خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
نحمده و نستعینه و نشکره و نتوکل علیه و نستغفره و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله «صلوات نمازگزاران » صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه.
قال الله العظیم فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیاو حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه اول پیرامون صدق بود عرض کردم صدق دارای مراتبی است مرتبه اول صدق در سخن است و مرتبه دوم صدق در رفتار است و مرتبه سوم تصمیم و عزم بر این صدق است که با هیچ عاملی انسان برنگردد وآنچه صدق است باشد و مرحله دیگر این است آنچنان در صدق ثابت قدم باشد که اصلا از مصادیق صادقین قرار بگیرد و موصوف به صفت صدق باشد تاریخ می تواند بسیاری حقایق اخلاقی را روشن کند تاریخ انبیا و اولیا صلوات الله علیهم اجمعین و یاران آنان و رفتار آنان می تواند برای ما درسی باشد حالا امروز به گوشه ای از تاریخ اشاره می کنم که ببینیم چگونه افرادی در صدق قدم برداشتند و چگونه در صدق راسخ و ثابت بودند ابوالفرج اصفهانی در کتاب معروفش به نام الاغانی در جلد 19 درباره پدر فرزدق و جد فرزدق صحبت می کند یک نکته درباره پدر بزرگ فرزدق است و نکته دیگر درباره پدر فرزدق اما درباره پدر فرزدق جمله ایست در نهج البلاغه از امیرالموءمنین علیه السلام پدر فرزق غالب نام داشت غالت بن صعصعه، غالب مردی سرمایه دار بود و شتران فراوان داشت پیرمردی سالخورده و در عصر پیامبر اکرم با پیامبر اکرم زیاد نشسته بود دخل علی امیرالموءمنین علیه السلام فی ایام خلافته در عصر خلافت امیر سلام الله علیه وارد بر آن حضرت شد و سلام کرد امیرالموءمنین نظر کرد و دید پیرمردی سالخورده و قدخمیده گفت من غالب بن صعصعه هستم امیرالموءمنین سلام الله علیه فرمود صاحب الابل الکثیره تو همان کسی هستی که شتران فراوان داشتید و دارید گفت بلی، نعم، فرمود مافعلت ابلک الکثیره این همه شترها چه شد گفت ذعذعتها الحقوق یا امیرالموءمنین حقوق شتران را همه را پراکنده کرد ادا حقوق شترها را همه را از دستم بیرون کرد انجام وظیفه شترها را در مسیر آن تکلیف خرج و هزینه کرد یاامیرالموءمنین انی حملت حمالات البته در نهج البلاغه همین است ذعذعتها الحقوق یاامیرالموءمنین ولی ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه این جمله را نقل می کند که بعد بنده که نگاه کردم در اغانی ابوالفرج دیدم از الاغانی نقل کرده است امیرالموءمنین علیه السلام به او فرمود تو این شترها را چه کردید او گفت انی حملت حمالات، حمالات یعنی من تعهدها کرده بودم ضمانتها کرده بودم توانها خوبهاها بدهیهای مردم من در راه این گرفتاریها دادم در راه نوائب مردم و مشکلات مردم همه را خرج کردم امیرالموءمنین سلام الله علیه فرمود ذلک احمد سبلها این بهترین راه خرج کردن آفرین بر تو که در راه حقوق خرج کردید آنگاه نظری کرد به بغل دست غالب فرمود من هذا الغلام این پسر کیست گفت هذا ابنی این پسر من است فرمود مااسمه گفت همام است که فرزدق هم لقب یافت امیرالموءمنین سلام الله علیه فرمود چه یاد او دادید گفت شعر یاد او دادم ادب شعر را خوب می داند عسی ان یکون شاعرا مجیدا به نظرم شاعر زبردستی خواهد شد امیرالموءمنین سلام الله علیه فرمود لو قراءته القرآن خوب بود حفظ قرآن را به او یاد می دادید و فرزدق قرآن را از همان لحظه تصمیم گرفت و حفظ کرد این یک قطعه ای از تاریخ که در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید در حکمت البته شرح نهج البلاغه ها فرق دارد در بعضی نهج البلاغه ها این حکمت 446 است ولی نهج البلاغه ابن ابی الحدید در حکمت 452 است در هر حال این نکته ایست که عرض بنده الان دور این نکته است این یک جمله که غالب پدر فرزدق گفت ذعذعتها الحقوق حقوق جامعه بدهیم را همه را از پولهایم همه را از دستم داد این یک جمله، یک جمله هم باز از پدر غالب عرض کنم همین را ابوالفرج در اغانی می نویسد پدر غالب صعصعه بود صعصعه نه صعصعه بن صوحان، صعصعه دیگری است این، این صعصعه دارای شترهای زیادی بود در عصر جاهلیت هم بود اسلام هم نیامده بود آمد بگذرد« مر برجل وله امراءه تبکی »گذشته بر مردی زنی داشت که این زن گریه می کرد آمد جلویش گفت «ماتبکیک » چه شده که تو زن اشک می ریزید گفت « هذه ابنتی » این دختر من است و پدرش می خواهد زنده به گور او را دفن کند آمد جلویش صعصعه به او گفت چرا این را می خواهی به خاک کنید «وعد یعد کاذا المووءده سئلت مووءده » یعنی بچه زنده زیر خاک کردن و «وعد یعد» یعنی دفن کردن آدم در دل خاک زنده. به او گفت چرا می خواهی دفنش کنی گفت الفقر ندارم از شدت فقر گفت من دو شتر به تو می دهم هر دو باردار می شوند و از این دو شتر استفاده کن و از شیرش هم استفاده کن این دختر را رها کن «اشتریها منک » ولی نه «اشتریها برقبتها» نه این که دختر را به خرم نه «اشتریها بدمها» خونش محفوظ باشد «لاتقتلها» پیش خودت باشد و مادرش ولی این دو شتر را بگیر و خوشحال شد گفت این دو شتر خیلی برای من ثروت است این یک مورد صعصعه می گوید در خودم احساس فرح کردم که چه کار پاکیزه ای کردم بعد همینطور دنباله هم افتاد و دربرابر این کار دخترانی که می خواستن زنده به گور کنند این صعصعه می آمد شتر می داد و دختر را آزاد می کرد تا اسلام آمد، آمد جلوی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم «صلوات نمازگزاران » گفت یارسول الله من تا کنون 360 دختری که می خواستند زنده به خاک کنند همه را خریدم با شترهایم و در راه خدا آزاد کردم حالا اسلام آمده و تحریم کرده آیا برای من اجری است رسول اکرم فرمود برای تو اجر فراوانی است صعصعه آفرین بر تو با این خدمات تو حالا این قصه تاریخ یک جمله آخر دارد عرض می کنم برای این جمله بعد صعصعه به نظرم رفت در نوبت دیگری برگشت از چهره تاریخ پیداست در آن جلسه نبوده رفت و فکر کرد بعد برگشت گفت یارسول الله آنچنان که به شما عرض کردم 360 دختر خریدم خونش را و به پدر و مادرش سپردم و در برابر هزار شتر تعهد کردم ولی از این هزار شتر 700 شتر دادم به بعضی پدرها سه شتر می خواستند من دو شتر دادم یکی وعده دادم بعدا خواهم داد حالا با توجه به این که من وعده دادم دو شتر دادم دخترش آزاد شده و یک شتر ندادم آیا این کار من درست است و یا باید به پردازم نکته اینجاست اصلا آنجا که اساس این غزل و قصه و تاریخ این نکته است رسول اکرم به او فرمود صعصعه «الاسلام امر بالوفاء و نهی عن الغدر» اسلام گفته باید باوفا بود اسلام می گوید نباید کلک زد نباید حیله کرد تو عده داده ای سه شتر ولو آن پدر اصل کار غلط بوده طمع هم کرده دوتا گرفته یکیش را بعد گفتی می دهم ولی اگر ندهی این غدر است این مکر است اسلام دستور داده است به وفا تا این جمله را گفت صعصعه برخواست گفت یارسول الله « حسبی حسبی »همین جمله برایم کافی است رفتم پدرها را پیدا کنم بقیه شترها را هم بدهم عجیب ماه مبارک رمضان است عزیزان خواهران برادران اسلام این است قانون خدا این است که اگر کسی وعده می دهد با یکی ولو این که آن طرف چنین جنایتی را می کند ولی در عین حال باید به وعده وفا کند اگر کمتر بدهد غدر است اگر کمتر بدهد مکر است پس مکرهای ما مسلمانها چیست غدرهای ما چیست حیله های ما چیست تخلف از گفتارهای ما چیست اسلام اینه یارسول الله اسلام اینقدر ظریف است اسلام اینقدر برنامه و تابلویی عالی است در دنیا انسانیت را توجه می دهد این است دین خدا پس این چه وضعی است در بین مسلمانها چقدر اموال چقدر بدهیها چقدر قراردادها چه پولهای غلط چه پولساندها در معاملات دولتی چه پولساندها در معاملات خصوصی چه توجیه شرعیها چه لقمه حرامها چه زندگی غلطها این چه وضعی است جامعه ما را و دامنه ما را گرفته است می ترسم همان جمله ای که در سحرگاهان به همراه امام زین العابدین من و شما عرض می کنیم در درگاه خدا در دعای ابوحمزه ثمالی الهی «لاتعذبنی به عقوبتک »این ادب و این عقوبت ما را بگیرد خدایا مرا ادب نکن به تازیانه ات ادبم نکن به نقمتها و غضبهایت خدایا ماه رحمت توست ماه مرحمت و لطف توست به ما این تصمیم بده مسلمان باشیم «ان الاسلام امر بالفاء و نهی عن الغدر» به ما این اراده را بده که موءمن بمیریم خدا امام عصر که چنین نیست امام عصر باوفاست امام زمان امین است عادل است راستگو است پارسای حق مردم را ملاحظه می کند اگر ما اوییم علی که این است امیرالموءمنینی که ماهش در آن قرار گرفتیم و در سالش قرار گرفتیم ببینید به پسر صعصعه چه می گوید پسر صعصعه غالب است غالب مقداری از شترهای پدر برایش مانده آن هم مرد سرمایه داریست آمده خدمت امیرالموءمنین پیرمردی با قد خمیده امیرالموءمنین فرمود «غالب مافعلت ابلک الکثیره » این شترهای فراوانت چه شد گفت «ذعذعتها الحقوق » یعنی «فرقتها الحقوق » یعنی حقوقی که بر گردنم بود از جامعه موجب شد همه را دادم یاامیرالموءمنین، امیرالموءمنین فرمود ذلک احمد سبلها آفرین بر تو ای غالب اینجور با امیرالموءمنین صحبت کردید نگفتی احسان کردم نگفتی انفاق کردم گفتی ذعذتها الحقوق بارهای سنگین وظائفی که تکلیف بود تکالیف موجب شد وظائف موجب شد آری برای بنده و شما وظیفه هاست چقدر حقوق بر گردن ما چقدر حقوق این حقوقها را چه جور می خواهیم از بارش دربرویم و بمیریم حقوقهای مالی حقوقهای عرضی حقوقهای اجتماعی چه جور می خواهیم عزیزم چه جور از زیر بارش امیرالموءمنین فرمود نخواه مرگ را الا بعهد وثیق مگر محکم باشی که آنور جلوی راهت را نگیرند چه طور جلوی ما را نخواهند گرفت ذعذتها الحقوق یاامیرالموءمنین حالا حقوق این مردم حقوق این جامعه این انقلابی که به اینجا رسید این همه خون دادن حقوق این همه شهدا حقوق همسران و فرزندان شهدا حقوق پدران و مادرانی که شبهااشک ریختن در فراق بچه هایشان این حقوقها بر دوش بنده سنگینی می کند عزیزم بر دوش بنده سنگینی می کند برادرم و خواهرم بر دوش شما هم سنگینی می کند قطعا چه گونه باید پاسخ داد چه گونه باید ادا کرد حقوقی که حقوق این انقلاب است حفظ انقلاب نگهداشتن این نظام عظمت این نظام حرکت در راه مجد و اعتلای جمهوری اسلامی در دنیا حالا اگر انسان ضربه زد چه کرده از حقوق آه ذعذتها الحقوق آه چقدر حقوق حقوق مردم چه پولها که حقوقها بر اوست چه پولها که حقوقها بر اوست چه مقامها که حقوقها بر اوست چه راءیهایی که مردم دادند من را به مجلس بردند و شما چه راءیهایی که ما را به دولت و مقام رساندند و مدیر کل رساندند و به یک مقامی رساندند به پول رساندند کسب و کار و تجارت و دانشگاه و استاد و شاگرد عزیزم همه پر از حقوق همه بافته شده از حقوق مردم تار و پود تمام زندگی ما با حقوق مردم بافته شده با حقوق مردم بافته شده عرضشان جانشان مالشان ناموسشان چه جور می خواهیم بدهیم یک مقداری آدم بیاید ببیند امیرالموءمنین چه بود علی فرمود سلام الله علیه فرمود غالب ذلک احمد سبلها این زیباترین راهش است ولی خدا هم به او چه مقامی داد کسی اگر گرفتار می شد می رفت خیمه می زد سر قبر غالب بن صعصعه مشکلش حل می شد این فرزدق پسرش بله خدا هم این پسر را داد به اش عزیزم اگر کسی پولش را در راه خدا داد اگر کسی مقامش را در راه خدا خرج کرد اگر کسی فرصتش را در راه خدا مصرف کرد خدا هم به او پسری می دهد مثل فرزدق که عزت دنیا و آخرت پدر و جد و همه دودمانش است آن پسری است که می ایستد مقابل دیکاتور زمان و در کنار امام زین العابدین سلام الله علیه می گوید هذا الذی تعرف البطحاء وطئته تو زین العابدین را نمی شناسی جماد می شناسد سنگهای مکه و منی می شناسد تو نمی شناسی می شود اینقدر بامعرفت خدا عزت می دهد به ما خدا دنیا می دهد به ما خداآخرت می دهد به ما خدا فرزندان خوب می دهد به ما حقوق مردم را ادا کنیم حقوق مردم را نخوریم امام صادق سلام الله علیه می فرماید حقوق مردم اگر خوردید یبین فی الذریه بچه هایتان گرفتار می شوند نوه هایتان گرفتار می شوند ذریه هایتان گرفتار می شوند نکنیم به خود بیاییم ماه مبارک رمضان است ماه استغفار است ماه توبه است یک خورده این جمله امام زین العابدین علیه السلام را سحرگاه رویش فکر کنید اگر خدا ناخواسته اهل سحر نیستیم اهل سحر باشیم ولو این که روزه برایمان مضر باشد ولو این که مسافر باشیم ولی اهل سحر باشید بیدار شویم به این جمله ها بیاندیشیم که امام سجاد سلام الله علیه عرض می کند ابکی لظلمه قبری ابکی لضیق لحدی اشک می ریزم برای قبر تاریکم اشک می ریزم برای لحد تنگم اشک می ریزم که لم امهد لفراشی من بساطم را پهن نکردم روی این خاک که می خواهم بخوابم یک مقداری تابع امام زین العابدین باشیم یک مقداری تابع امیرالموءمنین باشیم باور کنیم دین خدا را خدایا خدایا به تمام معارفت به ما باور بده باور بده که علی را باور کنیم امام عصر را باور کنیم نجابت تو را بر تمام زندگیمان باور کنیم خدایا در این ماه مبارک رمضان توفیق تزکیه بده توفیق تزکیه بده توفیق تقوی بده در آخر عرضم در آخر خطبه ام خدای عزوجل به عظمت و به توحید و جلال ذکر می کنم و توصیف می کنم و به رسول اکرم درود و صلوات به اهل بیتش می فرستم و شما را به تقوی و خودم را به تقوی توصیه می کنم و برای خودم به شما عزیزان استغفار می کنم طلب پوزش می کنم استغفر الله لی و لکم.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات
وتواصوا بالحق وتواصوا بالصبر.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد «صلوات نمازگزاران » و علی وصیه و خلیفته امیرالموءمنین و علی قره عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم المنتظر «صلوات نمازگزاران » حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
حلول ماه مقدس صیام را تبریک عرض می کنم و برای همه شما عزیزان نمازگزار و روزه داران به جهان اسلام طلب توفیق و درخواست قبولی طاعات دارم و خودم و همه را به تقوی و ورع توصیه می کنم. سالگرد شهادت آیت الله مدرس آن شخصیت برجسته علمی و دینی و سیاسی گرامی می داریم و به روح بلند او درود می فرستیم و همچنین سالگرد خطیب بزرگوار حجت الاسلام و المسلمین آقای فلسفی را گرامی می داریم و به روح او درود و رحمت خدا را عائد و واصل می کنیم.
و همچنین سالگرد بسیج است که یک جمله هم در همینجا عرض می کنم که امام بزرگوارمان امام خمینی اعلی الله مقامه (صلوات نمازگزاران) اگر بر کشور نوای دلنشین تفکربسیجی طنین انداز شود چشم دشمنان شود از آن دور خواهدشد و الا هر لحظه منتظر حادثه باید بود شاءن بسیج اثر بسیج و اقتداربسیج چیزی نیست که بر ملت بزرگ ما پوشیده باشد از خداوند متعال توفیق خدا می خواهیم و خداوند به همه ما توفیق ایثار و خدمت به دین خدا و کشور را مرحمت بفرماید.
اما آن جمله ای که می خواستم چند دقیقه کوتاه هوا سرد است عرض کنم مسئله فلسطین است فلسطین اخیرا نام دیگری پیدا کرده است نام دیگر فلسطین آزمایشگاه است آزمایشگاه شعارهای دنیا محل امتحان دنیای غرب آزمایشگاه شعار دمکراسی جامعه مدنی مردم سالاری حقوق بشر حمایت از بشر و مردم حمایت از آزادی رعایت حق مردم این شعارها را چقدر آمریکا داد چقدر غرب داد صد ساله بیشتر دارند شعار می دادند ولی دو ماه فلسطین شعارها همه را دود کرد همه را دود کرد و به هوا رفت آبرویشان را برد آبرویشان را برد فلسطین قربانگاه ادعاها و تمدنی است که آمریکا از خود نشان داد فلسطین نقطه ایست که می توان آن را به عنوان ترازو و میزان و معیار حق و باطل قلمداد و معرفی کرد بالاخره معلوم شد دنیا بالاخره دروغها را فهمید شعارها را فهمید تمدنتان هم فهمید مردم سالاریتان هم فهمید، فهمید، شما که می گفتید خانه مردم خوب چه طور شده یک مشت صهیونیست ریختن خانه عده ای را اشغال کردند اینها را از کوچک و بزرگ می کشند شما حمایت می کنید چطور شده معلوم شد فلسطین اصلا یکی از معانی دیگراش این شد که خوب دارد تفسیر می کند که مردم یعنی چه تفسیر فلسطین از مردم یک تفسیری است غیر از تفسیر شما، شما می گویید مردم چند نفر در کاخ سفید شما می گویید مردم یعنی 3 درصد ملت آمریکا که صهیونیستند 3 درصد که پیش از 70 درصد کرسیهای پارلمان سنا که در دست آنهاست مردم اینند بشر اینند حق هم معلوم شد چیه حقوق حقوق ماست حقوق بر مسیر خوردن شماست اینها معلوم شد چه خوب فلسطین دنیا را به امتحان گذاشت استکبار آمریکا که می گوید نظم نوین جهانی خوب خودش را تابلو تمدن می داند تو تابلوی تمدن شدید یا تابلوی سبعیت شدید یا تابلوی وحشیگری شدید ولی اینجا به ملت آمریکا یک نکته ای را باید گفت اینها همه مربوط به دولت آمریکا به کاخ سفید است به صهیونیستهای آمریکا ولی ملت آمریکا را عرض می کنم مردم شما در بینتان بسیار آدمهایی است که وجدان دارد شرافت دارد بسیار درس خواندها حقوق دانها مطلعین آدمهای با اندیشه که در بین شما ملت آمریکا خیلی است پس چرا سکوت کردید چرا سکوت کردید می دانید شما راءی دادید به این پارلمان و به این سنا و به این مجلس می دانید با راءی شما رئیس جمهور می آید حالا که چنین است چرا محاکمه نمی کنید چرا سکوت کردید یعنی وجدان شما من نمی توانم بگویم خاموش شده پس چرا ساکتید چرا یک مشت مغرور نابکار را از این مراکز بزرگ پارلمانی و کاخ بیرون نمی اندازید چرا شعار نمی دهید «تکبیر نمازگزاران » ملت آمریکا جوانهای آمریکا دانشگاههای آمریکا مراکز غربی دنیای اروپا فکر نمی کنم وجدان شما مرده باشد استادهای دانشگاهها فکر نمی کنم وجدان شما مرده باشد می بینید اوضاع را می بینید با انواع سلاحها آمده اند به جنگ بچه های کوچک به جنگ زنها به جنگ جوانهایی که فقط با سنگ از خودشان دفاع می کنند پس چرا نشستید ان لم یکن لکم دین کونوا احرارا فی دنیاکم وجدان آزادمردی حرکت کنید حرکت کنید بله فلسطین چنین کرد به دنیای پر مدعا به دنیای پر از فریب و نیرنگ و تظاهر و دروغ جامعه مدنی دروغ مردم حقوق بشر دروغ اثبات کرد دروغ را اثبات کرد دروغ فلسطین اما کشورهای اسلامی این امتحان به سراغ ما هم آمده است خطبای جمعه کشورهای اسلامی ما هم در امتحانیم حالا چه کار می کنیم در خطبه های نماز جمعه چه جور مردم را بیدار می کنیم ملتهای اسلامی چه گونه بسیج می شوند این امتحان برای ما هم هست دنیای اسلام باید حرکت کند باید بهم وصل بشوند در برابر این جنایات البته برای شما عزیزانی هم که فداکاری می کنید در فلسطین امتحان است ولی امتحان خوب دادید خوب دادید اما به خدا تکیه کنید که از امتحان سرفراز بیرون بیایید در امتحان نبادا به بازید خوب امتحان دادید و خدا هم کمک می کند شما را انشاءالله پیروزید به حول قوه خداوند متعال نصر خدا و عزت خدا برای کسانی است که در راه خدا تلاش می کنند عزت و نصر خدا برای شماست با اتکال بهم و با وحدت کلمه به پیش بروید و خدا انشاءالله شما را نصرت می کند «شعار مرگ بر اسرائیل نمازگزاران » هم در این آزمون درباره این آزمون نباید از هیچ ایثاری هیچ فداکاری و خدمتی دولتهای اسلامی کشورها و ملتها کوتاه بیایند آنچه که امکان بتواند وظیفه همگی است اما برگردم یک جمله هم به خودم و شما عرض کنم عزیزان جمهوری اسلامی در این دنیا قرار گرفته جمهوری اسلامی در برابر دهنهای باز این اژدها و دندانهای تیز این گرگان قرار گرفته کشور ما چنین است جوانهای عزیز دانش آموزان عزیز کشور را حفظ کنید وحدت را حفظ کنید شعارهایمان را مراقب باشیم به بعضی گفته ها و نوشته ها گوش نکنیم گوش نکنیم محور را از دست ندهیم ولایت را از دست ندهیم رهبری را رها نکنیم دنیای استکبار دنبال همین است دنبال از هم گسستی کشور است دنبال تضعیف آن قله ایست و آن قطبی است که می تواند درست ببرد جامعه را به پیش توجه کنیم به این اساس خیلی حساس است خیلی در شرایط حساسی قرار گرفتیم این اوضاع به ما نشان می دهد اینها اگر به ما مسلط بشوند چنینند جوانهای عزیز این آمریکا اگر به ما هم مسلط بشود همین است اینها آب و آخور خودشان می خواهند، می خواهند ما را شکار کنند به هوش بیاییم و توجه کنیم برای دینمان برای ملتمان برای کشورمان برای آرامش وجدانمان بیاییم همبسته باهم باشیم متصل باهم باشیم به دنبال رهبری حرکت کنیم خط گم نکنیم و در خود پراکندگی ایجاد نکنیم یک جمله هم به آن کسانی که مثل خودم یک کاری از این نظام در دستشان است عرض کنم این ملت ما که اینقدر فداکارند و زحمت می کشند حقوق آنها به گردن ماست جمله امیرالموءمنین سلام الله علیه در خطبه اول یادمان نرود عزیزم قد ذعذعتها الحقوق گفت حقوق اموالم را همه را دادم امیرالموءمنین سلام الله علیه فرمود ذلک احمد سبلها حقوق را رعایت کنید حق این مردم خیلی است حق این جوانها خیلی است کارشان کسبشان درسشان ازدواجشان زندگیشان رسیدن به مشکلات اقتصادی و فرهنگیشان اینها همه وظائف ماست این کرسی پر از حق است این مقام پر از حق است این میکرفون محاط به همه حقوق است خدایا این شعور بده این بیداری بده این توفیق را بده بتوانیم حقوقمان را ادا کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر
فصل لربک و انحر
ان شانئک هو الابتر
اللهم یاحمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو فرست.
فرج امام زمان را مرحمت بفرما.
مشمول الطافشان ما را قرار بده.
خدایا کشور ما و ملت ما و نظام جمهوری اسلامی ما و پرچم نظام اسلامی و رهبر گرانقدر و عزیزمان را در سایه آقا و مولایمان مصون بدار معزز بدار مکرم بدار.
دستهایی که برای خدشه به این نظام اسلامی قدر بفرما.
آهنگهایی که علیه این نظام است به خودشان باز گردان. مشکلات کشور را حل بفرما.
مشکلات فرهنگی ما را حل بفرما.
خدایا به پسران و دختران ما تقوی بده.
خدایا به پسران و دختران ما عفت بده.
خدایا به پسران و دختران ما ترس از خودت مرحمت کن.
خدایا ترس تو در یکایک ما ایجاد کن.
از خوف جهنم تو از خوف عدل تو خدایا به اعمالمان مواظب باشیم و از تو بترسیم.
این ماه را ماهی قرار بده که خودمان را بسازیم خودمان را به روزی که روز فطرت است و زمانی بوده است که ما به دنیا آمدیم که دنیا فطرت است که با همان زیبایی باید بمیریم با همان خودمان را منطبق کنیم.
خدایا امام بزرگوارمان شهدایمان پدران و مادرانمان ذوی الحقوقمان را ببخش و بیامرز.
اللهم صل علی محمد و آل و محمد اللهم اغفر للموءمنین و الموءمنات و المسلمین و المسلمات استغفر الله لی و لکم.
و السلام علیکم و رحمه الله