طبق نظریهی نیوتن، نور از ذرات بسیار ریز و الاستیک (کشسان) تشکیل شده است. این ذرات:
- از منابع نوری مختلف مانند خورشید، شمع یا لامپ منتشر میشوند.
- روی خطوط مستقیم و در تمامی جهتها حرکت میکنند.
- سرعت حرکت آنها، به محیطی که از آن عبور میکنند، بستگی دارد.
- رنگهای مختلف نور، بهدلیل تفاوت در اندازهی این ذرات است.
نیوتن معتقد بود که دید انسان بهدلیل برخورد این ذرات با شبکیهی چشم است. همچنین، این نظریه توانست پدیدههایی مانند بازتاب و شکست نور را توضیح دهد. نیوتن، بازتابِ نور را مشابه بازتاب یک توپ الاستیک در نظر گرفت. اجسام الاستیک، پس از کشیده یا فشرده شدن، بهراحتی به حالت اولیهی خود برمیگردند.
نظریهی نیوتن در رابطه با نور، علیرغم توضیحِ موفق، بازتاب و شکست، در توضیح پدیدههایی مانند تداخل یا پراش نور، ناکام ماند. در نتیجه، بعدها نظریهی موجی، مطرح شد.
آغاز رقابت نیوتن و هوک
با تمام این حرفها، افراد زیادی با نظریهی نیوتن در رابطه با ماهیت نور مخالف بودند. رابرت هوک، یکی از معروفترین مخالفانِ نیوتن در این زمینه بود.
هوک، یکی از اعضای برجسته و از بنیانگذاران آکادمی سلطنتی و دانشمندی چندوجهی و ماهر در زمینههایی مانند مکانیک و نورشناسی بود. اختلاف نظر میان هوک و نیوتن به یکی از جنجالهای معروف علمی آن زمان تبدیل شد. هوک، که دیدگاه متفاوتی دربارهی ماهیت نور داشت، نظرات نیوتن را به چالش کشید. این بحثها به شکلی جذاب و گاهی چالشبرانگیز در تاریخ علم ثبت شده و نشاندهندهی رقابت فکری میان دو ذهن برجستهی آن دوران است.
نیوتن در کتاب Principia، مجموعهای از سه کتاب، نظریه گرانش و بسیاری ایدههای دیگرش را بیان کرد
درحالیکه نیوتن نور را متشکل از ذرات میدانست، هوک معتقد بود نور به شکل موج است. بهدلیل این اختلاف، هوک بهسرعت و با لحنی تحقیرآمیز به مقالهی نیوتن واکنش نشان داد و روش تحقیق و نتیجهگیریهای او را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
رابرت هوک، تنها منتقد نظریات نیوتن در نورشناسی نبود. دانشمند برجستهی هلندی، کریستیان هویگنس، نیز ایراداتی بر کار نیوتن وارد کرد. اما آنچه نیوتن را بیش از همه آزرده کرد، انتقادات رابرت هوک بود. ارتباط نزدیک هوک با انجمن سلطنتی و شهرتش در زمینهی نورشناسی باعث شد انتقادات او برای نیوتن، سنگینتر و دردناکتر باشد و اعتبار علمی او زیر سوال رود.
نیوتن نتوانست انتقادات واردشده به خود را تحمل کند و بهشدت عصبانی شد؛ واکنشی که در تمام طول زندگیاش نسبت به انتقادها داشت. او اتهام هوک مبنی بر وجود نقص در نظریاتش را به کلی رد و با جدیت از کارهای خود دفاع کرد. این واکنش نشاندهندهی شخصیت حساس و کمالگرای نیوتن بود؛ دانشمندی که انتقادها را تهدیدی مستقیم برای جایگاه علمی و اعتبار خود میدانست.
تنش میان نیوتن و هوک در ماههای بعد به اوج خود رسید. شرایط به جایی رسید که نیوتن تهدید به کنارهگیری از انجمن سلطنتی کرد. اما تعداد از اعضای برجستهی انجمن با تاکید بر احترام به آیزاک و دستاوردهای علمیاش، او را از تصمیم خود منصرف کردند.
رقابت میان نیوتن و هوک تا سالها ادامه داشت و تنش میان آنها هرگز فروکش نکرد. اما در سال 1678، نیوتن دچار فروپاشی عصبی شد؛ اتفاقی که بهطور ناگهانی به مکاتبات میان او و هوک پایان داد.
یک سال بعد، با فوت مادرش، نیوتن به انزوای بیشتری فرو رفت. او به مدت شش سال از هر گونه تبادل فکری فاصله گرفت و تنها زمانی وارد گفتوگو میشد که دیگران به او نامه مینوشتند. حتی در این موارد نیز، پاسخهایش کوتاه و مختصر بود.
کشف بزرگ نیوتن زیر درخت سیب
بین سالهای 1665 تا 1667، دانشگاه کمبریج و کالج ترینیتی بهدلیل شیوع طاعون، تعطیل شد و نیوتن به خانه بازگشت. در همین دوران بود که داستان معروف سقوط سیب و کشف گرانش شکل گرفت. طبق افسانهای که بهطور گسترده بازگو شده است، نیوتن زیر یک درخت سیب نشسته بود که ناگهان میوهای از درخت جدا شد و به سر او برخورد کرد.
این اتفاق ساده باعث شد ایدهی گرانش به ذهنش خطور کند و او به یکباره به نظریهای دست یابد که پایهگذار درک ما از جهان شد. اگرچه، این روایت اغلب با اغراق همراه بوده است، بهخوبی قدرت مشاهده و کنجکاوی نیوتن را بهتصویر میکشد. زیرا او باتوجهبه همیت اتفاقات روزمره، توانست اصول بنیادی علم را پایهریزی کند.
شواهدی وجود ندارد که سیب واقعاً به سر نیوتن برخورد کرده باشد. اما او با دیدن سقوط سیب از درخت، به فکر فرو رفت و از خود پرسید، چرا سیب بهطور مستقیم به زمین میافتد؟
راز سقوط سیب و گردش ماه
نیوتن با بیان نظریهی گرانش به پرسشهای مهمی مانند چرایی سقوط سیب از درخت و گردش ماه بهدور زمین، پاسخ داد. بر طبق نظریهی گرانش، تمام اجسام که جرمی مشخص دارند، یکدیگر را جذب میکنند. بهعنوان مثال، ماه به سمت زمین و زمین به سمت ماه جذب میشود.
فرض کنید دو جسم A و B با فاصلهی معینی از یکدیگر قرار گرفتهاند. این دو جسم بهدلیل گرانش، یکدیگر را جذب میکنند. بنابراین، جسم A به B و جسم B به A نزدیکتر میشود. اگر جرم جسم A بیشتر باشد، گرانش بین دو جسم، قویتر و اگر جرم جسم A کمتر باشد، گرانش، ضعیفتر خواهد بود. این حالت، برای جسم B نیز برقرار است.
همچنین، مقدار گرانش با افزایش فاصلهی بین دو جسم، کاهش و با کاهش فاصله، افزایش مییابد. بنابراین، اگر فاصلهی دو جسم بسیار زیاد باشد، گرانش بین آنها بسیار ضعیف و تقریباً صفر خواهد بود. حال به مثال سیب برمیگردیم. سیب و زمین، هر کدام جرم مشخصی دارند. درنتیجه، سیب، زمین را و زمین، سیب را جذب میکند.
تبدیل اجسام به نور و نور به اجسام کاملاً با جریان طبیعت هماهنگ است؛ طبیعتی که به نظر میرسد از دگرگونیها لذت میبرد
- ایزاک نیوتن
بههمیندلیل، سیب و زمین به سمت یکدیگر حرکت میکنند، تا جایی که سیب، زمین را لمس کند. حال فرض کنید سیب را با سرعتی معین، در جهتی مشخص پرتاب میکنیم. باز هم سیب بهسمت زمین، جذب میشود. اما بهدلیل سرعتی که به آن دادهایم، در همان جهتِ پرتاب، حرکت میکند. حال اگر سرعت پرتاب سیب را افزایش دهیم، سیب قبل از برخورد به زمین، فاصلهی بیشتری را طی میکند.
درادامه، اگر سرعت سیب را مدام افزایش دهیم، سرانجام به نقطهای میرسیم که سرعت سیب بر گرانش، غلبه میکند. در این حالت، سیب به جای برگشت به زمین و برخورد با آن، در مداری به دور زمین، شروع به چرخش میکند. این حالت، مشابه، چرخش ماه بهدور زمین است.
از مشاهدات تا فرمول
اما نیوتن چگونه در انزوای خود، معادلهی گرانش را بهدست آورد؟ نیوتون برای بهدست آوردن رابطهی گرانش، به چند دادهی کلیدی نیاز داشت.
- شتاب گرانش زمین: نیوتن شتاب ناشی از گرانش زمین در نزدیکی سطح آن را اندازه گرفت و به عدد 9٫8 متر بر مجذورثانیه رسید.
- فاصلهی ماه از زمین: نیوتن میدانست که فاصلهی ماه از مرکز زمین حدود 60 برابر شعاع زمین است.
- دورهی گردش ماه: ماه برای تکمیل یک دور کامل به دور زمین، 27٫32 روز زمان نیاز دارد.
نیوتن بهکمک این اطلاعات، سرعت حرکت ماه را در مدارش محاسبه کرد و مقدار 1022 متربرثانیه را بهدست آورد. سپس، از این سرعت برای محاسبه شتاب مرکزگرای ماه استفاده کرد. با مقایسهی شتاب مرکزگرای ماه با زمین، نیوتن به نتیجهی بسیار جالبی رسید. نسبت این دو عدد برابر 3600 یا 60×60 و فاصلهی ماه از زمین نیر 60 برابر شعاع زمین است.
این ارتباط جالب با نتیجهای جالبتر همراه بود؛ نیروی گرانش با مربع فاصلهی دو جسم از یکدیگر رابطهی عکس دارد. جالب است بدانید که جرقهای که نیوتن را در مسیر درست تحقیقات قرار داد، از سوی هوک، رقیب سرسختش، زده شد. در سال 1679، هوک در نامهای به نیوتن پیشنهاد کرد که فرمولی مبتنی بر عکس مربع فاصله میتواند نیروی جاذبه میان سیارات و شکل مدارهای آنها را توضیح دهد. این ایده، با وجود سادگی ظاهری، نقشی کلیدی در پیشرفت نیوتن برای تدوین نظریه گرانش ایفا کرد.
پس از چند تبادل نظر دیگر، نیوتن بار دیگر مکاتباتش را با هوک قطع کرد. بااینحال، ایدهی هوک دربارهی گرانش و مدار سیارات بهشکلی تاثیرگذار در مطالعات نیوتن دربارهی حرکت سیارات جا گرفت. براساس یادداشتهای نیوتن، او تا سال 1680 به نتایج مهمی دست یافته بود، اما این کشفیات را نزد خود نگه داشت و آنها را با کسی در میان نگذاشت.
ادامهی نزاع نیوتن و هوک بر سر رابطهی گرانش
اوایل سال 1684، رابرت هوک در گفتوگویی با اعضای انجمن سلطنتی، کریستوفر رِن و ادموند هالی، دیدگاهِ خود را دربارهی حرکت سیارات مطرح کرد. هرچند هر دو همکارِ هوک با او همنظر بودند، تاکید کردند که برای اثبات، به یک استدلال ریاضی نیاز است.