اشعار ساده زیستی و قناعت

ای دل، مدار خویشتن اندر هوای زر
 
چون خاک، پایمال مشو از برای زر
 
زر بی وفاست، صرف مکن جان برای او
 
چون هیچ کس ندید به عالم وفای زر
 
سعدی
 
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
 
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
 
حافظ
 
دنیا طلبان ز حرص، مَستَند همه
 
موسی کُش و فرعون پرستند همه
 
هر عهد که با خدای بستند همه
 
از دوستی حرص شکستند همه
 
عطار
 
***
 
خلعت دنیا زیاد از خویشتن درد سر است
 
آنچه می آید زیاد از آستین، چین می شود
 
عطار
 
دنیا ز کف گذار چو دعوی دین کنی
 
آن قدر از آن بخواه که تا صرف این کنی
 
رو قناعت کن صغیرا تا که کار آسان شود
 
گر تو آسان گیر باشی کارها دشوار نیست
 
***
 
کسی که او نظر مهر در زمانه کند
 
چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
 
قناعت است و مروّت نشان آزادی
 
نخست خانه دل وقف این دوگانه کند
 
سعدی
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر