ماهان شبکه ایرانیان

پیدایش شایعه و موضوعات آن

شایعه در هر جامعه ای امکان نضج گیری دارد. اما هر شایعه ای در هر زمانی انتشار نمی یابد

پیدایش شایعه و موضوعات آن

شایعه در هر جامعه ای امکان نضج گیری دارد. اما هر شایعه ای در هر زمانی انتشار نمی یابد. پیدایش شایعه به دو عامل بستگی دارد: 1- زمان و شرایط معین 2- امکان زایش.
شایعه های خاص و نه هر شایعه ای بسته به موقعیت ها و شرایط موجود در هر جامعه، امکان رشد و نمو متفاوتی دارند. در زمان های جنگ یا رخدادهای ناگهانی مثل سیل، زلزله، آشوب های اجتماعی، فقر، بی کاری، شکست، بحران های اقتصادی که اضطراب حکم فرمایی می کند، شایعه ها بیشتر می شوند. برخی دلیل آن را تشنه تر بودن مردم نسبت به اخبار می دانند و می گویند چون در این حالت ها مردم مدام منتظر شنیدن و یا بهتر بگوییم نیازمند اخبار تازه ای هستند، شایعه ها نیز بیشتر می تازند. در این حالت آستانه ی باورپذیری مردم نسبت به شایعه ها نیز کمتر می شود. یعنی حتی اخباری را که در شرایط معمول جدی نمی گرفتند و به آن می خندیدند، این بار جدی می گیرند. در دهه ی 70 میلادی و در زمانی که جنگ سرد میان دو ابر قدرت آمریکا و شوروی سابق اوج گرفته بود شایعه ای در آمریکا پیچید که شوروی ها این امکان را دارند که مسیر شهاب سنگ های عظیم الجثه را به سمت آمریکا منحرف کنند!
به علاوه، در این شرایط سکوت یا کم گویی منابع خبری رسمی امکان توجه بیشتر به منابع غیررسمی و بالطبع شایعه ها را بیشتر می کند. در این حالت هر خبری آمادگی بالقوه را برای تبدیل شدن به شایعه دارد، و چیزی
نیز برای خنثی کردن یا مقابله با آن وجود ندارد.
درست است که در شرایط خاص اجتماعی امکان بروز شایعه ها بیشتر است، اما هر شایعه ای در این شرایط امکان به وجود آمدن ندارد. نیازهای روان شناختی مردم در هر برهه فرق می کند. در شرایط تنگنای اقتصادی شایعه هایی چون اختلاس، زمین خواری، رانت خواری، انتقال حساب ها به خارج از کشور و افراد مصون از بازخواست های اقتصادی بیشتر می شود. و در موقعیت هایی که ناامنی در اجتماع زیاد می شود داستان هایی مثل تجاوز، قتل، کودک ربایی، ناامنی در شهرها و سرحدات مرزی را بیشتر می شنویم یا بهتر بگوییم، دنبال می کنیم.
از نشر شیبوتانی شایعه ها زمانی شکل می گیرند که مردم سعی کنند برای رخدادهایی که به نظر آن ها قابل تبیین نیستند، توضیحی بیابند.
بسیاری از اندیشمندان کوشیده اند فرمولی بیابند تا شرایطی را که شایعه ها بیشترین شانس پیدایش را دارند، به بهترین نحو توصیف کند. بنا بر یکی از پذیرفته ترین دیدگاه ها شایعه زمانی بیشترین فرصت پیدایش را دارد که از حاصل ضرب دو عامل ابهام و اهمیت موضوع بالاترین نمره را اخذ کند.
ابهام در موضوع یا خبر، تعابیر و تفاسیر متعددی را به همراه می آورد. به شکل معمول، افکار عمومی بی خبری را دوست ندارد. کنجکاوی ذاتی شنونده برای پر کردن میان لایه های ناقص شنیده ها او را به تکاپو می اندازد. او در جست و جوی حقیقت به سلسله اقداماتی دست می زند تا ابهام موضوع را برای خود روشن سازد. این فرایند
حقیقت یابی ممکن است به شایعه سازی ختم شود. کمترین فایده ی شایعه سازی شاید آن آرامش خیالی باشد که به گمان نیل به واقعیت و رفع ابهام به فرد دست می دهد.
هر ابهامی امکان تولید شایعه را ندارد مگر آن که برای شنوندگانش حائز اهمیت باشد. علل انقراض نسل دایناسورها هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد اما مردم کمتر به آن توجهی نشان می دهند، شاید به این دلیل که برایشان اهمیت کمی دارد. چیزی که حایز اهمیت نباشد هر چند هم که راز آلود باشد توجهی را به خود جلب نمی کند.
گر چه میزان اهمیت هر موضوع برای هر فرد در هر موقعیت و شرایطی با دیگر افراد متفاوت است اما به نظر می رسد که موضوعاتی مشترک دغدغه هایی جمعی باشند. یعنی برای یک محله، شهر، کشور و یا تمام ساکنان زمین مهم می شوند. اخباری که امروزه از روند گرم شدن تدریجی زمین به گوش می رسد برای بسیاری از مردم کشورهای مختلف، فارغ از هر نژاد و قومی مهم است.
چندی پیش یک شبکه ی خبری اعلام کرد: « دانشمندان نسبت به شیوع نوعی آنفلوآنزای مرگ بار در جهان هشدار دادند. » این خبر هر دو عامل ابهام و اهمیت را در خود دارد. مهم است چون درباره ی بیماری شایع و مرگ باری می گوید. مبهم است چون نمی دانیم منظور از جهان کجاست. آیا جامعه ی ما را نیز شامل می شود؟ آیا این سرماخوردگی من که یک
هفته طول کشیده از همان نوع بیماری خطرناک است؟ این خبر به طور بالقوه احتمال شایعه شدن را دارد. به شرطی که شرایط گسترش را نیز داشته باشد.
دیگر اندیشمندان علاوه بر دو عالم ابهام و اهمیت موضوع، بر نقش عامل دیگر نیز در پیدایش شایعه تأکید دارند. اضطراب فردی زمینه ی دامن زدن به هر شایعه ای هر چند بی اهمیت را فراهم می آورد. برررسی ها نشان داده که هر چه سطح اضطراب بیشتر باشد روند انتقال شایعه ها سریع تر می شود. عامل دیگر وجود زود باوری و ساده لوحی است. افرادی که آستانه ی پذیرش شان در مقابل اخبار جدید پایین تر است بی آن که خبر را تجزیه و تحلیل کنند، زودتر از بقیه تحت تأثیر آن قرار می گیرند.

موضوعات شایعه

شایعه را نخست می پذیرند بعد درباره ی آن فکر می کنند!
شایعه می تواند هر موضوعی که قابلیت خبر شدن را دارد، در بر بگیرد. جنگ، سیل، فاجعه ها، افزایش قیمت ها، روابط سیاسی، موضوعات اقتصادی، روابط اخلاقی مشاهیر هنری، ورزشی و سیاسی، اقلیت های قومی و نژادی و شیوع بیماری ها از موضوعات مورد علاقه ی شایعه سازان است.
طبیعی است بسته به نیازها و انگیزه های پدیدآورنده و شرایط فرهنگی و اجتماعی هر کشور تفاوت هایی میان قالب شایعه وجود داشته باشد. با این حال به نظر می رسد انگیزه و رنگ مایه ی درونی شایعه ها در بیشتر اوقات موضوعات مشترکی را دنبال می کند. به علاوه، در هر جامعه متناسب با موقعیت ها و دوران شایعه هایی برگرفته از دغدغه های افکار عمومی بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. ترس از ناامنی و فجایع در ایام جنگ بیشتر می شود و به طور طبیعی شایعه هایی که این درونمایه را دنبال می کنند از اقبال بیشتری نیز برخوردار خواهند بود.
شاید از معروف ترین شایعه هایی که طی چند سال اخیر در ایران رواج داشته بتوان موارد زیر را برشمرد: شایعه ی تصویر امام خمینی در ماه، بمباران تأسیسات هسته ای توسط دشمن، زلزله در شهرهای مختلف از جمله در تهران، دارایی های بی شمار سران مملکت.
در سال 1385 تیم پرطرفدار استقلال به دلیل دیر اعلام کردن
اسامی بازیکنانش به AFC ( کنفدراسیون فوتبال آسیا ) از حضور در بازی های جام باشگاه های آسیا محروم گردید. به رغم اعلام صریح محرومیت استقلال توسط فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا باز بسیاری شایعه بخشیده شدن تیم محبوب شان را تا مدت ها بعد از آغاز مسابقات این جا و آن جا دنبال می کردند.
مسائل مربوط به هنرپیشگان و ورزشکاران به خصوص فوتبالیستها در ایران از موضوعات همیشه مطرح شایعه سازان بوده اند. در سال 1386 شایعه های بسیاری در این خصوص در رسانه ها در گرفت. شایعه هایی از جمله آزادی یا اعدام قریب الوقوع قاتل همسر فوتبالیست معروف، فوت خواننده ی شهیر به دلیل افراط در مصرف مواد مخدر. به طور مرسوم پس از فوت یا بستری شدن هنرپیشه یا ورزشکاری معروف همیشه شایعه ی زیاده روی در مصرف مواد مخدر هم در می گیرد. شاید این تلقی از آن جا نشئت می گیرد که طرفدار حاضر نیست مرگ و بیماری قهرمان محبوبش را به شکل طبیعی بپذیرد و لذا چیزی کاملاً بیرونی را پیدا می کند که آن را عامل آسیب رساننده معرفی کند.
سال گذشته شایعه های زیادی با موضوع ممنوع الفعالیت و ممنوع التصویر شدن مشاهیر انتشار یافت، مثل شایعه ی ممنوع التصویر شدن مجری تلویزیونی به دلیل توهین به مقام نظامی که حتی داستانهایی از کتک خوردن و بازداشت وی نیز به کرّات شنیده شد. و یا ممنوع الفعالیت شدن مهران مدیری به دلیل گذشتن از خط قرمزها
در برنامه های تلویزیونی ) این که چه کسی مرز این خط های قرمز را تعیین کرده، بماند! آیا به صرف نشان دادن فساد یک فرد، شیرازه ی سازمان متبوع وی نیز به خطر می افتد!؟ به نظر می رسد که این دیدگاه در افکار عمومی طرفداران زیادی داشته باشد. ( جلوگیری از ادامه ی فعالیت گوینده و مجری ورزشی سرشناس، عادل فردوسی پور به خاطر جنجال سازی هایش در برنامه ی 90، ممنوع الفعالیت شدن بهرام رادان به دلیل توهین به سیمرغ جشنواره ی فجر و محمدرضا فروتن به دلیل نزاع پشت صحنه ی فیلم!! )
در بررسی روند شکل گیری شایعه ها خواهیم دید که شایعه ها یا کاملاً فارغ از واقعیت اند یا گوشه ای از آن را گرفته و سپس داستان خود را بر آن مبنا به پیش می برند. اما در ادامه، شایعه به فکر نزدیک شدن هر چه بیشتر به واقعیت نیست بلکه می خواهد داستانی شود که تا حد امکان باورپذیر باشد و جماعت بیشتری را به خود مشغول بدارد. توجه به مثال های عنوان شده ی فوق نکاتی را به ذهن می آورد:
- این خبرها مهم و جالب توجه اند و به راحتی نقل محفل می شوند.
- کوتاه و ساده، اما مشخص اند.
- هزینه ی تکثیر آن ها اندک و هزینه ی مقابله شان زیاد است.
- بوی تازگی می دهند و به روز هستند.
- بازتاب غیر قابل پیش بینی دارند.
- به اندازه ی کافی واضح و بدون پیچیدگی اند، گویی کسی برای به وجود آوردن آن ها نقشه نکشیده است.
- پوششی دارند که به رغم مضحک به نظر رسیدن راحت نمی توان آن ها را رد کرد.
- میل به دانستن بیشتر و اخبار تکمیلی را با خود به همراه دارند.
- به رغم برانگیختن میل به دانستن بیشتر خود را محتاج مدارک، مستندات و شواهد علمی نمی بینند.
- سعی می کنند حین انتشار بار عاطفی زیادی با خود نداشته باشند و خنثی به نظر برسند، طوری که شنونده برای پذیرش آنها خود را تحت فشار احساس نکند.
- در پشت آن ها می توان رگه هایی از امیدها، آرزوها، نگرانی ها و گاه احساسات منفی را دید.
- کسی دلیلی نمی بیند بابت نقل این اخبار احساس شرم یا گناهی داشته باشد.
منبع مقاله :
آتش پور، سید حمید؛ (1388)، اعتیاد به کار( روان شناسی معتادین به کار )، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان