ماهان شبکه ایرانیان

علم امامت

شخصی خدمت امام صادق(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: علم شما در چه حدودی و چه مقدار است؟ فرمود:

شخصی خدمت امام صادق(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: علم شما در چه حدودی و چه مقدار است؟ فرمود:

به مقدار سؤال شما یعنی ما جوابگوی همة پرسش های شما هستیم، و آنچه را که بپرسید پاسخ آن را می دانیم. عرض کرد: این دریای آب است آیا زیر آن هم چیزی است؟

امام صادق(ع) فرمود:

بلی، آیا دوست داری با چشم خود ببینی یا با گوش بشنوی کافی است؟

عرض کرد: دیدن با چشم را بیشتر دوست دارم، زیرا گوش گاهی چیزی را می شنود که آن را نمی شناسد و نمی داند و آنچه باچشم دیده می شود قلب به آن گواهی می دهد و نزد شخص ثابت و قطعی می گردد.

آن گاه امام(ع) دست آن شخص را گرفته به راه افتادند تا به کنار دریا رسیدند، به دریا اشاره نمود و فرمود:

ای بندة فرمان بردار پروردگار، آنچه در نهان خود داری ظاهر و آشکار کن.

ناگهان دریا از قعر آن شکافته شد و آبی نمایان گشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر و از مشک خوش بوتر و از زنجفیل لذیذتر بود.

عرض کرد: ای ابوعبدالله! فدای شما گردم، این آب با این اوصاف برای کیست؟ و چه کسانی از آن استفاده می کنند؟ فرمود: برای قائم ما اهل بیت و یاران آن حضرت است. عرض کرد: چه زمانی؟ فرمود: هنگامی که آن قیام کننده به همراه یارانش قیام کرد، آبی که روی زمین است ناپدید شود به طوری که آبی یافت نشود. اهل ایمان به درگاه خداوند ناله و فریاد کنند و از او درخواست کنند، خداوند متعال در آن هنگام این آب گوارا را برای آن ها ظاهر گرداند و ایشان از آن بیاشامند، و بر مخالفین آنها نوشیدن این آب حرام باشد.

سپس این شخص سر خود را بالا برد و در هوا اسب هایی را زین کرده و لجام زده که بال داشتند مشاهده کرد، از امام صادق(ع) پرسید: این اسب ها چیستند؟ فرمود:

هذه خیل القائم(ع) و أصحابه.

این اسب هایی است که حضرت قائم(ع) و یاوران او بر آن ها سوار می شوند.

عرض کرد: من هم بر آن ها سوار می شوم؟

فرمود:

اگر از یاران آن حضرت باشی سوار می شوی.

عرض کرد: من هم از این آب گوارا می آشامم؟

فرمود:

اگر از شیعیان او باشی می آشامی.1

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان