ماهان شبکه ایرانیان

چکیده پایان نامه های رشته علوم سیاسی موسسه آموزش عالی باقرالعلوم علیه السلام

عنوان: اندیشه سیاسی ابوعلی طبرسی (469 569 ه.. ق)

استاد راهنما: حجة الاسلام دکتر داود فیرحی

استاد مشاور: حجة الاسلام دکتر نجف لک زایی

دانشجو: رضا واعظی

مقطع: کارشناسی ارشد


در این پژوهش، اندیشه سیاسی ابوعلی طبرسی را که یکی از بزرگان شیعه امامیه در قرن پنجم و ششم هجری است، بررسی کرده ایم و با توجه به ناملایمات عصر وی که نشان دهنده بحران های فراوانی است، براساس نظریه بحران توماس اسپریگنز، چهار مرحله نظریه وی را در اندیشه سیاسی طبرسی جست وجو نموده، از این رهگذر به نکات ارزشمندی در باب سیاست و حکومت و شیوه رفتار علمای امامیه در عصر غیبت و زمانی که علمای شیعه در تقیه به سر می برند، دست یافته ایم. طبرسی نکات ارزشمندی در مورد ائتلاف و وحدت بین مذاهب اسلامی دارد و به همین سبب اقدامات ارزشمند نظری و عملی فراوانی از خود به جای گذاشته است که بررسی آن در عصر کنونی، قابل توجه است. ایشان مهم ترین چالش و بحران زمانه را تنش ها و منازعات مذهبی می دانست که با روی کارآمدن حکومت سلجوقی شدت یافته بود. این مسئله برای شیعیان به خصوص منطقه خراسان که طبرسی در آن دیار زندگی می کرد، شرایط سختی را فراهم کرده بود. طبرسی ریشه اختلافات و بحران ها را در کج فهمی آن دوران که موجب اختلافات شدید و تفرقه بین مذاهب شده بود، دانسته و به همین منظور در رفع سوءتفاهم ها و ابهامات، و حرکت در مسیر ائتلاف و وحدت بین فِرَق اسلامی سعی وافری داشته است. نوشتن کتاب های متعدد با هدف جمع بین اقوال مذاهب مختلف اسلامی و رفع ابهامات و اتهامات علیه شیعه امامیه، در این چارچوب قابل ارزیابی است که دستاوردهای مهمی نیز در پی داشته است.

عنوان: نقش اصلاحات سیاسی در تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران

استاد راهنما: دکتر سید رحیم ابوالحسنی

استاد مشاور: حجة الاسلام دکتر سیدمحمدتقی آل سید غفور

دانشجو: محمد حاجی زاده

مقطع: کارشناسی ارشد


این پژوهش در پی اثبات این مدعاست که اصلاحات سیاسی نقش اساسی و بنیادینی در تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران دارد. برای اثبات این مدعا، نظام سیاسی و مؤلفه ها، ساختار و کارویژه های آن مورد بررسی قرار گرفت و قدرت سیاسی مهم ترین معیاری تلقی شد که می تواند ماهیت و نوع ساختار سیاسی را آشکار کند که این نقطه مشترک تمام نظریه های سیاسی است. اگر نظام دارای قدرت مشروع باشد صاحب اقتدار است و دوام خواهد یافت. منابع اقتدار و مشروعیت یک نظام چیست؟
در این راستا برای فهم نظام جمهوری اسلامی ایران، تاریخ تکوین دولت را در ایران مورد بررسی قرار داده، به این نتیجه رسیدیم که با ظهور صفویان نخستین دولت مدرن مستقل ایرانی با تعامل دو عنصر ایرانیت یا نظریه شاهی ایرانی و اسلامیت یا نظریه سیاسی شیعی شکل می گیرد و این دو عنصر هویت واحد ایرانی را تشکیل می دهد، بنابراین وحدت این دو عنصر به اقتدار و مشروعیت هر نظامی در ایران منجر می شود و تکیه بر هر یک به تنهایی، به زوال دولت ها می انجامد، چنان که اصلاحات سیاسی در قالب نهضت مشروطه، با نادیده گرفتن اسلامیت و عدم درون زا کردن مفاهیم مشروطه و قانون وارده از غرب، عمرش به دو دهه نرسید و جای خود را به حکومت مطلقه پهلوی داد. پهلوی ها نیز با تکیه بر ناسیونالیسم ایرانی و دوری از اسلام، در ششمین دهه حکومت خویش با انقلاب اسلامی مواجه شدند و زوال یافتند. در بررسی نظام جمهوری اسلامی، ابتدا به خاطر ابهامی که درباره مفهوم اصلاحات سیاسی وجود دارد، به بررسی این مفهوم در اندیشه غربی و اسلامی آن پرداخته، بعد از بیان مفهوم اصلاحات و بررسی جایگاه جمهوری اسلامی در نظام ولایت فقیه، به این نکته رسیدیم که چون حکومت ما سه رکن اسلامیت، ایرانیت و جمهوریت دارد، پس باید مبنای مشروعیتش بر مشروعیت دینی و قانونی استوار باشد و تقلیل جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی و یا حکومت دموکراتیک ، بحران مشروعیت را در پی خواهد داشت. لذا، باید با توجه به تعامل این ارکان در تداوم نظام جمهوری اسلامی، تکیه صرف بر مشروعیت اولیه نشود و همواره فرایند مشروعیت یابی جریان داشته باشد تا نظام تداوم یابد. راه مشروعیت یابی هم اصلاحات سیاسی در نظام است و اصلاحات سیاسی باید فرآیند مشروعیت یابی را از طریق گسترش مشارکت سیاسی دنبال کند.

عنوان: رابطه مشروعیت و مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران (دهه دوم)

استاد راهنما: دکتر سیدرحیم ابوالحسنی

استادان مشاور: حجة الاسلام دکتر نجف لک زایی و دکتر نعمت الله کرم اللهی

دانشجو: کمال اکبری

مقطع: کارشناسی ارشد


مشروعیت و مشارکت سیاسی از موضوعات مهمی اند که امروزه همه نظام ها به دنبال کسب آن برای تقویت پایه های اقتدار و امکان تداوم حکومت خود می باشند، بر این اساس حکومت های سیاسی در صددند بین مشارکت و مشروعیت سیاسی رابطه ای مناسب و منطقی برقرار کرده، در جهت تقویت این دو گام بردارند. در این پژوهش، به دنبال بررسی چگونگی مشروعیت و مشارکت سیاسی افراد جامعه در جمهوری اسلامی ایران بین سال های 75 تا 81 هستیم. سوال اساسی این است که مشروعیت سیاسی به چه میزان بر مقدار و نحوه مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذاشته است؟
برای جواب به این سوال علاوه بر طرح مباحث تئوریک، از روش پرسشنامه یا پیمایشی استفاده شده است که در این پیمایش، با توزیع پرسشنامه بین طلاب و دانشجویان قم و تحلیل محتوای نگرش سنجی در خصوص مشروعیت سیاسی و مشارکت سنجی از پاسخ گویان، به این نتیجه رسیدیم که بین مشروعیت سیاسی و مشارکت سیاسی رابطه ای مستقیم وجود دارد و میزان افزایش یا کاهش مشارکت سیاسی به میزان مشروعیت سیاسی بستگی دارد. براساس نظر سنجی انجام گرفته افرادی که برای نظام، مشروعیت بسیاری قائل اند، 64 درصد مشارکت زیاد، و 36 درصد مشارکت متوسط داشته اند و از طرف دیگر، کسانی که مشروعیت سیاسی را ضعیف می دانند، شش درصد مشارکت سیاسی زیاد، 5/76 درصد مشارکت متوسط و 5/17 درصد مشارکت کم داشته اند که این بررسی ها نشان می دهد افرادی که مشروعیت سیاسی را زیاد می دانند، به مشارکت سیاسی زیادی نیز مبادرت ورزیده اند. در جمهوری اسلامی ایران (دهه دوم) به ویژه پس از سال 75 مشارکت سیاسی در قالب شرکت در انتخابات و دیگر فعالیت های مشارکت جویانه افزایش یافته که این امر دلیلی بر وجود مشروعیت سیاسی در نظام است. بنابراین، مشارکت زیاد تنها در سایه وجود مشروعیت امکان پذیر می باشد.

عنوان: مقایسه نظریه حکومت دینی در آرای شهید مطهری و شمس الدین

استاد راهنما: حجة الاسلام دکتر داود فیرحی

استاد مشاور: حجة الاسلام دکتر نجف لک زایی

دانشجو: ابوالفضل آژند

مقطع: کارشناسی ارشد


در پژوهش حاضر، سؤالی که مطرح می شود این است که وجوه تشابه و تمایز در اندیشه های شمس الدین و شهید مطهری درباره عناصر نظری و عینی حکومت دینی کدام اند و اصولاً تمایز این دو نظریه ناشی از چیست؟ در پاسخ به این سؤال، ابتدا به دنبال تشابهات این دو نظریه می رویم تا تمایزات آنها نیز مشخص گردد. در این پژوهش، در مورد اصل حکومت و شکل و ساختار آن در نظر این دو متفکر بحث و بررسی کرده ایم. در مورد اصل حکومت، شهید مطهری و شمس الدین هر دو از طرفداران وجود حکومت در جامعه دینی هستند و معتقدند که یکی از نیازهای جامعه، داشتن حکومت برای نظم و سامان دادن به آن است. اما درباره شکل حکومت در جامعه دینی، به ویژه در زمان غیبت معصوم علیهم السلام آنچه از نظریه شمس الدین به دست می آید انتخاب حاکم و تعیین قلمرو وی از سوی مردم است، حال آن که شهید مطهری بر این است که رهبری جامعه از آن ولایت فقیه می باشد که منصوب از طرف خداست و تنها بر جامعه دینی نظارت می کند و در امور اجرایی دخالتی ندارد، بلکه در امور اجرایی این مردم اند که حاکم را انتخاب کنند. به این ترتیب، هم شهید مطهری و هم شمس الدین مردم را ملاک مشروعیت حاکمیت در زمان غیبت می دانند، اما در حوزه شرعی شهید مطهری اختیارات ولیِّ فقیه را غیر از مسایل شرعی و فتوا در حوزه مسایل سیاسی نیز می پذیرد در حالی که شمس الدین اختیار بر صدور فتوا را برای ولیّ فقیه از ادله استنباط می کند.

عنوان: اندیشه و مواضع فقهی سیاسی آیة الله العظمی گلپایگانی قدس سره

استاد راهنما: حجة الاسلام دکتر داود فیرحی

استاد مشاور: حجة الاسلام دکتر منصور میراحمدی

دانشجو: محمد مهدی امامی

مقطع: کارشناسی ارشد


تحقیق حاضر، اندیشه ها و مواضع فقهی سیاسی آیة الله العظمی گلپایگانی قدس سره را در مورد شکل حکومت در عصر غیبت تبیین می کند. نگارنده در ابتدا ضمن بیان و توضیح مفاهیم فقه و سیاست، و تعریف فقه سیاسی به مجموعه قواعد و اصول فقهی برخاسته از مبانی اسلام، به بررسی زندگی، آثار، مواضع سیاسی اجتماعی، مرجعیت، ولایت فقیه و ولایت انتصابی عامه فقیهان در اندیشه های فقهی سیاسی آیة الله گلپایگانی قدس سره می پردازد. بیان مطالب و یافته های مذکور در روشن شدن بخشی از تاریخ اندیشه های فقهی سیاسی اسلام و ایران مؤثر است. سؤال و فرضیه اصلی این تحقیق، به بیان و اثبات اندیشه های فقهی سیاسی آیة الله گلپایگانی قدس سره در ترسیم نظام سیاسی مبتنی بر ولایت انتصابی مقید به احکام شرعی، روایات و مصلحت اجتماعی سیاسی جامعه در عصر غیبت می پردازد؛ به این معنا که ایشان معتقدند: ولایت مطلقه فقیه همان ولایت انتصابی عامه فقیهان، و مبتنی بر مشروعیت الهی مردمی می باشد.

عنوان: رابطه سیاست و اجتهاد در اندیشه امام محمد غزالی و امام خمینی قدس سره

استاد راهنما: حجة الاسلام دکتر سیدمحمد تقی آل غفور

استاد مشاور: حجة الاسلام دکتر داود فیرحی

دانشجو: سیدملک حسین یوسفی فخر

مقطع: کارشناسی ارشد


تحقیق حاضر می کوشد رابطه سیاست و اجتهاد را در اندیشه امام محمد غزالی و امام خمینی قدس سره مورد بررسی قرار دهد. سیاست و اجتهاد، هر دو، مربوط به حوزه عمل هستند و حوزه عمل مربوط به امور جزئی و متغیر می باشد. بنابراین، سیاست و اجتهاد دو مفهوم متغیر و بالذات ناپایدارند و پیوند این دو بر اساس این ناپایداری تبیین می شود. بازتولید پیوند دو امر ناپایدار لزوما موقتی است و موقتی بودن امور و حوادث تحت تأثیر زمان و مکان نقش آفرینی می کند. البته گستره رابطه اجتهاد و سیاست تنها در حوزه جزئیات عمل سیاسی نیست، بلکه با کلیات احکام سیاسی نیز سروکار دارد و بر همین اساس است که تقسیم حکمت عملی به دو حوزه کلی و جزئی مورد قبول حکما و فقیهان اسلامی قرار می گیرد. فصل اول، به مفاهیم و کلیات اختصاص یافته است. فصل دوم، به تأثیر مبانی معرفت شناختی امام محمد غزالی و امام خمینی می پردازد و مباحثی چون تعامل دین و سیاست را که از مباحث مشترک در اندیشه آنهاست، مورد بررسی قرار می دهد. در این فصل، در رابطه با تعامل دین و سیاست، دو نظریه مبنای استقلال عقل و شرع در سیاست و مبنای شرعی سیاست / دولت تبیین می شود. در فصل سوم، تأثیر مبانی روش شناختی این دو اندیشمند بر سیاست و اجتهاد مورد بحث قرار می گیرد و با تأکید بر روش شناسی اصول فقه و زبان شناسی عربی، به اصول مشترکی در اندیشه سیاسی آنها مانند مصلحت عمومی و نقش زمان و مکان اشاره می شود. فصل پایانی این تحقیق، به تعامل سیاست و اجتهاد می پردازد. در این فصل، مباحثی چون ماهیت فقه سیاسی، ماهیت عمل سیاسی و ماهیت فقهی سیاست بررسی می شود.

عنوان: امام خمینی و جنبش های اسلامی جهان اسلام

استاد راهنما: عبدالوهاب فراتی

استاد مشاور: حجة الاسلام دکتر منصور میراحمدی

دانشجو: غلامرضا سپاه امیری

مقطع: کارشناسی


بی شک، اسلام عامل مؤثری در شکل گیری جنبش هایی است که هر یک اهدافی را برای رهایی از وضعیت موجود دنبال می کنند. در نیم قرن اخیر شاهد تحول و دگرگونی ژرفی میان جنبش های اسلامی جهان اسلام هستیم که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جانی تازه گرفته و هویّت گم شده و متزلزل گذشته را تجدید کرده و با الگوپذیری از این نهضت اسلامی در جبران ناکامی های گذشته تلاش می نمایند. براین اساس، پرسش اصلی رساله حاضر این است که: امام خمینی(ره) چه دیدگاهی را درباره جنبش های اسلامی جهان اسلام دارند؟
در پاسخ به این سؤال، ما با جنبش های متنوعی در جهان اسلام مواجه می شویم که جنبش های اسلامی فلسطین، افغانستان و مصر به نوعی مهم تر از بقیه می باشند. در دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) جنبش های اسلامی فلسطین و مواجهه وی با تشکیل این جنبش ها و خط مسیر مبارزات و فعالیت های آن ها، مبارزه با تشکیلات دولت اسرائیل غاصب، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن مسیر نگرش ایشان نسبت به این جنبش ها مورد بررسی قرار گرفته است. جنبش های بعدی که برای جهان اسلام بسیار اهمیت دارد، جنبش های اسلامی افغانستان می باشد. این جنبش ها با تصرف و اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق، در سال 1979 وارد مرحله جدیدی شده، دست به مبارزات مسلحانه زد و بیشتر در کشورهای همسایه به خصوص ایران تشکیل شده، به فعالیت های خود به منظور اخراج اشغالگران و سرنگونی دولت کمونیستی دست نشانده پرداخت. مواضع و دیدگاه های امام در قبال جنبش های اسلامی افغانستان شایان توجه است: یاری رسانی و حمایت مالی آنها قبل از انقلاب، کمک های مالی و مکانی برای استقرار آنها در ایران از سوی حضرت امام، پیام ها و سخنرانی های وی و به طور کلی حساسیت هایی که ایشان نسبت به این کشور اسلامی داشته و همواره در تلاش بود که یک نظام اسلامی در آن کشور استقرار یابد که این جز با همدلی و انسجام مرد و زن کشور و جهاد علیه ایدئولوژی کمونیستی تحقق نیافت. سرانجام، پس از ده سال ارتش سرخ بدون کسب موفقیت در استقرار حکومت کمونیستی در افغانستان، از این کشور خارج شد تا این امر که هیچ ایدئولوژی و مکتبی نمی تواند جایگزین اسلام ناب محمدی در کشورهای اسلامی باشد، ثابت شود. فصل آخر به جنبش های اسلامی مصر می پردازد و مواضع و آرای امام در مورد جنبش های اسلامی مصر و به طور کلی مسلمانان آن کشور در برقراری یک حکومت اسلامی بر مبنای قرآن و شریعت الهی. و نیز مواجهه وی با «انور سادات» رئیس جمهور این کشور که بزرگ ترین خیانت به اسلام و مسلمین، یعنی سازش با اسرائیل را مرتکب شد، مورد بررسی قرار می دهد. تجربیات عینی و استراتژی مبارزاتی حضرت امام(ره) به عنوان بزرگ ترین دستاورد موفق در تاریخ نهضت های دینی و جنبش های اسلامی، شایان توجه است. ایشان قدرت جنبش های اسلامی را از متن دین می داند و برای این جنبش ها به دو مؤلفه اساسی رهبری نوین سیاسی و تشکل نهادهای خاص که به حرکت های اسلامی پیروز منجر خواهد شد، قائل است. وی از تعالیم اسلامی جهاد، شهادت و ایثار در راه نجات امت اسلامی بهره می گیرد و هدف نهایی برای جنبش های اسلامی را تشکیل امت واحد اسلامی می داند.

عنوان: بررسی تطبیقی آرا و افکار سیاسی سید قطب و علی شریعتی

استاد راهنما: دکتر سیداحمد موثقی

استاد مشاور: دکتر سید صادق حقیقت

دانشجو: محسن برزگر

مقطع: کارشناسی


پژوهش حاضر درباره دو جریان فکری اصلاح طلبان دینی در واکنش به دو مسئله محوریِ انحطاط داخلی و سلطه خارجی بحث می کند. سید قطب و علی شریعتی از برجسته ترین متفکران تجدید حیات اسلام در جهان معاصر به شمار می آیند. سید قطب و علی شریعتی در چه جریانی از بیداری اسلامی معاصر قرار می گیرند؟ به عبارت دیگر، آیا هر دو در جرگه بنیادگرایی اسلامی هستند یا این که حداقل شریعتی در نوگرایی دینی (رادیکالیسم اسلامی) قرار دارد.
با توجه به بررسی های به عمل آمده می توان گفت که سید قطب با تکیه بر فقه سیاسی سنی و دریافتی جهان بینانه از دین، به منظور دگرگونی و تغییر وضعیت موجود و برای مقابله با تمدن غرب، در ابعاد اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به اندیشه ای «شریعت نامه ای» پرداخت. به عبارت دیگر، وی با تأکید بر اندیشه اسلاف سنی خود مانند غزالی، ابن تیمیه و ابن قیّم، چنان که به صراحت در «عدالت اجتماعی در اسلام» و «المعالم فی الطریق» گفته است، اجرای قوانین و احکام شریعت را هدف حکومت می دانست. آن چه منطق درونی اندیشه سیاسی وی را انسجام می بخشد، درکی فقهی و شرعی از اسلام به طور اعم، و سیاست به طور اخص است، حال آن که شریعتی با رهیافتی جامعه شناختی از دین، دگرگونی و تغییر وضعیت موجود را به منظور مقابله با انحطاط و استبداد داخلی و استعمار خارجی، احیای اسلام و اصلاح فکر دینی، تحقق شعار باز گشت به اسلام، ایجاد یک انقلاب فرهنگی و در نهایت تدوین ایدئولوژی صحیح، علمی و اسلامی که باید با استخراج از منابع فرهنگی و پالایش معارف هزار و چهارصدساله اسلامی به وسیله صاحب نظران به دست آید - دنبال می کرد. از نظر شریعتی، با بینش و تجربه جهان امروز و ایدئولوژی های حاضر می توان از عناصری که در متن فرهنگ و مذهب سنتی مسلمین وجود دارد، عناصر ایدئولوژی آگاهانه را استخراج کرد.

عنوان: اصول و مبانی دیپلماسی اسلام از دیدگاه متفکرین مسلمان معاصر

استاد راهنما: دکتر سیدعبدالقیوم سجادی

استاد مشاور: دکتر محمد ستوده

دانشجو: عبدالله افرازه شهاوند

مقطع: کارشناسی


اسلام برای تدوین و اجرای روابط خارجی خود در عرصه بین الملل و ارتباط با دیگر دُوَل جهان ، چه قالب ها و اصولی را ارائه داده است؟ در پاسخ به این سؤال، در این تحقیق ابتدا ماهیت سیاست خارجی اسلام مورد بررسی قرار گرفته که در آن، بر اصل صلح محور بودن روابط خارجی در اسلام تاکید شده و جنگ به عنوان ابزاری لازم و ثانوی در مواقع ضروری و اجتناب ناپذیر تجویز گردیده است. در فصل آخر، اصول و مبانی نظری دیپلماسی دولت اسلامی به تفصیل بیان شده که در این قسمت، نگارنده از دیدگاه متفکران مسلمان معاصر به تشریح این مبانی و قواعد پرداخته و اصولی از قبیل اصل دعوت ، نفی سبیل ، عزت و سیادت دینی و اصل وفای به عهد را بررسی کرده است. اصل نفی سبیل برای جلوگیری از تسلط و استیلای کفار و بیگانگان بر مسلمین، اصل دعوت برای صدور پیام معنویت، آزادی و استقلال به ملل دیگر و دعوت از حکومت ها برای قرار گرفتن در مسیر صحیح ، اصل عزت و سیادت دینی برای حفظ علو و برتری اسلام و جوامع اسلامی، و اصل وفای به عهد برای پایبندی به معاهدات بین المللی برای برقراری صلح و عدالت در عرصه بین المللی مورد تحلیل قرار گرفته اند.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان