کتابشناسی علم کلام (۱)

علم کلام شریفترین،مهمترین و حساس ترین علمی است که تا به حال فرهنگ جوامع بشری به خود دیده است; چرا که سعادت و رستگاری انسان با موضوعات، مبادی، مسائل، غایات و فواید این علم رقم می خورد.

علم کلام شریفترین،مهمترین و حساس ترین علمی است که تا به حال فرهنگ جوامع بشری به خود دیده است; چرا که سعادت و رستگاری انسان با موضوعات، مبادی، مسائل، غایات و فواید این علم رقم می خورد.

این علم بیش از سایر علوم دوره های پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است، و در این راه گاه با بی مهری و ادبار، و گاه با حسن اقبال این و آن رو به رو بوده است. عصر حاضر که عصر شکوفایی علوم نام گرفته است، پس از قبول و دریافت ارزش این علم از سوی اندیشمندان معاصر و تجزیه علم کلام به «قدیم » و «جدید» (1) ، صحنه دو برخورد کاملا متفاوت شده است.

درست است که برخی کسان از بخش جدید آن گریزان و بلکه از هرچیز که به قولی مهر «جدید» بر جبین دارد می هراسند، اما نو پرستانی نیز هستند که در مقابل این افراط، به تفریط افتاده و هرچه را داغ «قدیم » بر سرین دارد (2) با حالت قهر و غضب نگریسته و از این روی، اصول ثابت این علم را که نشان کهن بر سینه دارد نادیده گرفته و بدون استمداد از دستاورد و دسترنج و تجربه گذشتگان و گنجینه ی پربار آن که حاصل افکار بلند فرهیختگانی چون مفید و طوسی و حلی است به نبرد با افکار و ایده های انحرافی روز برخاسته اند، و از آنجا که اینان از مایه و اساس استوار برگرفته از مبانی کلام اسلامی برخوردار نیستند، سریع و شتابان در برابر شبهات چپ و راست تسلیم شده و تنها کاری که انجام می دهند توضیح و تقریر آن شبهات، و پیچیده تر کردن کار و اعلام توقف در برابر صاحبان شبهه است; خطر این گونه افراد کمتر از دسته ی اول نیست. اینان با کار ناتمام و دفاع سست و بی بنیاد خویش ریشه ی اعتقادات و باورها را خشکانده و به جای آن که بیمار را با ابزار و دانش تکامل یافته درمان کنند، او را ناامید کرده و در وادی حیرت و سرگردانی رها می کنند.

وظیفه ی متکلم در عصر حاضر، ابتدا تسلط بر مبانی و اصول و سپس آراستن آنها به شاخ و برگهای تازه و دفاع از معتقدات و ترویج و تقویت آنها در میان جوامع است; ولی بدون بهره گیری از آثار گذشتگان و بدون کمترین اطلاع از آنچه آنان گفته و به اثبات رسانده اند نمی توان به دفاع از گزاره های دینی پرداخت.

در همین راستا بر آن شدیم تا پلی به نام «کتابشناسی علم کلام » میان گذشتگان و نسل معاصر و آیندگان ایجاد کرده و فهرستی از آثار و ذخایر عظیم فرهنگی را در مجموعه ای که نوعی بانک اطلاعات است در خدمت متکلمان و دیگر اقشار جامعه قرار دهیم.

این حرکت فرهنگی اولین قدمی است که به صورت گسترده و جامع در کتابشناسی علم کلام تحت اشراف حضرت آیة الله سبحانی دام ظله از فروردین سال 1373 توسط گروهی از محققان در مؤسسه امام صادق علیه السلام برداشته شده است.

پیش از بیان فواید و مشخصات این کتابشناسی، به توضیح اجمالی واژه کتابشناسی پرداخته و سپس با تاریخچه ی کتابشناسی و فهرست نگاری آشنا خواهیم شد.

واژه کتابشناسی

کتابشناسی واژه ای فارسی و معنی رایج آن: فن آگاهی از انواع کتابهای مربوط به هر رشته ی خاص و مشخصات آن کتابهاست. (3) معادل آن در عربی «علم الکتاب » و در انگلیسی «ببلیوگرافی » (4) است.

ببلیوگرافی در اصل واژه ای یونانی و مرکب از دو بخش است: 1. «ببلیو» به معنی کتاب، 2. «گرافی » به معنی استنساخ. این واژه در سه قرن اول تاریخ یونان به معنی استنساخ و نوشتن کتاب با دست بوده است، که در عربی از آن تعبیر به «الوراقة » یا «الخطاطة » می گردد. (5)

در قرن هفدهم میلادی تحولی در کاربرد این واژه صورت گرفت و به معنی «توصیف کتاب » معادل (Descriptio Librorum) در زبان لاتین، شهرت یافت.

البته توصیف و تحلیل را نیز با توجه به موارد استعمال ببلیوگرافی از بخش دوم آن (گرافی) می توان به دست آورد. همان طور که از دو کلمه جغرافیا ( geographia) یعنی توصیف زمین،و فوتوگرافیا (Photographia) یعنی توصیف عکسها به دست می آید.

اولین کسی که این واژه را در توصیف و تحلیل به کار برد جابرییل نودیه در سال 1633م بود.وی کتابی تالیف کرد به نام «کتابشناسی سیاست » (Phiapolitica bibliogra) .

نودیه این واژه را به صورت اصطلاح به کار نبرد، بلکه آن را عنوانی برای کار خود قرار داد. همان طور که فیروزآبادی کتاب لغت خود را «القاموس المحیط » نامید، به معنی دریای پهناوری که شامل ثبت و ضبط و شرح لغتهای عرب است، آن گاه به مرور زمان کلمه «قاموس » برای کتابهای لغت و کارهایی از این قبیل اختصاص داده شد.

بولارد در سال 1762م در دایرة المعارف بریتانیا ادعا کرد که فرانسه پایگاه تحول این واژه از معنی کتابت و استنساخ کتاب به معنی توصیف کتابهاست.

معادل تحول یافته این واژه یعنی کتابشناسی کلمه ی «الفهرسه » درمیان مسلمانان در قرن دوم هجری (هشتم میلادی) رواج داشته است.

کلمه «فهرست » با تمام مشتقاتش فارسی است. مشتقات این کلمه در زبان عربی با مذکر و مؤنث کردن آن چنین است:الفهرست، الفهرس، الفهرسة.

مسلمانان و فهرست نگاری

فهرست نگاری در اسلام از سابقه دیرینه ای برخوردار است. مسلمانان سالها قبل از غربیها و همچنین در قرنهای اخیر به این فن پرداخته اند.

برای نمونه به چند مورد اشاره می شود:

1. کتابشناسی و فهرستهای تحلیلی و توصیفی حنین بن اسحاق عبادی (194-260ق) طبیب، مورخ، مترجم و رئیس دار الترجمه ی مامون را می توان قدیمترین فهرست در جهان اسلام دانست. او در آثار خود به بررسی کتابهای جالینوس و دیگر نویسندگان مسلمان وغیر مسلمان پرداخته است. (6)

2. فهرست (7) ابو الفرج محمد بن اسحاق الندیم (تالیف: 377ق) مهمترین اثر در حوزه کتابشناسی دوره ی کهن متون اسلامی است. وی در این فهرست بیش از 8360 کتاب یا رساله و مقاله به زبان عربی و 2238 مؤلف را معرفی می کند. در این فهرست 1197 کتاب کلامی و 148 متکلم ذکر شده است. (8) این کتاب در ده فصل تنظیم شده و فصل پنجم آن اختصاص به علم کلام دارد. این فصل مشتمل بر پنج بخش است: 1.معتزله، 2. شیعه، 3. حشویه و مجبره (اهل سنت و اشاعره)، 4. خوارج، 5، متصوفه.

ابن ندیم در هر علمی که وارد می شود، تاریخ آن علم و محتویات و موضوعات آن را بیان می کند. آن گاه اولین کسی را که در آن علم کتاب نوشته و یا سخنی گفته ذکر می کند.

وی معتقد است اولین مؤلف شیعه علی بن اسماعیل بن میثم تمار است، و دو کتاب از او نقل می کند:

1. کتاب الامامه;2. کتاب الاستحقاق. (9)

پیش از تالیف این فهرست، کتابخانه های بزرگ شهرهای اسلامی نیز دارای هرست بوده است. کتابخانه خلیفه عباسی الحکم بن عبدالرحمان بن محمد المستنصر (... 366ق) بر اساس موضوعات، تقسیم بندی شده و نوشته اند که فهرستهای این کتابخانه در 44 جزوه جمع آوری شده بود. (10)

3. «مفتاح السعادة و مصباح السیادة فی موضوعات العلوم » تالیف احمد بن مصطفی طاش کبری زاده(901-968ق).

در این کتاب منشا، جایگاه، اهداف، موضوعات، دانشمندان و نویسندگان و مهمترین کتابهای مربوط به هر علمی آمده است. این کتاب در نوع خود یکی از بهترین آثاری است که مسلمانان در زمینه معرفی همه جانبه علوم و تاریخ هر علمی ارایه کرده اند. (11)

این کتاب دارای چهار مقدمه و هفت فصل است. فصل ششم در علوم شرعیه است که به شت بخش تقسیم می گردد. بخش پنجم آن مربوط به علم کلام و اصول دین است. در این مجموعه 2571 عنوان کتاب و 1083 مؤلف معرفی شده است.

4. «کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون » تالیف مصطفی بن عبد الله، معروف به کاتب چلبی و حاجی خلیفه (12) (1017-1067ق).

این کتابشناسی با ارزش طی هیجده سال (1045-1063ق) با مراجعه به کتابخانه های متعدد به ویژه کتابخانه های اسلامبول (زادگاه مؤلف) و حلب نوشته شده است. حاجی خلیفه اهمیت و ضرورت کتابشناسی را در مقدمه این کتاب ذکر کرده است. او معتقد است که کتابشناسی و به تعبیر وی «علم به احوال کتب » مهمترین مرحله ی فراگیری و تحقیق در هر علمی است. کسی که کتابهای نوشته شده پیرامون موضوع مورد بحث خود را نداند، راهی بس طولانی بلکه بی مقصد پیش روی دارد.

او در این کتاب بعد از معرفی هر علمی به معرفی تالیفات و کتابهای مربوط به آن پرداخته است، حتی شروح و ردود وحواشی بسیاری از کتابها را نیز آورده است. (13)

این کتابها به ترتیب حروف الفبا نوشته شده است و این ترتیب نه فقط در حرف اول بلکه تا حرف چهارم رعایت شده است. حدود 000÷18 عنوان کتاب و 000÷10 مؤلف را نام برده است. (14) 890 کتاب کلامی در این فهرست وجود دارد.

تا به حال برای «کشف الظنون » بیش از ده ذیل و تکمله نوشته شده است، که معروفترین آنها «ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون » تالیف اسماعیل پاشا بغدادی (1339ق ...) است. نوشتن این تکمله نزدیک به سی سال به طول انجامید و نزدیک به 19000 عنوان را که 1300 عنوان آن مربوط به کتابهای کلام است، شامل می شود. کتابهایی که در کشف الظنون فوت و نوشته نشده و یا بعد از حاجی تالیف شده در این ذیل آمده است. در مواردی نیز تکرار عنوان کتاب اما همراه با توضیح و تصحیح ذکر شده است.

اسماعیل پاشا فهرست دیگری دارد به نام «هدیة العارفین فی اسماء المؤلفین و آثار المصنفین » وی در این فهرست حدود 1572 کتاب کلامی را معرفی می کند.

علامه محقق آقا بزرگ تهرانی نیز ذیلی بر کشف الظنون نوشته است به نام:«ذیل کشف الظنون » این کتاب توسط محمد مهدی خرسان تنظیم و تحقیق شده است.

5. «فهرسة الکتب والرسائل و لمن هی من العلماء والائمة والجدود الافاضل » اثر اسماعیل بن عبد الرسول اجیبی از علمای اسماعیلیه در قرن دوازدهم (...1183ق). (15)

نویسنده ی این فهرست، تاریخ تالیف و شرح حال مؤلف و ابواب و فصول کتابها را همراه با تحلیل و توضیح بیان می کند.

فهرستهای دیگری نیز وجود دارد که نام نمونه هایی از آنها ذکر می شود:

1. «التحدث بنعمة الله »، جلال الدین عبد الرحمان سیوطی، وی در این کتاب بیش از 400 کتاب را معرفی می کند.

2. «جوامع العلوم »، ابن فرحون.

3. «جوامع العلوم و حدائق الانوار»، فخر رازی.

4. «مرآة الکتب »، شهید ثقة الاسلام تبریزی.

5. «الذریعة الی تصانیف الشیعة » در26 جلد، آقا بزرگ تهرانی.وی در این فهرست گرانسنگ 5900 کتاب کلامی را نام می برد.

ادامه دارد

1.البته این تجزیه مورد پذیرش ما نیست و آن چه هست، مسائل جدید در علم کلام است نه کلامی به نام «کلام جدید».

2.خاقانی قصیده سرای بی بدیل قرن ششم هجری گوید:

تاجوران را ز لعل، طرف نهی بر کمر شیر دلان را ز جزع، داغ نهی بر سرین

(طرف: کمربند،کلیچه ی کمر که برای آرایش بندند جزع: نگین و خاتم از الماس یا یاقوت).

3.ر.ک: دکتر مهشید شیری، نخستین فرهنگ الفبایی قیاسی زبان فارسی، ص 830. این کتاب معنی دیگری نیز گفته و آن چنین است:«فهرست کتابها و مقالاتی که در نوشتن یک مطلب یا یک کتاب مورد استفاده قرار گرفته است، این فهرست معمولا در ابتدا یا انتهای مطلب معرفی می شود(لیست منابع و مآخذ).» در لغت نامه ی دهخدا و فرهنگ معین این واژه چنین تعریف شده است:« فن آگاهی از انواع کتابها، محتوا، مؤلفان، مصنفان و مترجمان آنها».

4. bibliography

5.

6. ر.ک: زرکلی، الاعلام:2/287.و نیز: فن دوم از مقاله هفتم فهرست ابن الندیم آمده است:« و اذا رجعنا الی فهرست جالینوس الذی عمله حنین الی علی بن یحیی، علمنا...».

7. این کتاب در اکثر مصادر به نام «الفهرست » و بدون هیچ گونه پسوندی ذکر شده است، اما برخی نامهای دیگری نیز گفته اند، مانند: ابن حجر عسقلانی «فهرست العلماء»; صفدی «الفهرست فی اخبار الادباء»; یاقوت رومی «فهرست الکتب »; حاجی خلیفه «فهرست العلوم » روی یکی از نسخ خطی «فوز العلوم » نیز دیده شده است.

8. اکثر آمارهایی که در این مقاله ارایه می گردد توسط گروه کتابشناسی علم کلام مؤسسه به دست آمده است.

9. دکتر شعبان عبدالعزیز خلیفه معتقد است که یکی از علل مشخص نبودن تاریخ تولد و وفات و مجهول بودن سایر مشخصات ابن ندیم در میان تراجم نویسان، شیعی معتزلی بودن اوست. او می گوید: ابن خلکان در وفیات الاعیان حتی یک سطر هم درباره او ننوشته است. ابن شاکر کتبی در فوات الوفیات (مستدرکات وفیات الاعیان) نیز از او نام نبرده است. یاقوت رومی در معجم الادباء فقط پنج سطر درباره او نوشته و تاریخ تولد و وفات او را نیاورده است.صفدی در الوافی بالوفیات جز سه سطر چیزی از او ننوشته. و تنها کسی که از ابن ندیم به تفصیل سخن گفته ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان است که (پس از معرفی او به عنوان رافضی معتزلی) تا توانسته نسبت به او ناسزا گفته است. ر.ک: شعبان عبد العزیز خلیفه، الببلیوجرافیا او علم الکتاب، ص 196.

10. برای آشنایی بیشتر ر.ک: کتاب المؤتمر السنوی السادس عمان، از انتشارات آل البیت، اردن; سیر اعلام النبلاء:8/269.

11. امروزه در غرب به این گونه کارها Historialiteraria گفته می شود. بخش معرفی مصادر و کتابهای هر علمی Notitia Librorum قبل از تدریس آن علم توسط استاد، تهیه و در اختیار دانش پژوهان قرار می گیرد. کتاب مذکور سالها پیش از دانشگاههای اروپا به این مهم پرداخته است.

12. شهرت او به کاتب به جهت کاتب بودن در مرکز اداری ارتش عثمانی است. و کلمه چلبی به ترکی به معنی سید و بزرگ است. اشتهار به خلیفه نیز به جهت جانشینی وی از فرماندهی ارتش است. برای آشنایی بیشتر ر.ک: حاجی خلیفه، الوصول الی طبقات الفحول; میزان الحق فی اختیار الاحق. کتاب اخیر را حاجی در سال آخر عمرش (1067ق) در علم کلام نوشته است.

13. وی در مقدمه می گوید: «فکل ما له اسم ذکرته فی محله مع مصنفه و تاریخه و متعلقاته و صنفه تفصیلا و تبویبا، و ربما اشرت الی ما روی عن الفحول من الردو القبول ».

14. این تعداد عنوان تقریبا دو برابر عنوانهایی است که ابن ندیم در فهرست خود آورده است. و با توجه به این که ابن ندیم در قرن چهارم و حاجی در قرن یازدهم به تدوین این کتابها پرداخته اند تبحر و احاطه ی ابن ندیم در شناسایی کتابها روشن می گردد.

15. این کتاب توسط آقای علینقی منزوی، استاد دانشگاه تهران، (در سال 1344ش) تحقیق شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر