به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، فیلم سینمایی زیر سقف دودی آخرین ساخته پوران درخشنده این روزها روی پرده سینما است و در شرایطی که فیلمها هفتهای یک میلیارد تومان میفروشند، این اثر بعد از نزدیک به چهار هفته بالاخره توانست مرز یک میلیارد تومان را رد کند.
این فیلم علاوه بر عدم استقبال مردمی در زمان اکران، در دوران جشنواره هم نتوانست نظر هیچکدام از منتقدین را به سوی خود جذب کند و غریب به اتفاق اکثر صاحب نظران این اثر را یکی از ضعیفترین آثار کارگردان زن سینمای ایران میدانستند.
در همان زمان و برگزاری جشنواره فجر بود که کاندید شدن برای کارگردانی، بازیگری زن و چند بخش دیگر همه را بعد از دیدن فیلم درخشنده به حیرت واداشت و این اتفاق تاجایی پیش رفت که برای اولین بار در تاریخ جشنواره مریلا زارعی در کنار لیلا حاتمی دو سیمرغ را برای یک عنوان کسب کردند.
حال باید دید دلیل افت کیفی این اثر چه بوده و آیا میتوان این اثر را بدترین ساخته پوران درخشنده در سالهای هنری خود دانست یا نه. زیر سقف دودی از همان ابتدا به امر با نامی کار را شروع کرد که نشان از مشکلی خانوادگی میداد. همین اسم گذاری و بردن مشکلات به داخل یک خانه نشان از نامگذاری زیرکانه میداد. ابتکار عملی که متاسفانه در همان ابتدا ابتر ماند.
فیلم شروع میشود؛ مخاطب سینما بر اساس استاندارد جهانی در پنج تا ده دقیقه اول به فیلم دعوت میشود و ذره ذره با عناصر روایی و بازیگران آشنا میشود اما متاسفانه زیر سقف دودی تمام شخصیتهایش را بسیار ارزان و ساده در ده دقیقه اول خرج میکند. به طوری که ما تمامی اسامی به جز آزیتا حاجیان را در ده دقیقه ابتدایی میبینیم.
این معرفی نامنسجم و صرفاً حضور صحنهای باعث شده تا شخصیتها از همان ابتدا خام مانده و هیچ تغییری در آنها صورت نپذیرد.
فیلم بیش از هرچیز به شدت مرعوب دعوا؛ فریاد و تنشهای خانوادگی است به طوری که افراد گاهاً براساس مسائلی کاملاً غیرمنطقی علاوه بر مشاجره به ضد و خورد می پردازند. به عنوان مثال صحنه سیلی زدن شخصیت آرمان نه تنها از لحاظ روایی درست جایگذاری نشده بلکه هیچ اتفاقی را برای مخاطب ایجاد نمیکند. این نوع از تکنیک شاید در همان ابتدا کارایی داشته باشد اما وقتی به ادامه اثر نگاه میکنیم میبینیم در کلیت سعی کارگردان بر ایجاد ترحم نسبت به شخصیتهای زن داستان بوده است. ترحمی که بیهیچ وجه پایه منطق نداشته و احساساتی عمل میکند.
یکی از نقاط ضعف بزرگ این فیلم علاوه بر فیلمنامه پراشتباه، بازیگری است. بازیگران زیر سقف دودی در سطح ابتداییترین قدمهای بازیگری هم پیش نرفتهاند. حضور بازیگران جوان که به قول عوامل از میان صدها نفر با استعداد انتخاب شدهاند بسیار تعجب برانگیز است. بازیگرانی که در تک تک صحنه ها بیشتر به روخوانی متن مشغول بوده و به هیچ وجه در ایجاد حس همذات پنداری مخاطب موفق نبودهاند.
در میان بازی ناپخته بازیگران جوان مانند لاله مرزبان و ابوالفضل میری باید به بازی ضعیف بازیگران صاحب سبک هم نگاهی دقیق انداخت. این فیلمنامه و این فیلم بسیار ضعیفتر از آن است که بتواند برای فرهاد اصلانی و مریلا زارعی چالشی تازه باشد . همین بیرمق بودن در فیلمنامه به بازیها هم تزریق شده و در کل اتفاقی کاملاً تکراری از فهرست حرفهای بازیگران ایجاد میکند.
زیر سقف دودی برخلاف داد و فریادهای فراوان، در عین وجود برخوردهای شدید فیزیکی متاسفانه هیچ چالش مشخصی نداشته و فیلم سعی میکند نبود چالش را در همین شلوغبازیها پنهان کند. اتفاقی که هر لحظه مخاطب را بیشتر از پیش از صندلی جدا کرده و اکثر تماشاگران را به خروج از سالن قبل از پایان فیلم متقاعد میکند.
میزان فروش آخرین ساخته پوران درخشنده و استقبال مرد از این اثر خود بهترین نقد نسبت به زیر سقف دودی است. حال باید دید این کارگردان بزرگ سینما میتواند در اثر بعدی خود به نام "پسرها گریه نمیکنند" اتفاقی بزرگ در حد نام خود رقم بزند یا نه؟