نهج البلاغه دریای بی پایانی است از در کلام امیرالمؤمنین مولا علی، علیه السلام. او که پژواک روشن و فراگیر عدالت انسانی است و نشستن بر آستانه مقدس نهج البلاغه او، روح تشنه ما را از پرتو درخشان کلامش سیراب می کند.
نهج البلاغه را سید رضی از سخنان حضرت علی، علیه السلام، گردآوری نموده است. سید شریف ابوالحسن محمد رضی، بزرگزاده ای است که پدرش از نوادگان امام موسی کاظم، علیه السلام، و مادرش از نوادگان امام سجاد، علیه السلام، بود. شریف رضی شاگرد شیخ مفید و مردی عالم، فاضل، شاعر و همچنین حافظ کل قرآن کریم بود. او پس از مطالعه دهها کتاب درباره خطبه ها و سخنان امیر المؤمنین، علیه السلام، و نامه های تاریخی و کلمات قصار ایشان، مطالبی از میان آنها برگزید و آن را نهج البلاغه یعنی روش زیبای سخن گفتن نامید و پس از افزودن شرح و توضیحاتی به آن، کار گردآوری نهج البلاغه را در رجب سال 400 ق. به پایان رساند. سید رضی با تدوین نهج البلاغه چراغی فروزان فرا راه جامعه اسلامی نهاد که در طی قرنهای متوالی راهگشای همه انسانها بوده است. مدفن این عالم بزرگوار و برادرش سیدمرتضی در کاظمین قرار دارد.
× × ×
بخش اول نهج البلاغه مشتمل بر 241 خطبه و گفتار از امیرالمؤمنین، علیه السلام، است که موضوعاتی نظیر شناخت خدا، احترام به قرآن و پیامبر، عدل، صرفه جویی و قناعت، روزه و حج و زکات، جهاد و مبارزه، وفاداری و راستی، ارزش زندگی، روز رستاخیز، شگفتیهای آفرینش موجودات و... را در بر می گیرد.
در یکی از خطبه ها و هنگامی که امام، علیه السلام، می خواهد به جنگ خوارج برود، در پاسخ یکی از یارانش که به او می گوید: اگر در این زمان عزم نبرد کنی، می ترسم که به مقصود خود نرسی و این را از طریق علم ستاره شناسی دریافته ام، می فرماید:
آیا گمان می کنی اگر کسی را... از ساعتی بترسانی به او زیان می رسد؟ پس آن کسی که این را باور داشته باشد... خود را از یاری خداوند در رسیدن به نیکی و جلوگیری از پلیدی بی نیاز دانسته است. شاید توقع داری که به جای پروردگار، تو را سپاس گوید؟... آنگاه رو به مردم کرد و گفت: ای مردم! از ستاره شناسی بپرهیزید مگر برای رهیابی در بیابان یا در دریا... (1)
و در خطبه ای دیگر که از فتنه ها و حوادث آخرالزمان سخن می گوید، به ظهور مهدی موعود، علیه السلام، بشارت می دهد:
... هان! فردا... فرمانروایی دادگستر بیاید... آنگاه زمین پاره های جگرش را که گنجینه های نهفته اند برای او بیرون می ریزد... پس او احکام قرآن و سنتهای پیامبر را که پیش از این مرده و فراموش شده بود، زنده می گرداند... (2)
و باز کلام دلنشین مولاست که ما را به دعا برای طلب باران فرا می خواند:
خدایا! کوههای ما ترک خورده و زمینهای ما غبارآلود شده و چهارپایان ما تشنه و در مراتع خود سرگشته اند... خدایا! به هنگامی که خشکسالی همه را از پای درآورده... به تو روی آورده ام، تو امید دلهای دردمندی... در این زمان که همه مردم ناامیدند... تو را می خوانیم و از تو درخواست می کنیم که ما را به کردار نسنجیده و گناهان نکوهیده مان نگیر و با ابرهای باران ریز و بهار ابرخیز و گیاه طرب انگیز رحمت خود را بر ما بگستران... (3)
علی، علیه السلام، در نهج البلاغه خود با وجود خطابه هایی که از سیاست، زندگی اجتماعی، جهاد و مبارزه می گوید، ما را دعوت می کند تا به تفکر در شگفتیهای خلقت آسمان و زمین، انسان و حیوانات بپردازیم:
... مورچه را ببینید با آن کوچکی و ظرافت در اندامش که به گوشه چشم دیده نمی شود... چگونه روی زمین به آرامی راه می رود و برای روزی خود تلاش می کند... خداوند عهده دار روزی او شد و هیچگاه او را وا نمی گذارد... چنانچه درباره گوارش او بیندیشی... و آنچه در اوست از سر و چشم و گوش و گردن و شکم و پهلوها از آفرینش او به شگفت می آیی... (4)
و شکوه بی نظیر نهج البلاغه وقتی به اوج خود می رسد که علی، علیه السلام، در میان گرمای سوزان صحرای جزیرة العرب به توصیف شگفتیهای پرنده زیبایی می پردازد که حتی نام آن برای مردم عربستان ناشناخته است:
طاووس! (5)
... پاهایش مانند پاهای خروس دورگه خاکی رنگ، باریک است و کنار استخوان ساقش هم خاری برآمده است و از جایگاه یال او کاکلی سبز و نگارین سرزده... تو گویی طاووس خود را در سیه چادری پیچیده ولی از بس خوشرنگ و نیک پیکر و درخشان است، گمان می شود با رنگ بسیار سبزی درآمیخته است و کمتر رنگی است که طاووس بهره ای از آن نبرده باشد...
رنگهای طاووس شکوفه هایی را ماند که باران بهاری و آفتاب تند تابستانی آنها را نپرورانده [است]...
بخش دوم شامل نامه ها و فرمانهایی است که آن حضرت خطاب به دشمنان یا فرمانداران خود در شهرها و یا خویشان و یاران خود نوشته اند. این بخش حاوی 79 نامه، سفارش و نیایش است و از جمله آنهاست: نامه هایی که به مردم مصر و کوفه، به معاویه، به مالک اشتر نخعی و... نوشته شده است. همچنین وصیتی پدرانه که خطاب به فرزندانش امام حسن و امام حسین، علیه السلام، نگاشته اند.
علی، علیه السلام، در یکی از نامه ها فرماندار خود را به سبب حضور در مهمانی گروهی از سرشناسان مورد سرزنش قرار می دهد و به مراعات حال تنگدستان جامعه توصیه می کند:
... ای پسر حنیف! به من خبر رسیده است که یکی از سرشناسان بصره تو را به سوری فراخوانده و تو هم بدانجا شتافته ای. خوراکهای رنگارنگ و گوارا برایت آورده اند... هرگز گمان نمی بردم که تو دعوت مردمی را بپذیری که در مهمانیها هماره نیازمندان را به ستم می رانند و توانگران را به مهمانی می خوانند... بدان که پیشوای شما از دنیا به دو جامه کهنه و از خوراکیهای آن به دو گرده نان بسنده کرده است و شما که توانی این چنین ندارید لااقل مرا در پرهیزکاری... و پاکی و درستکاری یاری دهید... آیا به همین دل خوش کنم که مرا امیرمؤمنان بگویند ولی هیچگاه در ناگواریهای روزگار با مردم دمساز نباشم؟... (6)
و در نامه ای دیگر هنگامی که مالک اشتر را به ولایت مصر گماشت، خطاب به مردم چنین می فرماید:
... من بنده ای از بندگان خدا را به سوی شما روانه کردم، که در روزهای پر خطر... نمی خوابد و در لحظات ترس از دشمن روی بر نمی تابد... به سخنش گوش فرا دهید و فرمانش را آنجا که برابر حق است پیروی کنید... با اینکه خودم بیشتر به او نیاز داشتم او را به سوی شما فرستادم و شما را بر خود... ترجیح دادم، زیرا که دلسوز و خیرخواه شماست و نیز در برابر دشمنانتان دلیر و بی پرواست. (7)
بخش آخر کتاب نهج البلاغه به کلمات قصار و سخنان حکمت آمیز و خردمندانه امام، علیه السلام، اختصاص دارد که 480 مورد را در بر می گیرد.
نمونه هایی از کلمات قصار و پندهای ارزشمند امام علی، علیه السلام، را با هم می خوانیم:
(67) از بخشش اندک شرم مکن; زیرا محروم کردن از آن نیز کمتر است.
(153) شکیبا سرانجام به پایداری طعم پیروزی چشد، گرچه زمان آن به درازا کشد.
(171) چه بسا لقمه ای که از لذت خوردنیهای بسیار باز دارد.
(313) در قرآن داستان پیشینیان است و خبر آیندگان و همچنین دستوری از آن شماست.
(366) دانش با تلاش همراه است و دانش پیوسته کار را صدا می زند چنانچه پاسخش را داد بهره مند می شود و گرنه آن را می گذارد و می رود.
مهدی در کلام امیر
برای ظهور او (مهدی) اهل آسمان و ساکنین آن شادمانی می کنند. زمین را از عدالت پر می سازد، همانطور که [ قبل از ظهور] از جور و ستم پر شده باشد.
نسیم روح نواز و عطر دلپذیری که از زلال نهج البلاغه به مشام رسید، برگرفته از نثر ساده، زیبا و روان کتابی بود که آقای ناصر احمدزاده آن را ترجمه کرده است. این کتاب در سال 1379 توسط انتشارات اشرفی در 704 صفحه و با قیمت 1500 تومان به چاپ رسیده است و به لحاظ قطع جیبی و اینکه فقط به ترجمه فارسی نهج البلاغه بسنده کرده است، تلاش شایسته ای است که نوجوانان، جوانان و همه علاقه مندان را با کتاب گرانقدر نهج البلاغه آشنا می کند و روح و روان آنها را از این چشمه سار هدایتگر سیراب می سازد.
ترجمه حاضر با وجود اشکالاتی که دارد - که و بعضی از آنها در چاپهای بعدی قابل رفع است - به جهت اهمیت فوق العاده گوینده کلام و بلاغت، فصاحت و روانی کلمات جاری شده از چشمه زلال لبان او، تلاش مترجم و ناشر را ارزشمند و قابل احترام می کند و مطمئنا مشوق خوبی بخصوص برای نسل جوان است تا ضمن انس با این کتاب گرانقدر، در صورت نیار به درک و فهم بهتر به مطالب متن عربی و شرح و توضیحات سایر متون رجوع کنند.