خوش آمد به مشتاقان علم و معرفت

آهسته و با تامل گام بردار! اینجا مکان مقدسی است که صداقت صاحب نامش بر فضای بی آلایش و مقدس آن سایه انداخته است و سبزی قداستش بر پرده سبزی که حریم نگاه نامحرمان شده، موج می زند و در این جمله خلاصه می شود:« با وضو وارد شوید! »نخستین روزی که ما بر این محیطمقدس گام نهادیم، هزاران فکر و خیال درسر می پروراندیم و بر آینده نامعلوم خویش نگران بودیم، اما هم ...

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

از زبان یک دانش آموخته موفق

آهسته و با تامل گام بردار! اینجا مکان مقدسی است که صداقت صاحب نامش بر فضای بی آلایش و مقدس آن سایه انداخته است و سبزی قداستش بر پرده سبزی که حریم نگاه نامحرمان شده، موج می زند و در این جمله خلاصه می شود:« با وضو وارد شوید! »نخستین روزی که ما بر این محیطمقدس گام نهادیم، هزاران فکر و خیال درسر می پروراندیم و بر آینده نامعلوم خویش نگران بودیم، اما همین که چشمانمان بر این کلام زیبا و پرمعنا افتادقدمهایمان استوارتر و راسختر شد وانتخاب خود را صواب یافتیم.

طبیعت زیبا در کنار صفای روح مادرانه و خواهرانه و یا به عبارتی دوستانه مسؤولان و اساتید چنان دلهای ما را مسخر خویش ساخت که نفهمیدیم چگونه روزها را شب ساختیم و هفته ها راماه کردیم و ماهها را سال.

دردها و رنجهای غربتمان را در قربت دلسوزانمان از یادبردیم و برای برگزیدن بهترین راه صعود، از شمع وجوداساتیدمان بهره جستیم و بحق آنان نیز مارا لحظه ای تنها نگذاشتند; بی آنکه اندکی خستگی در چهره شان نمایان سازند، باحوصله و صبر فراوان پاسخگوی سؤالاتمان می شدندوباسعه صدربسیارخزانه علم خویش را در اختیارمان قرارمی دادندو مصداق بارز «زکوة العلم نشره »می شدند.

شاید بتوان گفت یکی از لذت بخش ترین ساعات و لحظات عمرتحصیلیمان ساعات مباحثه بود; زمانی که با دوستان گرد هم می آمدیم و به سؤالات یکدیگر پاسخ می دادیم. آنجا که همه در رفع اشکال ناتوان می گشتیم، صدای گرم استاد ما را یاری می کرد وهشیارمان می ساخت.

عطر خلوص و عبادت مشتاقان محبوب و عاشقان کوی نماز، هرصاحبدلی را به سوی خود می کشاند و اورا به صفوف نمازگزاران گره می زد;صفوفی که معیارش عشق بود و بندگی ومراتب دنیوی را راهی به آن نبود. استاد درکنار دانشجو، مدیر در کنار کارمند به نمازمی ایستادیم. وقتی آهنگ دلنواز ادعیه وزیارات از مصلی بر می خاست بچه هابرای شرکت در مراسم سبقت می گرفتند وبعد صدای ناله و تضرع و اشک و توسل آنها فضا را پر می کرد. ما مصلای خویش را نیز از تعلیم و تعلم خالی نگذاشته بودیم و هر روز در خطابه ای کوتاه دردانسته های خویش یکدیگر را سهیم می کردیم.

«الله، الله! اوصیکم بتقوی الله ونظم امرکم »

این وصیت علی «علیه السلام » است که سرلوحه کاری دانشگاه است و ما گر چه در ایستایی این امر تلاش بسیار کردیم واندکی سختی کشیدیم اما امروز خرسندیم و بر تحصیلمان در این چنین دانشگاهی می بالیم.

تکرار و مرور خاطرات، گر چه حلاوت آن روزها را ندارد ولی اندکی هم که شده ما را به حال و هوای ایام تحصیل برمی گرداند. شیرینی ایامی که خنده هایمان با خنده دوستانمان بود واشکهایمان با اشکهای آنان و آنچه دلهایمان را به هم گره می زد، اخلاص وصفا بود.

آری خواهرم! ما دانشگاه امام صادق «علیه السلام » را مصداق بارز تزکیه قبل ازتعلیم یافتیم و آن را انتخاب کردیم، شایدهم اگر اغراق نباشد ما در زمره دانشجویان این مکتب رقم زده شده بودیم و این عنایتی الهی بود!

چهار سال و اندی هر روز آمدیم و باکوله باری از آموخته ها و عنایات الهی وتوشه ای سنگین از تکالیفمان بازگشتیم.گرچه گذشت زمان و پایان دوران تحصیل بین ما و این مکان مقدس فاصله انداخته است ولی هنوز ما را از قداستش نصیبی است. یاد آن ایام بخیر!

خواهرم! امروز ما انتخابت را تحسین و تبریک می گوییم. باید گفت تو نیزگلچینی از گلستان امام صادقی. از هم اکنون بر اوج نگر و در اندیشه پرواز و صعود به اوج باش! دل از خاک و خاکیان فروبند وعطش دانستن را با شراب گوارای علم صادقی رفع نما! لحظه ها را غنیمت شمارزیرا تو انتخاب شده این مکتبی،چشمهای بسیاری در انتظار تواند! درسپاس از این انتخاب تمامی توان و تلاش خویش را برای مهیا سازی توشه گرانبارعلمی بکارگیر!

امروز جامعه ما، خسته از دردهای جاهلی گذشته نیاز به بانوانی عالم، محقق و تیزبین دارد. پس مصمم و پرتلاش درتزکیه خویش بکوش و تزلزل به خود راه مده! بسیاری آمدند و با نسیمی از راه رفته،بازگشتند و اندکی بعد، بر این بازگشت صدهاافسوس خوردند.اما بدان آنها که ماندندهمیشه بر این ماندن و صعودبالیده اند.

خواهرام! ورودت را خیر مقدم می گوییم و برای ماندنت هزاران تهنیت و تبریک نثار می کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر