سردبیر
به سبب آنکه تاکنون تصور منقحی از ماهیت پژوهش در علوم قرآن بدست داده نشده است، گروههای مختلف با تصورات متفاوتی سعی بر تحدید دامنه پژوهشهای قرآنی دارند . برخی از دانشمندان علوم قرآن به تصور اینکه پژوهش قرآنی صرفا پژوهش در موضوعات خاص قرآن و متون ویژه آن است ، قرآن پژوهان راازتحقیق بر روی موضوعات میان رشته ای باز می دارند . نیز بعضی از علمای روش تحقیق بااین پندار که پژوهش برای حل مساله ای خاص است، قرآن پژوهان را از تحقیق بر روی متون محروم می سازند; به همین روی ضروری می نماید که اساسا ماهیت پژوهش در علوم قرآن تبیین شود و برای این منظور باید به این سؤالات پاسخ روشن داد .
1) آیا در پژوهش باید نظر جدیدی ارائه کرد یا صرف کار جدید - اگر چه بدون نظر جدید باشد - بسنده است ؟ به عبارت دیگر آیا کاری مثل ترجمه یا تصحیح یک متن ویا گردآوری و تنظیم اقوال، پژوهش تلقی می شود یا باید آنها با نقد و اظهارنظر همراه باشد؟
2) آیا در تحقیق باید صرفا سؤالی خاص را کاوید یا بدون سؤال خاص نیز می توان تحقیق کرد و تنها هدفمندی در پژوهش کافی است؟
3) آیا تحقیق قرآنی فقط آنست که بر روی متون علوم قرآن انجام پذیرد یا تحقیق بر روی متون دیگر علوم نیز در صورتی که مرتبط با یک موضوع قرآنی باشد، پژوهش قرآنی به شمار می آید؟
4) آیا پژوهش قرآنی باید به روش میدانی و آماری صورت بگیرد یا صرف روشمندی کافی است و به هر روشی می تواند انجام شود و اساسا روش تحقیق در علوم قرآن بیش از آنکه میدانی باشد، کتابخانه ایی است و بیش از آنکه آماری باشد، عقلی و نقلی است؟
5) آیا پژوهش قرآنی صرفا از نوع تحقیقات بنیادی است یا می تواند کاربردی نیز باشد و نتایج آنها در حل مسائل عصری نیز به کار آید؟ بنا بر فرض اخیر چگونه با استفاده از قرآن می توان مسائل وموضوعاتی جدید مثل تجمل گرایی، تحجرگرایی، ملی گرایی و مدپرستی را تبیین کرد؟
اینها برخی از مهمترین سؤالاتی است که در حوزه پژوهشهای قرآنی مطرح است، و اهتمام قرآن پژوهان را به پاسخگویی آنها می طلبد .