فقیه و محدث شیعی
که کنیه و شرح حال او در منابع معتبر نیامده اند. بنابراین، درباره تاریخ تولّد و وفات او، همچنین گوشه های دیگر زندگی او نمی توان سخن درستی ارائه نمود. روایاتی که وی درباره فضیلت زیارت قبر امام کاظم و امام هادی علیهماالسلام نقل کرده، گواه این است که وی پس از وفات امام هادی علیه السلام (م 254 ق) حیات داشته است. به همین دلیل، شیخ طوسی وی را از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام (م 260 ق) به شمار آورده است. پس وی تا اوایل نیمه دوم سده سوم (حدود 260 ه) زنده بوده است. اما ستایشی که کشّی به نقل از محمّد بن مسعود عیاشی (م. حدود 328 ق) از او به عمل آورده، مربوط به بعد از این تاریخ می شود؛ زیرا عیّاشی در 260 ه تازه وارد کوفه شده بود. همچنین اگر شاگردی عیّاشی نزد او قطعی و یقینی باشد، در آن صورت، وفات او می بایست در دهه های پایانی سده سوم (حدود 280 ه) اتفاق افتاده باشد.
از اینکه وی کجا و در چه تاریخی تولّد یافته است، اطلاعی نداریم، اما از لقب «بغدادی» استفاده می شود که وی مدت زیادی در این شهر اقامت داشته و احتمالاً زندگی را در همین شهر به پایان برده است. درباره خانواده او، بررسی های انجام شده این احتمال را تقویت می کنند که افرادی مانند محمّد بن عبداللّه بن مروان (شاگرد ابن ابی عمیر م 217 ق) و احمد بن عبداللّه بن مروان انباری (از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام ) برادران او باشند، اما در این باره نمی توان قاطعانه سخن گفت.
وی در منابع کهن رجالی، فردی راستگو و مورد اعتماد معرفی شده است. از احادیث باقی مانده از او استفاده می شود که استادان او ابراهیم بن عقبه و ایّوب بن نوح بن درّاج (م. حدود 255 ق) بوده اند. همچنین بر اساس همین روایات، می توان شاگردان او را احمد بن حسین و علی بن محمّد حضینی معرفی نمود. وی ظاهرا دارای اثر تألیفی نبوده است.