نزد پیشینیان، حکمت یا فلسفه شامل تمامی دانشهای نظری و عملی بود و فلسفه یا حکمت نظری به سه شعبه تقسیم می شد:
1. فلسفه اولی (= حکمت برین) یا مابعدالطبیعة با دو بخشِ الهیات به معنای اعمّ (= امور عامّه) و الهیات به معنای اخصّ.
2. فلسفه وسطی (= حکمت میانی) یا ریاضیات.
3. فلسفه سفلی (= حکمت زیرین) یا طبیعیات.
منطق نیز که دانشی ابزاری و مقدّمه ای برای تمامی تلاشهای عقلانی است، در ابتدای شماری از تألیفات فلسفی درج می شد تا خواننده بی نیاز از مراجعه به آثار منطقی باشد. از این رو، بسیاری از آثار فلسفیِ فلاسفه مسلمان، شامل تمامی مباحث و شعبه های فلسفه بود. از جمله مهمترین آثار فلسفی باید به دایرة المعارفِ فلسفیِ شفا که شاهکار فلسفه اسلامی و اوج فلسفه مشّا به شمار می آید، اشاره کرد.
1. منطق2. الهیات
3. ریاضیات4. طبیعیات
ذکر این نکته ضروری است که مقصود شیخ از «الهیات» الهیات به معنای اخصّ نیست، بلکه شامل امور عامّه یا الهیات به معنای اعم نیز می شود. شاهد آن اینکه او در فصلی که برای بیان مسائل این علم منعقد کرده نخست به مباحث مربوط به امور عامّه اشاره می کند:
نسبت شی ء و موجود به مقولات.
عدم، وجوب و شرایط آن، و امکان و حقیقت آن.
قوّه و فعل.
بالذات و بالعرض، و حقّ و باطل.
جوهر و اقسام آن.
عرض و گونه های آن.
سپس به مبادی موجودات منتقل می شویم. نخست اثبات می کنیم که مبدأ اوّل، واحد، حقّ و در نهایت جلالت است و... بعد بیان می کنیم که نسبت او با سایر موجودات چگونه است؟ و نخستین موجودی که از او به وجود آمده چیست؟ و موجودات بعدی چگونه به ترتیب از او به وجود آمده اند؟... و نفس انسانی پس قطع ارتباط با طبیعت، چه حالتی خواهد داشت؟ و وجودش در چه مرتبه ای خواهد بود؟ و در ضمن مباحث یاد شده، برای اثبات عظمت و جلال جایگاه نبوّت، وجوب اطاعت از نبیّ، اینکه نبوّت از جانب خدا و به طور مطلق واجب شده است و نفوس انسانی برای کسب سعادت اُخروی علاوه بر حکمت به چه اعمالی نیازمندند، استدلال خواهیم کرد و اصناف سعادت را تعریف خواهیم کرد. وقتی بدین جا رسیدیم، کتابمان را به پایان می رسانیم و در این کار از خداوند استعانت می جوییم1.
در میان بخشهای چهارگانه شفا، قسمت الهیات بیشتر مورد توجّه حکما قرار گرفت، و فیلسوفان متعددّی به شرح و حاشیه نویسی آن برآمدند که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
شفاء القلوب2 / غیاث الدین منصور دشتکی (در گذشته 948 ه . ق)
ریاض الرضوان / غیاث الدین منصور دشتکی (در گذشته 948 ه . ق)
تعلیقات صدر المتألّهین شیرازی3
حاشیه شاه طاهر اسماعیلی [= شاگرد شمس الدین خفری] (در گذشته 952 ه .ق)
حاشیه میرظهیرالدین (در گذشته 1025 ه .ق )
حاشیه میرداماد (در گذشته 1041 ه . ق)
مفتاح الشفاء (عروة الوثقی) / میرسیّد احمد علوی4
حاشیه عبدالغفار گیلانی (= از شاگردان میرداماد)
حاشیه محمّد باقر سبزواری (در گذشته 1090 ه . ق)
حاشیه آقا حسین خوانساری (در گذشته 1098 ه . ق)5
حاشیه میرزا محمّد شیروانی (در گذشته 1098 ه .ق)
حاشیه آقا جمال الدین محمّد خوانساری (در گذشته 1125 ه .ق)
حاشیه میرزا عبداللّه تبریزی (در گذشته 1130 ه .ق)
حاشیه حزین لاهیجی (در گذشته 1181 ه .ق)
حاشیه مولا سلیمان
حاشیه آقا حسین خوانساری
حاشیه ابوالحسن جلوه6
اماّ اثر مورد نظر یعنی عون إخوان الصفاء علی فهم کتاب الشفاء نگاشته فیلسوف فقها و فقیه فلاسفه، بهاءالدین محمّد فرزند تاج الدین حسن بن محمّد اصفهانی مشهور به فاضل هندی از اندیشمندان اواخر عهد صفوی (1062 حدود 1135 ه . ق) است.
همو که به گفته صاحب جواهر «اگر نبود، دانش پربار فقه به ایران منتقل نمی شد.»7 بهاءالدین محمد از نوابغ جهان اسلام به شمار می آید، چه پیش از سنّ بلوغ در شمار فقهای بزرگ عصر خود به شمار می آمد و در سن 20 سالگی از مدرّسان به نام معقول و منقول بود.
پدر او نیز از فضلای عصر خود بود و در تربیت فرزند خود سعی وافی داشت و آنی از او جدا نمی شد؛ و چون در هند دارای دوستانی بود، مدّتی را با فرزند برومند در آن دیار به سر برد؛ از این جهت، فرزند او را «فاضل هندی» نامیدند، ولی خود او از این عنوان خشنود نبود، بلکه گاهی اظهار عدم رضایت می نمود و معاصران خود را منع می نمود که او را بدین عنوان بخوانند8
گر چه نویسنده اندیشمند ما بیشتر در زمینه علم فقه اشتهار دارد و این بواسطه نقش عظیمی است که در احیا، پویایی، بالندگی و تداوم علم فقه داشته، اما با بررسی اجمالی دیگر رسائل و کتابهایی که در شاخه های گوناگون علوم و معارف اسلامی از خود بر جای گذاشته، براحتی می توان دریافت که افزون بر دانشهایی چون: فقه، اصول، ادبیات و تفسیر در علوم عقلی نیز تبحّر و تدبّری خاص داشته است. وی علاوه بر تلخیص منابع کلامی و فلسفی پیشینیان و شرح و حاشیه بر آنها، به خلق و آفرینش آثار مستقل و مختصری چون: کلید بهشت، چهار آینه الزبدة و حکمت خاقانیه9 دست زد که اثر اخیر از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.
عون إخوان الصفاء اثر نفیس او در حکمت، تلخیص کتاب شفاست که در ضمن حذف مکرّرات عبارات شفا و بیان مطالب با عباراتی روان که خاصیت قلم توانای اوست، مشکلات کتاب را نیز حلّ نموده است.10
او دوبار به کتاب شفا می پردازد:
نخست در سنّ شانزده سالگی آن را تلخیص می کند که متأسفانه در اثر آتش سوزی نابود می شود.
شش سال بعد، در سنّ بیست و دو سالگی به تلخیص و شرح سه بخشِ منطق، طبیعیات و الهیات می پردازد و در سال 1081 ه . ق آن را به پایان می رساند و به شاه سلیمان صفوی اهدا می کند.
او در آغاز یکی از نسخه های خطّی موجود درباره این دو تحقیق چنین می نویسد:
کتاب عون إخوان الصفاء علی فهم کتاب الشفاء من مؤلّفات أفقر المربوبین إلی رحمة ربّه الغنیّ، محمّد بن الحسن، الشهیر ببهاء الدین الاصفهانی، فرغ من تألیفه و هو ابن اثنتی و عشرین، و قد کان فرغ من تألیف التلخیص الأوّل الذی احترق و هو ابن ستّ عشرة، و الحمد للّه ربّ العالمین.
صاحب روضات تصریح دارد که تلخیصی که فاضل هندی ارائه کرده کامل نیست.11
مرحوم مشکوة نیز در آغاز یکی از نسخه های ناقص عون إخوان الصفاء که به کتابخانه مجلس فروخته و گمان کرده که نسخه کاملی است، چنین آورده: «شاید منظور روضات آن باشد که مؤلّف، منطق شفا را تلخیص نکرده وگرنه این کتاب تمام است.» در حالی که همان گونه که گذشت کتاب مورد بحث شامل بخش منطق نیز هست.
در این جا خالی از فایده نخواهد بود که آغاز و انجام هر سه بخش را بیاوریم:
آغاز منطق: الفنّ الأوّل المقالة الأولی فی بیان الکلّیات الخمس فیها أربعة عشر فصلاً. الفصل الأوّل فی بیان واضع المنطق...
انجام منطق: الفصل السادس فی بیان غلط الشاعر... و إذ قد بلغنا الغایة فی تلخیص فنون المنطق من الشفاء... و نتلو بتلخیص فنون الطبیعی و الإلهی...
آغاز طبیعیات: الجملة الثانیة من کتاب عون إخوان الصفاء علی فهم کتاب الشفاء فی الفلسفة الطبیعیة و فیها ثمانیة فنون...
انجام طبیعیات: هذا ما أردنا إیراده من تلخیص فنّ طبائع الحیوان من فنون الجملة الثانیة و یتلوه تلخیص الإلهی...
آغاز الهیات: الجملة الثالثة فی الفلسفة الأولی و فیها عشر مقالات...
انجام الهیات: ولیکن هذا آخر ما أردنا به تحلیة وجوه القراطیس برئوس الأقلام و تجلیة أوام الآوام عن صفحات صدور أولی الأفهام من فتح مقفّلات أبواب الشفاء و إیضاح مغلقات عباراته الزهراء...
با کمال تعجب همان گونه که استاد حائری نیز تصریح دارند فصلهای نخستین این اثر با کتاب شفا مطابقت ندارد.12
شیوه تصحیح و نسخه های موجود
از این اثر نسخه های چندی وجود دارد که تمامی آنها جز یکی کامل است. اساس تحقیق ما مبتنی بر دو نسخه موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی است:
1. نسخه شماره 1920: این نسخه کامل بوده و به خطّ نسخ، در زمان مؤلّف کتابت شده است. همان گونه که مؤلّف در پایان نسخه تصریح دارد، به فاصله اندکی پس از تألیف اصل اثر، خود این نسخه را مقابله و اصلاح کرده است:
هذه صورة ما کتبته فی أصله الذی بخطّی و قد أکملت مقابلة هذه النسخة من تلک النسخة التی بخطّی أوّل یوم الجمعة السابع و العشرین من ثانی الربیعین رابع التاسعة و الثمانین بعد الألف من الهجرة النبویة علی صاحبها و آله أفضل صلاة و أکمل تحیّة.
از این رو، اساس تصحیح ما مبتنی بر همین نسخه که درست ترین و معتبرترین نسخه موجود است، می باشد. این نسخه شامل 735 صفحه 23 سطری است که 362 صفحه آن به منطق اختصاص دارد: 278 به طبیعیات و مابقی به الهیات. حواشی محتوایی شارح نیز زینت بخش این دستنوشت است.
2. نسخه شماره 1921: این نسخه ناقص است و تنها شامل طبیعیات و الهیات می باشد. گویا از روی نسخه به خطّ مؤلف و در تاریخی نزدیک به نسخه قبل کتابت شده است. شامل 764 صفحه بیست سطری است که 560 صفحه به طبیعیات و مابقی به الهیات اختصاص دارد. از این دستنوشت به عنوان نسخه ای کمکی دربازخوانی نسخه اوّل بهره بردیم.
خوشبختانه حروفچینی این اثر به پایان رسیده و در حال غلط گیری نهایی است. امیدوارم که بنابر وعده ناشر در اواخر سال جاری منتشر در اختیار دوستداران حکمت و فلسفه اسلامی قرار گیرد؛ ان شاء اللّه.
پی نوشتها
1 الشفاء (فن سیزدهم)، الهیات، مقاله اول، فصل چهارم،
2 این اثر توسط نگارنده تصحیح و در کتاب گنجینه بهارستان (حکمت) به سال 1380 منتشر شد.
3 صدرا بر بخش طبیعیات نیز حواشی و تعلیقاتی دارد. ر. ک: الذریعة، ج 6، ص 141.
4 او دو بخش «برهان» و «قاطیغوریاس» شفا را نیز شرح کرده است که نسخه ای از آن به خط مؤلّف در کتابخانه شخصی حضرت آیت اللّه روضاتی موجود است.
5 او بخش طبیعیات را نیز شرح کرده است. ر. ک: الذریعة، ج 6، ص 142.
6 حاشیه وی شامل بخش منطق نیز می شود. ر. ک: الذریعة، ج 6، ص 141.
7 فوائد الرضویة، ص 78.
8 منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج 3، ص 655.
9 این اثر توسط نگارنده تصحیح و با مقدّمه دکتر دینانی در سال 1377 از سوی مرکز نشر میراث مکتوب منتشر شد.
10 منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج 3، ص 656.
11 ر.ک: روضات الجنّات، چاپ سنگی، ص 647.
12 ر. ک: فهرست کتب خطّی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ج 5، ص 428.
*. پژوهشگر و مصحح متون فلسفی و آثار میرداماد.