دوستان و دشمنان اهل ایمان

حال این پرسش مطرح می شود که ما به پذیرش دوستی و سرپرستی چه کسی یا کسانی امر و از پذیرش دوستی و سرپرستی چه اشخاصی نهی شده ایم؟
در پاسخ این پرسش باید گفت که در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) به صراحت در مورد کسانی که باید مؤمنان دوستی و ولایت آنها را گردن نهند و همچنین کسانی که نباید مؤمنان در پی دوستی و ولایت آنها باشند، سخن گفته شده که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می کنیم:
13. در آیات قرآن: قرآن کریم در آیات متعددی به معرفی «ولیّ» مؤمنان پرداخته است که آیات زیر از آن جمله است:
إنّما ولیّکم اللّه و رسوله والذین امنوا الذین یقیمون الصلواة و یؤتون الزکوة و هم راکعون.9
ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.
خداوند متعال در ادامه این آیه کسانی را ولایت خدا، رسول خدا(ص) و ولیّ خدا(ع) را گردن می نهند به عنوان «حزب اللّه » می ستاید:
و من یتولّ اللّه و رسوله والذین امنوا فإنّ حزب اللّه هم الغالبون.10
و هر که خدا و پیامبر او و مؤمنان را ولیّ خود گزیند، بداند که پیروزمندان گروه خداوندند.
براساس آیه یاد شده، تنها خدا، پیامبر و جانشین پیامبر(ع) که در پایان آیه به کنایه از وی یاد شده است و همه می دانیم که او کسی جز امیر مؤمنان علی(ع) نیست صلاحیت ولایت بر مؤمنان را دارند.
همچنین در مورد کسانی که مؤمنان باید از به دوستی گرفتن و پذیرش سرپرستی و ولایت آنها خودداری کنند، قرآن کریم می فرماید:
یا أیّها الذین امنوا لاتتّخذوا الکافرین أولیاء من دون المؤمنین.11
ای کسانی که ایمان آورده اید، به جای مؤمنان، کافران را به دوستی خود مگیرید.
یا أیّها الذین امنوا لاتتّخذوا الیهود والنصاری أولیاء بعضهم أولیاء بعض و من یتّولهم منکم فإنّه منهم إنّ اللّه لا یهدی القوم الظالمین.12
ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند و هرکس از شما آنها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود. آری خدا گروه ستمگران را راه نمی نماید.
یا أیّها الذین امنوا لاتتّخذوا عدوّی و عدوّکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودّة و قد کفروا بما جاءکم من الحقّ... .13
ای کسانی که ایمان آورده اید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید [به طوری] که با آنها اظهار دوستی کنید، و حال آنکه قطعا به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند.
23. در روایات معصومین: با توجه به اهمیت تولّی و تبرّی و نقشی که این موضوع در زندگی فردی و اجتماعی اهل ایمان دارد، پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) در موارد متعددی به بحث از دو موضوع یادشده پرداخته و در مورد کسانی که شایسته است مؤمنان آنها را به عنوان دوستان و سرپرستان خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش دوستی و ولایت آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفته اند؛ تا آنجا که در برخی از مجموعه های روایی شیعه بابی با عنوان «الحبّ فی اللّه والبغض فی اللّه » به این موضوع اختصاص یافته است.14
با مروری اجمالی به روایاتی که در این زمینه از پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) وارد شده به روشنی درمی یابیم که در تفکر اسلامی، پذیرش ولایت و سرپرستی اهل بیت(ع) محور همه دوستیها و مخالفت با ولایت آنها محور همه دشمنیهاست. و از این رو اهل ایمان موظفند با هر آنکه دوستی و ولایت اهل بیت(ع) را پذیرفته دوستی و با هر آنکه از در دشمنی با این خاندان وارد شده اند، دشمنی کنند.
رسول گرامی اسلام(ص) در این زمینه می فرماید:
من أحبّ أن یرکب سفینة النجاة و یتمسّک بالعروة الوثقی و یعتصم بحبل اللّه المتین فلیوال علیّا بعدی و لیعاد عدوّه و لیأتمّ بالأئمّة الهداة من ولده.15
هر که دوست دارد بر کشتی نجات بنشیند و به دستگیره استوار چنگ آویزد و ریسمان محکم خدا را بگیرد، باید بعد از من علی را دوست بدارد و با دشمنش دشمنی ورزد و از پیشوایان هدایت که از نسل اویند پیروی کند.
در روایت دیگری، امام باقر(ع) در پاسخ کسی که از آن حضرت خواسته بود، او را از دینی که خود و اهل بیتش برآنند، آگاه سازند، فرمود:
شهادة أن لا إله إلاّ اللّه ، و أنّ محمّدا رسول اللّه ، صلّی اللّه علیه و آله، والإقرار بماجاء من عنداللّه والولایة لولیّنا والبراءة من عدوّنا والتسلیم لأمرنا و انتظار قائمنا والإجتهاد والورع.16
گواهی به اینکه خدایی جز خدای یکتا نیست و اینکه محمد که درود بر او و خاندانش باد فرستاده خداست؛ اقرار به آنچه از سوی خدا آمده است؛ دوستی دوستان ما؛ بیزاری جستن از دشمنان ما؛ تسلیم شدن در برابر فرمان ما؛ چشم به راه بودن قائم ما؛ تلاش در راه اطاعت خدا و پاکدامنی و پرهیزکاری.
این آیات و روایات اگر فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه ای مورد توجه قرار گیرند می توانند مشخص کننده دوستان و دشمنان ما در عصر حاضر و تعیین کننده حدود دوستیها و دشمنیهای ما باشند.
بنابراین می توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر امامت و ولایت امام مهدی(ع) است و ایشان حجت الهی در زمان هستند ما از یک سو وظیفه داریم که به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و اجتماعی خود را براساس خواست و رضایت او سامان دهیم و از سوی دیگر مکلفیم که از تمسک به ولایت دشمنان آن حضرت خودداری کنیم و از هر آنچه که در تقابل با این ولایت است بیزاری جوییم.
بدون تردید امروز فرهنگ و تمدن برخاسته از «اومانیسم»، «سکولاریسم» و «لیبرالیسم» غربی که با خوی استکباری و برتری طلبی خود در پی حاکمیت بخشیدن ولایت خود بر سراسر جهان است در تقابل جدی با فرهنگ ولایت محور شیعی و آرمان «حقیقت مدار»، «معنویت گرا» و «عدالت محور» مهدوی قرار دارد و از این رو بر همه متمسکان به ولایت مهدوی لازم است که از این فرهنگ و تمدن بیزاری جویند و با سلطه طلبی آن مقابله کنند.
9 .سوره مائده (5) آیه 55.
10.همان، آیه 56.
11.سوره نساء (4) آیه 144.
12.سوره مائده (5) آیه 51.
13.سوره ممتحنه (60) آیه 1.
14.ر.ک: احمد بن یعقوب کلینی، همان، ص127-124؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج66، ص253-236.
15.محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، ج1، ص292، ح43. به نقل از: محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة همراه با ترجمه فارسی، مترجم حمیدرضا هاشمی، ج2، ص975-974.
16.محمدباقر مجلسی، همان، ص14، ح15.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر