Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
گرچه مصرف
کوکائین، نوشیدن مشروبات الکلی، ضربه به سر، دیابت، مصرف سیگار، زیادی کلسترول،
چاقی و تپش نامنظم دهلیزی قلب در سکته مغزی مؤثرند، ولی مهم ترین عامل سکته مغزی
فشار خون است.
فشار خون
زیاد (پرفشار خونی) ممکن است باعث پارگی رگهای مغز بشود و آن موقعی است که فشار
خون، دیواره رگها را ناتوان و آماده پاره شدن می نماید. ضایعه مغزی ممکن است به
سبب کمبود اکسیژن و خون در مغز باشد و نیز در اثر فشار بر مغز به سبب خون ریزی
اتفاق بیفتد. چون خون خارج شده از رگهای مغز، به مغز فشار می آورد تا برای خود جا
باز کند. سکته مغزی در اثر خون ریزی، ممکن است در افرادی اتفاق بیفتد که فشار خون
بالا دارند و دیواره رگها ناتوان شده است.
گرچه
هرگونه سکته مغزی، پرخطر است ولی خون ریزی های مغزی غالبا مخرّب هستند و حتی ممکن
است افراد جوان را نیز مبتلا کنند و به احتمال زیاد باعث مرگ شوند.
پرفشارخونی
عامل مهم خون ریزی مغزی است و نیز عوامل دیگر خطر مانند مصرف کوکائین، نوشیدن
مشروب های الکلی، ضربه به سر، دیابت و بیماری های خون ریزی دهنده نیز مؤثر هستند.
وقتی که
خون ریزی در داخل نسج مغز باشد، می گویند سکته در اثر خون ریزی داخل مغز ایجاد شده
است(1). موقعی که رگی در سطح مغز، پاره شود آن را بر حسب محلّ تجمع
خون، خون ریزی زیر عنکبوتیّه(2)، زیر سخت(3) شامه و بیرون
سخت شامّه می نامند.
سه پرده
یا غشای نازک مغز را پوشانیده است. پرده بیرونی به استخوان سر و پرده درونی به مغز
می چسبد و بین این دو پرده، فضای عنکبوتیه است که معمولاً مقداری مایع در آن وجود
دارد. خون ریزی در این ناحیه خطرناک تر است چراکه مقداری خون در آن جمع می شود. در
واقع این خون، بین کاسه سر و مغز جمع می گردد. چون فشار این خون بر کاسه سر که سفت
و استخوانی است اثر ندارد لذا به نسج نرم مغز، فشار وارد می شود و ضایعه زیادی به
وجود می آورد. در برخی موارد، در اثر پرفشارخونی ممکن است آنوریسم کوچکی که در
سرخ رگ مغز وجود داشته باشد، پاره شود و خون ریزی کند. عامل مستعدکننده این
آنوریسم ها غالبا زیادی فشار خون است.
پیش گیری از سکته مغزی
سکته
مغزی، قابل پیش گیری است. اسف بار است که آدمی نتواند از این عارضه جلوگیری نماید.
انسان شاد و خندان و تندرست دیروز، نتواند امروز حرف بزند و درک کند و یا نتواند
یک طرف بدن خود را تکان بدهد. واقعا جای دریغ و تأسف است. این افراد غالبا سکته
موقّتی یا گذرا داشته اند ولی پیش پزشک نرفته اند و گاهی نیز با وجود اینکه به
آنان گفته شده است که احتمال خطر وجود دارد، نخواسته اند دارو مصرف کنند. شاید
پیش گیری، بسیار ساده بوده است. یعنی خوردن روزی یک قرص؛ ولی باز هم بی اعتنایی
کرده اند. دریغا که اکنون وضع به مرحله ای رسیده است که مشکل بتوان کاری کرد. اگر
شما و یا یکی از افراد خانواده شما سکته گذرا و یا ضربان نامنظم قلب داشته باشد،
آسان نگیرید و به پزشک مراجعه نمایید.
بسیاری از
سکته های مغزی با حذف و یا کم کردن عوامل خطر، قابل پیش گیری هستند. عواملی چند در
ایجاد سکته مغزی شریکند. برای کم کردن این عوامل خطر باید اقدام جدی کرد. ما آنها
را یادآوری می کنیم:
1.
پرفشارخونی (فشار خون بالا): فشار خون درمان نشده، مهم ترین علت سکته مغزی است.
فشار خون، رگها را آزرده می کند. در نتیجه باعث رسوب پلاک های آترواسکلروز در
رگهای آزرده می شود. پس باید، دست کم هر دو سال یک بار فشار خون شما اندازه گیری
شود. اگر در خانواده شما افراد مبتلا به پرفشارخونی باشند، ضروری است که فشار خون
شما زود به زود گرفته شود. اگر فشار خون شما بالاست با پایین آوردن آن، احتمال
سکته مغزی به نصف کاهش می یابد.
2. تپش
نامنظم دهلیزی قلب(4): در این حالت، دهلیزهای قلب، ضربان غیرعادی و تند
دارند که باعث تشکیل لخته های کوچک خون می شود. اگر یکی از لخته ها به مغز برسد،
سبب سکته مغزی می گردد. داروهای رقیق کننده خون مانند آسپرین می توانند از لخته
شدن خون جلوگیری نمایند.
3.
آترواسکلروز و زیادی کلسترول خون: این ماده ها از راههای گوناگون می توانند باعث
سکته مغزی شوند. برای جلوگیری از این امر به طور منظم ورزش بکنید، چربی کم بخورید
و کلسترول خون را اندازه بگیرید.
4. احتمال
سکته مغزی، سه تا چهار ماه پس از سکته گذرا، بسیار زیاد است. اگر در شما
نشانه هایی از سکته مغزی گذرا بوده است، پزشک می تواند با درمان، احتمال سکته مغزی
را کاهش دهد.
5. کسانی
که نارسایی قلبی دارند به سبب گردش کُند خون در قلب آنان، خون ممکن است لخته
ببندد. داروهای رقیق کننده خون مانند آسپرین ممکن است از این خطر بکاهند.
6. کشیدن
سیگار و مصرف دخانیات به هر شکل:
مواد
دخانی، خون را برای لخته شدن مستعد می کنند، باعث پرفشارخونی می شوند و دیواره
رگها را آزرده می کنند. هرچه بیشتر سیگار بکشید خطر سکته مغزی هم بیشتر است. طول
عمر شما با طول سیگارهایی که می کشید نسبت معکوس دارد. پس لب به سیگار نزنید و اگر
سیگار می کشید، ترک کنید. اگر ترک آن برای شما دشوار است از پزشک کمک بخواهید.
7. دیابت:
بیماری قند، خطر سکته مغزی را افزایش می دهد. لازم است از راهنمایی های پزشک پیروی
نمایید و داروها را به گونه ای مرتّب مصرف نمایید و رژیم غذایی مناسب را ادامه
دهید.
8. چاقی:
چاقی، خطر سکته مغزی را دوچندان افزایش می دهد. وقتی شما چاق محسوب می شوید که
دست کم 20% بیش از آنچه که باید وزن داشته باشید، فربه باشید. برای رفع چاقی با
پزشک مشورت نمایید با ورزش و رژیم غذایی مناسب وزن خود را کم نمایید.
ورزش منظم
شما را از بیماری ها حفظ می کند و اثر فوری هم دارد. توان مقاومت بدن را افزایش
می دهد. باعث می شود غذایی را که می خورید به نحو مطلوب مورد استفاده اعضای بدن
قرار گیرد. کیفیّت خواب را بهبود می بخشد. استرس (تپش) و اضطراب و افسردگی را کاهش
می دهد.
کسانی که
به طور مرتب ورزش می کنند از نظر جسمی و روانی احساس خوبی دارند. استرس، آنان را
زیاد ناراحت نمی کند. ورزش، هورمونی را در مغز آزاد می کند به نام «آندورفین(5)»
که اثر آرام بخش بر بدن دارد و باعث می شود که انسان احساس خوشی داشته باشد.
همچنین ورزش در اثر کاستن چربی بدن و تقویت ماهیچه ها، شکل بدن را در حالت ایستادن
و نشستن در وضع خوب نگاه می دارد. حتی اگر غذای زیادی می خورید و ورزش هم بکنید،
به طوری که وزن شما زیاد نشود باز هم بدن شما از تندرستی سود خواهد برد. اگر وزن
شما زیاد است از ورزش سود دوگانه خواهید برد. هم وزن شما کم خواهد شد و هم تندرستی
شما تأمین.
ورزش چگونه شما را از خطر بیماری حفظ می کند؟
1. قلب
قوی خواهید داشت. با ورزش، قلب شما مانند ماهیچه های دیگر بدن، توانمند می شود و
الیاف و ماهیچه های آن نیرومند می گردند به گونه ای که با نیروی کافی، خون لازم را
به همه بدن پمپاژ می کنند.
2. میزان
کلسترول خون شما متعادل می شود. مقدار کلسترول بد «LDL» کم
و مقدار کلسترول خوب «HDL» زیاد می شود.
3.
ریه های شما قوی و سالم می شوند و با توان خوب، مقدار اکسیژن لازم را وارد بدن شما
می کنند و به مرور زمان ظرفیّت تنفسی شما افزایش می یابد.
4.
استخوان ها و ماهیچه ها قوی می شوند. با ورزش، مفاصل شما انعطاف پذیرتر، ماهیچه ها
و استخوان ها قوی می گردند. ساختمان استخوان های قوی، به ویژه برای بانوان، موقع
یائسگی بسیار مهم است. میزان پایین بودن هورمون «استروژن(6)» باعث پوکی
استخوان ها (استئوپ وروز(7)) می شود. از نظر لغوی معنی پوکی استخوان یا
«استئوپوروز» این است که در آن خلل و فرج پیدا می شود. کاهش سفتی و قوام استخوان و
از بین رفتن مواد معدنی آن، از جبران مواد معدنی جانشین بیشتر است و درنتیجه
استخوان شکننده می شود و خطر شکستگی افزایش می یابد. این گونه شکستگی ها بیشتر در
استخوان ران (به ویژه گردن استخوان ران)، مچ دست و ستون فقرات اتفاق می افتد، به
سبب شکستگی ستون فقرات، قد، کوتاه؛ و پشت، خمیده می شود.
بانوان
بیشتر دچار پوکی استخوان می شوند.(گرچه مردان نیز مصون نیستند). به ویژه در آغاز
یائسگی و نیز پس از آنکه تولید استروژن در بانوان کم می شود. چون این هورمون از
کاهش حجم استخوان جلوگیری می کند.
عواملی که
باعث پوکی استخوان می شوند، به قرار زیر است:
1. سن:
گرچه کاهش قوام استخوان تا حدودی نتیجه طبیعی عمر طولانی است ولی این امر در افراد
فرق می کند. معمولاً از 30 سالگی آغاز می شود. از بین رفتن قوام استخوان، سریع تر
از تشکیل مجدد آن است. توضیح اینکه دو نوع یاخته وجود دارد که یکی استخوان ها را
از بین می برد به نام «استئوکلاست»(Osteoclast) و دیگری استخوان می سازد به نام «استئوبلاست»(Osteoblast). بین عمل این دو نوع یاخته ها تعادل برقرار است. با بهم خوردن
این تعادل، پوکی استخوان عارض می شود.
2. شکل و
وضع بدن: بانوانی که نازک اندام هستند و اسکلت بندی و یا چارچوب استخوانی کوچک
دارند و وزن استخوانشان نیز کم است، با گذشت زمان نیز از قوام استخوان آنان کاسته
می شود.
3. ارث:
بانوانی که مادرانشان، پوکی استخوان داشته اند، درمعرض این عارضه هستند. تاکنون
چندین «ژن» شناخته شده اند که می توانند تا حدودی باعث این ناراحتی شوند.
4. نژاد:
نژاد آسیایی (گندم گون ها) و سفیدپوستان، بیش از سیاه پوستان دچار این عارضه
می شوند.
5. استروژن:
هورمون زنانه استروژن که کم شدن قوام استخوان ها را به تأخیر می اندازد، عمدتا در
تخمدان ها تولید می شود. بانوانی که یائسه می گردند و یا تخمدان های آنان با عمل
جراحی برداشته می شود، بیشتر در معرض پوکی استخوان هستند چون تولید هورمون استروژن
در آنان کاهش یافته است.
6. کمی
مصرف کلسیم و ویتامینD باعث می شود که خون از ذخیره مواد معدنی که در استخوان ها است
استفاده کند. بنابراین باید از موادی که دارای کلسیم هستند مانند شیر و ماست و
پنیر و قرص های کلسیم سود جست.
1. Hemorragi
2. Subarchnoid
3. Subdural
4. Venticular
5. Andorfin
6. Esterogen
7. Osteoporosis