ماهان شبکه ایرانیان

ما به چای پررنگ عادت کرده ایم

مردم ما به روضه های داغ و پرحاشیه عادت کرده اند و این گاهی مداح و روضه خوان را به اشتباه می اندازد

مردم ما به روضه های داغ و پرحاشیه عادت کرده اند و این گاهی مداح و روضه خوان را به اشتباه می اندازد

امام حسین سه نوع شهادت داشت: شهادت تن شهادت نام و شهادت هدف.

مردم ما فعلا مثل چایخور هایی شده اند که چای کم رنگ آن ها را نمی گیرد و این عاملی شده تا بعضی اهل منبر برای این که ردم گریه کنند، روضه هایی را که از جهت مدرک ضعیف اند، بخوانند.

می گویند یکی از علمای آذربایجان همیشه از روضه های بی اصل و منبعی که می خواندند رنج می برد و اعتراض داشت. معمولا می گفت؛ این زهر مارها چیست که شما می خوانید؟ ولی کسی به سخنانش گوش نمی کرد.

تا آن که یک دهه، در مسجد خودش روضه گرفت و بانی هم خودش بود. با روضه خوان هم شرط کرد که روضه درست بخواند. روضه خوان گفت: آقا، من حرفی ندارم ولی مردم گریه نمی کنند. مجلس برپا شد. آقا خودش در محراب و روضه خوان هم کنار محراب. هر چه خواست با روضه راست مردم گریه کنند، نشد.

آقا خودش هم دست به پیشانی گذاشته بود و دید عجب! مجلسی خیلی یخ شد با خودش گفت: الان عوام می گویند علت این که ورضه آقا نمی گیرد این است که نیت آقا صاف نیست و مریدها خواند پاشید. یواشکی سرش را برد طرف منبر و گفت: قدری از آن زهرماری ها قاطی اش کن!

 

خود مردم یکی از عوامل این جعل و تحریف ها هستند.

یکی از تحریف های اساسی این است که می گویند امام حسین فدای گناهان امت شد. کشته شد تا گناهان امت بخشیده شود. این یک فکر مسیحی است که بین ما هم رایج شده. این فکر، امام حسین را سنگر گنهکاران می کند. به یکی می گویند تو چرا نماز نمی خوانی؟ روزه نمی گیری؟ می گوید: من؟ شب جمعه، سینه زد صد ضربه ای من را ندیدی؟ گفتند به قدر بال مگسی اشک بریزی، کافی است تا جواب دروغگویی ها، خیانت ها و ظلم هایتان بشود. این شد که مکتب امام حسین به جای این که مکتب زنده کردن دین باشد، مکتب ابن زیاد سازی و یزید سازی شد و افسانه ها ساخته شد. شاعر اصفهانی در دیوان مکرم، صفحه 133 شعری دارد به این مضمون که مردی را در قیامت می آوردند و به همه گناهانش ملائکه شهادت می دهند ولی به خاطر یک اشکی که ریخته، رهایش می کنند. این شعر خوب نشان می دهد چه افسانه هایی بین مردم رواج داشته:

خوراک او همه مال یتیم است

گناه او عظیم است

خطا در شهر و هم در قریه کرده

ولش کن گریه کرده

اگر بر ذمه او حق ناس است

برای خود جهان را فدیه کرده

ولش کن گریه کرده

این فکر شیعی نیست. مسیحی است

مردی که سه بار کشته شد

امام حسین سه نوع شهادت داشت: شهادت تن، شهات نام و شهادت هدف

تحریف، هدف و نام امام را دوباره شهید کرد.

تحریف، مبارزه است با استفاده از نیروی خود موضوع. تحریف کاری می کند که علی (ع) به صورت یک پهلوان مهیب بدقیافه سبیل از بناگوش درفته تجسم پیدا کند. به صورتی دراید که هرگز نتوان باور کرد که این همان مرد محراب، خطابه، قضا، و زهد و تقوا است. اما مقصر کیست؟

هم علما مقصرند هم عوام. اولین وظیفه علما این است که با نقاط ضعف مردم مبارزه کنند نه این که از نقاط ضعف استفاده کنند. در جریان مجالس عزاداری و وعظ و خطابه، امروز دو نقطه ضعف در مردم هست، یکی این که علاقه شدید دارند که در مجالس، ازدحام شود و جمعیت زیاد شود، یکی هم این که از لحاظ گریه، مجلسی بگیرد و شور بپا شود و کربلا شود. این جاست که یک خطیب، سر دوراهی قرار می گیرد: ازدحام را زیاد کند و مجلس را کربلا کند یا حقایق را بگوید که احیانا نه ازدحام می شود و نه شور واویلا.

علما باید با تحریفات، با اسطوره سازی ها مبارزه کنند. علما باید فضایح و رسوایی دروغگویان را ظاهر کنند. باید متن واقعی احادیث معتبر، سیمای واقعی شخصیت های بزرگ و حوادث تاریخی در اختیار مردم بگذارند.

گاهی بعضی از ملت ها فراز های تاریخی مملو از حماسه و افتخار و عظمت دارند ولی همان طور که یک تابلو نفیس نقاشی را بدهند دست کودکی و او با قلم آن را خراب کند، این ها نیز آن قدر افسانه و ظرفه به آن ها ملحق می کنند که به کلی عظمت و افتخار این فراز های تاریخی را از بین می برند.بعد از این حوادث تاریخی به جای آن که الهام بخش عظمت و حماسه و محرک روح سلحشوری باشند، الهام بخش زبونی و بدبختی و تسلیم می شوند.

طبقه توده و عامه هم باید بدانند همان طور که دروغ بستن به این حوادث حرام است، دروغ شنیدن و دروغ مصرف کردن هم حرام است.

تحریف دیگری که در مجالس صورت گرفت، این بود که حادثه جنبه خصوصی و فردی دادیم. او را به آسمان بردیم و غیرقابل پیروی کردیم. درباره فلسفه عزاداریف هم اشتباهات را وارد کردیم.

گفتیم برای تسلی خاطر زهرا، چون ایشان در بهشت همیشه بی تابی می کنند و هزار و چهارصد سال است که آرام ندارند. ایشان با گریه های ما آرامش پیدا می کنند. عزاداری را کردیم یک خدمت خصوصی به حضرت زهرا.

تحریف دیگر این است که به چشم یک آدم نفله شده که حداکثر مقامش این است که بی تقصیر به دست ظالم کشته شد به او نگاه کردیم. در حالی که همه تربیت ها برای این بود که بگوید روح بشر می تواند در برابر حوادث شکست ناپذیر شود. تنش با شمشیر ها قطعه قطعه شود، ثروتش به باد رود، فرزندانش کشته و خاندانش اسیر شوند ولی روحش ثابت و محکم بماند.

از کتاب حماسه حسینی

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان