رفتار با همسر (1)
ازدواج به دلیل انطباق و هماهنگی آن با طبیعت بشری پیوند مهر و ایجاد انس و الفت و پیدایش عشق و دوستی را به ارمغان می آورد. زن به عنوان رکن اساسی و همچنین به لحاظ ظرافت و لطافت ویژه ای که در ساختار روحی او هست، عمده ترین نقش را در این راستا بر عهده دارد. و قرآن کریم به همین لطافت روحی که موجب سکون و آرامش خانواده می شود، اشاره می کند و آن را از آیات بلند خدای تعالی می داند:
«و من آیاته اَن خلق لکم مِن انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مَودَّةً و رحمةً»(1)
«از نشانه های اوست که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید تا در کنار او آرامش یافته، با هم انس گیرید، و میان شما دوستی و رحمت قرار داد.»
حضرت فاطمه(س) که نمونه بارز و مصداق کامل زن است، بهترین و کاملترین مصداق آیه فوق می باشد، بی تردید در این ازدواج مبارک، اهداف و مقاصدی بیش از آنچه در ازدواجهای معمولی منظور است، در نظر بود. آن هدف برتر، همانا همگامی در مسیری بود که موجب کمال اعضاء خانواده و همچنین اجتماع می شد.
آنچه از تاریخ بر جای مانده است به تحقق این انگیزه مقدس در این پیمان زناشویی شهادت می دهد. شهادت می دهد که فاطمه از لحظه ورود به خانه گلی، اما نورانی علی(ع) تا آخرین روز زندگی بر سر پیمان خود بود.
این از قله های برجسته زندگی حضرت فاطمه(س) است که از همان آغاز ورود به خانه همسر، تمام شخصیت و هویت خود را چنان بروز دهد که تا پایان مسیر مشخص باشد.
پاسخ صریح و زیبای علی(ع) به پیامبر اکرم(ص) در فردای عروسی، مؤیدی است بر آنچه گفته آمد علی(ع) در این پاسخ کوتاه و عمیق فاطمه را بهترین یار و مددکار در طاعت حق معرفی می کند. وقتی پیامبر(ص) از او پرسید که زهرا(ع) را چگونه یافتی؟ عرض کرد:
«نعم العون علی طاعة اللّه »(2) «فاطمه، چه خوب یاوری برای اطاعت الهی است»
و هنگامی که پیامبر(ص) همین پرسش را از فاطمه(س) کرد، پاسخی شنید که حکایت از کمال رضایت و خشنودی زهرا(س) می کند.
تعاون بر تقوا و نیکی یکی از ارکان زندگی مشترک علی(ع) و فاطمه(س) بود و شاید یکی از بهترین و شکوهمندترین نشانه های آن این است که زهرا(ع) در طول زندگی پرفراز و نشیب خود با علی(ع)، هیچ گاه از وی تقاضایی ننمود که اجابت آن برای علی(ع) مشکل و موجب اذیت وی باشد.
لباس، زینت، اثاث خانه، مسکن وسیع و امثال آن خواسته هایی است که معمولاً هر زنی به خود اجازه می دهد که از همسر خویش درخواست نماید.
اما زهرا(س) هرگز همسرش را برای تهیه این نوع خواسته ها به زحمت نینداخت. حتی وقتی در بستر بیماری بود و علی(ع) با دلی پر از عشق و محبت، از او خواست که اگر خواسته ای دارد ابراز کند، زهرا(ع) از بیان تقاضای خود اباء می کرد. علی(ع) فرمود:
«فاطمه جان، چیزی از من بخواه» و هنگامی که زهرا(ع) را همچنان ساکت و آرام دید، او را سوگند داد که از او تقاضایی کند. فاطمه که دیگر سکوت را جایز نمی دید، گفت:
اکنون که سوگندم دادی اگر اناری باشد، مایل هستم. علی(ع) از اینکه می دید همسرش بعد از سالها زندگی و قناعت، بالاخره از او درخواستی کرده است، برای انجام خواست او با خوشحالی از خانه بیرون آمد که مشروح جریان آن در کتابهای تاریخی و روایی آمده است.(3)
وقتی فاطمه(س) از بیت نبوت به سرای امامت رفت، میان این خانه و خانه پدرش تفاوتی نمی دید، زیرا این خانه هم، مانند آنجا، محلی برای رفع مشکلات و حل گرفتاریهای مردم بود. مردم سخت به این خانه چشم دوخته بودند، و ناگواریها و غمهای خود را در آنجا مطرح می کردند و سبکبال از آن خارج می شدند.
بدین گونه حضرت زهرا(ع) شریک مجاهدتهای اجتماعی و مردمی همسر بزرگوارش امیرالمؤمنین(ع) بود. او با شناخت عمیق و درک جایگاه بلند و حساس همسرش، تمام سختیها و مرارتهای زندگی را به جان می خرید و ذره ای در اخلاق حسنه و سلوک او در روابط همسری و مسؤولیتهای زندگی، اثر منفی نگذاشت و این می تواند به نوبه خود دستورالعمل یک زندگی پربار و شیرین باشد. آن حضرت(س) تلاش در محیط خانه را ارج می گذاشت و با جان و دل به آن می پرداخت.
علی(ع) در گفتگویی که با یکی از مردان بنی اسد داشت به او فرمود:
می خواهی از وضع زندگی خود با فاطمه(ع) برایت سخن بگویم؟ او در خانه تلاش بسیار می کرد، جدی و سخت کوش بود، حمل آب، آردکردن جو، پختن نان و کارهای دیگر خانه، او را آزرده و خسته کرده بود. به او پیشنهاد کردم نزد پیامبر(ص) برویم و از او درخواست یک خدمتکار نماییم، تا تو از این همه کار و تلاش، قدری بیاسایی.
فاطمه به خدمت پیامبر(ص) رسید دید جمعی از اصحاب گردش نشسته اند. از شرم برگشت و چیزی نگفت، رسول خدا(ص) که متوجه آمدن فاطمه(ع) شده بود، فردای آن روز به خانه ما آمد و فرمود:
فاطمه جان دیروز برای چه آمده بودی؟
حیا موجب سکوت فاطمه شد. من عرض کردم مسؤولیت فاطمه در کارهای خانه زیاد و طاقت فرساست و پیشنهاد خود را با پیامبر(ص) در میان گذاشتم. پیامبر(ص) فرمود:
دخترم می خواهی چیزی به تو آموزش دهم که از کنیز و خدمتکار بهتر باشد؟ بعد فرمود:
شب هنگام خواب 33 مرتبه خدای را با «سبحان اللّه » تسبیح کن و 33 مرتبه «الحمداللّه » بگو و نیز 34 مرتبه «اللّه اکبر» را بر زبان بیاور، دخترم اگر این ذکر را هر شب تکرار کنی، خداوند مشکلات دنیا و آخرت را بر تو آسان می گرداند.
فاطمه بعد از شنیدن این سخنان، سه مرتبه گفت:
«از خدا و رسول خدا خشنودم»(4)
نقل شده است بعد از خروج پیامبر اکرم(ص) از خانه فاطمه(ع) آیه 30 سوره ء «اسرا» نازل شد و حضرت(ص) که همه وجودش رحمت و عطوفت بود فضه را که زنی پرهیزگار بود، برای کمک، در اختیار حضرت زهرا(س) گذاشت.(5)
بر اساس بعضی روایات وقتی فاطمه(س) از پدرش تقاضای خدمتکار کرد، پیامبر گریست و اندکی از مشکلات مسلمانها را برای او بیان کرد و بعد فرمود:
من دوست ندارم، ذره ای از پاداش خدمت تو در خانه کاسته شود.(6) پیامبر(ص) دخترش را به کار و فعالیت در خانه تشویق می نمود تا شوهرش و فرزندان او، از محبت همسری و مادری او بیشتر برخوردار شوند و این در حالی بود که او در حد امکان به انجام مسؤولیتهای خانه همت می گمارد.
امروز نوبت من است
فاطمه(س) گرچه دارای خدمتکاری دلسوز چون «فضه» شده بود ولی بر خود نمی پسندید که همه کار را بر دوش او بگذارد، لذا وظایف داخل خانه را تقسیم نمود سلمان می گوید:
فاطمه(س) را دیدم که کنار آسیاب نشسته و مشغول آرد کردن جو، است؟
چون آسیاب خون آلود بود، فرزندش حسین از شدت گرسنگی گریه می کرد، عرض کردم:
شما که خدمتکاری چون فضه دارید، چرا از او برای انجام این امور کمک نمی گیرید؟
فاطمه(س) فرمود:
نوبت او دیروز بود، امروز نوبت من است. عرض کردم
می خواهم به شما کمک کنم، کار آسیاب را انجام دهم یا حسین(ع) را آرام کنم؟
فرمود: من برای بچه داری مناسب ترم. انس کودک به مادرش بیشتر است، شما آسیاب کنید. مشغول آرد کردن جو شدم.(7)
فرجام شیرین
گزارش دیگری که بیانگر رنجهای فاطمه(س) در طول زندگانی کوتاه اوست، گزارشی است که جابر نقل کرده است:
پیامبر(ص) فاطمه را دید که پیراهنی بسیار خشن و کم ارزش پوشیده بود و با دست آسیاب می کند و در همان حال فرزندنش را شیر می دهد، پیامبر(ص) در حالی که اشک می ریخت فرمود:
دخترم سختیهای دنیا را تحمل کن تا به شیرینی و حلاوتهای آخرت دست یابی.
فاطمه(س) عرض کرد:
خدا را بر نعمتهایی که داده است سپاسگزارم. به همین مناسبت این آیه شریفه خطاب به پیامبر اکرم(ص) نازل شد:
«و لسوف یعطیک ربک فترضی»(8)
«پروردگار تو آن قدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود گردی.»
تجلی ایثار
ایثار و از خود گذشتگی، یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط و محبت میان اعضاء یک مجموعه است. نمونه های ایثار و گذشت در زندگی هر انسانی نشانگر بزرگی روح و علو همت اوست، از این نمونه ها در زندگی امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) فراوان دیده می شود. به این نمونه زیبا توجه فرمایید:
پیامبر اکرم(ص)، علی(ع) و فاطمه(س) را مشاهده نمود که مشغول کار هستند. از آنها پرسید:
کدام یک خسته تر هستید؟
امیرالمؤمنین(ع) پاسخ داد:
فاطمه!
رسول خدا(ص) در جای فاطمه(س) نشست و کار او را انجام داد.
از جمله نکاتی که در این گزارش کوتاه قابل توجه است، یکی همکاری علی(ع) با فاطمه(س) در امور خانه و دیگری نحوه پرسش است که پیامبر اکرم(ص) نمود و مستقیما خطاب به دختر خویش ننمود که می خواهم به تو کمک نمایم. از طرف دیگر علی(ع) با همین پاسخ کوتاه، عطوفت و مهربانی به همسرش را نشان می دهد و این می تواند درس بزرگی برای همه خانواده ها باشد که در روابط همسری، از خود گذشتگی یک اصل است و باید با مسایل زندگی خود و دیگران با ظرافت و مهربانی برخورد کرد. باید به خانه امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه(س) نگریست که خانه مهر و ایثار است.
روشن است آنگاه که روح تعاون در محیط محدود خانه اوج گرفت انسان، گذشت و فداکاری را پیشه خود نمود در جامعه نیز با همه گستردگیش اثر می ذارد، بنابراین محیط زندگی شخصی، زمینه ای برای رشد مکارم اخلاقی و آماده شدن برای حضور مفید در جامعه می باشد.