان ، شهید چمران ، ص 71.
18- همان .
19- مجله مکتب اسلام ، سال نوزدهم ، ش 6، ص 54.
20- همان .
21- همان .
22- مطابق با 16 مه 1967 م / 1346 ش .
23- برابر با 1348 ش و 1389 م .
24- این مجلس علاوه بر دو هیاءت شرعی و اجرایی ، دارای هیاءت رؤ سا و مرکب از دوازده کمیته فعال سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و... می باشد که هر کدام با فعالیتهای مختلفی در داخل و خارج کشور، خدمات شایان توجهی از خود نشان می دهند که شرح همه آنها از عهده این دفتر خارج است .
25- لبنان ، ص 89، با اندکی تغییر و تلخیص .
26- همان طوری که گذشت مجلس اعلای شیعیان درسال 1348 ش . شروع به فعالیت کرد و سازمان جنبش محرومان در سال 1352 تاسیس گردید.
27- کلمه ((امل )) از حروف اول سه کلمه ((افواج - مقاومت - لبنان )) گرفته شده و به معنای ((آرزو)) است . آروز برای تحقق رسالت اسلامی و حکومت مهدی (عج ).
28- مجله سروش ، ش 161، ص 34.
29- هفته نامه بعثت ، سال دوازدهم ، ش 26، ص 7، قسمتی از سخنان وی خطاب به مردم بعلبک .
30- به نقل از آیة الله سید محمد علی موحد ابطحی .
31- لبنان ، ص 316.
32- روزنامه جمهوری اسلامی ، 11/6/1368، ص 11 لازم است یادآوری شود که این اولین مقاله و مصاحبه امام موسی صدر نبود که در آن به افشای جنایتهای رژیم می پرداخت و از امام خمینی به عنوان یک رهبر بزرگ یاد می کرد. بلکه پیش از این هم با مناسبتهای مختلف حملات شدیدی را علیه رژیم شاهنشاهی ایران انجام داده بود.
33- برابر با سوم شهریور 1357 ش ؛ و 25 اوت 1978 م .

34- سرهنگ قذافی دارای یک سری اندیشه های خرافی و غیر معقولی است ؛ از جمله : سنت پیامبر و چیزهای دیگر شریعت را بشدت رد می کند و مذاهب شیعه و سنی را قبول ندارد و تنها قرآن را می پذیرد و برای آن تفسیرات خاصی قائل است و به موجب روحیه برتری طلبی ، همواره خود را تنها جانشین خدا در روی زمین و ((امیر المؤ منین )) تمام مسلمانان جهان می انگارد. او در کتاب خود به نام ((کتاب سبز)) این عقاید پوشالی را ابراز داشته است . (نقل از کتاب لبنان ، ص 396.)
35- مکتب اسلام ، سال نوزدهم ، ش 6، ص 56. این در حالی است که برابر گزارش رسمی دولت لیبی ، هیچ ملاقاتی میان قذافی و امام موسی صدر صورت نگرفت ! که خود جای تاءمل دارد.
36- لبنان ، ص 386 و 389.
37- همان .
38- همان ، ص 402، صحیفه نور، ج 1، ص 232.
39- صحیفه نور، ج 2، ص 110.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر