یازده نقش آفرینان برتر دنیای مد- ایوس سن لورن (۱۹۳۶-۲۰۰۸)

در بخش هشتم باز هم یک طراح فرانسوی به نام را بیشتر خواهیم شناخت. مدرن اندیشی که با سرکشی های خود جنگید. Yves Saint Laurent که در سن ۲۱ سالگی و تحت نظر دیور به شهرت رسید. اما چیزی که او و اثرش را ماندگار کرد جداشدنش از خانه مد دیور و ایجاد لباسهای آماده پوشیدن بود.

مددر بخش هشتم باز هم یک طراح فرانسوی به نام را بیشتر خواهیم شناخت. مدرن اندیشی که با سرکشی های خود جنگید. Yves Saint Laurent که در سن 21 سالگی و تحت نظر دیور به شهرت رسید. اما چیزی که او و اثرش را ماندگار کرد جداشدنش از خانه مد دیور و ایجاد لباسهای آماده پوشیدن بود.

ملیت :  فرانسوی

مدابتدای کار: او در قسمت فرانسوی نشین الجزایر به دنیا آمد و بعد از اتمام مدرسه در کالج Chambre Syndicale de la Couture پذیرفته شد.در 18 سالگی جایزه بین المللی Woolmark  را برد و به استخدام دیور در آمد و در 21 سالگی مدیریت خانه مد دیور را که درگذشته بود به دست گرفت. در سال 1962 برند خود را عرضه کرد.

آثار به نام :   تاکسیدو زنانه, طرح پلنگی, کت سافاری , مجموعه موندریان

نوآوری ها:   اولین طراح سطح بالا بود که به اهمیت عرضه لباس های ارزانتر برای به دست آوردن مشتری بیشتر واقف شد. او اولین کسی بود که از مدل های سیاه پوست استفاده کرد و نژادهای متفاوت را نیز وارد عرصه ارائه مد کرد.

آیا میدانستید؟

چندین دهه پیش از اینکه تام فورد و مارک جاکوب در تبلیغات خود حاضر شوند, سنت لوران در سال 1971 عطر خود را با تصویر برهنه تبلیغ کرد.

با نام کامل  Yves Henri Donat Mathieu Saint Laurentچهره بنیان گذار مد نوین است. وقتی در سال 2002 بازنشسته شد به راحتی میتوانست با نگاهی به گذشته تاثیر خود را نه تنها به عنوان سرمنشا تغییرات لباس زنانه بلکه به عنوان تغییردهنده رویکردهای زنان اذعان کند. 

در سال 1936 در خانواده متمول در Oran الجزایر متولد شد؛ ظرافت ,متفاوت و شکننده بودن و رویکرد همجنسگرایانه اش در جامعه مردسالاری که در آن میزیست او را به طعمه ای خوب برای آزار و اذیت و دست انداختن تبدیل ساخت و بالطبع درون گرایی و در خود بودن را در او ایجاد کرد. شاید این مساله برای او غم انگیز بود ولی برای ساختن آینده اش از اهمیت بالایی برخوردار بود. او در دنیای خودش با تکه های کاغذ بازی میکرد و خانه مد کاملی را با آنها ساخت؛ خانه مد خیالیش در Place Vendome واقع شده و مدل هایش از مجلات مد مادرش بریده شده بودند که با طرح هایی ازلباس و جواهرات خودش تزیین میشدند. او در خیالش بهترین مواد اولیه را از بهترین تولید کنندگان دنیا تهیه میکرد و مشتریان بسیار سطح بالایی داشت که دو خواهرش نقش آنها را بازی میکردند.مدل هایشBettina  و  Suzy نام داشتند. او درباره رویایش به شدت تند رو بود.

مددر اواخر نوجوانی بین طراح مد و طراح costume یا جامه های نمایشی مردد بود اما طراحی مد برنده شد گرچه او در دوران کاری اش طراحی لباس تئاتر و سینما نیز انجام داد و در حقیقت با هنرپیشه ها و کارگردانان و همینطور بالرین های بسیاری کار کرد. بدون شک او نسبت به هم دوره های خودش از دانش پایه وسیع تری برخوردار بود.

  سال شانس او در 1955 فرا رسید, کریستین دیور او را به عنوان دستیار خودش در معروفترین خانه مد دنیا به توصیه سردبیر مجله Vogue  فرانسه پذیرفت. او که لیاقت خود را با بردن سه جایزه طراحی ثابت کرده بود خیلی زود با حرکتی تاریخی نظرها به خود جلب کرد؛ پیراهن طراحی شده توسط او بر تن Dovima  بزرگترین مدل آن زمان در بین دو فیل به عکس معروفی تبدیل شد که هنوز هم به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عکس های تاریخ از آن یاد میشود.

بنابراین پس از مرگ دیور در سال 1957 شکی باقی نماند که او سردمدار این امپراطوری خواهد بود. اولین مجموعه او پس از درگذشت دیور با موفقیت چشمگیری روبرو شد چرا که هنوز روح زیبا شناسانه دیور را در خود داشت اما همه چیز به همان خوبی پیش نرفت. دلیلش تکبر جوانی یا شور و اشتیاق بی مرز, هر چه که بود مجموعه های بعدی برای مشتریان معمولی دیور بسیار جوانانه به نظر رسیدند.

مدنگرانی هیئت مدیره و ارقام بسیار پایین فروش باعث اخراج علنی مردی شد که در زمانی نه چندان دور از او به عنوان هدیه ای برای مد یاد شده بود. این خبر به همه جای دنیا رسید و این اولین بار بود که ازیک طراح مد در صفحه اول روزنامه های دنیا یاد میشد. تا پیش از آن مطبوعات معتقد بودند اخبار مربوط به زنان و لباس های آنها باید در همان صفحه زنان باقی بمانند.

این توجه بیش از حد رسانه ها او را در دنیا معروف کرد اما او که در عنفوان 21 سالگی بود دچار حمله عصبی شد و اوضاع روحی اش بعد از اینکه به ارتش فرانسه فراخوانده شد بدتر شد؛ انگاری که بره ای را در نزدیکی کفتاری قرار دهند, حالش روز به روز بدتر میشد؛ داروهای روانی هم در آن زمان کارایی اکنون را نداشتند و بیشتر به فرد لطمه میزدند پس او را از خدمت معاف کردند.

مداینجا بود که Pierre Bergé مانند یک فرشته نجات به میدان آمد و از نیروی تکفر و اراده غیرقابل انکارش استفاده کرد و سکان کسب و کار Yves را به دست گرفت تا دوباره نام او را زنده کند. این شخص که معشوق این طراح بود و تا آخر عمرهم در کنار او ماند یک کارآفرین ماهر بود و معشوق پیشین خود را که یک هنرمند گمنام بود به شخصیتی مهم در محافل هنری پاریس تبدیل کرده بود و میدانست که میتواند این کار را برای  Yves هم انجام دهد. هر دوی آنها با جسارت و اصرار موفق شدند دوباره همکاران دیور را راضی به کار کردن دوباره با آنها بکنند.

مدلوگوی YSL  را Cassandre برترین طراح گرافیک آن زمان قلم زد. یک کارآفرین آمریکایی ضامن کار آنها به ارزش 7000 دلار شد و تولد افسانه ای این برند مشهور علی رغم شک و تردیدها به وقوع پیوست. کارشناسان مد نگران بقای این برند بودند چرا که به ادامه رابطه این زوج و همچنین شرایط روانی Yves شک داشتند. 

حالا که فرصت برای او فراهم شده بود تا از تخیلش بهره برد و نگران نظر هیئت مدیره نباشد به خوبی میدانست که چه راهی را برای ارائه مدرنی از مد در پیش رو دارد. او میخواست جلال و شکوهی را که از دیور آموخته بود حفظ کند همان زیبایی ظریفی که جایزه Neiman Marcus را برای مجموعه Trapeze که بعد از مرگ دیور ارایه شد به ارمغان آورد؛ اما در عین حال او یک نوگرا بود که میخواست آن زیبایی را برای زنانی مدرن و شیک پوش بگشاید و به آنها زیبایی قابل پوشیدن را هدیه کند.

مددر آن زمان شوهای مد تنها برای عکاسی, فخر فروشی و جلب توجه مطبوعات نبودند, لباس هایی واقعی برای فروش و پوشیدن بر روی سن ارایه میشد. Yves و Berge میدانستند که جهت نجات شرکتشان باید چیزی عرضه کنند که طرفدارانشان را راضی و مطبوعات را به وجد بیاورد. در زمانی تاریخی که بخش عمده ای از زندگی حرفه ای سنت لوران را رقم زد او تصمیم به پشت کردن به دیور و آرمان هایش گرفت؛ کلاه خودش را به سر کرد و تصمیم گرفت چیزی قابل پوشیدن در خیابان عرضه کند. و اینجا بود که مجموعه پشمی خود را که بر اساس طرح های هنرمند هلندی Piet Mondrian وارد بازار کرد.

ساده, شیک, تر و تمیز؛ هنر ابتدای قرن بیستم را به روی لباس پیاده کرد که تمام رویکردهای آن دوران را در خود داشت؛ بسیار کاربردی و متاسفانه به راحتی قابل کپی کردن بودند؛ اما برای اینکه او را در دنیا معروف کنند و در کنار چند طراح پاریسی دیگر که لزوم توجه به زنان آزاد اندیش و مدرن را درک کرده بودند بایستاد کافی بودند.

مددرحقیقت او از فرهنگ نوپای پاپ, جوامع در حال تغییر و کار هنرمندان بزرگ غنیمت زیادی برد و مفاهیم پیشگامانه زیادی را وارد طراحی هایش کرد. مجموعه هایی مانندهنر پاپ, آفریقا, سافاری, مراکش, باله روسو, چینی, ماتیس, براک, پیکاسو, تاکسیدوز و Le Smoking . تصورات متفاوتش و توانایی و شجاعتش برای پیاده سازی و تعریف آنها در کنار هم گرد آمدند تا او به عنوان شخصی مورد ستایش قرار گیرد که نقطه عطفی در طراحی مد ایجاد کرده است.

در کنار طراحی لباس های شیک و گرانقیمتش مجموعه های خیابانی اش رویکردی راحت و منطبق بر شخصی گرایی و آزادی جنسی را متبادر میکرد؛ آزادی و شخصی گراییی که بر رشد آزادی زنان , قدرت آنها و عزت نفسشان صحت میگذاشت. چنانچه شانل به عنوان مبدع مد قرن بیستم معرفی شده Yves را میتوان مبدع وارد کردن نیروی شخصی به طرز لباس پوشیدن صرف نظر از جنسیت و رنگ و نژاد دانست. کت و شلوار زنانه ؛ کت سافاری و طرح های دیگر او بر این ادعا صحه میگذارند البته به تایید خود او اکثر این طرح ها از کمد لباس مردانه نشات گرفته بود.

عطرهای عرضه شده توسط او هم آمیخته با یاغی گری بود, در سال 1971 او برهنه برای اولین عطر مردانه اش در تصویری طلسم وار ظاهر شد و این در حالی بود که نخستین مجموعه مردانه اش را در سال 1969 عرضه کرده بود. البته کار همیشه هم برای او به این سادگی نبود؛ در همان سال که عکس برهنه اش برای عطر مردانه سر و صدای زیادی کرد مجموعه ای به نام 40s (دهه چهل ) عرضه کرد که انتقادات زیادی را برانگیخت و برایش دردسر به بار آورد؛ این مجموعه به نادیده گرفتن فقر, محرومیت و مشکلات مردم پاریس در زمان اشغال نازی ها متهم شد و برخی بر این باور بودند که ارائه چنین مجموعه ای با نام آن روزا توهین به کسانی بود که در آن زمان از فرط گرسنگی به خوردن موش های خیابانی روی آورده بودند و برخی از آنها در سال ارائه این مجموعه یعنی 1971 هنوز زنده بودند. ولی باز هم شانس خوب او پا درمیانی کرد. چیزی که اغلب منتقدان چشمهایشان را نسبت به آن بسته بودند شیکی و زیبایی بود که این مجموعه به پارچه های بی کیفیت و بد رنگ و طرح های بی قواره آن سال ها هدیه کرده بود و استفاده او از رنگ های شاد و سبز سرمشق دیگر طراحان شد.

مدPierre Bergé به دو مورد درباره شریک و همراهش اشاره میکرد: اولی که نظری با مزه و سردستی بود و بارها با آن در محافل مختلف اشاره شده بود این بود که " Yves با حمله عصبی متولد شده بود" و دیگری که عمیق تر به نظر میامد او را اینگونه تشریح کرد " مردی با هوش مثال زدنی که ادای یک ابله را درمیاورد" و این نظر این سوال را ایجاد میکند که آیا او با وجود نفوذ بالا در مد و موفقیتش در این زمینه میتوانسته یک هنرمند برجسته تر هم باشد؟

مدتاریخ طراحان بالقوه و باهوش زیادی به خود دید که چیزهای مختص به خود را طراحی کردند و بازار خود را داشتند, آنها تغییراتی را در رویکرد مد ایجاد کردند برخی مانند ویونت یا مادام Grès باعث ایده پروری در انتخاب پوشش شدند اما هیچ کدام مانند سن لوران نتوانستند سردمدار تدوین استانداردهای مد برای سال ها باقی بمانند. او نه تنها اینکه ما چطور لباس بپوشیم را تغییر داد  بلکه نحوه نگاه مردم به خودشان را نیز عوض کرد. نفوذ او هم چنان بر مد کنونی باقی است و جایگاه او در معبد مد تزلزل ناپذیر است مگر اینکه آنچه ما از لباس  پوشیدن میدانیم به طور کلی تغییر کند.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان