فرزند امیر المؤمنین،برادر سید الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین «ع »در روزعاشورا.عباس در لغت،به معنای شیر بیشه،شیری که شیران از او بگریزند است. (17) مادرش «فاطمه کلابیه »بود که بعدها با کنیه «ام البنین »شهرت یافت.علی «ع »پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج کرد.عباس،ثمره این ازدواج بود.ولادتش را در (18) شعبان سال 26 هجری در مدینه نوشته اند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهارفرزند رشید،همه در کربلا در رکاب امام حسین «ع »به شهادت رسیدند.وقتی امیر المؤمنین شهید شد،عباس چهارده ساله بود و در کربلا 34 سال داشت.کنیه اش «ابو الفضل »و«ابو فاضل »بود و از معروفترین لقبهایش،قمر بنی هاشم،سقاء،صاحب لواءالحسین،علمدار،ابو القربه،عبد صالح، باب الحوایج و...است.
عباس با لبابه،دختر عبید الله بن عباس(پسر عموی پدرش)ازدواج کرد و از این ازدواج،دو پسر به نامهای عبید الله و فضل یافت.بعضی دو پسر دیگر برای او به نامهای محمد و قاسم ذکر کرده اند.
آن حضرت،قامتی رشید،چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را«قمر بنی هاشم »می گفتند.در حادثه کربلا،سمت پرچمداری سپاه حسین «ع »و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر،غیر ازتهیه آب،نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین «ع »نیر برعهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسایش و امنیت داشتند (19).
روز عاشورا،سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.وقتی علمدار کربلااز امام حسین «ع »اذن میدان طلبید حضرت از او خواست که برای کودکان تشنه وخیمه های بی آب، آب تهیه کند.ابو الفضل «ع »به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و دربازگشت به خیمه ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید. البته پیش از آن نیز چندین نوبت.همرکاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود.عباس،مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود.وقتی وارد فرات شد،با آنکه تشنه بود، اما بخاطر تشنگی برادرش حسین «ع »آب نخورد وخطاب به خویش چنین گفت:
یا نفس من بعد الحسین هونی و بعده لا کنت ان تکونی هذا الحسین وارد المنون و تشربین بارد المعین تالله ما هذا فعال دینی
و سوگند یاد کرد که آب ننوشد. (20) وقتی دست راستش قطع شد،این رجز را می خواند:
و الله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی و عن امام صادق الیقین نجل النبی الطاهر الامین
و چون دست چپش قطع شد،چنین گفت:
یا نفس لا تخشی من الکفار و ابشری برحمة الجبار مع النبی السید المختار قد قطعوا ببغیهم یساری فاصلهم یا رب حر النار
شهادت عباس،برای امام حسین بسیار ناگوار و شکننده بود.جمله پر سوز امام،وقتی که به بالین عباس رسید،این بود:«الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی ». (21) وپیکرش، کنار«نهر علقمه »ماند و سید الشهدا به سوی خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد. هنگام دفن شهدای کربلا نیز،در همان محل دفن شد.از این رو امروز حرم ابا الفضل «ع »با حرم سید الشهدا فاصله دارد.
مقام والای عباس بن علی «ع »بسیار است.تعابیر بلندی که در زیارتنامه اوست،گویای آن است. این زیارت که از قول حضرت صادق «ع »روایت شده،از جمله چنین دارد:
«السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المؤمنین و الحسن و الحسین...
اشهد الله انک مضیت علی ما مضی به البدریون و المجاهدون فی سبیل الله المناصحون فی جهاد اعدائه المبالغون فی نصرة اولیائه الذابون عن احبائه...» (22) که تایید و تاکیدی بر مقام عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد«ع »نیز سیمای درخشان عباس بن علی را اینگونه ترسیم فرموده است:«رحم الله عمی العباس فلقد آثر و ابلی و فدا اخاه بنفسه حتی قطعت یداه فابدله الله عز و جل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائکة فی الجنة کماجعل جعفر بن ابی طالب.و ان للعباس عند الله تبارک و تعالی منزلة یغبطه بها جمیع الشهداءیوم القیامة » (23).که در آن نیز مقام ایثار،گذشت،فداکاری،جانبازی،قطع شدن دستانش ویافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طیار و فرشتگان مطرح است و اینکه:عمویم عباس،نزد خدای متعال،مقامی دارد که روز قیامت،همه شهیدان به آن غبطه می خورند ورشک می برند.
عباس یعنی تا شهادت یکه تازی عباس یعنی عشق،یعنی پاکبازی عباس یعنی با شهیدان همنوازی عباس یعنی یک نیستان تکنوازی عباس یعنی رنگ سرخ پرچم عشق یعنی مسیر سبز پر پیچ و خم عشق جوشیدن بحر وفا،معنای عباس لب تشنه رفتن تا خدا،معنای عباس (24)
در زیارت ناحیه مقدسه نیز از زبان حضرت مهدی «ع »به او اینگونه سلام داده شده است: «السلام علی ابی الفضل العباس بن امیر المؤمنین،المواسی اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه، الفادی له،الواقی الساعی الیه بمائه،المقطوعة یداه...» (25).
کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق،دو تا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حج من و تقدیرم (26)