مدرس دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
شک نیست، بلاغت در کلام و آشنایی طبیعی با آرایه های سخن، اعم از نظم و نثر نزد اعراب نیز، همچون دیگر اقوام و ملل یافت می شده است و عرب جاهلی، پیش از نزول قرآن، موازین و معیارهای مشخصی برای نقد سخن و شناخت کلام برتر از فروتر داشته است.
اما گسترش فراوان علوم بلاغی و تالیف و تدوین آثار فراوان در این زمینه و پرداختن جدی به آن، بدون شک در پرتو درک بهتر کلام الله مجید و بیان جنبه های اعجاز لفظی و معنوی آن میسر شده است. با نگاهی گذرا به فهرست نام بزرگان پیشین این علم، آشکارا در می یابیم که اکثریت قریب به اتفاق آنان، عالم قرآن، مفسر، نحوی و متکلم بوده اند و غایت و غرض علم بلاغت را شناساندن هر چه بیشتر و بهتر کلام خدا می دانسته و مصداقهای اعلای آن را همواره در آیات الهی می جسته اند. با تکیه بر همین اعتقاد به سرعت بر دامنه علوم بلاغی افزوده گشته و پس از گذشت چند قرن به علمی مستقل، شگرف، و تمام عیار بدل گردیده است.
با توجه به این مقدمه مختصر اگر بلاغت را در زبان عرب به تمامی مدیون قرآن بدانیم و بزرگترین عامل در شکل گیری علمی تا بدین حد گسترده را نزول وحی به حساب آوریم سخنی به گزاف نگفته ایم و به جرات می توان گفت، اگر قرآن نازل نمی شد چه بسا که علوم بلاغت و صرف و نحو و بسیاری دیگر از معارف در عرب شکل نمی گرفت، همچنان که در فارسی و بسیاری دیگر از زبانها، این امر با این گستردگی واقع نشد.
از «معانی القرآن » فراء و «مجاز القرآن » ابی عبیده که ظاهرا از اولین آثاری هستند که به مباحث بلاغی قرآن توجه کرده اند تا «اسرار البلاغه » و «دلایل الاعجاز» عبدالقاهر و «کشاف » زمخشری و «نهایة الایجاز» امام فخر رازی و «بدیع القرآن » ابن ابی الاصبع و ... همه و همه دلیل روشنی بر این مدعاست.
عبدالقاهر جرجانی (درگذشته 471) بلاغت را امری معنوی می داند که در خاطر و سویدای جان انسان شکل می گیرد و سلطه معانی بر الفاظ را اثبات می کند، نامبرده «تباین موجود بین خوبی و بدی کلام را به مجرد لفظ » نمی داند (1) و این چیزی است که نمونه عالی آن را در آیات بینات قرآن کریم مشاهده می شود.
این معنا را باقلانی (درگذشته 403) در بحث از سجع، در مقام تفاوت بین سجع بشر و فواصل موجود در آیات قرآن یادآور شده و معتقد است که در قرآن بر خلاف سخن مخلوق لفظ متابع معناست. (2)
زمخشری (درگذشته 538) راه حصول به حقایق معارف اسلامی را منحصر به آگاهی از علوم معانی و بیان دانسته و این دو علم را خاص قرآن شمرده است. وی می گوید: «ولایغوص علی شی ء من تلک الحقایق، الا رجل قد برع فی علمین مختصین بالقرآن و هما المعانی و البیان » (3) او که اثر معروف خویش کشاف را در بیان زیباییها و محسنات کلام مجید نگاشته است. این دو علم را از مهمترین علومی می داند که مفسر باید بدان مسلح گردد. کتاب او در واقع تفسیر بلاغی کلام خداست.
زمخشری معتقد است شرط سر آمد شدن در علومی از قبیل فقه، کلام، حدیث، خطابه و نحو، آگاهی از فنون دوگانه معانی و بیان است.
باری نقش بلامنازع قرآن در تکوین بلاغت و ادبیات عرب چیزی نیست که فقط عالمان بلاغت از آن سخن بگویند بلکه هر صاحب نظر منصفی که با فرهنگ و ادب عرب مانوس باشد، این واقعیت را خواهد پذیرفت.
ج. م. عبدالجلیل مؤلف تاریخ ادبیات عرب، علی رغم دیدگاه غیر مذهبی خاص خویش، به جایگاه بلند قرآن کریم از این جهت اشاره می کند و می گوید: «از نظر ما قرآن کریم هزار مرتبه بهتر از شعر جاهلی، متنی است کاملا مطمئن و شاهدی راستین از برای زبان عربی » (4) نامبرده قرآن را بزرگترین عامل در تکوین ادبیات عرب دانسته و آن را شاهکار زبان تازی به حساب می آورد. (5)
اینک جهت آگاهی از اهمیت و جایگاه رفیع قرآن در شکل گیری علوم بلاغی، فهرست وار به معرفی پاره ای از مهمترین آثاری که در شناساندن جنبه های بلاغی کتاب خدا در یک دوره تقریبا پانصد ساله تالیف گردیده است می پردازیم.
- معانی القرآن فراء: مؤلف این اثر از علمای بزرگ نحو در قرن دوم هجری است و در این کتاب، علاوه بر مباحث نحوی و لغوی، جای جای، به مسائلی همچون تشبیه، مجاز و کنایه نیز پرداخته و از تقدیم و تاخیر و ایجاز و اطناب سخن گفته است. (6)
- مجاز القرآن ابو عبیده: گرچه هدف اصلی این کتاب تفسیر آیات الهی است، اما از بسیاری مباحث بلاغی از قبیل تقدیم، تاخیر، تشبیه، کنایه، استعاره، حذف، تکرار و اضمار نیز بحث کرده است. (7) لازم به یادآوری است، مقصود مؤلف از مجاز در این کتاب بیشتر معنای لغوی است و مجاز را معادل تفسیر گرفته است، مجازه: ای تفسیره.
- تاویل مشکل القرآن، تالیف، این قتیبه دینوری (درگذشته 276): مؤلف که خود از نحویان مشهور است، با استفاده از استعاره و کنایه و مجاز و دیگر فنون بلاغت در رفع پاره ای تناقضات ظاهری قرآن کوشیده است.
- جامع البیان عن تاویل القرآن محمدبن جریر طبری مورخ بزرگ ایرانی قرن سوم: در این تفسیر، مؤلف ضمن اشاره به دلایل اعجاز کلام خدا، به بحث از بلاغت آن می پردازد و از ایجاز و اطناب و استعاره و تقدیم و تاخیر سخن می گوید.
- الصناعتین ابو هلال عسکری (درگذشته 395): ابوهلال شناخت اعجاز قرآن را منوط به آگانی از رموز بلاغت آن می داند و در باب فنون مختلف بلاغی بحث می کند. نامبرده معتقد است، بهترین معارف پس از معرفت خدای تعالی آموختن علم بلاغت است «ان احق العلوم بالتعلم و اولاها بالحفظ بعد المعرفة بالله جل ثناءه علم البلاغة و معرفة الفصاحة الذی به یعرف اعجاز کتاب الله تعالی » (8)
- النکت فی اعجاز القرآن ابوالحسن علی بن عیسی رمانی، مفسر بزرگ معتزلی: وی ضمن اثبات اعجاز بلاغت کلام وحی، نقش اصلی بلاغت را تاثیر در قلوب و نفوس، در قالب بهترین کلمات و عبارات می داند. «و اما البلاغة فهی ایصال المعنی الی القلب فی احسن صورة من اللفظ » (9)
- بیان اعجاز القرآن حمدبن ابراهیم بستی (درگذشته 388): وی در بحث از بلاغت قرآن، زیبایی در الفاظ و نظم در معانی را در عالی ترین شکل، معجزه بلاغت آن می داند.
- اعجاز القرآن باقلانی تالیف ابوبکر محمدبن الطیب (درگذشته 403): مؤلف را اعتقاد بر آن است که قرآن کلام و بیانی ویژه است و از جهت لفظ و معنا با دیگر آثار منظوم و منثور بشری متفاوت است. نامبرده مانند بسیاری دیگر از صاحب نظران در علوم بلاغی تفاوت بلاغت قرآن را با سخن مخلوق تاثیر در قلوب و اذهان می داند و بشر را از آوردن مثل آن عاجز می داند. (10) زیرا در کلام بشر اغلب معنا فدای لفظ می شود، ولی در کلام خالق خلاف این است و لفظ متابع معناست. او ضمن نفی سجع از کلام خالق فواصل قرآنی را بسیار فراتر از سجع می داند و معتقد است لازمه سجع تکلف است. حال آن که در بیان قرآن تکلف و تصنع یافت نمی شود.
- تلخیص البیان عن مجازات القرآن تالیف شریف رضی (درگذشته 406): مؤلف در این کتاب بیشتر در پی یافتن نکات بلاغی است تا تفسیر; و مصمم است بسیاری از شگفتی ها و غرایب قرآنی را از طریق بلاغت آن روشن نماید.
- المغنی فی ابواب التوحید و العدل عبدالجبار معتزلی (درگذشته 415): نامبرده در مجلد شانزدهم این کتاب درباره اعجاز قرآن از جنبه بلاغی بحث کرده و آن را عالی ترین درجه بلاغت دانسته است. او معتقد است: لفظ و معنا به تنهایی چندان اهمیتی ندارند و این صورت ترکیبی کلام است که بیانگر فصاحت و بلاغت است. قابل ذکر است همین نظریه را پس از عبدالجبار معتزلی، عبدالقاهر جرجانی در کتاب «دلایل الاعجاز» مشروح تر بیان کرده و بلاغت را در نظم ارتباط کلمه با دیگر کلمات مجاور آن می داند و کیفیت ترکیب در نظر او بسیار اهمیت دارد». (11)
غرر الفرائد و دررالقلائد تالیف سید شریف مرتضی: در این کتاب از بسیاری مسائل بلاغی سخن رفته و به بسیاری از سؤالات و مشکلات در زمینه موضوعات قرآنی بویژه بلاغت آن پاسخ داده شده است.
- دلایل الاعجاز، اسرار البلاغه: (اولی در علم معانی و دومی در علم بیان فراهم آمده) تالیف عبدالقاهر جرجانی: وی استاد بزرگ بلاغت در قرن پنجم و سرآمد بلاغی نویسان عرب است. جرجانی در تدوین این دو کتاب هدفی جز بیان جنبه های اعجاز سخن حق ندارد.
نامبرده به تاثیر آیات و عبارات قرآن در اذهان و نفوس سخت معتقد است. او بلاغت قرآن را نه در آرایشهای ظاهری کلام بلکه در هماهنگی و اتقان بی بدیل لفظ و معنا می داند. از این نظر به عقیده او در برخی آیات هم که ظاهرا آرایه ای مشاهده نمی شود عنصر بلاغت حضور دارد. او درک افراد را از بلاغت کلام الهی متفاوت می داند و جنبه نسبی بودن جمال را مطرح می کند و میزان درک زیباییهای قرآن را به خصوصیات اعتقادی، روانی و عاطفی افراد مربوط می داند. به هر حال این دو اثر سترگ «همواره توجه نقادان و صاحب نظران بلاغت را به خود معطوف داشته » (12) است.
کشاف زمخشری: این کتاب که نام کامل آن، «الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل » است تالیف ابوالقاسم محمود بن عمر معروف به زمخشری است. کتاب در حقیقت تفسیر بلاغی قرآن کریم است و به بهترین وجه به بیان جنبه های اعجاز آن پرداخته است، نامبرده را اعتقاد بر این است که از راه کشف ویژگیهای بلاغی آیات و عبارات بهتر می توان به اثبات اعجاز کلام حق پرداخت. زمخشری به تفاوت دو علم معانی و بیان اشاره کرده و ضمن اختصاص این دو به قرآن، همه آنانی را که به نحوی در علوم مربوط به قرآن کار می کند نیازمند دانستن این دو فن می داند.
- الجمان فی تشبیهات القرآن عبدالله بن محمد بن حسین معروف به ابن ناقیا (درگذشته 485): این کتاب به تمامی درباره تشبیهات قرآن نوشته شده و از تشبیه به عنوان مستحسن علوم بلاغی سخن به میان آمده است.
- نهایة الایجاز فی درایة الاعجاز امام فخر رازی (درگذشته 606): مؤلف در این اثر ارزشمند، علم نحو را در بلاغت به کار گرفته و در کنار دیگر مسائل بلاغی از مباحثی همچون عطف، حال، تمییز، حذف، اضمار، مبتدا و خبر سخن رانده است. (13)
- بدیع القرآن، ابن ابی الاصبع (درگذشته 654) در بلاغت و نقد و علوم قرآنی تالیف گردیده، مؤلف خود آن را تتمة «الاعجاز» و به تعبیر دیگر «بیان البرهان » می داند که همان کتاب بیان البرهان فی اعجاز القرآن باشد. (14)
نامبرده در این کتاب به تطبیق آرایه های مختلف سخن با آیات قرآنی همت گماشته است و در پی آن است، همچون صاحب کشاف اعجاز قرآن را از طریق بلاغت آن به اثبات برساند.
- الطراز، یحیی بن حمزه علوی (درگذشته 749) نام کتاب «المتضمن الاسرار البلاغة و علوم حقایق الاعجاز» است که به الطراز شهرت یافته است. مؤلف علوم بلاغی را برترین علوم ادبی دانسته و معتقد است، تنها در سایه دستیابی به علوم بلاغی است که تفاوت کلام خالق و مخلوق شناخته می شود. او علم بیان را از مهمترین علوم بلاغی می شمارد و آن را جنود علوم ادبی می داند. (15)
آنچه گذشت، برخی از برجسته ترین آثاری است که در یک دوره معین به طور خاص درباب بلاغت قرآن تالیف گردیده است و گرنه فراوان آثار بلاغی دیگر می توان نام برد که هدف اصلی از تالیف آنها بیان جنبه های اعجاز قرآن کریم بوده است.
آری، بی تردید محور بلاغت عرب بر قرآن است و خاستگاه آغازین این فن هر کجا بوده باشد و ریشه در هر چه و هر جا داشته باشد، عامل باروری اعجاز گونه آن جز کلام مجید هیچ چیز نمی تواند باشد.
شک نیست بلاغت سنگین و گسترده عرب از خصوصیات بلاغی دیگر ملل، خاصه ایرانیان و یونانیان تاثیر پذیرفته است. بعلاوه از تاثیر بلاغت دوران جاهلی در غنای آن نیز نباید غافل بود، اما وسعت و تنوع خیره کننده آن در زمانی نه چندان طولانی، فقط و فقط مدیون و مرهون نزول قرآن کریم است و عامل و انگیزه اصلی برای صدها دانشمند و متفکر و محقق از ملیتهای گوناگون در پرداختن به علوم بلاغی، آن هم با این دقت و گستردگی جز عشق به وحی نبوده است و گرنه زبان عربی به خودی خود به عنوان یک وسیله ارتباطی و تفهیم و تفاهم نیازمند این همه موضوعات بلاغی نمی توانست باشد.
پی نوشتها:
1- عبدالقاهر جرجانی، اسرار البلاغه، ترجمه جلیل تجلیل، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1361، ص 2.
2- باقلانی، اعجاز القرآن، تحقیق سید احمد صقر، چاپ مصر، ص 86.
3- زمخشری، الکشاف، چاپ مصر، مطبعة مصطفی محمد، 1354، ه ق، ج 1، ص 3.
4- ج. م. عبدالجلیل، تاریخ ادبیات عرب، ترجمه آ. آذرنوش، تهران، امیر کبیر، 1376، چاپ سوم، ص 83.
5- همان کتاب، ص 92.
6- ابوزکریا یحیی بن زیاد فراء، معانی القرآن، تحقیق احمد یوسف نجاتی، محمدعلی نجار، دارالکتب المصریه، 1374/1955، ج 1، صص 14، 15، 22، 33، 48، 63.
7- ابوعبیده معمربن المثنی، مجاز القرآن، تحقیق محمد فؤاد سزگین، چاپ مصر، 1954، صص 8، 11، 12، 16.
8- ابوهلال عسکری الصناعتین، تحقیق - علی محمدالبجاوی، محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیه، چاپ اول 1371/1903، مقدمه از ص 1 به بعد.
9- ابوالحسن علی بن عیسی رمانی، النکت فی اعجاز القرآن، ضمن مجموعه «الثلاث رسایل فی اعجاز القرآن » تحقیق محمد احمد خلف الله محمد زغلول سلام، ص 22.
10- باقلانی، همان کتاب، ص 51.
11- عبدالقاهر جرجانی، دلایل الاعجاز، تحقیق محمد رشید رضا، چاپ سوم، 1366 هق، ص 35.
12- اسرارالبلاغه، پیشگفتار.
13- فخرالدین رازی، نهایة الایجاز فی درایة الاعجاز، چاپ مصر، 1327 هق، صص 132 - 137.
14- ابن ابی الاصبع، بدیع القرآن، ترجمه سید علی میرلوحی مشهد، انتشارات آستان قدس، 1368، ص 110.
15- یحیی بن حمزه علوی، الطراز، چاپ مصر، 1914، جلد 17 ص 2.