در انجیل موارد بسیاری وجود دارد که صراحت در نفی استقلال و ابلاغ رسالت آن حضرت را از جانب خداوند را دارد. آنجا که در بیان تعلیمات خود می گوید: «تعلیم من از من نیست بلکه از اوست و بعد به نزد فرستندة خود برمی گردم». (یوحنا 7) و در بیان مفهوم رسالت می فرمایدک «چنانکه پدر مرا فرستاد من نیز شما را می فرستم» (مرقس 16، لوقا 24، یوحنا 20)
آیا این سخنان صراحت در نفی استقلال از خود و ابلاغ رسالت از جانب خداوند را ندارد؟ مردم نیز آن حضرت را پیامبر خدا می دانستند آنجا که با دیدن معجزة برکت دادن نان و ماهی اظهار می دارند: «بدون شک او همان پیامبر موعود است که وعدة آمدنش را یافته ایم» (متی 14، مرقس 6، یوحنا 6) و این اعتقاد حتی تا بعد از مصلوب شدن آن حضرت (به اعتقاد مسیحیان) وجود داشته. «کلیوپاس» یکیاز پیروان آن حضرت پس از مصلوب شدن عیسی(ع) او را می بیند ولی نمی شناسد و عیسی را اینگونه به خود آن حضرت معرفی می کند که: «او در رفتار و گفتار در حضور خدا و مردم پیغمبری نیرومند بود» (متی 28).