ماهان شبکه ایرانیان

گفت و گو با محققان مجمع الفائدة و البرهان ؛ مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی پناه اشتهاردی

فقه اهل بیت: با کمال تشکر از حضرت عالی که به ما اجازه دادید به خدمتتان برسیم و درباره شخصیت بزرگ جهان اسلام، محقق اردبیلی از محضرتان بهره ببریم. لطفا در ابتدا، از ویژگیهای کتاب گرانقدر مجمع الفائدة و البرهان بفرمایید.

فقه اهل بیت: با کمال تشکر از حضرت عالی که به ما اجازه دادید به خدمتتان برسیم و درباره شخصیت بزرگ جهان اسلام، محقق اردبیلی از محضرتان بهره ببریم. لطفا در ابتدا، از ویژگیهای کتاب گرانقدر مجمع الفائدة و البرهان بفرمایید.

* سپاس خداوند را که به برکت انقلاب اسلامی، به بررسی احوال علمای بزرگ پرداخته می شود و چنین توفیقی از نعمتهای الهی است که در گذشته از آن اثری نبود و به نظر من، از ابتکارهای مقام معظم رهبری است که در این چند ساله، با تاییدات ایشان کنگره های بزرگی در جهت معرفی علمای اسلام برگزار شده است: کنگره شیخ مفید، شیخ انصاری و محقق اردبیلی. برای امثال من، سخن گفتن درباره آثار و شخصیت کسی که علامه مجلسی درباره اش فرموده: «لم اسمع مثله فی الزهد و التقوی ». بسیار مشکل است. در هر صورت، آنچه به نظر می آید، مجمع الفائده چند ویژگی دارد:

1. تحقیق: این که به مقدس اردبیلی، عنوان محقق داده اند، تصادفی نیست. اندک شمارند کسانی که به آنان این لقب داده شده است. نخستین فقیهی که این عنوان را گرفت، صاحب شرایع، محقق حلی بود که به خاطر آثار تحقیقی اش به این عنوان لقب گرفت. از جلمه آثار این مرد بزرگ، کتاب شرائع است که به لحاظ اهمیتش شرحهای فراوان دارد.

مرحوم آیت الله بروجردی می فرمود: «یکی از بزرگان [مرحوم وحید بهبهانی یا سیدمهدی بحر العلوم، تردید از من است گفته بود در تمامی متون فقهی، کتابی به خوبی شرایع نیست.» دومین کسی که ملقب به محقق شده است، صاحب جامع المقاصد است که محقق ثانی نام گرفته است و پیش از مرحوم اردبیلی بوده است. سومین نفر صاحب مجمع الفائده و البرهان است که لقب محقق اردبیلی گرفته است. پس از ایشان نیز، کسانی دیگر لقب محقق گرفته اند، مانند محقق سبزواری و...

چنانکه می دانید، مجمع الفائدة شرح کتاب ارشاد علامه است و بر این کتاب، شرحهای دیگری نیز نوشته شده است. ویژگی این کتاب، تحقیقی بودن آن است; یعنی مرحوم اردبیلی، نیامده تنها آیه، یا روایت را نقل کند و بگذرد، بلکه در فهم روایات دقت زیادی کرده است، برداشتهایی می کند که هر کس پس از توجه، تصدیق می کند: این را هم می شود فهمید. به عنوان تنظیر عرض می کنم، گر نه تفاوت بسیار است. کار ایشان شبیه برداشتهای ائمه(ع) از آیات قرآن است. پس از این که امام(ع)، مطلبی را از آیه شریفه برداشت می کند، انسان تصدیق می کند که آیه شریفه این معنی را هم دلالت دارد. ایشان هم، مطالبی را از ارجاع ضمیر، اطلاق، عموم و... استخراج می کند که انسان آن را تصدیق می کند. این نشانه این است که اهل تحقیق بوده است.

2. تتبع: ویژگی دیگر این اثر مهم، تتبعی بودن آن است. محقق اردبیلی، در سال 993 وفات یافته است، بنا بر این، از زمان تالیف این کتاب، تاکنون، بیش از 450 سال می گذرد. گمان نمی کنم آن زمان صنعت چاپ بوده باشد، چون کتابهای چاپی ما، مربوط به 200 سال پیش از این است، بنا بر این، کتابها خطی بوده است. این همه روایاتی که در این کتاب آمده، آن هم از همه کتابهای اربعه، به فرض هم که این هر چهار کتاب روایی را هم داشته باشد، باز جمع آوری این همه روایات از ابواب مختلف کار دشواری است. بسیار دیده می شود می نویسد: این روایت، به قرینه ای که در فلان روایت که آن هم در باب دیگری و از راوی دیگری است، معنایش این می شود و یا جمع بین این دو روایت این است و فورا شاهد می آورد که شیخ در تهذیب مثلا چنین فرمود و...

اکنون کتابها چاپ شده است، پیدا کردن روایات آسان است، باب بندیهای مرتب و منظم و... در بین فقهای ما کم هستند کسانی که هم محقق باشند و هم متتبع. بتوانند بین این دو جمع کنند. معروف بود که آیت الله بروجردی این چنین است: هم محقق و هم متتبع، ولی جایگزین نداشت.

3. تواضع: ویژگی دیگر این کتاب، تواضع نویسنده آن نسبت به بزرگان فقه است. در سر تا سر این کتاب، یک مورد محقق اردبیلی به کسی بد نگفته، تعریض ندارد همیشه می گوید: «فهو اعلم بما قال » در کمال تواضع و فروتنی، با آرای مخالف خود برخورد می کند. تعابیری مانند: فلانی نفهمیده است، یا اشتباه کرده است، مطلب آن گونه که او گفته نیست و... این گونه تعبیرها، در سخنان ایشان، هرگز دیده نمی شود و این بسیار آموزنده است.

فقه اهل بیت: فقهای بزرگ بیشتر در آثار خود، سبک مخصوص به خود دارند، آیا مرحوم اردبیلی هم در کتاب خود روش خاصی دارد؟

* اشاره شد که دقت در فهم روایات و جمع بین آنها، فراوانی تتبع، در جمع آوری روایات با وجود نبود امکانات امروزی، مانند کتابهای منظم چاپی و کامپیوتر، روش مرحوم اردبیلی در این کتاب بزرگ بوده است. سبک مرحوم اردبیلی در این کتاب این است که عبارت علامه را نقل می کند، دلیلهایش را هم به ترتیب می آورد، آن گاه به مناقشه آنها می پردازد که کم تر موارد است که دلیلی را بیاورد و مناقشه نکند و از آن جا که در تتبع قوی بوده، گاه به روایاتی به عنوان مناقشه تمسک کرد که ما به زحمت آن را می جستیم، چون می بایست مدرک آن را در پاورقی بیاوریم فقه اهل بیت: آثار فقهی هر فقیه بیانگر روش اجتهادی و استنباطی اوست، نسبت به روش اجتهادی ایشان اگر حضرت عالی مطلبی دارید، بفرمایید. * ایشان، با این که به روایات، زیاد استناد می کند، ولی روش ایشان روش محدثان و اخباریان نیست که مساله ای را عنوان کند و بگوید دلیل آن هم این روایت است و از آن بگذرد. ایشان گاه از عرف و عقل نیز برای فهم روایت کمک می گیرد. روایت را بررسی می کند، بخصوص به مدرک و سند آن توجه دارد. معروف است که می گویند ایشان، روایت صحیح اعلایی را حجت می داند، چنانکه از سخنان دو شاگرد برجسته ایشان، مرحوم سیدعلی صاحب مدارک و شیخ حسن صاحب معالم، بر می آید که آن روایتی حجت است که تمامی راویان آن تا امام معصوم(ع)، معدل به عدلین باشند، یعنی هر کدام را دو تن از رجالیان معروف، مانند: کشی، نجاشی، یا شیخ طوسی توثیق کرده باشند. البته این سخن در خصوص مرحوم اردبیلی کلیت ندارد; زیرا گاهی اوقات ایشان، تعبیر به صحیح می کند و حال آن که تمامی راویان معدل به عدلین نیستند، ولی بیشتر این گونه است بنا بر این، ایشان با این دقت در روایات، هم در متن و هم در سند، به استنباط می پرداخته است. این می تواند روش اجتهادی ایشان باشد.

گاهی با دوستان: آقای عراقی و آقای یزدی می گفتیم: مرحوم صاحب مدارک، خوش شانس بوده است; زیرا فقهای بعد ایشان، آرا و دیدگاههایی را که از کتاب مدارک نقل می کنند و به صاحب مدارک نسبت می دهند، آن دیدگاهها، بیشتر در مجمع الفائدة نیز هست و نشان می دهد که اصل نظریه، از آنِ محقق اردبیلی است و صاحب مدارک که شاگرد اوست، از او گرفته. شاید هم سر آن در بد خطی و چاپ بد مجمع الفائده بوده که مراجعه به آن را دشوار می ساخته است. من الان نسخه ای از چاپ قدیم را دارم. در مقابل، مدارک خیلی روان و منظم نوشته شده است. به همین خاطر، بیشتر به او رجوع می شده است و در کتابهای فقهی، بیشتر از صاحب مدارک نام برده شده است، تا زمان مرحوم شیخ انصاری که ایشان، به سخنان مرحوم اردبیلی هم استناد می کند.

فقه اهل بیت: معروف است که می گویند: آیت الله بروجردی فرموده اند نگوئید مقدس اردبیلی، بگویید محقق اردبیلی.

* به این شکل آیت الله بروجردی نفرموده اند. پیش از ایشان، مرحوم آیت الله حجت، به مزاح می فرمود: «ما ترک زبانها، در آن زمان [زمان صفویه یک فقیه محققی داشتیم، آن را هم اسمش را گذاشتند مقدس! مقدس نگویید، محقق بگویید.» بله، مرحوم آیت الله بروجردی، تعبیر به محقق اردبیلی می فرمود. آیت الله گایینی هم، می فرمود: «نگویید مقدس اردبیلی، محقق بوده است.» وی، نسبت به مرحوم مجلسی هم همین عقیده را داشت، می فرمود: «باید گفت محقق مجلسی.» البته بدون شک روحیه تقدس و پاکی ایشان، بسیار مهم بوده و واقعا مقدس هم بوده است، آن هم مقدس واقعی. قضایایی که بیانگر قدس و پاکی ایشان است، نقل می کنند، خیلی شگفت انگیز است. برخی از این قضایا را آقای عراقی در مقدمه جلد اول کتاب مجمع الفائدة اشاره کرده است، از جمله: از کتاب حدائق المقربین نقل شده است: «مرحوم اردبیلی، برای زیارت از نجف به کاظمین زیاد می رفت و چون راه دور بوده، چهارپایی کرایه می کرده است. در یکی از این سفرها، شخصی نامه ای می دهد به محقق که آن را در کاظمین به شخصی بدهد و چون دسترسی به صاحب چهارپا برای گرفتن اجازه ندارد، ناگزیر نامه را در جیب می گذارد و از چهارپا پیاده می شود و حیوان پیشاپیش او می رود و خود به دنبال آن پیاده می رود

وقتی از او می پرسند چرا پیاده می روید؟ می فرماید: چون به هنگام کرایه کردن، به صاحب مال نگفتم: کاغذی به همراه خواهم داشت!» مرحوم حاجی نوری در مستدرک می نویسد: «مقدس اردبیلی در این روش، اقتدا به صفوان بن یحیی کرده است.» دیگر توضیحی نمی دهد. می دانید که صفوان از اصحاب اجماع است و در حالات او نوشته اند: «سه رفیق بودند: صفوان بن یحیی، علی بن نعمان و علی بن منظر. این هر سه مشرف می شوند مکه. آن جا متعهد می شوند هر کس زودتر از دنیا رفت، دیگری نماز، روزه و حج را از جانب او انجام دهد. آن دو از دنیا رفتند و صفوان باقی ماند. صفوان سه بار در سال زکات می داد، روزی صد و پنجاه رکعت نماز با نوافل می خواند، سالی هم، غیر از ماه رمضان که برای خودش روزه می گرفت، دو ماه دیگر نیز برای آن دو روزه می گرفت.» درباره چنین شخصیتی، مرحوم ماحقانی در کتاب رجالی خود نقل می کند: «صفوان بن یحیی چهارپایی را برای مسافرت کرایه کرده بود، به هنگام حرکت، کسی دو دینار [دو مثقال شرعی طلا به او می دهد که آن را به فلانی برساند. او، دو دینار را در جیب می گذارد و از چهارپا پیاده می شود. می گوید: من به صاحب چهارپا، نگفته بودم دو دینار همراه خواهم داشت.»

فقه اهل بیت: محقق اردبیلی، نسبت به رجال حدیث توجه بسیار دارد، لطفا به مواردی از این دقت نظر، که در استنباطهای فقهی ایشان مؤثر باشد، اشاره بفرمایید.

* بدون شک، به هنگام کار، به مواردی برخورد کرده ایم، ولی چون یادداشت نشده، الان حضور ذهن نیست، ولی نسبت به دقتهای ایشان در سند روایات، چنانکه پیش از این اشاره کردم، نظر صاحب معالم در باب حجت خبر واحد و شرطهایی را که بر شمرده اینها، همان دیدگاههای مرحوم اردبیلی است که صاحب معالم، چون شاگرد آن بزرگوار بوده آورده است و می بیند که صاحب معالم، سخت گیریهای فراوانی، در حجیت خبر واحد کرده است.

اگر محقق اردبیلی، در سند روایت و رجال آن دقت به خرج می دهد، به خاطر نقشی است که در فهم روایات دارد. از نظر محتوا هم اهل دقت است. صدور ذیل روایات را مورد توجه قرار می دهد، اطلاق و عموم روایات را به دقت بررسی می کند. برای تشخیص متن به درایة توجه دارد. آیا متن حدیث اضطراب دارد یا نه؟ این مربوط به درایة است. به عنوان مثال، مرحوم آقای بروجردی می فرمود:

«روایات عمار ساباطی، بیشتر، اضطراب در متن دارند، زیرا عمار ساباطی عجم بوده است [اهل ساباط مدائن و نمی توانسته اند حدیث را با تمام آن ویژگیهایی که از امام صادق(ع) می شنود، ثبت و ضبط کند، از این روایات وی مقداری اضطراب دارند.» بنا بر این مرحوم اردبیلی، تمامی آنچه را که دخالت در استنباط حکم داشته از: اصول، رجال، درایة، منطق و... مورد توجه قرار می داده است، آن گاه می فرموده: این حرام است و این حلال. با این حال، باز در مقام فتوا دادن شتاب نمی ورزد و خیلی جاها می نویسد: «و العلم عندالله » یا «هذا ما عندنا»

آیت الله بروجردی، توصیه می فرمود: «وقتی به وسائل الشیعه رجوع می کنید، به آن عنوانی که مرحوم صاحب وسائل زده است، اکتفا نکنید. اگر او می فرماید «وجوب عینی نماز جمعه بدون شرط اذن امام و سلطان عادل » شما به این عنوان بسنده نکنید، بروید روایات را مورد بررسی قرار دهید، ببینید آیا در واقع چنین چیزی از روایاتی که او ذیل این عنوان آورده استفاده می شود، چون لازمه سخن این است که بیشتر مردم، فاسق باشند; زیرا نمازجمعه نمی خوانند.» این همان روش مرحوم اردبیلی است که باید روایات را از زاویه های مختلف مورد بررسی قرار داد، آن گاه فتوا داد.

فقه اهل بیت: تاثیر آراء و افکار فقهی مرحوم اردبیلی را بر فقهای معاصر و بعد از خود را چگونه می بینید.

* معاصران، کم تر به یکدیگر توجه دارند. آیت الله بروجردی می فرمود: «از بزرگواریهای نجاشی این است، با این که معاصر شیخ طوسی است و پیرمرد و شیخ فقیهی جوان ، در کتاب رجال خود، شرح حال شیخ، تالیفات او و مقام علمی وی را، بیان می کند.» این، نوعا در معاصران معمول نیست. گاهی در اصل توجه ندارد که آیا هم عصر وی، علم دارد، ندارد، سواد دارد ندارد و...؟ به این چیزها توجه ندارند. بنا بر این، زمانی که محقق اردبیلی ارشاد را نوشته، معلوم نیست که به دست معاصران رسیده یا نه؟ تا این که ببینیم چقدر تاثیر گذاشته است؟ ولی نسبت به زبانهای بعد مسلم مؤثر بوده است. یکی از نشانه های تاثیر وجود نسخه های بسیار خطی این کتاب است. با توجه به این که آن زمان چاپ نبوده، کتابی را استنساخ می کرده اند که مورد توجه شان بوده و گرنه، هر کتابی که استنساخ نمی شده است. ما حدود 15 نسخه تهیه کردیم. و این شمار نسخه برای این کتاب، نشان دهنده اعتقاد علمی به نویسنده است که دیگران داشته اند.

فقه اهل بیت: به چند نمونه از نوآوریهای فقهی مرحوم اردبیلی اشاره کنید.

* مرحوم اردبیلی یک سری آراء و فتاوایی دارد که انسان تعجب می کند، ایشان چگونه جرات کرده است آنها را ابراز کند. مرحوم آیت الله بروجردی، یک روز سر درس فرمود: «مقدس اردبیلی، با همه تقدسی که دارد، می فرماید: احوط آن است که فقیه آنچه را می فهمد همان را بگوید و فتوا بدهد. اگر فهمید فلان چیز حلال است، نگوید احوط اجتناب است، یا اگر فهمید فلان چیز واجب نیست، نگوید احوط آن است که آن را به جای آورد.» این روحیه فقاهتی اردبیلی است. غیر از مقام عمل شخصی خود اوست. او مقدس بوده است، و نه این که فتوا ندهد. او معتقد بوده است که فقیه آنچه را که می فهمد، باید فتوا بدهد. اگر فهمید خون تخم مرغ پاک است، فتوا به پاکی بدهد و اگر فهمید خونی که هنگام دوشیدن شیر گوسفند بیرون می آید، پاک است، نگوید احوط اجتناب است. چند مورد از فتاوای نادر ایشان که الان به یاد دارم اشاره می کنم:

1. پاک بودن شراب. علامه حلی می نویسد: یکی از نجاسات مسکر است که خمر از آن جمله است و بر نجاست خمر به اجماع و آیه شریفه: «انما الخمر و المسیر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه.» و نیز به روایات استدلال می کند.

مرحوم اردبیلی در همه اینها مناقشه کرده، می نویسد: «اجماع مخالف دارد، رجس در آیه شریفه هم، به معنای نجس نیست، بلکه پلیدی معنوی است. روایات هم معارض دارند. در نتیجه راه جمع به این است که دلیلهای که بر نجاست خمر دلالت دارند، حمل بر کراهت و اولویت اجتناب کنیم و دلیلهایی که بر طهارت دلالت دارند، مورد عمل قرار دهیم.» این در حالی است که مرحوم مقدس، خودش از ملاقی و ملاقی اجتناب می کرده، ولی مقام فتوا غیر از مقام عمل است! دیگری حرام نبودن غنا در مراثی امام حسین(ع). ایشان نوشته است دلیل حرام بودن غنا، به طور مطلق، نداریم. مشهور دو مورد را استثناء کرده اند: یکی حدی برای شتران و دیگری غنای در اعیاد اسلامی و غنای بر مراثی امام حسین(ع) را هم محقق اردبیلی استثناء می کند و به دلیلهایی که بر مستحب بودن گریاندن و گریستن و اظهار غم و اندوه برای شهادت امام حسین(ع) دلالت می کنند، استشهاد می کند و این، از فتاوای نادره ایشان است.

فقه اهل بیت: تحقیق این اثر مهم را از چه زمانی آغاز کردید و با چه مشکلاتی رو به رو شدید؟ و به کسانی که روی آثار بزرگان کار می کنند، چه توصیه هایی دارید.

* این کار را پیش از انقلاب اسلامی شروع کردیم. بنده و آقایان حاج آقا مجتبی عراقی و حاج آقا حسین یزدی. محل کارمان هم حجره آقای عراقی بود در مدرسه فیضیه. از کتابخانه فیضیه استفاده می کردیم و اگر هم کتابی نیاز بود که در آن جا نبود، ایشان تهیه می کرد; از این روی، در اصل تحقیق مشکلی نداشتیم، اگر بود مشکلات خارجی بود: حوادثی که پیش از انقلاب پیش می آمد و پس از انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی، شهیدانی که می دادیم، از جمله شهادت فرزند حاج آقا مجتبی، مهندس محمدتقی عراقی و... که در مجموع، این حوادث از سرعت کار تا حدودی می کاست.

اما توصیه: چنانکه در ابتدا عرض کردم، احیای آثار بزرگان و بزرگداشت آنان به این شکل، از نعمتهای بزرگ الهی است که به برکت انقلاب نسیب ما شده است. در گذشته تجلیل از بزرگان به این بود که کسی در کتاب و نوشته خودش می نوشت، فلان کس چقدر باسواد است و... ولی این که کنگره بگیرند و از افراد و نویسندگان دعوت کنند درباره آن شخصیت چیز بنویسند، آثار او را معرفی کنند و... این از برکات انقلاب و شهدای انقلاب است و به عقیده من، از ابتکارهای مقام معظم رهبری است، چون در زمان امام هم، چنین چیزی نبود. کنگره شیخ مفید و شیخ انصاری را ایشان دستور داد. البته ابتکارهای ایشان فراوان است که بدون سر و صدا نجام داده اند. آوردن کامپیوتر به حوزه، بیمه طلاب که به بیمه امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، مشهور است و ... از ابتکارهای ایشان است. البته از بزرگان و فضلایی که افکار ایشان را عملی می کنند در این مؤسسات و کنگره ها، باید تشکرکرد. تقاضای من از کسانی که به نشر آثار بزرگان موفق می شوند این است که: آثار را همان جوری که به دست می آورند، نشر دهند، بدون کم و زیاد. اگر مطلبی خلاف سیاست و سلیقه ما بود، نباید آن را حذف کنیم.

این مجله شما هم که اسمش مجله «فقه اهل بیت » است که بسیار اسم خوبی است و از این اسم بالاتر نمی شود گذاشت، اسم با برکتی است و هدف شما که نشر آثار فقهی است، باید متوجه باشید هدف، نشر فقه و آثار فقه باشد، نه نشر اشخاص و افراد. بنده مکرر عرض کرده ام: نماز جمعه که می روید، برای نماز جمعه بروید، نه به خاطر امام جمعه اش. اگر به خاطر این که فلانی امام جمعه است، برویم یا نرویم، این شرک خفی است. یا اگر منزل کسی روضه می رویم، هدف این نباشد که چون اگر نرویم او گلایه خواهد کرد، این طور نباشد. طلاب محترم در حوزه مقدسه قم، در صدد این باشند که فقه را تقویت کنند. فقه را رواج بدهند. ان شاء الله از اعوان ولی عصر خواهند بود. با تشکر از شما که زحمت کشیدید ان شاء الله مورد قبول حضرت ولی عصر واقع شود.

فقه اهل بیت: ما هم از حضرت عالی متشکریم که ما را پذیرفتید و وقت شریف خود را در اختیار ما گذاردید.  

مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ

مجتبی عراقی

فقه اهل بیت: با تشکر از حضرت عالی که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید، مرحوم محقق اردبیلی، به تحقیق و دقت نظر مشورند، لطفا چند نمونه از این دقتهای ایشان را که در نظر دارید بیان کنید.

*از جمله این موارد که اکنون به یادم دارم عبارتند از: 1. فتوای همه فقها، بر این است که اگر کسی شراب قی کند، حد شرعی می خورد، چون روایت داریم به این مضمون که اگر شراب نخورده بود، قی نمی کرد مرحوم اردبیلی، فتوا را نپذیرفته و در روایت خدشه می کند به این که: نخست این که: شاید به زور، شراب به او نوشانده باشند، پس حد ندارد. دوم این که: شاید مریض بوده و طبیب نوشیدن شراب تجویز کرده باشد. سه این که: شاید به اشتباه به جای آب، نوشیده باشد.

2. این قضیه مشهور است و در منبرها هم زیاد گفته می شود:

شخصی از خرابه ای بیرون آمد، دستها بالا زده، کاردی خونین هم در دست او بود و داخل خرابه هم، شخصی کشته شده و در خون خود می غلطید. شخص را خدمت حضرت امیر(ع) آوردند. حضرت پرسید: تو او را کشته ای؟ عرض کرد: آری. دستور قصاص صادر شد، در این حال شخصی آمد و گفت من او را کشته ام. حضرت امیر(ع) داوری این حکم را به امام حسن(ع) واگذارد. آن حضرت فرمود: شخص دوم با اقرار خود، اولی را از مرگ حتمی نجات داد و مصداق آیه شریفه «من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا» است. شایسته است او را هم آزاد کنیم و دیه کشته شده را از بیت المال بپردازیم.

مرحوم اردبیلی به نقد این روایت می پردازد: نخست این که: انکار بعد از اقرار، درست نیست. چگونه نفر اول که ابتدا اقرار کرده بعد انکار می کند، سخن او پذیرفته می شود. دوم این که: بیت المال، چه گناهی کرده است که باید دیه او را از بیت المال داد، کسی که کشنده وی شخص است. پس از مناقشه در این روایت، می نویسد: «هذه قضیة فی واقعة » با همین دقتها در مساله غنا به بحث می پردازد. با این که غنا را حرام می داند، ولی غنا در مراسم عزاداری و مصائب ائمه(ع) را جایز می داند و بر خلاف دیگر فقهاء نظر می دهد. و نیز شراب را پاک می داند. که شاگردش میرعلا، رساله ای بر رد نظر استاد خود نوشته است. و یا ایشان با استناد به آیه شریفه «او دما مسفوحا» تنها خون جهنده را نجس می داند و خون غیر جهنده را پاک می داند، مانند خونی که از بُن دندان پیدا می شود و... این فتوا، بر خلاف دیگر فقهاست. به یاد دارم: یک وقتی به مرحوم آیت الله حاج سید احمد خونساری، این فتوای محقق اردبیلی را گفتم، تعجب کرد. اینها نشان دهنده دقت نظرهایی است که ایشان در برداشت از آیات و روایات داشته است.

فقه اهل بیت: لطفا از ویژگیها و سبک اجتهادی مرحوم اردبیلی در مجمع الفائده، بفرمایید.

* ایشان، روشنی در جمع بین روایت دارد که به نظر من، منحصر به خود اوست; مثلا اگر ما در موضوعی دو دسته روایت مخالف داشته باشیم، در یک سوی چهار روایت و در سوی دیگر سه روایت، سه روایت را در برابر سه روایت قرار می دهد تعارض و تساقط، آن گاه، آن یک روایت باقی مانده را مبنای عمل قرار می دهد. در نتیجه، آن طرف که شمار روایت بیشتر باشد، مقدم خواهد بود. ویژگی دیگر، در عنایت ایشان است به رجال حدیث. مساله ای نیست که ایشان آن را مطرح کند، مگر این که تحقیقات رجالی ارزنده ای را ارائه دهد، تحقیقاتی که کم تر جایی می توان سراغ گرفت.

نکته مهم دیگر این که: ایشان، مبنایی دارد در فقه که به نظر من، مبنای منحصر به فرد است. و آن «اصابه به واقع » است. به این معنی که در شرعیات، رسیدن به واقع معیار است، هر چند این را مکلف پس از انجام عمل، به دست آورد. در موارد بسیاری در مجمع الفائده، این را مبنای فتاوای خود قرار داده است. البته این مبنا، نیاز به توضیح دارد، من این جا چند مورد از احادیث را، برای روشن شدن مقصود عرض می کنم. ما، موارد زیادی داریم که شخص کاری را انجام می داده و سپس، معصوم آن را تایید کرده است به عنوان مثال: جبرئیل، به پیامبر می گوید: ابوذر غفاری دعایی دارد که در آسمانها مشهورتر است در زمین. پیامبر(ص) به ابوذر فرمود: تو، چه دعایی می خوانی که جبرائیل، درباره اش چنین فرموده است. عرض کرد یا رسول الله(ص)! دعای من این است: «اللهم انی اسئلد الامن و الایمان بد و التصدیق بنبید و...»

مورد دیگر: شخصی آمد خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: یابن رسول الله به مطاف وارد شدم، دعایی یادم نیامد، ذکر صلوات فرستادم. امام فرمود: این بهترین دعاست. ببینید پیش از عمل نیامده از امام مشروع بودن کارش را بپرسد. کاری را که خودش احتمال می داده درست باشد، انجام داده است، بعد امام(ع) آن را امضا کرده است.

مورد سوم: شخصی به امام صادق(ع) عرض می کند: چون می ترسم سحر بیدارنشوم، پیش ازخواب، نماز شب را می خوانم. حضرت می فرماید: کار خوبی است، ولی اگر قضایش را انجام دهی بهتر است. این چند مورد را برای این عرض کردم که مبنای مرحوم اردبیلی که «اصابه بواقع » هست، معلوم شود.

فقه اهل بیت: درباره تاثیر اندیشه های فقهی و اصولی مرحوم اردبیلی نسبت به فقها چه نظری دارید. * پیش از مرحوم اردبیلی، شیخ طوسی چنین بوده است که دیدگاههای فقهی وی، سالها بر فقهای بعدی، تاثیر داشته است. مرحوم اردبیلی هم، تا حدودی چنین بوده است که دیدگاهها و فتاوای ایشان، در میان فقهای بعد از ایشان، بویژه شاگردانش رایج بوده است.

فقه اهل بیت: به نظر حضرت عالی می توان گفت: بسیاری از اندیشه های اصولی صاحب معالم و یا اندیشه های فقهی صاحب مدارک، در حقیقت، دیدگاههای مرحوم اردبیلی است. * بله، همین گونه است. می توان گفت: بیشتر آنها، دیدگاههای استاد است و گاه «ان قلت و قلت »هایی هم کرده اند و دیدگاه خودشان را بیان کرده اند. خوب است بدانید که مجمع الفائده بسیار مورد توجه حضرت امام(ره) بوده است. آقای شیخ محمد عبادی خونساری که از علمای بزرگ است و نسبت به ما سمت استادی دارد، می گفت: «من یک وقتی خدمت امام رفته بودم، ایشان کتاب مجمع الفائده را پیش رو داشت و مطالعه می کرد.» این سخن، مربوط به حدود پنجاه سال پیش است. پس از انقلاب هم، وقتی بعضی از جلدهای مجمع الفائده چاپ شده بود، با چند کتاب دیگر خدمت امام می برند، ایشان مجمع الفائده را بر می دارد. این نشان دهنده عنایت ایشان به این کتاب بوده است. فقه اهل بیت: غیر از مجمع الفائده، آثار فقهی دیگری هم محقق اردبیلی دارد. * چنانکه از عبارتهای مجمع الفائده بر می آید، ایشان رساله ها و تعلیقات فراوانی دارد. بسیاری از موارد اشاره می کند: «لنا تعلیقة » یا «ذکرنا فی بعض التعلیقات » که این موارد هم فراوان است.

فقه اهل بیت: کار تحقیق روی مجمع الفائده، چه مدت طول کشید و چه مشکلاتی داشتید.

* این کار را در خدمت آقای اشتهاردی و آقای یزدی انجام دادیم و حدود ده سال طول کشید. البته مشکلاتی هم بود، لکن شدت اشتیاق به کار، نمی گذاشت مانع کارمان شود. در هر کاری اگر علاقه و اشتیاق باشد، سختیها، به چشم نمی آید.

فقه اهل بیت: از این که وقت شریف خود را در اختیار ما گذاشتید، خیلی متشکریم. * من هم از زحمات شما سپاسگزارم.  

مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا حسین

یزدی

فقه اهل بیت: چه شد که به تحقیق کتاب مجمع الفائدة پرداختید. * حدود بیست سال پیش، به همراهی بعضی از اساتید حوزه علمیه قم، به تحقیق و بررسی کتاب «مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام » نوشته شیخ زین الدین، معروف به شهید ثانی پرداختیم. پس از تهیه بعضی نسخه های خطی و شروع به کار، ناگهان به مانعی برخوردیم که ما را از ادامه کار بازداشت. با تاسف عمیق و ناراحتی شدید، دست از کار کشیدیم، ولی خوشبختانه به مصداق آیه کریمه «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم » به ما تحقیق کتاب «مجمع الفائدة و البرهان » پیشنهاد شد که با کمال اشتیاق پذیرفتیم و مشغول به کار شدیم و بحمدالله کار هم به خوبی به پایان رسید. به نظر من، می توان این پیش آمد را از کرامات محقق اردبیلی به حساب آورد; چرا که اگر آن پیش آمد رخ نمی داد، این توفیق نیز حاصل نمی شد.

البته هیچ گنجی بدون رنج حاصل نمی شود و همان گونه که فرموده اند: «افضل الاعمال احمزها». این گنجینه علمی، تا بدین شکل درآمده، زحمات فراوانی کشیده شده است، مسافرتهای بسیار، با صرف هزینه های بالا، برای تهیه نسخه های خطی مختلف از: کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه ملک، کتابخانه مجلس و... انجام شده است.

فقه اهل بیت: ویژگیهای مجمع الفائده را لطفا بیان کنید.

* موارد ذیل را می توان از ویژگیهای کتاب مجمع الفائده، در ابعاد مختلف دانست. 1. سبک استنباط: محقق اردبیلی، در هر بحثی، ابتدا آیات مربوط را مطرح می کند، سپس روایات را جدا جدا مورد بررسی قرار می دهد. از فتاوای فقهاء شیعه، رضوان الله تعالی علیهم، بهره می گیرد و گاه به فتاوای فقهاء عامه نیز، اشاره می کند. مرحوم آیت الله بروجردی نیز، چنین روشی داشت.

2.بررسی سند روایات و تحقیق در رجالی که در سند حدیث واقع شده اند: کم تر موردی می توان یافت که روایتی مطرح شود و تحقیقی در رجال سند آن انجام نگیرد.

3.احاطه کامل و معرفت به سند روایات: به نظر می رسد اگر دیدگاههای محقق اردبیلی درباره سند روایات و رجال حدیث، که در این کتاب شریف فراوان آمده است، جمع آوری شود، خود کتاب رجالی ارزنده ای خواهد داشت.

4. عمل به روایات موثق: اگر روایتی از نظر سند موثق نباشد، مورد اعتنا قرار نمی گیرد.

5. حجت نبودن شهرت:در نزدمحقق شهرت حجت نیست ازاین روی،اگر روایتی موثق وجود داشته باشد به آن روایت عمل می کند، هرچند خلاف مشهور باشد.

6. توجه به روایاتی که به حسب ظاهر ارتباطی با موضوع ندارند ولی پس از آن که محقق در آن به دقت و بررسی می نشیند، ارتباط آنها مشخص می شود.

7. بهره گیری کامل از روایاتی که مطرح می کند. به این معنی که گاه روایتی بیش از حکمی که بر آن استناد شده است، احکام دیگری نیز می توان از آن استفاده و استنباط نمود، به آن احکام نیز اشاره می کند و از این راه، افزون بر تنوع، معلومات خوبی به خواننده می دهد.

8. آزادگی دراظهار فتوا و نظر: از ایشان نقل شده است: «احوط آن است که فقیه و مجتهد، آنچه را از دلیلها فهمد و درک می کند، به همان فتوا دهد، هر چند مخالف مشهود باشد.» البته خلاف اجماع را به فرض تحقق، روانی داند. مرحوم صاحب روضات الجنات (ج 1/83) و مرحوم الیاری در بهجة الامال (ج 2/112) نوشته اند: «برخی بر روش استنباطی محقق اردبیلی خرده گرفته و گفته اند: او از روش پسندیده فقهای گذشته خارج شده است; چرا که دقتهای فلسفی را در استنباطهای خود، دخالت داده است.» باید گفت: نخست این که: ایشان معصوم نبوده است. دو این که: کتابی که مورد توجه بزرگان فقهاء و شخصیتها برجسته علمی شیعه و حتی سنی قرار گرفته و از آن تجلیل کرده اند که کتابی است با تحقیقات عمیق و دقتهای وثیق که در کم تر کتابی می توان یافت، سزاوار نیست به خاطر آن که در برخی موارد مطالب دقیق فلسفی در آن به کار رفته است، آن را به باد انتقاد گرفت. سه این که: فقهایی مانند مرحوم سید عامل، صاحب مدارک و مرحوم شیخ حسن، صاحب معالم و دیگران از این روش پیروی کرده اند و بر همین روش، به استنباط پرداخته اند.

فقه اهل بیت: محقق اردبیلی فتاوای نادره بسیار دارند، به نظر شما منشا این فتاوا چیست؟

* از جمله مبانی فقهی ایشان این است که به شهرت فتوایی، اهمیتی نمی دهند. ایشان، شهرت را به عنوان دلیل در استنباطهای خود مورد توجه قرار نمی دهد; از این روی، اگر روایتی موثق و با دلالت روشن بر حکمی پیدا کنند، برابر آن، فتوا می دهد، هر چند مخالف مشهور باشد. که موارد بسیاری از فتاوای نادره ایشان، از این مبنا سرچشمه می گیرد. نکته دیگر این که: ایشان به روایات موثق عمل می کند، هر چند فرد توثیق شده غیر شیعه باشد، همان گونه که اگر راوی توثیق نشود، به آن روایت عمل نمی کند، هر چند شیعه باشد. این نیز، می تواند در برخی از فتاوای نادره ایشان مؤثر باشد.

فقه اهل بیت: با توجه به کارهای تحقیقی که حضرت عالی در جهت احیای آثار علماء شیعه انجام داده اید، چه توصیه ای به کسانی که در این راه می خواهند گام بردارند، دارید.

* توصیه من این است که کتابهای فقهی و آثار علمی فقهای عظام و دانشمندان بزرگ شیعه، بدون زحمت و رنج، به دست نیامده، فداکاریها، خون دلها، بلکه تقدیم شهدایی چون شهید اول و شهید ثانی و شهید ثالث، آنها را به دست ما رسانده است; بنا بر این، شایسته است این فقه سنتی شیعی را درج نهیم و این آثار ارزشمند را به خوبی حفظ کنیم و از آنها بهره گیریم و با تعلیم و تعلم و تحقیق، همراه با خلوص نیت، این امانتهای ارزشمند را به آیندگان بسپاریم.

فقه اهل بیت: از این که وفت شریف خود را در اختیار ما گذاشتید کمال تشکر را داریم. * من هم از شما متشکرم

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان