خداشناسی در کلیات صائب نوع ابزار ادراک حضوری از خداوند (2)
از چشمخانه رخت برون می برد غبار |
گویا که بوی پیرهن یار می رسد(1) |
* * *
نشد از سبحه و زنّار گشادی ما را |
دست چون زلف مگر بر کمر یار زنیم(2) |
* * *
در زمین سینه ها تخم محبّت می فشاند |
خال او را در پناه خط خزیدن زود بود(3) |
* * *
در حریم سینه من با خیال یار، دل |
حالتی دارد که دنیا را فرامش کرده است(4) |
* * *
خضر را گر سبز آب زندگانی کرده است |
عالمی را زنده دل آن یار جانی کرده است(5) |
* * *
نیست باز آمدن از فکر و خیال تو مرا |
با رفیقان موافق سفر دور خوش است(6) |
* * *
کی به دست سنبل فردوس دل خواهیم داد؟ |
ما که در سودای زلف یار دل دل می کنیم(7) |
* * *
دیوانه ام ولیک به غیر از دو زلف یار |
دیگر به هیچ سلسله ای آشنا نیم(8) |
* * *
خانه دل را خیال یار می روبد ز غیر |
آه دردآلود من آثار رُفت و روی اوست(9) |
* * *
خطّ تو ریشه در رگ جان می دواندم |
خال تو تخم مهر به دل می فشاندم(10) |
* * *
به فکر دوست به بالین گذار سر صائب |
چو آفتاب ز آغوش صبحدم برخیز(11) |
* * *
پیکان یار را به دل و جان نگاه دار |
تا ممکن است عزّت مهمان نگاه دار(12) |
* * *
زیر یک پیراهن از یکرنگیم با یار خویش |
بوی یوسف می کشم از چشم چون دستار خویش(13) |
* * *
دل مکدّر ز غم یار نگردد هرگز |
از پری شیشه گرانبار نگردد هرگز(14) |
* * *
هرچه از دوست رسد روشنی چشم من است |
گل اگر لایق من نیست خس و خار بیار(15) |
* * *
دل بپرداز ز هر نقش که در عالم هست |
بعد ازان آینه پیش نظر یار بیار(16) |
* * *
از خیال یار، دل شد کعبه حاجت مرا |
نقش شیرین در نظرها ساخت شیرین سنگ را(17) |
* * *
خوش آنکه از دو جهان گشت بی نیاز اینجا |
گرفت دامن آن یار دلنواز اینجا(18) |
* * *
با کاینات یکدل و یکروی گشته ام |
هرجا که یار جلوه کند در دل من است(19) |
* * *
استخوانش اگر از دوری ره سرمه شود |
عاشق از یار همان چشم عنایت دارد(20) |
* * *
شد نمایان زخمم از سیر خیابان بهشت |
دل به سیر کوچه باغ زلف یارم می کشد(21) |
* * *
ز شوق جستجوی یار از گردنش نمی مانم |
اگر در سنگ پایم همچو دست آسیا ماند(22) |
* * *
نتوان ز من به عشرت روی زمین گرفت |
گردی که بر جبین من از کوی یار ماند(23) |
* * *
از یار، دل به دوری ظاهر نگشت دور |
هرجا که رفت بوی گل از گل جدا نشد(24) |
* * *
دلم دارد حضوری با خیال یار در خلوت |
که تا صبح قیامت در به روی یار نگشاید(25) |
* * *
به جان اگر دگران راست زندگی صائب |
حیات من به ملاقات دوستان باشد(26) |
* * *
دلگیر نیستم که دل از دست داده ام |
دلجویی حبیب به صد دل برابر است(27) |
* * *
بهار عمر، ملاقات دوستداران است |
چه حظ برد خضر از عمر جاودان تنها؟(28) |
* * *
جز در دوست که بیداری دل می بخشد |
تکیه بر هرچه کنم باعث خواب است مرا(29) |
* * *
به بوی پیرهن از دوست صلح نتوان کرد |
کجا فریب دهد جلوه بهشت مرا؟(30) |
* * *
از نظر یک لحظه دوری نیست محبوب مرا |
پیرهن از پرده چشم است یعقوب مرا(31) |
* * *
گذشتن از لب میگون یار دشوار است |
وگرنه از می گلرنگ توبه مشکل نیست(32) |
* * *
جز خط یار بر قلم ما نمی رود |
داروی بیهشی است غبار کتاب ما(33) |
* * *
عمر دوباره در گره روزگار نیست |
جان را به زلف یار فدا می کنیم ما(34) |
* * *
برو طبیب، که جان دادن من از غم دوست |
ز رنگ بختن غمگسار معلوم است(35) |
* * *
شوق هر شب کعبه را صائب به آن تمکین که هست |
در لباس شبروان آرد به طوف کوی دوست(36) |
* * *
در ضمیر سنگ غافل نیست لعل از آفتاب |
می رسد در هر کجا باشد به دل پیغام دوست(37) |
* * *
در کام هر که محو شود در رضای دوست |
با نیشکر حلاوت تیر قضا یکی است(38) |
* * *
برون نمی برد از فکر دوست عالم آبم |
نقاب دولت بیدار نیست پرده خوابم(39) |
* * *
دل مدام از خطّ و زلف یار می گوید سخن |
هر که سودایی شود بسیار می گوید سخن(40) |
* * *
در کنار لاله و گل دارد آتش زیر پا |
شبنم از شوق تماشای رخ گلفام دوست(41) |
* * *
داروی بیهوشی عاشق بود هجران یار |
صبح چون روشن شود پروانه می گیرد قرار(42) |
* * *
نگه دارد خدا از چشم بد آن آتشین رو را |
که گل در غنچه می گردد گلاب از شرم سیمایش(43) |
* * *
ز چشم بد خرابات مغان را حق نگه دارد |
که دارد هر بط می، شیر مرغ و جان آدم را(44) |
* * *
واصلان از شورش بحر وجود آسوده اند |
ماهیان را موجه دریا دعای جوشن است(45) |
* * *
نگه دارد خدا از چشم بد، رعنایی دارد |
که بر روی زمین در خانه زین است پنداری(46) |
* * *
صائب شود ایمن ز شبیخون حوادث |
هر دل که شود آن شکن زلف پناهش(47) |
* * *
دهان شیر بود امن تر ز ناف غزال |
مرا که جوشن داودی از حمایت اوست(48) |
* * *
دلیل حفظِ الهی است غفلت مردم |
که ترس از دل این گله، از شبان برخاست(49) |
* * *
ز چشم بد خدا آن چشم میگون را نگه دارد |
که در هر گردشی مست تماشا می کند ما را(50) |
* * *
گرانی می کند بر گوشه گیران پرتو منّت |
نگه دارد خدا از چشم روزن خانه ما را(51) |
* * * حَسیب
به شرم مو شکافان قیامت برنمی آیی |
نظر کن از سر دقت به پشت و روی کار اینجا(52) |
* * *
نیست حیف و میل در میزان عدل کردگار |
هرچه زین سر بر تو افزودند زان سر کم نهند(53) |
* * *
ز اوقات گرامی آنچه صرف عشق می گردد |
به دیوان قیامت در حساب زندگی باشد(54) |
* * * حفیّ
کریمان را خدای مهربان درمانده نگذارد |
که می روید زر از کف همچو گل اهل سخاوت را(55) |
* * * حفیظ
به دامانش ز سیلاب حوادث گرد ننشیند |
خرابی را که سازد گوشه چشم تو معمورش(56) |
* * *
به من کشاکش گردون چه می تواند کرد؟ |
که در حمایت آن طرّه دو تاست دلم(57) |
* * *
نیست غم از تیرباران جوشن داوود را |
می کند عشق از غم عالم نگهداری مرا(58) |
* * *
(1) دیوان صائب، ص813، بیت12.
(2) دیوان صائب، ص1128، بیت6.
(3) دیوان صائب، ص609، بیت5.
(4) دیوان صائب، ص340، بیت17.
(5) دیوان صائب، ص338، بیت10.
(6) دیوان صائب، ص290، بیت20.
(7) دیوان صائب، ص1183، بیت10.
(8) دیوان صائب، ص1193، بیت22.
(9) دیوان صائب، ص389، بیت11.
(10) دیوان صائب، ص1179، بیت5.
(11) دیوان صائب، ص979، بیت22.
(12) دیوان صائب، ص972، بیت9.
(13) دیوان صائب، ص1012، بیت7.
(14) دیوان صائب، ص982، بیت22.
(15) دیوان صائب، ص944، بیت12.
(16) دیوان صائب، ص944، بیت18.
(17) دیوان صائب، ص86، بیت11.
(18) دیوان صائب، ص9، بیت17.
(19) دیوان صائب، ص367، بیت15.
(20) دیوان صائب، ص640، بیت1.
(21) دیوان صائب، ص843، بیت17.
(22) دیوان صائب، ص773، بیت14.
(23) دیوان صائب، ص774، بیت24.
(24) دیوان صائب، ص892، بیت5.
(25) دیوان صائب، ص900، بیت18.
(26) دیوان صائب، ص564، بیت20.
(27) دیوان صائب، ص256، بیت12.
(28) دیوان صائب، ص206، بیت5.
(29) دیوان صائب، ص169، بیت7.
(30) دیوان صائب، ص176، بیت16.
(31) دیوان صائب، ص201، بیت9.
(32) دیوان صائب، ص507، بیت16.
(33) دیوان صائب، ص149، بیت3.
(34) دیوان صائب، ص156، بیت9.
(35) دیوان صائب، ص360، بیت14.
(36) دیوان صائب، ص419، بیت2.
(37) دیوان صائب، ص419، بیت10.
(38) دیوان صائب، ص384، بیت17.
(39) دیوان صائب، ص1104، بیت7.
(40) دیوان صائب، ص1229، بیت7.
(41) دیوان صائب، ص419، بیت6.
(42) دیوان صائب، ص963، بیت13.
(43) دیوان صائب، ص1003، بیت18.
(44) دیوان صائب، ص60، بیت10.
(45) دیوان صائب، ص293، بیت5.
(46) دیوان صائب، ص1315، بیت7.
(47) دیوان صائب، ص1020، بیت17.
(48) دیوان صائب، ص392، بیت11.
(49) دیوان صائب، ص397، بیت10.
(50) دیوان صائب، ص113، بیت6.
(51) دیوان صائب، ص113، بیت23.
(52) دیوان صائب، ص7، بیت16.
(53) دیوان صائب، ص933، بیت19.
(54) دیوان صائب، ص563، بیت13.
(55) دیوان صائب، ص93، بیت18.
(56) دیوان صائب، ص1021، بیت14.
(57) دیوان صائب، ص1120، بیت5.
(58) دیوان صائب، ص170، بیت22.