انگیزه های انتشار شایعه

پخش شایعه یعنی بهره بردن از ارزش آن پیش از این که آن ارزش از دست برود. هر روزه در هر اجتماع موضوع های بی شماری پیش می آیند که قابلیت تبدیل به شایعه را دارند، اما تنها بخشی از این موضوع ها وارد چرخه ی تمام و کمال شایعه پراکنی می شوند

انگیزه های انتشار شایعه

پخش شایعه یعنی بهره بردن از ارزش آن پیش از این که آن ارزش از دست برود.

هر روزه در هر اجتماع موضوع های بی شماری پیش می آیند که قابلیت تبدیل به شایعه را دارند، اما تنها بخشی از این موضوع ها وارد چرخه ی تمام و کمال شایعه پراکنی می شوند. منصفانه نیست اگر شانس را عامل گزینش این رخداد به عنوان یک شایعه بدانیم. هر چند نتوان علل و ریشه های دامن زدن به شایعه ای را به طور کامل تبیین کرد، اما یافته های اجتماعی و روان شناختی نشان داده که شایعه ها بی دلیل پخش نمی شوند. شایعه ها به طور معمول پیام نهفته ای دارند که حضورشان را معنی می بخشد. طیفی از نیت های مختلف را برای شایعه پراکنان برشمرده اند که برخی از آن ها از این قرارند: ایجاد بدبینی در جامعه، افزایش نگرانی در مردم، ترور شخصیت، ایجاد فضای ناسالم اجتماعی، رو در رو قرار دادن اقشار مختلف مردم، اطمینان آفرینی و حمایت عاطفی، فرافکنی و خودشیرینی.
شاید پسر جوانی که برای نامزدش داستان هایی ترسناک از محله ای می گوید که دختر در آن به تنهایی تردد می کند، نداند که علت این همه حضور ذهن در به خاطر آوردن آن همه اخبار ترسناک از دزدی و آدم ربایی چیست، اما می توان حدس زد که پسر جوان نگران نامزد خود است یا این که بدش نمی آید یادآوری کند که به رغم این مخاطرات « چه خوب که من کنار تو هستم! » یا بهتر بگوییم « چه خوب که من را داری! »

شایعه: وسیله ای برای تنش زدایی و کاستن از اضطراب ناشی از ترس و وحشت

به هنگام موقعیت های دشوار آدمی سعی می کند که به نحوی خود را آرام کند. صحبت کردن در شرایط خطیر یکی از راه هایی است که بشر برای آرام سازی خود به آن متوسل می شود. به این ترتیب فرد، هم نگرانی های خود را با دیگران قسمت می کند و از بار آن می کاهد و هم، امید می یابد که کسی پیدا شود و اخبار نگران کننده ی او را به نوعی تعدیل و یا حتی تکذیب کند!
کسی که مدام با روزنامه ها و سایر رسانه های جمعی تماس می گیرد و درباره ی گسترش بیماری کشنده ی آنفلوآنزای مرغی در ایران نقل خبر می کند، شاید علاوه بر آن که به نقل شایعه می پردازد به دنبال راهی است که ترس و نگرانی خود را از یک بیماری کشنده با کسانی در میان گذارد، کسانی که دسترسی اطلاعاتی بیشتری دارند.
شایعه های ناشی از ترس و وحشت، موجب بروز رفتارهایی هراس آلود در مخاطبان می شوند و مردم را به تحریک وا می دارند. در این نوع شایعه، خطر واقعی، ملموس و فوری است و شنوندگان به شدت تمایل دارند در مورد آن کاری انجام دهند. مانند شایعه ی نزدیک شدن دشمن به شهر، که به شدت حامل پیام خشونت و ترس است. در چنین حالتی، شایعه ها، خصیصه ای جنون آمیز پدید می آورند و افراد نیز از نظر روانی در این مورد به شدت تلقین پذیرند.
افراد می کوشند بخشی از مهم ترین اموال شان را بردارند و با
خانواده های شان از شهر دور شوند تا از گزند دشمن در امان بمانند. این افراد با این حرکت، خودشان به یک شایعه تبدیل می شوند و چون مردم آن ها را مضطرب و در حال فرار می بینند، شایعه را حقیقت پنداشته و باور می کنند و آنان نیز برای دور شدن از دشمن اقدام می نمایند. در نتیجه، وحشت بر مردم حاکم می شود. برای مثال در نهم خرداد سال 1367 همزمان با اعلام وضعیت قرمز در شهر مرزی ایلام، دیوار انبار کارخانه ی آرد شهر تخریب و شایعه ی بمباران شیمیایی توسط دشمن به سرعت در شهر منتشر شد. اصل خبر که به وسیله ی خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مخابره شد این چنین است: « به دنبال اعلام وضعیت قرمز در شهر ایلام و انتشار غبار سفید رنگ مربوط به یک انبار آرد در این شهر، شایعه ی بمباران شیمیایی به شدت قوت گرفت و گروه های زیادی از مردم که طی چند روز اخیر به شهر بازگشته بودند شهر را ترک کردند. »

شایعه: راهی برای برون ریزی خشم

امروزه ناپسند شمردن خشونت کلامی یا فیزیکی باعث نمی شود که آدم ها خشمگین نشوند. روان شناسان در سال های اخیر تلاش کرده اند که تخلیه ی خشونت از راه برون ریزی کلامی را به آدم ها یاد بدهند. اما اگر کسی که نسبت به او خشمگین هستیم رئیس ما باشد و یا در موقعیتی باشد که نتوانیم به طور مستقیم حرف مان را به او بزنیم چه!؟
شایعه هایی که خشم و انزجار نسبت به فرد یا گروهی را نشان می دهند شاید به این نیت بال و پر گرفته اند که راه بهتری برای عنوان کردن عصبانیت ها نیافته اند. راهی که در آن می توان خشم خود را نشان داد بدون آن که ملامت شویم که چرا عصبانی شده ایم و یا این که مورد پیگرد و مؤاخذه قرار بگیریم.
در فاصله سال های 82- 1978 شایعه ای در سراسر آمریکا پیچید که رستوران های زنجیره ای مک دونالد را متهم می کرد که کرم خاکی را با گوشت همبرگرهایش مخلوط می کند. این شایعه که به ظاهر خنده دار می رسید مدتها به طور جدی بر سر زبانها بود. شاید دامن زدن به این شایعه حاکی از خشم عمیق مردمی بود که مصرف غذای پر چربی و شیرین داشت سلامت جسمانی شان را به خطر می انداخت. عادت غذایی ناسالمی که شرکتی همچون مک دونالد سردمدار اشاعه ی آن در دنیا بود. کرم ها در فضولات و آشغال زندگی می کنند. رژیم غذایی معرفی شده از طریق مک دونالد هم که آشغال است، پس چون هر دو از یک قماش اند اشکالی ندارد که کنار هم قرار گیرند.

شایعه: راهی برای ترور شخصیت و تفرقه افکنی

وقتی مردم از کسی متنفرند که دارای جایگاه و موقعیتی در اجتماع است، به سادگی نمی توانند او را تخطئه کنند. بدگویی از فردی سرشناس ممکن است باعث به دردسر افتادن خودشان شود، اما شایعه می تواند ضمن نقل داستانی خنثی درباره ی شخص مورد نظر، اسباب به زیر کشیدن او را فراهم آورد.
در روزهای اول حضور کمپانی هند شرقی در هندوستان، انگلیسی ها برای محکم کردن جا پای خود با توسل به شایعه های تفرقه افکنانه موفق شدند میان صفوف فوج عظیم هندی ها تفرقه بیندازند. از جمله ترفندهایی که در این راستا استفاده شد: خرافات، تأکید بر حمله نکردن در ایام نحس، دشمن کردن قبیله ها با یکدیگر، استفاده از ستون پنجم و تأکید بر اختلاف هندوها و مسلمان ها بود. در آن ایام بین هندوها شایعه کرده بودند که مسلمانان به گاو مقدس هندوها توهین می کنند و در میان مسلمانان نیز شایعه شده بود که هندوها در برابر مساجد آن ها بساط عیش و طرب بر پا کرده اند.

شایعه: راهی برای ابراز تنفر از شرایط نابرابر

در شرایطی شایعه های زیادی با این مضمون شنیده می شوند که برخی از قدرتمداران با سوء استفاده از قدرت خود شرایط بهتری را برای خودشان فراهم می کنند. بی این که هیچ اهمیتی برای سایر اقشار نیازمند قایل باشند. این شایعه ها بیشتر این موضوع را دنبال می کنند که به رغم کمبودها و نیازمندی های موجود، قدرتمداران طوری اموال عمومی را به تصرف خود درآورده اند که حتی حاضرند متصرفات شان از بین برود اما آن را به غیر خود ندهند. شایعه هایی همچون فیش حقوقی اضافی، سهمیه ی خانه ی اضافی به رغم داشتتن خانه های سازمانی و زمین و...، احتکار اجناس برای بالا بردن قیمت ها، سهمیه های خاص برای ورود نور چشمی ها به دانشگاه تقسیم بندی آدم ها به خودی و غیرخودی از شمار شایعه هایی هستند که تنفر از بی عدالتی را نشان می دهند.
طبیعی است کسانی بیشتر این گونه شایعه ها را دنبال می کنند که از فقدان نظام تقسیم عادلانه در تنگنا هستند.

شایعه پراکنی با هدف جلب توجه و کسب وجهه

اگر حقیقت ندارد دست کم زیبا که هست! ضرب المثل ایتالیایی

شایعه پراکن های خبره همواره از مورد توجه ترین آدم های محیط خویش هستند و کسی که آرزوی شهرت دارد، می تواند از این راه مورد اقبال بسیاری قرار بگیرد. شایعه پراکن هایی که داستان های تکراری، پر ملال و خسته کننده دارند خیلی زود عرصه را برای شایعه پراکن های پر طمطراق باز می کنند.
هابز می گوید کسانی که شایعه ها را بازگو می کنند از کسانی که صرفاً برای تفریح عموم قصه می گویند وجهه ی بهتری دارند. شاید به این دلیل که موضوعات شایعه پردازان به روزتر، جذاب تر و هیجان انگیزتر است.
به علاوه، داستان گو هر قدر هم که بیشتر داستان بداند خود را فرد مهمی به حساب نمی آورد. اما شایعه پرداز خود را فردی مطلع و نزدیک به منابع اطلاعاتی و سرویس های خبری معرفی می کند.
اگر داستان گو برای خوشایند مخاطبانش شاخ و برگ هایی به داستان می دهد، شایعه پرداز این کار را برای جلب توجه بیشتر به خود و نه داستانش - انجام می دهد. به این ترتیب شایعه پرداز با سر زبان انداختن خبرش خود را بر سر زبان ها می اندازد و این گونه کسب وجهه می کند.
طی سال های اخیر که بازار توقیف کتاب ها داغ بود، برخی زمینه را مناسب دیدند تا علت عدم انتشار کتاب خود را عدم دریافت مجوز بدانند. حتی در مواقعی از توقیف چاپ کتابی خبر می رسید که در حال
گذراندن مسیر اداری مرسوم کسب مجوز بود. از آن جا که از پیش این نظر در افواه گرفته بود که کتاب ها صرفاً به دلیل اختلافات عقیدتی رد می شوند، این شایعه انتظار کاذبی را نسبت به کتاب توقیف شده ایجاد می کرد.
شایعه پردازان حرفه ای کلام وسوسه انگیری دارند. آیا می توانید وقتی در مترو یا جایی دیگر نشسته اید و کسی این گونه آغاز کلام می کند گوش های خود را تیز نکنید؟: « شنیده م دیروز جلسه ی مهمی در پنتاگون بوده! »، « می دونی چرا دیشب ساعت 7 اعضای دولت را برای جلسه ی اضطراری خواستن؟ »، « می گن هیچ روزنامه ای جرئت نداره این خبرو بده که... »، « از من نشنیده بگیرین یک هفته است به ارتش آماده باش دادن! »
توجه طلبان همیشه از عبارت های توجه برانگیز استفاده نمی کنند. گاه عبارت های فروتنانه ای به کار می برند تا خبر خود را بی اهمیت جلوه دهند. جالب این جاست که این تواضع به کارشان می آید و باعث می شود مخاطب به این دلیل که مثل بقیه فیس و افاده ندارند، بیشتر جذب شان شود. عبارت هایی مثل: « خواهش می کنم اجازه بدین از چیزی که مطمئن نیستم، صحبت نکنم! » و یا « چیزهایی که من شنیدم را همه ی حضار محترم بهتر از من می دونن... » گاه برخی رسانه ها از علاقه ی پنهان مخاطبان به شنیدن شایعه ها سوء استفاده می کنند. در این حالت، خبری صد در صد واقعی را با آوردن عبارت هایی در آغاز آن به ظاهر شایعه جلوه می دهند. مثلاً می گویند: « شنیده می شود... »، « مقامی که نخواست نامش فاش شود اعلام کرد... ».

شایعه: وسیله ای برای تحکیم ارتباط

دو نفر که در کنار هم قرار می گیرند پس از رد و بدل کردن تعارفات معمول ممکن است از هر دری صحبت کنند، اما این که از خودشان بگویند احتمالی بعید است. آدمها دوست ندارند مکنونات خود را برای هر کسی بگویند، اما هر چه در گفت و گوی دو نفره صحبت از خود کاری سخت و دشوار است، صحبت از اشخاص دیگر سهل و آسان است. در این صورت هر چه می خواهند درباره ی فرد غایب می گویند و با نسبت دادن احساس ها و آراء خود به دیگری خویش را از سرزنش ها و انتقادهای احتمالی نیز مصون می دارند. اتفاق جالبی که در این میان می افتد تحکیم روابط آن هاست. وقتی دارند از کسی یا چیزی حرف می زنند که در برابرشان نیست، حرف دل خود را نیز از قول او بیان می کنند و شاید به همین دلیل است که کم کم به نقاط اشتراکی می رسند که حلقه ی مودّت میان آنها را محکم می سازد، فارغ از آن که این اتفاق نظر تا چه اندازه ریشه در واقعیت داشته باشد. این رابطه ی دو نفره می تواند در مقیاسی وسیع تر و در میان افراد بیشتری تسری یابد. به نحوی که در یک جمع، یاد کردن از شایعه ای خاص مدخل ورود به هر ارتباط جمعی گردد. صحبت از فساد دولتی در میان کسانی که به اقتصاد باز و فارغ از نظارت دولتی معتقدند، گاه آن قدر طرفدار دارد که بسیاری آن را رمز ورود به هر محفل اجتماعی می دانند. طبیعی است در این میان آن که لباس هم رنگ با این نحوه ی ارتباط پذیری را نپوشد، از امکان ورود کم تری به هر اجتماع برخوردار است!

شایعه های آرزومندانه

هیچ کس به اندازه ی کسی که نمی خواهد بشنود کر نیست! ضرب المثل فرانسوی

برخی شایعه های برگرفته از آرزوهای دور و دست نیافتنی اشاعه دهندگان شان هستند. وقتی در عالم واقع دست یابی به آرزویی امکان پذیر نباشد، شایعه ها همچون میان بری هستند که لذت رسیدن به مقصود را به شایعه پراکنی عطا می کنند.
برای برخی از مردم فرانسه انتخاب شدن رئیس جمهور سوسیالیست فرانسوا میتران در 1981 سخت دردناک بود. رأی دهندگانی که حاضر به قبول باخت نبودند و حوصله ی 7 سال ( طول هر دوره ریاست جمهوری در فرانسه ) دیگر صبر کردن را نداشتند شایعه ای را گسترش دادند که برگرفته از رؤیای شان بود. آنها شایعه کردند میتران به سرطانی کشنده مبتلاست. و هر مراجعه ی او به بیمارستان، سرماخوردگی، معاینه ی سالانه و یا حتی عدم حضور در جلسه ای را به این شایعه مربوط می ساختند.
در آمریکا پس از مرگ جیمز دین هنرپیشه ی سرشناس دهه ی پنجاه میلادی تا سال ها هر از گاه شایعه ی زنده بودن وی بر سر زبانها بود.
در سال 1360 و در بحبوحه ی جنگ عراق با ایران شایعه ی مرگ صدام تا مدت ها بر سر زبانها بود.

ایجاد فضایی عاطفی

شایعه های ناراحت کننده ای که احساسات عمومی را جریحه دار می کنند، به دلیل تحریک کردن حس همدردی عمومی، همواره از شایعه های مورد توجه بهره برداران از این شرایط بوده اند. در این شرایط احساسی کسی به دنبال دلایل عقلانی نیست.
شایعه ها با بزرگ نمایی اخباری معمولی فضایی هیجان زده و ملتهب پیش می آورند.
برخی روزنامه ها برای مدتی خبر دردناکی را به شکلی فراگیر تکرار می کردند. نقل مکرر داستان نخ نما شده ی تعرض به دختری که بر حسب اتفاق آیفون منزل شان تصویری نبوده، چنان احساس دردناکی به وجود آورد که عده ی زیادی خرید آیفون تصویری برای خانه های شان را از هر کاری واجب تر و حیاتی تر می دانستند.
در این میان کسی نمی پرسد که آیا معترضان به نوامیس تنها مانع شان برای ورود به خانه ها آیفون تصویری است؟ و آیا وجود آیفون تصویری همه ی انگیزه های آنان را بر باد خواهد داد؟

اطمینان آفرینی با شایعه

شایعه توضیحی برای خواسته های بیان نشدنی است.( شیبوتانی )

به طور معمول زمانی که خبری نگران کننده در هر جامعه ای انتشار می یابد، بلافاصله متولیان امور با تکذیب شایعه به رفع نگرانی عمومی می پردازند. زمان هایی پیش می آید که این اطمینان بخشی عده ای را مجاب نمی کند. در این حالت و با گسترش شایعه، این افراد به محک زدن و یا تحریک سیستم های حمایتی اجتماعی می پردازند. این امر یا به دلیل نگران تر بودن این عده نسبت به بقیه است و یا به علت توضیحات ناکافی مسئولین.
در این شرایط مخاطبان با دامن زدن به شایعه های نگران کننده به مسئولان پیام می فرستند که اطمینان بخشی هایی تازه و مطمئن کننده عرضه کنند.
در اوج جنگ سرد میان دو ابر قدرت وقت آمریکا و شوروی شایعه ای در آمریکا گسترش یافت که تا مدت ها سر زبان ها بود. می گفتند شوروی ها قادرند مسیر شهاب سنگ های عظیم الجثه را جوری تغییر بدهند که به خاک ایالات متحده اصابت کند. گر چه عملی نبودن چنین کاری برای عده ای مشخص بود اما هر بار که می خواستند مسئولین چتر حمایتی تازه ای بر سرشان پهن کنند، این شایعه نیز در می گرفت!

پس زمینه های شایعه های نوین

دیدگاه هایی که در پس زمینه ی شایعه ها توطئه ای می جویند، انگیزه های موجود در این زمینه را نیز از جنس دسیسه ها می بینند. بر طبق یک تقسیم بندی، هفت زمینه ی پنهان برای شایعه ها مطرح شده است. این زمینه ها به خصوص در بازار سیاست طرفدار دارد: زمینه ی اول همان دست های پنهانی است. اعتقاد به این که در پس هر ماجرا فرد یا گروهی قرار دارد که سر رشته ی بازی به دست اوست و سیاست مداران بازیچه ی دست های قدرت های پنهان هستند. داستان فراماسون ها در فرانسه، مافیا در آمریکا و انگلیسی ها در ایران همواره عده ی زیادی را به خود جلب می کند.
کاپفرر در توضیح آمادگی برای پذیرش این نظر می آورد: از نظر بسیاری از مردم، پذیرفتن دولت های مشروعی که از طریق رأی گیری آزاد تعیین می شوند قابل تحمل نیست. این مردم ناچارند قدرت عظیمی را در پشت صحنه تصور کنند. از نظر این افراد، سیاستمداران تنها ماسک هایی اند که قدرت در پشت آن ها قرار دارد. بدین ترتیب، این شایعه ها در واقع شرحی هستند بر جنگ قدرت، و بیانگر ترس از استبدادطلبان.
بستر دوم شایعه سازی ها توافق های محرمانه است. این شایعه ها مدعی اند که دشمنان سیاسی در ظاهر با یکدیگر بد هستند ولی پشت پرده دارای ملاقات ها و برنامه ریزی های مشترکی اند. هرگونه مصالحه، امتیاز دادن و کوتاه آمدن در بحث ها را به این ترتیب تفسیر می کنند.
صحبت هایی را که در زمینه ی جزایر سه گانه ی جنوبی ایران با کشورهای همسایه رد و بدل شده بعضی ها با این پیش زمینه تفسیر می کنند.
بستر یا زمینه ی سوم شایعه ها ثروت است. ثروت های زیاد را باد آورده و ناشی از روش های نامشروعی چون قاچاق، رشوه و دزدی و اختلاس می دانند. این گونه شایعه ها به مخاطبان القا می کنند که زمامداران سیاسی، غرق تجملات، ثروت اندوزی و زد و بندهای مالی اند. این شایعه ها برای تغییر نگرش مردم نسبت به زمامداران حکومتی، به آن ها القا می کنند که حکومتیان با بهره گیری از رانت های سیاسی، سالانه میلیون ها دلار ثروت باد آورده را به جیب می زنند.
زمینه ی چهارم و پنجم، بیماری ها و مسائل جنسی اند. زمینه ی چهارم بسیار شایع است، زیرا مردم دوست دارند بدانند که هنرپیشگان و سیاست مداران شان در چه حالی هستند. از آن جا که اغلب مردم پزشکان را محرم راز بیمار می دانند، انتظار دارند وقتی پزشکی چیزی را مطرح می کند بسیار مهم و مناسب شایعه باشد، زیرا اطلاعات محرمانه است. در مورد مسائل جنسی نیز سیاست مداران همواره مورد توجه بوده اند. مردم از سیاست مداران رفتاری معقولانه، انسانی و زیرکانه را انتظار دارند و هر شایعه ای حاکی از همجنس گرایی یا رابطه با دختری جوان به راحتی می تواند حیثیت شخص را لکه دار کند. مثل داستان هایی که به دنبال رابطه ی نامشروع رئیس جمهور سابق آمریکا کلینتون و منشی اش درگرفت.
ششمین و هفتمین موضوع نیز دارای پیش زمینه ی خیانت هستند.
یکی با عنوان گفتار متضاد با کردار زمامداران، در این حالت اعتقاد دبر این است که سیاست مدار حرف و عملی متفاوت از یکدیگر دارد. به طور مثال به گروه سیاسی خاصی خود را متمایل نشان می دهد اما در عمل منافع جناح دیگر را تأمین می کند. دیگری در مورد اصل و هویت واقعی فردی است که جاسوس، مهاجر و یا بیگانه تلقی می شود. این گونه می توان شایعه هایی که درباره ی باراک اوباما نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا مطرح شد را ذکر کرد.
منبع مقاله :
آتش پور، سید حمید؛ (1388)، اعتیاد به کار( روان شناسی معتادین به کار )، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان