ماهان شبکه ایرانیان

انواع بیماری های عفونی

تب در بافق دم کرده‌ی گل وارده (۱) گل بنفشه و کلید در ملک (۲) را به صورت جداگانه می‌خورند (جانب اللهی، ۱۳۸۴: ۱۲۰) در میبد: ۱

انواع بیماری های عفونی

تب

در بافق دم کرده‌ی گل وارده (1) گل بنفشه و کلید در ملک (2) را به صورت جداگانه می‌خورند (جانب اللهی، 1384: 120)
در میبد:

1. در مواردی که تب شدید بود، فلوس تجویز می‌کردند، اول گل نیلوفر، سپستان و عناب را با گل سرخ و گل بنفشه و انگوره توره (تاجریزی) می‌جوشانند و فلوس را تراشیده، مغز آن را خیس می‌کردند بعد از صاف کردن با جوشانده‌ی مزبور و مقدار زیادی روغن بادام مخلوط می‌کردند و به مریض می‌دادند بعد از فلوس مریض باید عرق کاسنی بخورد و غذای او هم نخوداب (سوپ گوشت) باشد.
2. سبوس گندم، گل ختمی با برگ بید می‌جوشانند و چند بار پاشوره می‌کنند.
3. در تب شدید شیر خشت (مثل ترنجبین است، دم می‌کنند و می‌خورند) تجویز می‌شد (تحقیقات میدانی مؤلف).

در میرجاوه جوشانده تر یا خشک ( گیاه تازه یا خشک و پودر شده) گلدر می‌خورند (جانب اللهی، 1381: 245).
در سنگسر قشر داخلی پوست جوانه‌ی درخت بید را که سفید رنگ است با ریشه‌ی کاسنی در مقداری آب می‌جوشانند و به بیمار می‌دهند (اعظمی: 58).
در الموت از گیاه محلی رومانج (3) استفاده می‌شود (حمیدی و دیگران، 1384: 223).
کردها: بابونه، دارچین، پامچال، اسفناج و بید تجویز می‌کنند (صفی زاده: 180).

تب لازم (سل)

تبی است که قطع نمی‌شود. در میبد برای درمان آن، گل گاوزبان می‌خورند (تحقیقات میدانی مؤلف).

تب سیک (4)

همان تب نوبه یا مالاریاست که بیمار بیشتر هنگام صبح تب می‌کند.
در ایلام و لرستان برای درمان آن از روش‌های زیر استفاده می‌شد:

1. خوردن عرق پوست بید
2. خوردن عرق کاسنی
3. خوردن گنه گنه (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 275).

در سیستان نام دیگر آن تب و لرز است که برای درمان، صبح قبل از صبحانه هندوانه می‌خوردند و بیمار را در پوست نیز می‌کردند (جانب اللهی، 1381: 244).
در خراسان پوست بید و تخم کاسنی و ریشه‌ی گنه گنه را در کاسه‌ای که محتوی عرق بید باشد می ‌ریزند و شب کاسه را در حیاط می‌گذارند تا نور ستاره به آن بخورد و خاصیت پیدا کند، صبح محتوی کاسه را در پارچه‌ی نازکی می‌ریزند و شیره‌ی آن را می‌کشند و به مریض می‌‌دهند (شکورزاده: 240).
در اردکان با تقویت عمومی درمان می‌کنند، صبح ناشتا جوشانده‌ی پوست بید و خارخسک و عناب و برگ سیاوشان و سیخ شاهتره میل می‌کنند، خوردن عرق بید نیز مفید است، دانه‌ی انگوره توره خشک را با گل بارد و سپستان و گل نیلوفر می‌جوشانند و صاف می‌کنند و با شکر شیرین می‌کنند و می‎خورند. باید روزی نیم گرم پوست گنه گنه نیز مصرف کنند (طباطبایی: 675؛ نیز - جادو درمانی؛ پرنده درمانی).

تب روده (حصبه)

در لرستان و ایلام برای درمان از روش‌های زیر استفاده می‌کنند:

1. خوردن جوشانده‌ی صاف شده‌ی عناب
2. نوشیدن حل شده‌ی ترنجبین در آب پس از گذراندن از صافی (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 276).

حصبه

در خراسان تخم کدوی گردن باریک را با تخم کاهو و تخم کاسنی می‌کوبند و شیره‎ی آن را می‌کشند و به بیمار می‌دهند و تفاله آن را روی سرش می‌گذارند (شکورزاده: 243).
در اصفهان به مریض حصبه‌ای نباید چیزی بدهند، باید پرهیز کند، دوره دارد که هفت تا چهارده روز است؛ اگر بگذرد، بحران را طی کرده است، تب به چهل و دو درجه می‌رسد، در این حال اگر چیزی بخورد روده‌اش زخم می‌شود، حتی شیر را هم اگر بخواهند به او بدهند، باید رویه‎ی آن را بگیرند، برای درمان از گیاهی به نام حصبه استفاده می‌کنند که میوه‌ی آن دانه‌های مختلف دارد و مثل بمب خوشه‌ای عمل می‌کند. دانه‌های آن در بدن پخش شده و هر دانه یک جوش را منفجر می‌کند (جانب اللهی و آذرمهر: 23).
در ساوجبلاغ هم از گیاهی به نام گل حصبه برای درمان این مرض استفاده می‌کنند (همو، 1372، ب: 26).
در میبد برای درمان سردل (5) (ثقل معده) و یبوست که از عوارض حصبه است گل نیلوفر، سپستان و عناب را با گل سرخ و گل بنفشه (مسهل است) و انگوره توره (تاجریزی) جوشانده و پوست فلوس را می‌کنند و مغز آن را می‌تراشند و توی این مخلوط می‌ریزند و آن را با روغن بادام به مریض می‎‌‌دهند. برای مصرف این داروها مریض نباید غذا، به خصوص نان خورده باشد و گرنه ورم می‌آورد، چند ساعت بعد از فلوس، باید عرق کاسنی بخورد، غذا نیز باید نخوداب خروس باشد، اگر تب قطع شد و شکم کار کرد، چلومسکه به مریض می‌دهند، چون این نوع مرض با تب شدید همراه است برای فرو نشاندن تب، سبوس گندم، برگ بید و گل ختمی را می‌جوشاندند و با آن پاشویه می‌ کردند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در اردکان روز سوم بعد از اینکه مطمئن شدند حصبه است، فلوس می‌دادند که چون تلخ بود با سایر جوشانده‌ها مثل عناب و گل گاوزبان همراه می‌دادند. در قدیم گاهی سنا و افسنطین رومی را به جای مسهل می‌دادند. بیمار پس از خوردن فلوس یا رو به بهبود می‎رفت یا می‌مرد، اگر عرق می‌ کرد، نشانه‎ی بهبودی بود که پس از آن غذا و میوه‎ی خنک به او می دادند. شوربا، نخوداب و شیر گاو مفید است، پس از قطع تب ابتدا غذای ساده مثل آش حریره و شوربا می‌دهند و بعد کته و چلو زرده تخم مرغ دادن و ماءالشعیر به عنوان آب مفید است، برای تهیه آن مشتی جو را تمیز می‌شستند و در بطری آب ریخته در یخچال می‌گذارند و صبح ناشتا به مریض می‌دهند. همچنین جوشانده‌ی گل بارد و گل بنفشه و گل ختمی می‌دادند، با پوست کوکنار و خشخاش و برگ بید پاشویه می‌کردند (طباطبایی: 681؛ نیز - طب کودک؛ حشره درمانی).

پی‌نوشت‌ها:

1. varad.
2. kelid dar molk.
3. rumaj.
4. seyak.
5. sar-del.

منبع مقاله:
جانب اللهی، محمدسعید، (1390)، پزشکی سنتی و عامیانه ی مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان