در آذربایجان (ایران)، عالمان چندی به تبلیغ و ترویج آرای شیخ احمد احسایی پرداختند . سه طایفه ی مهم از آنان، قابل ذکرند که عبارت اند از:
1- خانواده ی «حجة الاسلام »
بزرگ این خاندان، میرزا محمد مامقانی، معروف به حجة الاسلام (م 1269 ق) . است . او، نخستین عالم و مجتهد شیخی آذربایجان است . وی، مدتی شاگرد شیخ احمد احسایی بود و از او اجازه ی روایت و اجتهاد دریافت کرد و نماینده ی وی در تبریز گشت .
او، همان شخصی است که حکم تکفیر و اعدام «علی محمد باب » را در تبریز صادر کرد و بدین وسیله، ضمن باطل خواندن ادعاهای یکی از شاگردان سید کاظم، برائت فرقه ی شیخیه ی آذربایجان از بدعت ایجاد شده به دست علی محمد باب را اعلام کرده است .
«حجة الاسلام » ، سه فرزند دانشمند داشت که هر سه، از مجتهدان شیخی تبریز به شمار می رفتند و به لقب «حجة الاسلام » معروف بودند .
فرزند ارشد او، میرزا محمد حسین حجة الاسلام (م 1313 ق) نام داشت و نزد سید کاظم رشتی تلمذ کرده بود .
وی، پس از وفات پدرش در سال 1269 ه ق، ریاست طایفه ی شیخیه را به دست گرفت و به جای پدر در کرسی تعلیم و تربیت پیروان طریقه ی شیخ احمد احسایی مستقر گردید .
فرزند دوم او، میرزا محمد تقی حجة الاسلام (1247- 1312 ق) نام داشت . وی، از طبع شعر برخوردار بود . تخلص او «نیر» است و «دیوان اشعار» او هم نشر یافت . (3)
فرزند سوم او، میرزا اسماعیل حجة الاسلام (م 1317 ق) نام داشت . وی، از شاگردان میرزا محمد باقر اسکویی بود . او، پس از برادرش حجة الاسلام میرزا محمد تقی، در تبریز از مراجع بزرگ شیخیه بود .
فرزند میرزا محمد حسین حجة الاسلام، میرزا ابوالقاسم حجة الاسلام (م 1362 ق) آخرین فرد روحانی (و عالم دینی از) خانواده ی حجة الاسلام است . (4)
2- خاندان «ثقة الاسلام »
دومین طایفه ی شیخیه ی آذربایجان، خانواده ی «ثقة الاسلام » اند . میرزاشفیع تبریزی، معروف به «ثقة الاسلام » ، بزرگ این خاندان است . وی، از شاگردان شیخ احمد احسایی بود .
فرزند او، میرزا موسی ثقة الاسلام نیز از علمای شیخیه ی تبریز بود . وی، در سال 1330 ق، به جرم مشروطه خواهی و مبارزه با روس ها، به دست روس های تزاری، در تبریز به دار آویخته شد .
برادر او، میرزا محمد نیز از علمای شیخیه ی تبریز به شمار می رفت .
3- خاندان «احقاقی »
سومین طایفه ی شیخیه ی آذربایجان، خاندان «احقاقی » اند . بزرگ این خانواده، میرزا محمد باقر اسکویی (1230- 1301 ق) از مراجع تقلید و دارای رساله ی عملیه، بود . او، شاگرد میرزا حسن، مشهور به «گوهر» (م 1266 ق)، از شاگردان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی، بود .
پسران سید کاظم رشتی، در کربلا، نزد او درس می خواندند . او، پس از درگذشت سید، دعوی جانشینی او را کرد . (5)
فرزند میرزا محمدباقر، میرزا موسی احقاقی (1279- 1364 ق) نیز از علما و مراجع شیخیه است . او، کتابی به نام «احقاق الحق و ابطال الباطل » نگاشت و در آن، عقاید شیخیه را به تفصیل، بیان کرد . پس از این تاریخ، او و خاندان اش به احقاقی مشهور شدند . در این کتاب، برخی از آرای شیخیه ی کرمان و محمد کریم خان، مورد انتقاد و ابطال قرار گرفته است . (6)
از جمله فرزندان میرزا موسی احقاقی، میرزا علی، میرزا حسن، میرزا محمد باقر هستند که از علمای بزرگ شیخیه ی احقاقیه بودند . هم اینک، مرکز این گروه، کشور کویت است و ریاست آن را تا چندی قبل، میرزا حسن احقاقی بر عهده داشت که مرجع فقهی شیخیه ی آذربایجان و اسکو به شمار می رفت و پس از درگذشت وی، فرزندش عهده دار مسایل شرعی پیروان پدرش گردید . (7)
یادآوری
یکی از عالمان و نویسندگان شیخیه ی احقاقیه، در کتابی به نام «حقایق شیعیان » به تعریف و تمجید شیخ احمد احسایی پرداخته، اعتقادات باطلی که بدو منسوب است، را انکار کرده، و بر این عقیده است که دشمنان شیخ، به وی نسبت های ناروایی داده اند و ساحت شیخ از هر گونه عقیده ی خلاف مشهور بزرگان شیعه مبرا است . وی، انحراف فکری به وجود آمده پس از سید کاظم رشتی را به برخی از شاگردان فرومایه ی سید نسبت می دهد و مدعی است که شیخ و سید و طرفداران حقیقی آنان، از این نوع ادعاها، بیزارند و در حقیقت، خود علمای شیخیه بودند که به جنگ مدعیان «رکنیت » یا «ناطقیت » و «بابیت » رفته اند . (8)