تبلیغ دین مهم ترین وظیفه حوزه
درس هم که می خوانیم، برای این است که بتوانیم پیام الهی را ابلاغ کنیم، برسانیم؛ حالا چه در زمینۀ معارف دینی، چه در زمینۀ احکام دینی، چه در زمینّۀ اخلاق الهی.
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 09/ 1388
تبلیغ با عمل وبصیرت
اصل مسئلۀ تبلیغ، ناظر است به عمل، همراه با بصیرت و یقین. باید بصیرت باشد. یقین، یعنی همان ایمان قلبی متعهدانه، وجود داشته باشد و بر پایۀ این بصیرت و یقین، حرکت انجام بگیرد. اگر بصیرت بود، یقین بود، اما کاری انجام نگرفت، این مطلوب نیست؛ تبلیغ نشده است. اگر چیزی تبلیغ شد، اما بدون بصیرت و بدون یقین - هر کدام از این ها کم باشد - یک پایه خراب است و مطلوب به دست نخواهد آمد. این یقین همان چیزی است که «ءامن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون کلّ ءامن باللَّه و ملائکته و کتبه و رسله»؛یعنی اول کسی که به پیام، اعتقاد و ایمان عمیق پیدا می کند، خودِ پیام آور است. اگر این نبود، کار دنباله پیدا نخواهد کرد، نفوذ نخواهد کرد. آن ایمان هم باید با بصیرت همراه باشد؛ همچنانی که حالا دربارۀ بصیرت مطالبی گفته شده است و روشن است. این، می شود عمل صالح. یعنی «انّ الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات»، واقعاً عمل صالح و مصداق اتمّ عمل صالح، همین تبلیغ است که انجام باید بگیرد. پس در باب تبلیغ، باید فکر کرد، باید کار کرد.
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 09/ 1388
ضرورت عزاداری سنتی
این عزاداری هائی که انجام میگیرد، این گریه و زاری ای که میشود، این تشریح حوادث عاشورا که میشود، اینها چیزهای لازمی است. یک عده از موضع روشنفکری نیایند بگویند آقا، اینها دیگر لازم نیست. نه، اینها لازم است؛ اینها تا آخر لازم است؛ همین کارهائی که مردم میکنند. البته یک شکل های بدی وجود دارد که گفته ایم؛ مثل قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایه ی دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهل بیت است. اما همین عزاداری متعارفی که مردم میکنند؛ دسته جات سینه زنی راه می اندازند، عَلَم بلند میکنند، اظهار محبت میکنند، شعار مینویسند، میخوانند، گریه میکنند؛ اینها ارتباط عاطفی را روزبه روز بیشتر میکند؛ اینها خیلی چیزهای خوبی است. این، اهمیت تبلیغ.
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 09/ 1388
تبلیغ در شرایط فتنه
مهمترین برهه ای و زمان و مکانی که تبلیغ، آنجا معنا می دهد، جائی است که فتنه وجود داشته باشد. بیشترین زحمت در صدر اسلام و در زمان پیغمبر، زحمات مربوط به منافقین بود. بعد از پیغمبر، در زمان امیرالمؤمنین زحماتی بود که از درگیری و چالش حکومت اسلامی با افرادی که مدعی اسلام بودند، به وجود می آمد. بعد هم همین جور؛ در دوران ائمه علیهم السّلام هم همین جور؛ دوران غبارآلودگی فضا. والّا آن وقتی که جنگ بدر هست، کار، دشوار نیست؛ آن وقتی که در میدان های نبرد حاضر می شوند، با دشمنانی که مشخص است این دشمن چه می گوید، کار دشوار نیست. آن وقتی مسئله مشکل است که امیرالمؤمنین در مقابل کسانی واقع می شود که این ها مدعی اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ این جور نبود که معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه، معتقدند به اسلام، راه را غلط می روند، هواهای نفسانی کار دستشان می دهد. این، مشکل ترین وضع است که افراد را به شبهه می اندازد؛ به طوری که اصحاب عبداللَّه بن مسعود می آیند خدمت حضرت، می گویند «انّا قد شککنا فی هذا القتال»! چرا باید شک کنند؟ این شک خواص، پایۀ حرکت صحیح جامعۀ اسلامی را مثل موریانه می جود. اینی که خواص در حقایق روشن تردید پیدا کنند و شک پیدا کنند، اساس کارها را مشکل می کند. مشکل کار امیرالمؤمنین، این است. امروز هم همین است. امروز در سطح دنیا که نگاه کنید، همین جور است؛ در سطح داخل جامعۀ خودمان که نگاه کنید، همین جور است. تبیین لازم است.
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 09/ 1388
ابراز علاقه به اولیای دین در امر تبلیغ
این را هم من در مورد تبلیغ در دوران محرّم - که حالا در پیش هست - عرض بکنم که بعضی حالا ممکن است بگویند شما میخواهید نهضت امام حسین را بیان بکنید، خیلی خب، بروید بیان کنید، دیگر روضه خوانی و گریه و زاری و اینها چیست؟ بروید بنشینید بیان کنید که حضرت این کار را کردند، این کار را کردند، هدفشان هم این بود. این، خیلی فکر خطائی است، نگاه غلطی است. این عاطفه ی نسبت به اولیاء خدا، اولیاء دین، این پیوند عاطفی، پشتوانه ی بسیار ارزشمند پیوند فکری و پیوند عملی است. بدون این پشتوانه، خیلی سخت میشود در این راه حرکت کرد. این پیوند عاطفی، خیلی مهم است. اینی که امام راحل رضوان اللَّه علیه فرمودند عزاداری به سبک سنتی، این یک حرف از روی عادت نبود؛ حرف بسیار عمیقی است؛ ژرف نگرانه است.
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 09/ 1388
روحانیت، مسئول دینداری مردم
امروز در هر خانه ای، در هر مدرسه ای، در هر گوشه ای، به قول یکی از آقایان شاید در هر روستائی اگر برویم، از فناوری اطلاعات یک چیزی آنجا مشاهده میکنیم. حوزه ی علمیه میخواهد عقب بماند؟ سی سال آینده را به همین قیاس کنید؛ البته با یک شتاب بیشتری. یعنی شتاب علم در این بیست سالی که گذشت، یقیناً بمراتب کمتر خواهد بود از شتاب علم و پیشرفت علم و فناوری در بیست سالی که پیش روی ماست؛ در سی سالی که پیش روی ماست.آن روز ای بسا صاحبان افکار گوناگون، مکاتب گوناگون، نحله های منحرف، صاحبان اغراض فاسده بتوانند خیلی آسان کلاسهای درس دانشگاههای شما را، مدرسه های شما را، فرزندان شما را در خانه هایتان در مشت بگیرند، در تصرف بگیرند؛ شما هم هیچ کار نتوانید بکنید. فکر آن روز را حوزه ی علمیه باید بکند. مسئول، حوزه ی علمیه است. مسئول دینداری مردم، روحانیت است. روحانیت هم مولود و ساخته ی دست حوزه ی علمیه است. با این نگاه مسئولیت را بسنجید؛ این جوری توزین بکنیم مسئولیت را تا بفهمیم بر دوش ما، بار سنگینی که هست، چیست. این یک نکته؛ مسئله ی آینده نگری.
بیانات در دیدار جمعی از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه های علمیه کشور 8/9/1386
مضاعف بودن وظیفه امروز روحانیت
یک مطلب این است که عزیزان من! علمای محترم! فضلای گرامی! طلبه های جوانِ امیدهای آینده! بدانید امروز وظیفه ی روحانیت مضاعف است. اگر روحانیت همیشه یک باری بر دوش داشته است - بار تفهیم، تبیین، ابلاغ؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه» - امروز این بار مضاعف است؛ چرا؟ برای دو جهت: یکی اینکه فرصت برای تبلیغ اسلام در دنیا - چه دنیای اسلام، چه دنیای غیر اسلام - به وجود آمده است، که حالا مختصراً عرض خواهم کرد.
یکی هم به دلیل همین فرصت و از ترس اسلام، حملات نسبت به اسلام افزایش پیدا کرده است. پس وظیفه مضاعف میشود. وقتی فرصت هست، وظیفه زیاد است. وقتی به خاطر این فرصت، حمله و دشمنی و تهاجم هست، باز وظیفه زیاد است. امروز شما در یک چنین وضعیتی هستید. نباید هم بترسید؛ «و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»[1] از هیچ چیز نترسید، از سختی های راه نهراسید. نه اینکه بگوئید سختی نیست؛ چرا، سختی هست؛ اما از این سختی نترسید. به استقبال کارهای دشوار و سخت بروید. کارهای نشدنی را انجام بدهید.
بروید سراغ کارهای نشدنی، تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید. «و لا یخشون احدا الّا اللَّه». خب، زحمتهایش چه؟ رنجهایش چه؟ محرومیتهایش چه؟ جوابش این است که: «و کفی باللَّه حسیبا»؛ خدا را فراموش نکن، خدا حسابت را دارد. در میزان الهی، رنج تو، محرومیت تو، کفّ نفس تو، حرصی که خوردی، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی، اینها هیچ وقت فراموش نمیشود؛ «و کفی باللَّه حسیبا»
بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه 20/7/1390
خوب عمل کردن طلاب، عامل ثمربخشی حوزه علمیه
طلاب علوم دینی و فضلای جوان، برای آینده ی حوزه نقش دارند هرکسی نقش خودش را دارد. در یک مجموعه، همه ی افراد دارای نقشند. در یک بدن سالم، هر سلولی مشغول کار است. اگر هر کدام ما در آن جایی که هستیم، کار خود را خوب انجام بدهیم، به سلامت مجموعه کمک کرده ایم؛ اما اگر هر کدام ما کار خود را خوب انجام ندهیم، به قدر شعاع وجودی خود، به سلامت مجموعه ضربه زده ایم؛ «رحم اللَّه امرء عمل عملا صالحا فأتقنه».(1) کار را باید متقن و خوب انجام داد؛ درس را باید خوب خواند؛ اخلاق را باید رعایت کرد؛ تدین را باید در زندگی خود اصل دانست؛ ممشای بزرگان را در آداب زندگی، در خلقیات عبادی و عملی باید اسوه و الگو قرارداد. چیزهایی هم هست که البته به تطور زمان متطور می شود؛ آنها را هم باید متطور و متحول کرد. پس افراد حوزه، از بزرگ و کوچک، تا طلبه ی تازه به حوزه آمده، در عمل شخصی خود می توانند نقشی ایفا کنند که آن نقش در سلامت حال و آینده ی حوزه اثر خواهد گذاشت.[2]
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 1/12/1370
[2] مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، علی بن جعفر علیه السلام، ص 93 .«رحم اللّه امرءا عمل عملا صالحا فأتقنه: خداوند فردی را که کار نیکویی انجام دهد و آن [کار] را محکم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد.»