گروه سیاسی - رجانیوز، خاطرات هاشمی رفسنجانی که قبلا حاشیه های فراوانی را به خود اختصاص داده بود و تناقض آن با تمام اسناد تاریخی بحث های فراوانی را در پی داشت هیچ گاه مورد انتقاد جریان اصلاح طلب قرار نگرفته بود. اگرچه خاطراتی که هاشمی برای پیشبرد خطوط سیاسی خود در خصوص آمریکا می گفت با محکمات تاریخی شدیدا تناقض داشت اما این جریان که نفع خود را اشاعه آن می دید به تبلیغ و توجیه آن مسی پرداخت.
اما موسوی خوئینی ها مردخاکستری و پشت پرده این جریان اخیرا در مطلبی به قسمتی از خاطرات هاشمی اعتراض کرد و کنایه های فراوانی را نسبت به مرحوم هاشمی نسبت داد و حتی این کنایه ها باعث نشد که روزنامه های اصلاح طلب از انتشار آن خودداری کنند.
اما این خاطرات چه بود که موسوی خوئینی ها را عصبانی کرد؟
هاشمی در خاطرات سال 68 خود با اشاره به منصوب شدن آیت الله یزدی به ریاست قوه قضائیه می نویسد: «... به جلسۀ رسمی برای تحلیف رفتیم. آقای موسوی اردبیلی و موسوی خوئینیها هم بودند. به نظر میرسد از جایگزینیِ آقای یزدی ناراحتاند...» (هاشمی رفسنجانی: کارنامه و خاطرات 1368: بازسازی و سازندگی، به اهتمام علی لاهوتی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1391. ص 271)
وی در جای دیگر از خاطراتش می گوید: «آقای موسوی خوئینیها آمد؛ خودم ایشان را خواستم ... از رهبری رنجیده، به خاطر اینکه ایشان را رئیس قوۀ قضائیه نکرده است» (همان، ص 280)
این خاطره هاشمی رفسنجانی که بر اساس آن موسوی خوئینی ها به دلیل اینکه ریاست قوه قضائیه به او داده نشده است از مقام معظم رهبری رنجیده است باعث شده تا برای مردخاکستری اصلاح طلبان خوشش نیاید و اینگونه در صدد پاسخ گویی برآید:« در هر دو مورد(دوخاطره بالا)، ایشان را تخطئه میکنم. اگرچه توصیه شده است که «أُذکروا موتاکم بالخیر» (از مردههایتان به نیکی یاد کنید)، همین اندازه میگویم که اگر دیگر خاطرات ایشان تا این اندازه بیدقت باشد، در استفاده از آنها همواره باید جانب احتیاط را در پیش گرفت»
وی با ادعای این موضوع که خواهان ریاست قوه قضائیه نبوده است پا جای پای خاطره گویی هاشمی می گذارد و این گونه هاشمی را تو.صیف می کند:« من شواهد دیگری هم دارم که نشان دهم مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در نقل این خاطرهها راه خطا رفته است، اما به همان اندازه هم که اشاره کردم مایل نبودم حرمت آن بزرگ شکسته شود.»
نکته قابل توجه چنین واکنشی اینجاست که موسوی خوئینی ها درحالی به خاطرات روزنوشت هاشمی در سال 68 حمله میکند و آنها را ناشی از بی دقتی و خطا معرفی میکند که در قبال نقل خاطرات سیاست زده و جدید وی همچون موافقت امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا جانب سکوت را گرفته بود.
این درحالی است که به لحاظ تاریخی دست نوشته های روزشمار افراد موثق تر از بیان خاطرات سی سال قبل از کسانی است که هیچ کدام از آنها در قید حیات نیستند.
به بیان دیگر اگر قرار باشد موسوی خوئینی ها به نقل خاطره ای واکنش نشان دهد باید در زمان نقل خاطرات مجعول هاشمی در سال های اخیر واکنش نشان می داد نه اینکه بعد از مرگ ایشان، خاطره ده شصت وی را زیر سوال ببرد و خود را تطهیر کند.