کدام علم آبرو می برد ؟!نیم نگاهی به سیره اخلاقی بزرگان حوزه

 تزکیه و تهذیب نفوس از اهداف اولیة بعثت انبیاء به شمار می رود

کدام علم آبرو می برد ؟!نیم نگاهی به سیره اخلاقی بزرگان حوزه

 تزکیه و تهذیب نفوس از اهداف اولیة بعثت انبیاء به شمار می رود. «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ »[1] «او خداوندی است که در میان مردمی امّی پیامبری از خودشان فرستاد تا آیات خدا را بر آنها خوانده و آنها را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد» و وقتی به اهمیت بیشتر آن پی می بریم که می بینیم خداوند در قرآن کریم بعد از یازده بار قسم، تنها راه رستگاری را تزکیه نفس ذکر می کند. «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحیها. .. قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکیها»[2] «هر که نفس خویش را تزکیه کرد رستگار شد.» و آنچه به این مجاهده ویژگی فوق العاده می دهد دائمی بودن آن است و اینکه انسان همیشه باید مترصد دامهای شیطان و نفس اماره باشد حضرت علی (ع) می فرمود: «حتی یک لحظه مسامحه و سهل انگاری در مورد نفوس خود نکنید که این سهل انگاریها در مورد نفس، شما را به راههای تاریکی می کشاند»[3]از همین روست که در مناجات امام سجاد (ع) مشاهده می کنیم که چطور از شرّ نفس خویش به خداوند شکایت می کند: «الهی الیک اشکو نفساً بالسوء أمّارة والی الخطیئةِ مبادَرَةَّ...» «خدای من به توشکایت نفسی را می کنم که امرکنندة به بدیهاست وبه خطا سبقت می گیرد و به معصیت و گناهان حریص است و در معرض سخط تو قرار می گیرد و مرا به وادی هلاکت می کشاند و مرا در نزد تو خوارترین هلاک شدگان قرار می دهد، تعلل او زیاد و آرزوی او بلند است...»[4]

* حالات علمای ربانی

در حالات علماء ربّانی و بزرگان دین نیز وقتی نظر می افکنیم، دائماً مترصّد نفس خویش بوده و اهمیت فوق العاده ای برای تهذیب نفس و خود سازی قائل بوده اند، به طوری که پیوسته به مراقبت و محاسبة از نفس خویش می پرداخته اند و در اثر همین مجاهدتها، پروردگار عالم نیز طبق وعده‎ای که در قرآن کریم داده، «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»[5] افقهای جدیدی از معرفت و هدایت را به روی آنها گشوده است.[6]

*تهذیب نفس در کلام بزرگان:

وقتی نور علم ظلمانی می شود

حضرت امام خمینی(ره): «تا فرصت از دست نرفته بیدار شوید، در مرحلة اوّل در مقام تهذیب و تزکیة نفس و اصلاح خود بر آئید.»[7] «اگر شما درس بخوانید ممکن است عالم شوید ولی باید بدانید که میان مهذّب و عالم خیلی فاصله است. هر چه این مفاهیم در قلب سیاه و غیر مهذّب انباشته گردد حجاب زیادتر می شود، در نفسی که مهذّب نشده علم حجاب ظلمانی است، علم نور است ولی در دل سیاه دامنة ظلمت و سیاهی را گسترده‎تر می سازد.»[8]

«... حوزه‎‎های علمیه بیدار باشند، تقوا را، تقوا را، تقوا را، نصب العین خود قرار بدهید ـ فضلا و طلاب علوم دینیه، تقوی، تقوی، تنزیه نفس و مجاهدة با نفس می تواند بر یک امّت حکومت کند.»[9]

* نفس را نجس نکنید!

آیت الله نجفی قوچانی (ره): «... و با لجمله، طلبه باید اوّلاً در تغییر باطن خود جدیت نماید و چنانچه در اوّل طفولیت است و باطن او هنوز چرکین و نجس نشده، مواظب باشد که نجس نشود.... »[10]

* نفس را مجازات کنید

آیة الله سید احمد کربلائی(ره): در دستور العملی به یکی از شاگردان خویش می نویسد:«مواظبت کامل بر اداء واجبات و ترک محرمات داشته باش و اولاً: در ابتدای صبح در این اندیشه کن. ثانیاً: کمال مراقبت را در طول روز داشته باش. ثالثاً: هنگام ارادة خوابیدن محاسبة نفس کن. رابعاً: در صورتی که نفس مخالفتی نموده آنرا جبران نما و نفس را با انجام ضّد میل آن مجازات و سیاست نما»[11]

* علم آبرو بر!

آیت الله العظمی بهاءالدینی (ره): «با تهذیب نفس علم به بار می نشیند و ثمر می دهد. قدرت، مفید می شود و خدمت، ارزش می یابد. ارج و بهای افراد به خود سازی، تهذیب نفس و توجه به خداست. هرچه تهذیب افزایش یابد، مشکلات و نابسامانی ها آسان و قابل تحمّل می شوند و در پی آن تائید الهی مسائل را حل می‎کند و اگر خدای نکرده این وظیفة اصلی فراموش شد، تمامی زحمات هدر می رود.»[12]

«علم بدون تهذیب نفس، زهر است و کشندة جان و آبرو و شخصیت افراد.»[13]

«معارف دین و دعاها تنها با تزکیه درک می شود»[14]

* امام خمینی(ره) مرد علم و عمل

آیة الله مظاهری در مورد حضرت امام گفتند: « درس ایشان فقط تعلیم و تعلّم نبود بلکه مقید بودند در ضمن تعلیم، تهذیب هم باشد و به عبارت دیگر درس ایشان کار رسول گرامی اسلام(ص) بود که:«وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ» آنچه برای ما اعجاب انگیز و از الطاف بزرگ ایشان بود تهذیب عملی بود که ایشان داشتند.»[15]

«بیش از 12 سال که شرکت در دروس عالیة ایشان داشته ام، در این مدت یک عمل مکروه از ایشان ندیدم. بلکه اگر شهبة مراء و جدالی، شهبه غیبت و دروغی... پیش می آمد حالت نگرانی به خوبی از ایشان نمایان می شد. یادم نمی رود روزی امام در درس تشریف آوردند و به قدری ناراحت بودند که نفس ایشان به شماره افتاده بود. درس نگفتند و به جای درس نصیحت تندی نمودند و رفتند. و تب مالتی که داشتند عود کرد و سه روز درس نیامدند. چرا؟ چون شنیده بودند یکی از شاگردان ایشان درباره یکی از مراجع غیبتی کرده بود.»[16]

«ایشان بعد از فوت آیة الله العظمی بروجردی (ره) برای فرار از مطرح شدن نام ایشان به عنوان مرجع تقلید خصوصاً در بین مردمی که از شهرستانها می آمدند از منزل خارج نشدند و تنها پانزده روز بعد از وفات ایشان با اصرار شاگردان، بعد از اینکه فاتحه از طرف خیلی از بزرگان گرفته شد، آن هم در جمع طلاب مشهد، فاتحه برگزار کردند و به مسئول اعلان جلسه تذکر اکید دادند که از اعلام نام ایشان خـودداری نماید»[17]

* چهار شرط ملا صدرا برای شاگردان

ملاصدرا و شرط پذیرش شاگرد: از تمام قسمتهای ایران برای استفاده از درس ملاصدرا به شیراز می‎رفتند و استاد شاگرد را نمی‎پذیرفت مگر اینکه شاگردچهار شرط را بپذیرد و بدان عمل نماید. اوّل این که در صدد تحصیل مال نباشد مگر به اندازة تحصیل معاش دوّم اینکه در صدد تحصیل مقام نباشد سوّم اینکه معصیت نکند چهارم اینکه تقلید ننماید.»[18]

* وقتی امام علی(ع) درخواست علامه طباطبایی را اجابت کرد

آیة الله ابراهیم امینی از استادشان علامة طباطبائی، نقل کرده‎اند:هنگامی که از تبریز به قصد ادامة تحصیل علوم اسلامی به سوی نجف اشرف حرکت کردم در بین راه همواره به فکر بودم که چه درسی بخوانم، پیش چه استادی تلمّذ نمایم و چه روشی را انتخاب کنم که مرضّی خدا باشد. وقتی به نجف رسیدم لدَی الوُرود رو کردم به قبّه و بارگاه امیرالمؤمنین (ع) و عرض کردم: «یاعلی! من برای ادامة تحصیل به محضر شما شرفیاب شده‎ام ولی نمی دانم چه روشی را پیش گیرم و چه برنامه‎ای را انتخاب کنم از شما می خواهم که در آنچه صلاح است مرا راهنمائی کنید.» منزلی اجاره کرده‎ ودر آن ساکن شدم. در همان روزهای اوّل، قبل از اینکه در جلسة درسی شرکت کنم، ناگاه درب خانه را زدند، درب را باز کردم. دیدم یکی از علمای بزرگ است سلام کرد و داخل منزل شد. بعداز گفتگوئی کوتاه فرمودند: «کسی که به قصد تحصیل به نجف می آید خوبست علاوه بر تحصیل، به فکر تهذیب و تکمیل نفس خویش نیز باشد و از نفس خود غافل نماند.» این را فرمود و حرکت کرد. سخنان کوتاه و با نفوذ آن عالم ربّانی چنان در دل من اثر کرد که برنامة آینده‎ام را شناختم و تا مدتی که در نجف بودم محضر ایشان را رها نکردم و در درس اخلاقش شرکت می کردم.

* فقط گناه نکنید!

روش و دستورالعمل آیة الله العظمی بهجت برای تهذیب نفس: آیة الله بهجت در جواب این سؤال که آیا برای تهذیب نفس می توانیم به دستوراتی که از بزرگان رسیده، مثل مرحوم بید آبادی (ره) عمل نمائیم؛ فرمودند: مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگر برای اسلام زحمات زیادی کشیدند ولی هر کدام از یک راه افراد را به سوی خدا می بردند ولی من راهم این است که دستورات العمل فقط در یک چیز جمع شده، در یک کلمة خیلی کوچک _خیلی کوچک و آن «ترک گناه» است ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است. گاهی خیلی مشکل است و تمام دستورات خودش بعداً می آید، ترک گناه مانند چشمه‎ای است که همه چیز را خود به همراه دارد.»

پی نوشت

 

[1] جمعه /2، مشابه همین آیه در موارد دیگری در قرآن ذکر شده است: بقره / 151 ـ بقره / 129 ـ ال عمران / 164

[2] سورة شمس آیات 1ـ9

[3] نهج البلاغه ـ با ترجمه و شرح: فیض الاسلام ـ خطبة 85 ـ ص260- انتشارات فیض الاسلام / 1366

[4] مفاتیح الجنان ـ شیخ عباس قمی ـ مناجات خمس عشر، مناجات شاکین ـ ص198 ـ انتشارات علامه چاپ چهارم/ تابستان 1380

[5] عنکبوت /69

[6] در نگارش مقدمه، از کتاب: اخلاق اسلامی (شرح خطبة متقین نهج البلاغه ) و شرح اربعین حدیث امام (ره) استفاده شده: 1)_ اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، دروس نهج البلاغة آیة الله مکارم شیرازی ـ تألیف: اکبر خادم الذاکرین ص281 تا 287 ـ ناشر: مدرسة الامام علی بن ابیطالب/ سوّم/ 1379 _ 2 ) ـ شرح اربعین حدیث ـ ص3 ـ امام خمینی (ره) ـ مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام /اوّل/

[7] جهاد اکبرـ ص61 ـ امام خمینی (ره) مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام ـ چهارم/ 1374.

[8] همان / ص18

[9] صحیفه نور ـ ج ـ ص- 10 /12/ 57 سازمان مدارک فرهنگی اسلامی /1369

[10] سیاحت شرق ـ ص 214 ـ سیدحسن قوچانی معروف به آقا نجفی قوچانی چاپ اوّل/ مشهد، انتشارات طوس/، 1351 هـ. ش.

[11] تذکرة المتقین ـ ص 176 ـ شیخ محمد بهاری همدانی (ره) - انتشارات نهاوندی ـ چاپ دوّم / 1376

[12] حاج آقارضا بهاءالدین (ره) (آیت بصیرت) ـص 73 ـ سید حسن شفیعی ـ چاپ اوّل / 1375 ـ چاپ قد‎س

[13] همان/ص74

[14] سیری در آفاق ـ ص239 ـ حسین حید‎ری کاشانی ـ انتشارات تهذیب/ اوّل/1381پ    پ          ض                    

[15] سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی(ره) ج5ـ ص166 ـ گردآوری رضا شعر باف، انتشارات پیام آزادی ـ چاپ هشتم / 1374.

[16] همان/ص164

[17] همان/86 ـ این قضیه به نقل از حجة السلام مصطفی زمانی (ره) ذکر شده

[18] سیمای فرزانگان ـ ص36 ـ رضا مختاری ـ ناشر: دفتر تبلیغات حوزة علمیة قم ـچاپ هشتم/ 1374

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان