اگر
برای نماز همین عبارات محدود[1] و زمان مشخص و ترتیب ویژه نبود، بهتر
نبود؟ مثلا هر کس با خدای خودش با زبان خودش و راحت بدون هیچ آداب محدود کننده ای
نیایش می کرد بیشتر قربت نصیبمان نمی شد؟ R.A
فلسفه
نماز فقط شکرگزاری نیست و آثار مهم دیگری نیز دارد . افزون بر این، شکر خداوند
وقتی عملی خواهد شد که آنچه او خواسته است انجام دهیم نه آنچه دلمان می خواهد; چه
این که روح عبادت عبودیت و بندگی است; یعنی تسلیم فرمان بودن . طبیعتا باید انضباط
و مقرراتی باشد تا بنده را به آن امتحان کنند و روح بندگی را در او پرورش دهند .
در
پاسخ این پرسش که «چرا نمی توان به جای نماز و روزه هرگونه دلمان خواست خدا را شکر
گزاری کنیم » باید گفت:
1
. عبادات تنها جنبه شکرگزاری ندارد و از فلسفه های دیگری نیز برخوردار است .
2
. انسان باید دقیقا جایگاه خود را در هستی، به ویژه در برابر خداوند، بازشناسد و
متناسب با آن تصمیم بگیرد و عمل کند; به عبارت دیگر، ابتدا باید جهان بینی خود را
درست کرد و موضع خویش را در برابر خدای هستی روشن ساخت . در این جا، دو رویکرد
وجود دارد:
الف)
موضع اومانیستی
این
نگرش در سده های اخیر در اروپا رونق گرفت و به دیگر نقاط جهان نیز سرایت کرد به
گونه ای که بسیاری نادانسته و حتی بدون آشنایی با نام و مفهومش شدیدا تحت تاثیر آن
قرار گرفته اند . بر اساس این بینش، انسان به جای خدا می نشیند . هرگونه برنامه و
دستورالعمل آسمانی و خدایی را واپس می زند و هرگونه بخواهد تصمیم می گیرد و عمل
می کند . طبق این بینش، اگر انسان بخواهد خداپرستی هم بکند، به دلخواه خود و آن
سان که می پسندد عمل می کند نه آن طور که از ناحیه خداوند تعیین شده است; به عبارت
دیگر، در نگرش اومانیستی انسان اصل است . این روش چیزی جز حاکمیت مطلق نفس اماره
نیست و مساله ای به نام تکلیف و وظیفه از ناحیه موجودی قدسی و فرابشری به کلی کنار
نهاده شده است .
ب)
موضع توحیدی
این
نگرش بر چند واقعیت مبتنی است:
اول:
مالک تمام هستی از جمله انسان خدا است (انا لله) و ما حتی مالک خویش نیز نیستیم .
دوم:
تمام هستی به سوی خدا باز می گردد .(وانا الیه راجعون)
سوم:
کمال نهایی انسان در عبادت و پیروی از پروردگار است
چهارم:
نخستین لازمه عبادت شناخت معبود و بازشناسی این نکته است که چگونه عبادتی شایسته
مقام او است; و چون خداوند بهتر از هرکس حقیقت خویش و چگونگی عبادت شایسته را
می شناسد، پس او بهتر می تواند ما را به این امر هدایت فرماید . از همین رو، ما را
به بهترین نوع عبادات رهنمون می شود .
افزون
بر این، در نماز راز و رمز و اهدافی چند نهفته که بعضی از آن ها عبارت است از:
1
. یاد خدا
انسان
موجودی فراموشکار است . بنابراین، هر چند ساعت یک بار، با خواندن نماز خدای سبحان
را یاد کرده، متذکر وجود لایتناهای او می شود .
2
. وقتی انسان متذکر خدا بود و خدا را مراقب خویش دید، قهرا از انجام گناه و منکرات
شرم می کند . بنابر این، یکی از اهداف نماز جلوگیری از فحشا و منکرات است: «ان
الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر» .
3
. هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است . مؤدب ایستادن،
رکوع کردن، جبین به خاک ساییدن، سجده و نشستن دو زانو و . . . همه نشانه های خضوع
است . این حق خدای سبحان است که هر انسانی موظف به ادای آن است . توجه داشته باشید
که این خشوع و خضوع به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته، انسان را در برابر سایر
افراد متواضع می کند . امام علی (ع) می فرماید: «ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب
تواضعا ; خدای سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانی از روی تواضع به خاک مالیده شود
.» (نهج البلاغه). حضرت فاطمه (س) نیز می فرماید: «جعل الله الصلاة تنزیها لکم من
الکبر ; خداوند نماز را مقرر داشت تا دامن انسان را از کبر و منیت پاک گرداند .»
4
. راز دیگری که در نماز نهفته، تشکیل جماعت ها است . ویل دورانت می نویسد: بر هیچ
انسان منصفی پوشیده نیست که شرکت مسلمان ها در نمازهای جماعت روزانه چه اثر خوبی
در وحدت و تشکل آن ها دارد . با کمی دقت می توان دریافت که در سایه همین جماعت ها
و جمعه ها انسجام و اتحاد در گروه های مختلف ایجاد می شود و در سایه آن برکات و
ارزش هایی وجود دارد، از کارهای عمرانی یک منطقه گرفته تا راه حل سایر مشکلات
افراد و جامعه . آنچه ذکر شد، بیانگر این حقیقت است که یکی از اهداف نماز، پاک و
منزه ساختن روح انسان از کبر و منیت است; همچنان که نماز بازدارنده انسان از
لغزش ها و گناهان به شمار می آید . نقش نماز در ساحت روح انسان، مانند نقش نرمش و
ورزش در ساحت جسم انسان است . اگر کسی ورزش را برای مدت طولانی ترک کند، کم کم
بدنش دچار نوعی سستی و کسالت می شود و چه بسا سلامت خود را از دست می دهد .
بنابراین،
انسان باید روزانه یا دست کم هفته ای چند ساعت به راهپیمایی و ورزش بپردازد تا به
تدریج جسم را سلامت و شاداب سازد . روح انسان نیز چنین نیازی دارد . باید هر روز
این نیایش و سرود مذهبی و اسلامی تکرار گردد تا به تدریج سلامت و شادابی روح انسان
در سایه یاد حق احراز گردد .
5
. برای این که در نماز، به ویژه در رکوع و سجود، حالت خشوع و خضوع فراموش نشود،
شایسته است قبل از نماز با خود پیمان بندیم که به غیر خدا توجه نکنیم و نیز در حین
نماز با مراقبت شدید نگذاریم ذهن ما به انحراف کشیده شود . به تدریج آثار مثبت و
مفید پایبندی بر این نکته آشکار می گردد . برای پایدار ماندن حالت خضوع در نماز
رعایت نکات زیر ضرورت دارد:
الف)
نماز خواندن در محیط آرام و بی سر و صدا
ب)
برطرف ساختن موانع; چنان که نماز در برابر عکس، در باز، آتش و آیینه کراهت دارد .
ج)
در حال نشاط و اعتدال نماز خواندن . خواب آلودگی، گرسنگی زیاد، محیط خیلی گرم یا
خیلی سرد و . . . مانع از حضور دل خواهد شد .
از
نگاه روان شناختی و جامعه شناسی نیز به تجربه ثابت شده است، حداقل نظم در زندگی
فردی و التزام به قانون در رفتار اجتماعی موجب فرهنگ سازی هنجارها می شود; از
ناهنجاری ها می کاهد و در بهره وری بهینه از فرصت ها برای رشد مادی و معنوی سودمند
است . ناگفته نماند برپایی نماز با آداب خاص حداقل چیزی است که باید فرد مسلمان
رعایت کند; چنان که رعایت قانون حداقل چیزی است که یک شهروند انتظار می رود . بی تردید
هر قدر انسان بتواند بیش تر با خداوند مناجات کند، بهره معنوی بیش تری می برد و
برای این منظور وقت مشخص و حالت خاص مطرح نیست . هرگاه نشاطی داشت و با هر زبانی
می تواند با خدای خویش نیایش کند و حتی از راه تفکر برترین عبادت ها را انجام دهد
.
«الذین
یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما
خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار; [خردمندان] همانان که خدا را [در همه
احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین
می اندیشند [که:] پروردگارا، این ها را بیهوده نیافریده ای، منزهی تو پس ما را از
عذاب آتش دوزخ در امان بدار .» [2]
[1] پرسمان > فروردین 1382، شماره 7 > ما و شما