شناسه : ۳۱۰۲۱۱ - جمعه ۹ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۴:۲۶
علی علیه السلام در محراب (شعر)
| فرو ریزد به دامن از سپهر دیده کوکب ها |
علی این مظهر عدل الهی چون دگر شب ها |
| چه در پیش است کز باغ فلک بوی خزان خیزد |
ز دشت شب چو نرگس ها نمی رویند کوکب ها |
| مگر رنگین ز خون پاک او محراب خواهد شد |
که می روید به ناکامی گل افسوس بر لب ها |
| تب و تابی به جانش شعله افکنده است و می داند |
که در خون سحر بی تاب می گردد از این تب ها |
| چه افتاده است در کرّوبیان عالم بالا |
که می گریند و می نالند با فریاد یارب ها |
| علی کو دین احمد را علم بر بام گردون زد |
ز پا افکند با تیغ دو سر رایات مرحب ها |
| چو مهر خاوری غلتید در خون سحرگاهان |
به هنگامی که با معبود در دل داشت مطلب ها |
| علی شد کشته با شمشیر کین کز دیدگان، «مشفق» |
فرو ریزد به دامن از سپهر دیده کوکب ها |