شناسه : ۳۰۳۸۳۴ - چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۳۰
مجتبی کلباسی عنوان کرد:
خطر تحمیل پیشفرض از تفسیر به رای پیچیدهتر است
گروه اندیشه: ینا به اعتقاد حجتالاسلام کلباسی، گاهی ذهن مفسر مطالبی را به آیات تحمیل میکند، چرا که در پی یک موضوع خاص است، اگر مفسر بخواهد پیشفرضهای ذهنی خود را بر آیات تحمیل کند، خطرات آن به مراتب از تفسیر به رای بیشتر خواهد بود.
«تفسیر موضوعى» عبارت است از: گردآورى آیات قرآنى مربوط به موضوعى خاص و تحلیل آنها و به دست آوردن نظریه قرآن درباره آن موضوع. گرچه تفسیر موضوعى در عصر اخیر، بیشتر مورد توجه اندیشمندان واقع شده، اما نه پدیدهاى نوظهور است و نه کماهمیت. در همین رهگذر نظر مفسرین قرآن و پژوهشگران این حوزه را درباره چیستی و چرایی «تفسیر موضوعی» جویا شدیم که در ادامه مشروح گفتوگوی ایکنا را با حجتالاسلام والمسلمین مجتبی کلباسی رئیس مرکز تخصصی مهدویت میخوانید.
ایکنا: به نظر شما آیا فهم دیدگاه قرآن درباره تفسیر موضوعی امکان پذیر است؟
به نظر من تفسیر موضوعی یک ضرورت است. اگر ما بخواهیم دیدگاه قرآن را در مسائل مختلف دریافت کنیم و آن دیدگاه را در فکر و عمل به کار ببریم لازم است که ابتدا نظرگاه قرآن را بشناسیم. به نظر من شناختن دیدگاه قرآن هیچگاه با تفسیر یک یا چند آیه به دست نمیآید بلکه میبایست مجموعه آیات در کنار هم دیده شوند تا دیدگاه قرآن فهم شود.
یکی از دلایل تاکید قرآن، پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) به تلاوت مداوم قرآن این است که قدرت و زمینه دریافت نگاه قرآن در موضوعات مختلف فراهم شود؛ بنابراین تفسیر موضوعی نه تنها مفید است بلکه میتوان گفت یک ضرورت است. قرآن میفرماید «آیا در قرآن تدبر میکنید حال اگر از جانب غیر خدا بود اختلاف فراوانی به وجود میآمد» پس اصل تدبر در قرآن به این دلیل به کار گرفته شده است که انسان موضوعات و نکات مختلف را مورد سنجش قرار بدهد.
ایکنا: تفاسیر موضوعی چه پیشینهای در گذشته دارد؟
به لحاظ تاریخی میتوان آیات احکام و کتبی که قسم در قرآن، آیات نماز و آیات زکات... را بررسی میکردند نوعی تفسیر موضوعی در نظر بگیریم لذا میتوانیم رگههای از نگاشتههای تفسیر موضوعی را در گذشته بیابیم.
منتها لفظ موضوعی، یک اصطلاح جدید است نه اینکه موضوع بحث جدیدی باشد. اصطلاح «تفسیر موضوعی» جدید است این نوع تفاسیر در گذشته چندان شناخته شده نبودند گرچه تاکیدهای موضوعی در قرآن وجود دارد، اما بحق تفسیر موضوعی در 50 سال گذشته مطرح شده است. البته هر یک از تفاسیر موضوعی که نگاشته شدهاند سبک خود را دارند و در بسترهای خود عرضه و تحقق پیدا کردهاند.
ایکنا: وجه تمایز تفاسیر موضوعی معاصر با تکنگاشتههای گذشته در چیست؟ آیا میتوان گفت مفسرین معاصر بیشتر از مفسرین گذشته دغدغه مسائل اجتماعی دارند؟
اساسا تفاسیر برای پاسخ دادن به نیاز انسانها نگاشته میشوند یعنی مفسران میخواهند ببیند که دیدگاه قرآن در مورد یک مسئله مانند حج یا ارث چیست؟ اما بسیاری از موضوعاتی که امروزه مطرح میشود در گذشته مطرح نبود به عنوان مثال مسئله زن یا خانواده از نظر قرآن یک موضوع جدید است این موضوع که زنان در قرآن چه جایگاه و منزلتی دارند امروزه به یک مسئله اساسی تبدیل شده است. توسعه دانش و معارف بشری سوالات جدیدی پیشروی قرآن قرار داده است اما بایدبگویم همه مفسرین در همه اعصار دغدغه مسائل اجتماعی داشتند.
در مورد آسیبهایی که تفاسیر موضوعی ممکن با آنها درگیر شود توضیح بدهید؟
به نظر من بدون تحقیق کامل متن ممکن است تفسیر با آسیبهای جدی مواجه شود. مفسر نمیتواند با جدا کردن 20 آیه بگوید نگاه قرآن در موضوع خاصی چنین است حال ممکن است نگاه مفسر از 20 آیه دیگر دور مانده باشد و یا دلالتهای دیگری که در آیات وجود دارد دیده نشود. در ابتدا بایستی دلالت آیات بر موضوعات تکمیل شود بعد میتوانیم دیدگاه قرآن را ارزیابی کنیم.
اگر مفسر بخواهد با ذهن و یادداشتهای از پیش نوشته شده سراغ قرآن برود، طبیعتا ممکن است خیلی از موارد از نگاه او دور بماند. خوشبختانه ابزارهای جدیدبه کمک مفسرین آمدند و یک سری موضوع نگاریها در آیات قرآن انجام شده است. به نظر میرسد نرم افزارهای عرضه شده بسیار میتواند به مفسر در پیدا کردن آیات کمک کند اما این آسیب همچنان سر جای خودش باقی است؛ پس نسبی بودن اطلاعات در ارائه تفسیر موضوعی یک آسیب جدی است که البته شاید هیچ گاه نتوان به طور کامل این آسیب را علاج کنیم ولی در حدی که ممکن است بایستی تحقیق و مقدمات برای این زمینه کامل شود.
آسیب دیگر این است که گاهی ممکن است ذهن مفسر مطالبی را به آیات تحمیل کند چون به دنبال یک موضوع خاص است؛ فرض کنید یک مفسر در علوم مختلفی چون اقتصاد، جامعه شناسی یا روانشناسی... سررشته دارد ممکن است مفسر در هنگام تفسیر ناخودآگاه نگاه خود را به آیات قرآن تحمیل کند به نظرمن همان گونه که پیشداوری و تحمیل به رای در تفسیر یک خطر است خطر تحمیل پیشفرضهای ذهنی در تفسیر به مراتب عمیقتر و پیچیده تر است.
بنابراین نقص اطلاعات و تحمیل نظرات شخصی به آیات قرآن میتواند از آسیبهای جدی در نگارش تفسیر موضوعی باشد. توجه داشته باشید ما به هر اندازه که در قرآن تحقیق کنیم و اطلاعات بدست بیاوریم باز نمیتوانیم ادعا کنیم که ما نگاه جامع به قرآن داریم؛ در حقیقت به اندازه ظرفیتمان از قرآن درک میکنیم.
ایکنا: کدام تفسیر موضوعی را به صورت خاصی مطالعه کردید؟ آیا میتوانید نقاط قوت و ضعف این تفسیر را بیان کنید؟
اولین نگاشته مدون تفسیر موضوعی در دوره معاصر «منشور جاوید» آیت الله سبحانی است این کتاب اولین تفسیر موضوعی مدون است. نویسنده خود آغازگر راه بود و در عین حال که قدم مهمی برداشت اما هم به لحاظ حیطه موضوعات و هم به لحاظ ذات هر موضوع جای کار بیشتر وجود دارد.
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر موضوعی خود شاکله منظمتری ارائه کردهاند و از نظر منطقی و چینش مباحث از علم و آگاهی شروع کردهاند. تقریبا یک ترتیب منطقی در موضوعات دارند البته باید بگویم با توجه به در نظر گرفتن عنصر زمان و امکاناتی که فراهم شده است کارهای بزرگی تالیف شده است هر چقدر ما به جلو پیش میرویم با امکانات جدید و ابزارهای جدیدی آشنا میشویم و میبینیم که جای کار بیشتری وجود دارد لذا بایستی گفت که ادامه مسیر بسیار زیبا است.
در ادامه مسیر شکل کاملتری از تفسیر موضوعی در تفسیر موضوعی آیت الله جوادی میبینیم وی به دلیل ممارست در میراث تفسیری بزرگانی چون علامه طباطبایی توانست در تفسیر به تفوق ویژهای دست پیدا کند.
در ادامه این مسیر کاری که آیت الله هاشمی رفسنجانی در«تفسیر راهنما» با هدف تهیه موضوعات و ساماندهی موضوعات انجام دادهاند قطعا میتواند برای آیندگان راهگشا باشد و آنها میتوانند با احاطه بیشتری به تجزیه و تحلیل آیات بپردازند.
در هر صورت همان گونه که هیچ تفسیری نیست که بتوان گفت این تفسیر آخر خط برای قرآن است اما باید گفت که در مسیر تفسیر قرآن قدمهای بزرگی برداشته شده است و مسلما محققین در آینده مسیرهای روشنتری را پیش روی مسلمانان قرار خواهند داد.