گونه های شفاعت

قرآن نیز شفاعت کننده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مورد قرآن فرمود: «انّ القرآن شافعٌ مُشَفَّعٌ و ماحلٌ مُصَدَّق۱۰؛ قرآن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته شده است و سعایت کننده ای است که سعایتش پذیرفته می شود»

گونه های  شفاعت
شفاعت دارای دو قسم است:
1. ظالمانه؛ 2. عادلانه.
«شفاعت ظالمانه» برهم زننده قانون و وسیله ای است که مجرم توسط آن، از حکم الهی جلوگیری می کند.
بسیاری از عوام، شفاعت انبیا و ائمه علیهم السلام را چنین می پندارند و تصوّر می کنند که شفیعان، افراد با نفوذی هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ کرده، قانون خدا را نقض می کنند و اراده خدا را تغییر می دهند.
این باور، شرک به ربوبیّت خدای متعال است. آیاتِ نافی شفاعت نیز، ناظر بر این شفاعت هستند:
«لاتجزی نفس عن نفس شیئاً و لا یقبل منها شفاعة»6، «یا ایهاالذین آمنوا انفقوا ممّا رزقناکم من قبل ان یأتی یومٌ لا بیعٌ فیه و لا خُلَّةٌ و لا شفاعةٌ»؛7 ای اهل ایمان! از آنچه نصیب شما کردیم، انفاق کنید، پیش از آن که روزی بیاید که نه کسی برای آسایش خود چیزی می تواند بخرد و نه دوستی و شفاعتی به کار می آید.
«شفاعت عادلانه» حافظ و تأیید کننده قانون است و در آن، استثناء و تبعیض بین افراد و نقض قانون وجود ندارد و مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار نیست. تفاوت دیگر شفاعت عادلانه و ظالمانه در این است که اوّلاً: شفاعت عادلانه از خدا شروع و به گنهکار ختم می شود ولی شفاعت ظالمانه از مجرم شروع می شود و نقطه شروع آن نیز هواهای نفسانی است که آثار آن تباهی فرد و جامعه است و پایانی جز هلاکت و عذاب آخرت نخواهد داشت؛ ثانیاً: در شفاعت عادلانه خداوند برای شفاعت وسیله برمی انگیزد و وسیله بودن شفیع از ناحیه خدا و با اذن اوست (ر.ک: مائده/ 35) ولی در شفاعت ظالمانه مجرم و عاصی وسیله را واسطه قرار می دهد.
شفاعت عادلانه بر دو قسم است:
1. شفاعت «رهبری»؛
2. شفاعت «مغفرت».
شفاعتِ رهبری
همان گونه که اعمال انسان در جهان دیگر تجسّم عینی می یابد، «روابط» انسان ها نیز صورت ملکوتی پیدا می کند؛ مثلاً کسی که سبب هدایت انسانی دیگر می شود، در میان آنها رابطه رهبری و پیروی، عینی می شود و هادی به عنوان «پیشوا»، و هدایت یافته به عنوان «پیرو» تلّقی می شود. همچنین است رابطه گمراه کننده و گمراه شونده. قرآن کریم در این باره می فرماید:
«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِم»8؛ در قیامت هر کسی با پیشوای خودش (یعنی با همان کسی که عملاً الگو و الهام بخش او بود) محشور می گردد.
در مورد پیشوایی فرعون، در قرآن چنین آمده است:
«یَقدُمُ قَومَهُ یَومَ القِیامَةِ فَأَورَدَهُمُ النّار»9؛ فرعون پیشاپیش پیروانش حرکت می کند، پس در آتش واردشان می کند. همچنین پیامبران، امامان و سایر رهبران حق در قیامت، پیشوا و شفیع پیروانشان هستند.

او شفیع است این جهان و آن جهان

این جهان در دین و آن جا در جنان


قرآن نیز شفاعت کننده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مورد قرآن فرمود: «انّ القرآن شافعٌ مُشَفَّعٌ و ماحلٌ مُصَدَّق10؛ قرآن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته شده است و سعایت کننده ای است که سعایتش پذیرفته می شود».
در حدیثی مشهور نیز وارده شده است که در قیامت سه چیز از دست انسان شکایت می کند؛ از جمله قرآنی که گرد و غبار روی آن بنشیند و تلاوت نشود.11 بنابراین کسی منکر شفاعتِ رهبری نیست.
شفاعتِ مغفرت
شفاعتِ مغفرت به معنای وساطت در عفو و بخشش گناهان است. شفاعت، همان مغفرت الهی است. رحمت و غفران، زمانی که به صاحب رحمت ها و خیرات که خداوند کریم است نسبت داده شود، مغفرت خوانده می شود. و زمانی که به مجاری رحمت منسوب گردد، شفاعت نامیده می شود. پس هر شرطی که برای شمول مغفرت لازم باشد، برای شمول شفاعت هم لازم است. با این قید بسیاری از افراد که لایق رحمت نیستند، از دایره شفاعت نیز خارج می شوند. رحمت و مغفرت الهی نامحدود است ولی بعضی لایق آن نیستند و مشمول مغفرت و شفاعت قرار نمی گیرند. خداوند در این باره می فرماید:
«اِنّ اللّه لایغفر ان یُشرک به و یَغفِر ما دون ذلک لِمَن یشاء»12؛ خدا شرک را نمی آمرزد و آنچه که پایین تر از شرک است، برای هرکس که بخواهد، می بخشد.
از آیه فوق استنباط می شود که یکی از شرایط لازم و ضروری برای شفاعت، داشتن ایمان به یگانگی خداست.

پی نوشت ها:

6. بقره / 48. 
7. همان/ 254. 
8. اسراء / 71. 
9. هود / 98. 
10. کافی، ج 2، ص 598. 
11. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 2. 
12. نساء / 116.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان