شناسه : ۳۵۱۳۲۷ - پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۱۲
در آدینه
یابد، ار مرغ دل از فتنه مجال دگری
یابد، ار مرغ دل از فتنه مجال دگری |
بهر پرواز گشاید پر و بال دگری |
آید آنجا که در آنجای نخوانند به گوش |
جز حدیث لب لعل تو مقال دگری |
ترسم آنگونه که در هجر تو ایّام گذشت |
بگذرد نیز بدانسان مه و سال دگری |
دلبرا پرده فکن از رخ و بی پرده درآی |
تاکند جلوه در آدینه، جلال دگری |
هرکه در مملکت لطف تو گردید مکین |
نشود وسوسه بر خواب و خیال دگری |
گر تو تفسیر کنی معنی زیبایی را |
رسد آنگاه نیایش به کمال دگری |
چون برآیی، همه جا وادی ایمن گردد |
دوست، جاری کند از نور، زلال دگری |
با غمت نیست روا بهر «ترابی» که چنین |
بنشیند به رخش، گرد ملال دگری |