سرویس فرهنگ و هنر مشرق - پوران درخشنده با پرداختن به موضوع اجتماعی و خانوادگی «طلاق عاطفی» به سراغ موضوعی رفته که در عصر حاضر بسیاری از خانواده های ایرانی بمب خاموش زندگی های زناشویی است و به بحرانی جدی بتبدیل شده است.
درخشنده با پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی شناخته شده است. فیلم قبلی خود یعنی «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» توانست یکی از دردهای پنهان جامعه را روی پرده نقره ای سینما بیاورد. در زیر سقف دودی هم از جامعه و قافله معضلات اجتماعی دور نماند و با رفتن به سراغ موضوعی اجتماعی بعنوان «طلاق عاطفی» که سالهاست در ایران اتفاق افتاده است بار دیگر به سراغ دردی بزرگ رفت و آن را در قالب درامی متفاوت به نمایش درآورد.
طلاق عاطفی رفت یکی از آفت های خانمان سوز مردم ما محسوب می شود تا در چنین شرایطی زندگی زناشویی به مخاطره می افتد و زوجین حکم همخانه را برای یکدیگر پیدا می کنند و بنا بر عادت یا مصلحت زندگی زناشویی را ادامه دهند نشان دهد.
«زیر سقف دودی» داستان خانواده ای را روایت می کند که در آن بهرام (فرهاد اصلانی) به عنوان فردی کارخانه دار، عاشق رعنا (بهنوش طباطبایی) شده و او را به عقد خود در می آورد و در خانه ای مستقل زندگی می کنند اما نسبت به همسر خود شیرین (مریلا زارعی ) دچار بی علاقگی و سردی شده و پسر آنها آرمان، از موضوع ازدواج پنهانی پدر خود آگاه است و به فردی خشن و عصبانی تبدیل شده که دوران کارشناسی خود را در 8 سال به پایان رسانده و به دنبال معافیت از سربازی است تا بتواند با دختر دلخواه خود ازدواج کند.
فیلمساز در این فیلم کوشیده است تا با روایت روابط خانواده ای از هم گسسته به دلایل این گسیختگی بپردازد و نشان دهد که عادی شدن روابط مرد و زن و آسیب زدن به بنیان خانواده تا چه اندازه می تواند بر روی فرزندان و آینده آنها تاثیرگذار باشد. در این رابطه مفهومی به عنوان خانواده ارزش و جایگاه اصلی خود را از دست می دهد و شاید زنده کردن عشق و رابطه گذشته کمی غیرقابل دسترس باشد.
درخشنده در این فیلم به دنبال "سیاه نمایی" نبوده و فیلم او را نمی توانیم فیلمی سیاه قلمداد کنیم. بلکه تلاش کرده تا با معرفی خانواده سمیعی به عنوان یکی از خانواده هایی که دچار بحران طلاق عاطفی شده است به خانواده ها و زوجین این پیام را منتقل کند که جامعه از طلاق عاطفی به مسیرهای موازی می رود و راهش را گم می کند در حالی که آن سقف مشترک، مفهوم اشتراکی اش را در درازمدت از دست می دهد.
موضوعی که درخشنده بارها در این روایت به ان اشاره کرده حلقه مفقوده ای به نام بازخوانی دوباره روابط زناشویی و مدیریت عشق و محبت بین آنهاست که نیاز به تکرار برای یادآوری گذشته آن دارند تا بتوانند پیوندهای گذشته را بار دیگر یادآوری کنند.
«زیر سقف دودی» فیلم مچ گیرانه و پرمدعایی نیست و کارگردان صرفا تلاش کرده تا با نمایش فضاهای خاکستری، خط شکنی های حریم زناشویی را نشان دهد که با ورود نفر سوم و شکل گیری مثلث عشقی آن را دچار بحران کرده است. اما روایت خود را در پایان فیلم به سمتی میل می کند که شخصیت اصلی داستان با چند تلنگر ساده و بازخوانی روابط گذشته به اشتباهات خود پی می برد و پیام اخلاقی فیلم به خوبی به مخاطب منتقل می شود.
پوران درخشنده با «زیر سقف دودی» نشان داد که آنچه که خانواده در ستون های زندگی ویران می کند و آسمان سقف مشترک را دودی می کندد عاقبتی به جز پشیمانی ندارد و در مواقعی هم زیان های جبران ناپذیری را می تواند برای آنها به همراه داشته باشد.