به گزارش ایسنا، کتاب «داستان شیراز» شامل آثار نویسندگانی چون صادق هدایت، رسول پرویزی، صادق چوبک، سیمین دانشور، صادق همایونی، ابراهیم گلستان، ابوالقاسم فقیری، امین فقیری، ابوتراب خسروی، شهریار مندنیپور، اکبر صحرایی، محمد کشاورز و آگاتا کریستی توسط انتشارات دانشنامه فارس به چاپ رسیده است.
کوروش کمالی، مدیر دانشنامه فارس، در این کتاب که نخستین دفتر «داستان شیراز» است، بر آن باور است که: ادبیات، سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است که در قالبهای گوناگون به نمایش درآمده، هویت خویش را بر مخاطبان خود آشکار میکند. هنرمندان خلّاق عرصههای گوناگون این هنر، در اقصا نقاط جهان با به کار بردن اندیشههای آرمانی و انسانی و نیز خلاقیتهای ویژه هنری، برآنند تا بازتاب زندگانی اجتماعی، فردی، فرهنگی، سیاسی و هنری مردمان عصر خویش را به تصویر کشند و در لابهلای آن، خواستهها، افتخارات، اندوهها و دلتنگیهای بشری را به نمایش بگذارند. از همین روست که در قلمرو ادبیات، پیوند میان شهر و ادب به گونهای خاص ایجاد شد؛ درست از زمانی که «شهر» معنایی تازه یافت و انسان با پدیدهای نو روبهرو شد.
در این میان نویسندگان برآن شدند تا «شهر» و روابط اجتماعی و شخصیتهای پرشمار آن را دستمایه خَلق رمانها و داستانهای ماندگار خود کنند و «شهر» نیز با تمام رویکردهایش، زبان و ادبیات را تحت تأثیر خود قرار داد و موجب خلق ژانرهای تازهای در این نوع شد. و بدین ترتیب، رابطه میان «داستان» و «شهر» رابطهای پایدار و ناگسستنی شد.
در این میان، نویسندگان با نگاه ویژه خود به نشانههای درونشهری، توجه مخاطب را به ساختاری خاص و یا نمادی برجسته از آن مکان سوق میدهند؛ چنانکه در ادبیات داستانی جهان، شهرهایی چون پاریس، لندن، بروکسل، استانبول و... محل رخدادهایی شده که در ذهن خلاق نویسنده شکل گرفتهاند و بر افق ادبیات جهان سایه انداختهاند؛ سن پترزبورگ با داستایوفسکی و تولستوی، پاریس با ارنست همینگوی و ویکتور هوگو، لندن با چارلز دیکنز، نیویورک با پل استر، استانبول با اورهان پاموک و... و اگرچه شیراز نیز با جذابیتها و ویژگیهای خاص فرهنگی و تاریخی خویش، در آثار داستاننویسان ایران از مشروطه تا کنون به گونههای مختلف روایت شده؛ اما همچنان در قلمرو ادبیات داستانی، از پسزمینه جلوتر نیامده است. در تاریخ هزارساله شیراز، جغرافیدانان، مورخان، سفرنامهنویسان و شاعران، راویان شهر بودهاند و پس از تحولات اجتماعی و مدرن شهر، داستاننویسان نیز به این راویان افزوده شدهاند. شیراز در شعر سعدی و حافظ، در سفرنامههای ابن بطوطه، تاورنیه، شاردن، مادام دیولافوا، و در آثار ابن بلخی، زرکوب شیرازی، فرصتالدوله و میرزا حسن سفایی و در داستانهای صادق هدایت، صادق چوبک، ابراهیم گلستان، سیمین دانشور و... هر یک به گونهای روایت شده تا هر کدام بخشی از روح بزرگ این شهر را پاس دارند و باز شناسند.
اما هنوز شیراز به عنوان فرهنگ شهر ایرانی در رمانِ ماندگار، روایت نشده و داستاننویسان بومی، شیراز را کمتر از دیگران دیدهاند و هنوز شیراز در انتظار آفرینش و خلق رمانها و داستانهای کوتاه ارزشمندی است که تاریخ و فرهنگ غنی و کهن آن را روایت کنند؛ در انتظار نویسندگان خلاقی که آن را از پسزمینه به زمینه آورند...
کوروش کمالی ضمن اشاره به موارد فوق در مقدمه کتاب، بر آن است که آنچه در این مجموعه گرد آمده، داستانهایی است که هر یک به گونهای کمرنگ یا پررنگ به شیراز پرداخته و روایتگر کارنامه داستاننویسان معاصر ایران است. خوانش داستانهای شهری این مجموعه با همه قوّتها و کاستیهایش میتواند علاوه بر شناختِ بخشی از کارنامه هنرمندانه داستاننویسان معاصر، لذتی عمیقتر را برای ما به ارمغان بیاورد؛ لذتی که همواره میان شهر و داستان وجود داشته است.