حلیم، بر وزن فعیل به معنی فاعل و در لغت به معنی بردبار است. در اصطلاح اهل حکمت و کلام و عرفان، صفتی است که هم در ارتباط با خدا تفسیر می شود، هم در ارتباط با انسان .
در ارتباط با خدا، حلم از صفات سلبی خداوند و حلیم یکی از اسماء الحسنی است [اسماء الحسنی ] و حلیم بودن خداوند بدان معناست که در برابر سرکشی و گناهکاری و مخالفت ورزیدن بندگان در کارها پریشان نمی شود و بر آنان خشم نمی گیرد و با آن که دارای قدرت بی کران است و می تواند هر چه بخواهد انجام دهد، در کار کیفر دادن سرکشان گناهکار، پیش از آن که اجلشان فرا رسد اقدام نمی کند و در این راه شتاب نمی ورزد، (التوحید، صدوق، 202؛ علم الیقین، فیض، 1/124؛ شرح الاسماء، سبزواری، 86؛ الارشاد، جوینی، 15؛ المقصد الاسنی، غزالی، 49؛ لوامع البینات، 249) . سمعانی از حلم خداوند به «تأخیر معاقبت از مستحق» تعبیر کرده و تصریح کرده است که «حق جل جلاله حلیم است به این معنی که علمش محیط است به معصیت عاصیان، حلمش مؤخر عقوبت است از ایشان ... [که ] به عقوبت کسی تعجیل کند که ترسد که جانی از دستش بجهد و حق از این خشیت منزه است» (روح الارواح، 280) خداوند خود، در قرآن کریم از این تأخیر عقوبت تا بدان گاه که اجل گناهکاران فرا رسد سخن گفته است: «و لو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابة و لکن یؤخرهم الی اجل مسمی» یعنی: اگر خداوند مردم را به سبب سرکشی ها و ستمگری هایشان فرو گیرد و به کیفر رساند جنبنده ای باقی نخواهد داشت، اما [از راه لطف ] این کار را تا فرا رسیدن اجل گناهکاران به تأخیر می اندازد» (النحل، 61) .
حلم و عفو، از آن جا که برخی از متکلمان، حلم را عفو دانسته و حلیم را عفو (صاحب عفو) شمرده اند و آنرا به «انعام» و نیز به «ترک انتقام» تفسیر کرده اند (الارشاد، جوینی، 15) امام فخر رازی با نمودن وجه اشتراک حلم و عفو و نشان دادن وجه اختلاف آن دو تفاوت حلم و عفو و فرق حلیم و عفو را باز نموده است.
الف) وجه اشتراک، حلم و عفو در امر «ترک انتقام» مشترک اند. بدین معنا حلیم، و نیز عفو آن کسی است که آهنگ آن کند تا از گناهکار سرکش انتقام نگیرد و از او کین نکشد.
ب) وجه اختلاف، حلم و عفو در امر «نهان داشتن و آشکار ساختن آهنگ انتقام با یکدیگر اختلاف دارند. بدین معنا که حلیم قصد و آهنگ خود را مبنی بر ترک انتقام نهان می دارد، اما عفو آن را آشکار می سازد (لوامع البینات، 249) .
حلم، چنانکه در آغاز اشارت رفت، از جمله صفات تنزیه یا صفات سلبی خداوند است و می توان آنرا چنین تفسیر کرد: تنزیه خداوند از شتاب و پریشانی.