جلوه های رفتاری امام حسین (ع) در عرصه ی مدیریت

ابعاد مدیریتی حرکت الهی امام را از مبدا مکه معظمه به مقصد عراق که دامنه زی زمانی این حرکت از هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری لغایت دهم محرم سال ۶۱ به مدت تقریبی ۳۲ روز بوده است و می توان در محورهای زیر دسته بندی کرد:

ابعاد مدیریتی حرکت الهی امام را از مبدا مکه معظمه به مقصد عراق که دامنه زی زمانی این حرکت از هشتم ذی الحجه سال 60 هجری لغایت دهم محرم سال 61 به مدت تقریبی 32 روز بوده است و می توان در محورهای زیر دسته بندی کرد:

 

1. تعریف مسئولیت های مختلف، از متن حرکت نهضت

2. واگذاری مسئولیت ها به افراد کاروان به فراخور استعداد و مهارت:

الف: مسئولیت حفظ و نگه داری نامه های مردم کوفه، به عنوان اسناد مکتوب به عقبة بن سمعان، از بازماندگان و راویان حماسه ی عاشورا. عقبة بن سمعان، غلام مملوک رباب، همسر امام حسین (ع) و مادر عبدالله رضیع و سکینه خاتون بود، او بعد از عاشورا پس از دستگیری و محاکمه، بدستور عمر بن سعد، آزاد شد. یکی از روایات کلیدی و کارسازِ عقبة بن سمعان روایتِ مبنی بر مجعول بودنِ خبر تقاضای بیعت با یزید، از سوی امام است. این خبر را برخی از روات و ارباب مقاتل به استناد نامه منسوب به عمر بن سعد، منتشر کرده بودند.

ب: مسئولیت اقامه به موقع اذان به حجاج بن مسروق جعفی، حجاج، مانندِ همرزم و هم قبیله اش یزید بن مغفل شاعر و ادیب بود و قبل از حرکتِ امام به سوی عراق، در مکّه به آن حضرت پیوست و در روز عاشورا در حالی که پس از جراحت سنگین، سیمای خود را با خون خضاب کرده بود، نزد امام برگشت، به آن حضرت درود فرستاد، دوباره روی به آوردگاه نمود و سر فرازانه به شهادت رسید. او صوتی خوش داشت و اذانش به دل می نشست.

ج: سپردن ماموریت مذاکره غیرمستقیم یا عبیداللَّه بن حرّ جعفی به یزید بن مغفل جعفی و حجاج بن مسروق که هر دو هم قبیله عبیداللَّه بن حرّ بوده اند.

د: مسئولیت تعمیر و تجهیز سلاح به جون، شهید سیاهپوست که در این کار مهارت داشت. جون در شب عاشورا که صدای در هم تنیدن نماز و قرآن و دعای حماسه آفرینان همچون صدای زنبوران عسل در گستره خیمه ها طنین انداز بود، گرمِ صیقل دادن شمشیر جنگجویان بود تا درخشش شمشیرها خورشید را شرمنده سازد (اللهوف - سید بن طاووس - متن عربی - چاپ نجف - ص41).

ه: واگذاری ماموریت مذاکره ی بازدارنده با مهاجمین مسلح دشمن در عصر تاسوعا، به حضرت عبّاس بن علی: بنا به توصیف اغلب مورخین از جمله ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین عباس، جوانمرد 35 ساله ای بود که قامتی بلند و چهره ای زیبا و شخصیتی تاثرگذار داشت و علاوه بر اشتهار در شجاعت و نفوذ معنوی، تنی چند از مهره های اصلی سپاه دشمن، مانند شمر بن ذی الجوشن و عبدالله بن ابی محل، خویشاوندان مادری او بوده اند و بدین ترتیب آن حضرت مؤلفه های روانشناختی و جامعه شناختی لازم را برای مذاکره ای مهم و سرنوشت ساز داشته است.

 

3. مدیریت روابط انسانی:

الف) تعاون، نمونه: آب دادن به سپاه تشنه دشمن به فرماندهی حرّبن یزید ریاحی در دامنه ذو حُسم. نتیجه این عمل انسانی، آن بود که تحولی بزرگ در درون حرّ آغاز شد و آنچنان فضای معنوی به وجود آمد که حرّ و سپاهیانش علی رغم خطرات و عقبات سنگینی که از جانب والی دست نشانده کوفه می توانست آنها را تهدید کند، نماز ظهر را به امامِت امام حسین (ع) بجا آوردند. این عملِ انسانی و جوانمردانه امام همچنین باعث شد که حرّ، شجاع ترین عنصرِ شهر کوفه و از محوری ترین فرماندهان نیروی های مسلح یزید، در ادامه حضور در سپاه یزید، دست خوش تردیدی بنیان کن شود و در فرایندِ انتخابی آگاهانه به همراه سی تن از نیروهای خود به جبهه امام برگردد و سیمای قرآنیِ یک فرمانده توبه کار جبهه دشمن را در گستره تاریخ به نمایش در آورد. امام در نهضت افتخار آفرین خود، اهدافِ کلان و بلند مدت را دنبال می کرد، نه اهداف مقطعی را، هدف امام نفوذ در قلبِ تاریخ بود نه جلوس بر اریکه ی تاریخ. تبلیغات دامنه دار دشمن که با حجم وسیعی از جنگ روانی پشتیبانی می شد، مجال فکر کردن به مردم نمی داد تا بدانند در مقابل چه کسی شمشیر می کشند. امام می خواست در فرایند روابط انسانی، در قلب دشمن نفوذ کند و خویشتن گمشده آنها را به آنها باز گرداند و سپاه دشمن را از درون متحول کند. این مواضع آفاق اندیشانه و بلند نظرانه امام اگر در کوتاه مدت ثمر نداد، در میان مدّت و بلند مدّت، ثمر بخشید. قیام توابین، قیام مختار، قیام ضد اموی خوارج بحرین و یمامه به رهبری نجدة بن عامر، قیام حرّ به رهبری عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه در مدینه و انزجار عمومی جهان اسلام علیه یزید و جنایتکاران جنگی کربلا، همه، تحت تاثیر همین مواضع جوانمردانه، روشنگرانه، و صلح طلبانه امام بود. این شیوه مبارزه را ملّت مسلمان ایران در مبارزه علیه حاکمیت پهلوی، نیز تجربه کردند، در آن روزگاران چریک های چپ و مبارزانِ مارکسیست، ارتش و نیروهای مسلح نظام پهلوی را بازوانِ مسلّح رژیم می دانستند و می گفتند: تنها ره رهایی جنگ مسلّحانه. اما مبارزان و توده های میلیونی مسلمان با الهام از تعالیم سیدالشهداء و فرامین امام خمینی(ره)، ارتش را برادر خود می دانستند و در مقابل گلوله به آنها گل می دادند و حساب توده های ارتش را از فرماندهان ارشد و خود فروخته، جدا می دانستند، این شیوه از مبارزه حسینی باعث شد که ارتش از درون متحول شود و به نفع ملّت و علیه رژیم واردِ عمل شود.

ب، مذاکره. نمونه ها: مذاکره ی موفق با زهیربن قین فزاری، رئیس قبیله بنی فزار که پیش از آن از طرفداران بنی امیه بود. زهیر از طرفداران عثمان بود، اما برای امام حسین(ع)، احترام ویژه ای قائل بود. امام نیز می دانست که زهیر جزء آن دسته از سیاستمداران نیست که تحت تاثیر دگماتیسم حزبی حتی در صورت آشکار شدن حقیقت، چشم خود را به روی واقعیات ببندند و همچنان بر عقیده خود متعصبانه پای بفشارند. لذاست که با او مذاکره کرد و مواضع حق طلبانه خود را برای او تبیین کرد و او را به کاروان شهیدان برگردانید.

- مذاکره با عمر بن سعد فرمانده سپاه ابن زیاد: واسطه این مذاکره، شهید، عمروبن قرظة انصاری فرزند قرظة بن کعب، صحابی پیامبر و یاور امام علی(ع) بود. امام در مذاکره با عمر بن سعد، کوشید تا مواضع صلح طلبانه خود را برای وی تبیین کند. این مذاکره، عمربن سعد را به ورطه تردید و تعارضی شکننده و فرساینده کشانید. عمر بن سعد تا قبل از مذاکره، حسین را جنگ طلب معرفی می کرد. اما پس از این مذاکره مردم به ماهیت فریبکارانه و مقام پرستانه عمر بن سعد بیشتر پی بردند و فرماندهانی مانند ابوالشعساء کندی به سپاه امام پیوستند.

ادامه دارد...

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان