امروزه با توجه به زمینههای وسیع انحراف، به ویژه انحراف جنسی از طریق عواملی مانند تلویزیون، سینما، اینترنت و ماهواره و شدت تأثیرپذیری کودکان، نوجوانان و جوانان از این عوامل، ضرورت توجه به شیوههای کاربردی تربیت صحیح و عوامل پیشگیری از انحراف، بیشتر گردیده است و مراجعه به احادیث و تبیین شیوههای کاربردی که معلّمان و مربّیان آشنا به تعلیمات الهی و آگاه از جنبههای شناختی، عاطفی و رفتاری آدمی در دورههای مختلف رشد مطرح کردهاند، ضرورت بیشتری پیدا کرده است.
از سوی دیگر، تربیت فرآیندی کلی و دارای جنبههای مختلف است و در تربیت بایدهمه جنبههای جسمی، روانی، اخلاقی، جنسی، اجتماعی و ... مورد توجه قرار گیرد. هماهنگی بین این ابعاد و فراهمسازی زمینههای تربیتی در مراحل گوناگون؛ از یک سو، نیاز به کسب اطلاعات و آموزش و تجربه والدین، معلّمان و مربیان دارد و از سوی دیگر، تربیت جنسی از سختترین و حساسترین جنبههای تربیتی است که لازم است با ظرافت و تکنیکهای ویژه، در مقاطع سنّی مختلف، از سوی والدین و مربیان، پیگیری شود. تربیت جنسی علاوه بر رشد سالم و صحیح، از انحرافات و اختلالات و بیماریهای جنسی پیشگیری میکند. همه اینها از ضرورت پرداختن به تربیت و آموزش جنسی، حکایت دارد و با توجه به اینکه جامعه اسلامی باید بر اساس نظام تربیتی اسلام تعیین گردد، کشف شیوههای آموزشی و تربیتی هماهنگ با مبانی، اهداف و اصول بهدست آمده از متون دینی و تکنیکهای استخراج شده از آیات و روایات، نقطه عطف تربیتی در جامعه ما محسوب میگردد. در این مقال تربیت جنسی در دو مقطع کودکی و نوجوانی مطرح و مورد بررسی قرار میگیرد.
الف : شیوههای تربیت جنسی در دوره کودکی
تربیت جنسی، به تربیت در همه ابعاد وجودی و رشدی انسان بستگی دارد. تربیت هر یک از جنبههای رشدی، کل شخصیت انسان را در روند طبیعی و سلامت به پیش میبرد. این رشد از بدو تولد شروع میشود و در زمان بلوغ پیشرفت میکند و در جوانی و بزرگسالی به اوج خود میرسد. میتوان گفت که با رشد و تربیت، شخصیت جنسی کودک شکل میگیرد و وی با وظایف جنسی خود آشنا میشود، از انحرافات جنسی پیشگیری میکند، از بلوغ زودرس جلوگیری مینماید، سلامت روانی و جنسی کودک را تضمین میکند و در یک کلمه، تربیت جنسی رشد و کمال فرزندان را تسهیل میکند.
شیوههای تربیت و آموزش جنسی در دوره کودکی، به دو دسته تقسیم میشود:
1- تربیت جنسی مستقیم
2- تربیت جنسی غیرمستقیم
تربیت جنسی مستقیم، شامل مسائل و اموری است که مستقیماً به نقش جنسیتی دختر و پسر یاوظایف جنسیتی یا تمایلات و رفتارهای جنسی آنها مربوط میشود؛ مانند هویتپذیری جنسی، الگو یابی جنسیتی، آشنایی با وظایف هر جنس، آمادگی برای انجام وظایف مادری و پدری، پرهیز از تحریکات جنسی و اموری مانند آن.
امّا تربیت جنسی غیرمستقیم شامل جنبههایی است که بهنحوی بر رفتارهای جنسی تأثیر میگذارد؛ مانند محبت به کودک، ارضای نیازهای روانی، پرورش فضایل اخلاقی، رشد باورهای دینی و مذهبی و اموری مانند آن. مسائل مربوط به تربیت جنسی غیرمستقیم، اگرچه جنبه عام تربیتی دارند و مستقیماً با تربیت جنسی مرتبط نیستند، امّا از آنجا که بهنحوی با مسائل جنسی ارتباط پیدامیکند، رشد طبیعی جنسی در دختر و پسر را تسهیل مینمایند و آنها را از انحرافات و اختلالات جنسی مصون نگه میدارند. در اسلام، والدین موظفند تا از همان آغاز تولّد فرزند، زمینه رشد و تربیت طبیعی از جمله رشد و تربیت جنسی او را فراهم سازند.
1. شیوههای تربیت جنسی مستقیم
1.1. تربیت هویت جنسی
منظور از هویت جنسی، پذیرش ویژگیهای زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی هر یک از دختر و پسر است که به صورت متفاوت در دو جنس پدیدار میگردد. از آنجا که ویژگیهای یاد شده، حتی نگرشهای والدین، گرایشهای فرهنگی آنها و نوع تربیت و برخوردشان با پسر و دختر در شکلدهی هویت فرزند مؤثر است، هنگامی که بینش و عملکرد والدین از این امر حکایت کند که هیچ جنسیتی بر دیگری برتری ندارد و هر دوی آنها ارزشمندند؛ آنگاه فرزندان میتوانند به راحتی و بدون آرزوی داشتن جنسیتی مخالف به هویت جنسی خودشان دست یابند و در آینده، نقش پدر و مادری خود را نیز به خوبی ایفا کنند.
والدین در تعیین هویت جنسی فرزندان خود با ابرازهای احساسی و عاطفی و رفتارهای متناسب با هر یک از دختر و پسر، ارزشمندی و عزت آنها را آشکار میسازند. در این رابطه، روایات فراوانی در متون دینی آمده که به نمونهای از آنها اشاره میشود.
امام صادق(ع) فرمودند: «البنون نعیم و البنات حسنات، و الله یسأل عن النعیم و یثیب علی الحسنات؛ پسرها نعمت هستند و دخترها حسنه و نیکی، و خداوند در مورد نعمتها سؤال میکند و بر حسنات پاداش میدهد». (فروع کافی: 6 /7)
برای تربیت لازم است، نقش جنسیتی هر یک از فرزندان دختر یا پسر به آنها آموزش داده شود تا هویت جنسی آنها تقویت گردد. مثلاً دختر یا پسر باید بدانند که جامعه از هر یک از آنها چه انتظاری دارد و هر کدام از نظر رفتاری، گفتاری، پوشاک و مانند آن چه نقشی را باید ایفاکنند و از اجرای نقشهای جنس دیگر خودداری نمایند.
امروزه علم روانشناسی، در بررسی اختلالات جنسی به این نکته رسیده است که تمامی افرادی که مبتلا به انحراف نارضایتی جنسیتی هستند، بدون استثنا در کودکی به چشم جنس مخالف به آنها نگریسته شده و با ظاهری متناسب با جنس مخالف، آراسته شدهاند.
این مسئله وظیفه والدین را سنگین میکند و هشداری است برای آنانی که در این زمینه کوتاهی میکنند. بهویژه برای پدران که متأسفانه امروزه بر خلاف گذشته وقت بسیار کمی برای بودن با فرزندان و بهویژه پسران خود دارند و عوارض ناشی از این مسئله با نگاهی به رفتارهای پسران جوان و نوجوان در جامعه مشخص میشود. متأسفانه روزبهروز شاهد افزایش رفتارهای زنانه در بین پسران هستیم که این مسئله حتی پس از ازدواج آنها نیز ادامه پیدا میکند.
1.2. پیشگیری از تحریکات جنسی کودکان
غریزه جنسی از ابتدای تولد در وجود انسان وجود دارد، اما هدف و مقصد آن مشخص نیست و تا زمان بلوغ (اگر مسیر رشد بدون تحریکات پیموده شود) آشکار و سازمان یافته میشود.
روایاتی که در این زمینه وارد شده، مؤید این مطلب است که کودکان هم میل جنسی دارند و لذا باید از تحریک کردن آنها خودداری کرد.
پیامبر(ص) فرمودند: «قسم به آنکه جانم در دست او است، اگر مردی با همسرش هم آغوش شود و در خانه کودکی باشد که بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفس آنها را بشنود، هیچگاه رستگار نمیشود، اگر پسر باشد یا دختر، زنا کارمیشود». (کافی:5 /500)
بنابراین اگرچه غریزه جنسی کودک در آغاز، متوجّه عمل جنسی یا لذت جنسی نیست و باید یک سیر رشدی و تحولی را بپیماید تا در زمان بلوغ رشد آن کامل شود؛ اما تحریک پیش از موعد این غریزه، کودک را زودتر از وقت مناسب نسبت به آن هوشیار میکند و آنگاه ضربات جبرانناپذیری به او وارد میشود. این امری است که همه روانشناسان بر آن اتفاق نظر دارند.
والدین باید از روشهای پیشگیری از انحراف کودکان مطلع شوند. با توجه به عواقب نامناسب تحریک جنسی کودکان و بلوغ زودرس آنها، رعایت موارد زیر در این زمینه اهمیت دارد:
1. خودداری از انجام عمل جنسی در برابر کودکان؛
2. اجازه گرفتن کودکان برای ورود به اتاق والدین؛
3. خودداری از دست زدن به عورت کودک؛
4. خودداری از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم پس از سن معین؛
5. جدا سازی بستر کودکان؛
6. جلوگیری از بازیهای جنسی کودکان.
1.3. پاسخ به پرسشهای جنسی کودکان
برای کودک درباره مسایل جنسی سؤالاتی مطرح است که میخواهند جواب درست آن را پیدا کند. با توجه به رشد سنی کودکان و آگاهی از تولدهای مکرر و اطلاع از رفت و آمدهای مادران به بیمارستان و مشاهده نوزادان و میزان شکوفایی حس کنجکاوی کودکان، سؤالاتشان در زمینه مسایل جنسی متفاوت و متنوع است. نمونههایی از سؤالات آنها عبارت است از اینکه بچه از کجا آمده است؟ چطور خدا این نوزاد را به ما داد؟ چگونه بچّه ازشکم مادر بیرون آمد؟ چرا بچّه با من تفاوت دارد؟
بعضی از پدران و مادران از پاسخ دادن طفره میروند و پردهپوشی میکنند و با تعابیری چون: این پرسشها به تو نیامده، بزرگ میشوی میفهمی، بعداً برایت میگویم، بچّهها را ساکت میکنند و بعضی جوابهای نادرست و خلاف واقع میدهند، مثل اینکه گفته میشود خدا این بچّه را از آسمان برای ما فرستاده یا از بیمارستان خریدیم. کودک معمولاً میفهمد که این پاسخها، جواب درست سؤالات او نیست و پدر و مادر او را فریب میدهند.
بهنظر میرسد باید در سطح فهم کودکان، سؤالات آنها در مسائل جنسی پاسخ داده شود و از پردهپوشی و پاسخهای خلاف واقع پرهیز گردد؛ زیرا عوارض متعددی دارد، از جمله ممکن است آنها به دوستان و یا منابعی غیر مطمئن روی آورند که چه بسا زمینه انحرافات جنسی را در آنان موجب میگردد.
بنابراین برای پیشگیری از انحرافات جنسی کودکان، لازم است به پرسشهای جنسی آنان درست و متناسب با درکشان پاسخ داد و البته با دقت به معیارهایی که ذکر خواهد شد، پاسخ اغلب سؤالات آنان مشکل نخواهد بود. ابراهیم امینی مینویسد: «اغلب سؤالات جنسی کودکان، بهگونهای نیست که نتوان به آن جواب داد. ممکن است کودک سؤال کند که نی نی کوچولو قبلاً کجا بوده و از کجا آمده است؟ در اینجا پدر و مادر میتوانند پاسخ دهند که مدتی در شکم مادر زندگی میکرد، بعداً بیرون آمد. ممکن است بپرسد از کجا بیرون آمد؟ میتوان پاسخ داد که زیرشکم مادر، راهی است که بچّه میتواند از آنجا بیرون بیاید. ممکن است بگوید چگونه در شکم مادر بهوجود آمد؟ میتوان پاسخ داد که در شکم مادر بهوجود میآید، تدریجاً بزرگ میشود تا یک بچّه کامل گردد، آنگاه از شکم مادر خارج میشود. در این قبیل سؤالات، صلاح نیست که والدین مسائل پیچیده زناشویی را به میان بیاورند و مطالبی را بگویند که کودکب رای فهم آنها کاملاً آمادگی پیدا نکرده است. تصور نکنید که میخواهد همه حقایق را بفهمد. او میخواهد مطالب را به مقداری که سؤال میکند بداند نه بیشتر». (آیین تربیت: 346 و 347)
2. شیوههای تربیت جنسی غیرمستقیم
منظور از شیوههای تربیت جنسی غیرمستقیم کودکان، امور شناختی، عاطفی و عملکردی است که والدین در ارتباط با فرزندشان انجام میدهند که با واسطه، در تربیت جنسی مطلوب فرزندان اثر میگذارد. به تعدادی از این شیوهها میپردازیم:
2.1. تأمین نیاز روانی عاطفی
کودکان با نیازهای عاطفی روانی متعددی به دنیا میآیند که ارضای آنها زمینه تربیت صحیح جنسی را فراهم میسازد و عدم ارضای آنها آثار نامناسب روانی فراوانی داشته و از جمله انحرافات جنسی را سبب میشود.
نیازهایی که نقش محوریتری در تربیت جنسی دارند:
1. نیاز به محبت
محبت در دین اسلام جایگاه ویژهای دارد؛ تا حدی که دین چیزی جز محبت دانسته نمیشود. امام باقر(ع) فرمود: «الدین هو الحب و الحب هو الدین؛ دین همان محبت و محبت همان دین است». (میزان الحکمه:2 / 215، ح 3098)
2. نوازش کردن
از جمله کارهای مستمر حضرت پیامبر(ص) این بود که به دیدن انصار میرفتند و بر فرزندان آنها سلام میکردند و بر سرشان دست نوازش میکشیدند. با نوازش کودک، نیاز درونیش تأمین میشود و احساس کمبود نمیکند تا برای ارضای آن نیاز، جذب افرادی شوند که بخواهند از وی سوء استفاده جنسی کنند.
3. نیاز به عزت
از دیگرنیازهای طبیعی و سرشت آدمی که تأمین آن به صورت غیرمستقیم در تربیت صحیح جنسی مؤثر است، نیاز به عزت و ارزشمندی است. ارضای نیاز به ارزشمندی و عزت نفس از آنجهت در رشد سالم جنسی اثر دارد که فردی که عزت در او رشد کرده، برای خود ارزش قائل است و حاضر نیست آن را به ذلت بکشاند و از کشیده شدن به وادی شهوات و ارتکاب انحرافات از جمله انحراف جنسی خودداری میکند. حضرت علی(ع) میفرماید: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ آنکه در جان خود احساس کرامت و بزرگواری کند، مخالفت با شهوت حیوانی برای او آسان است». (نهج البلاغه: حکمت 441، ص 1293)
1.3. شکوفا سازی فطرت
پرورش و شکوفاسازی فطرت کودک، باعث میگردد وی از انحرافات فطری و گرایش به نابهنجاریهای اخلاقی و معنوی و از جمله انحرافات جنسی مصونیت پیدا کند. در آیات و روایات تصریح شده است که کودکان با فطرتی معنوی و خدایی متولد میشوند و تمایل به خداپرستی از ابتدای تولد با آنها وجود دارد. این والدین کودکان و یا عوامل محیطی دیگر هستند که با تربیت نادرست چه بسا آنها را از فطرت اولیه منحرف میکنند.
2.3. زمینهسازی ادب نیکو
در متون حدیثی غالباً ادب به سه مفهوم آداب فرهنگ اسلامی، اخلاق و سجیه، تربیت و تزکیه آمده است و منظور از تأدیب کودک این است که بر اساس آداب فرهنگ اسلامی و اخلاق انسانی که در دین مطرح است، تربیت شود. حضرت علی(ع) میفرماید: «أحسن الآداب ما کفک عن المحارم؛ بهترین نوع ادب، ادبی است که تو را از زشتیها و آنچه حرام است باز دارد». (همان: ح391)
3.3. آموزش احکام
از روشهای غیرمستقیم تربیت جنسی، آموزش احکام به کودکان است. آشنایی با احکام دینی و انتظاراتی که خدا و اولیای الهی از کودک دارند، باعث میشود کودک شخصیتی متعهد و علاقهمند به راهنماییها و قوانین خداوند بیابد و از مسیر هدایت فطری، اخلاقی و الهی منحرف نگردد و به انجام رفتارهای نابهنجار روی نیاورد و نسبت به آنها حیا نموده، حساسیت نشان دهد. حضرت پیامبر(ص) به بعضی از کودکان نگاه کردند، رفتار آنها حکایت از عدم آشنایی به آداب و احکام دینی بود و برای توجه دادن اولیاء کودکان فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان، یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا از دست پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، بلکه از دست پدران مؤمنشان، که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آنها نمیآموزند و حتی ممکن است اگر کودکان خود یاد بگیرند، والدین مانع آنها شوند. این اولیاء به اندک کارهای دنیوی از ناحیهٔ کودکان، به آن راضی میشوند و هیچ توجهی به اخلاق و معنویت آنها نمیکنند. من از اینها بیزارم و آنها از من بیزار». (جامع الاخبار، ج102؛ مستدرک الوسائل: 15 /164، ص17871)
ب: شیوههای تربیت جنسی در دوره نوجوانی
در خصوص تربیت جنسی نوجوان، اولیاء دو وظیفه کلی و اساسی دارند. یکی این است که او را با حقایق صحیح جنسی بیولوژیک آشنا کنند تا او بداند دستگاههای جنسی چگونه کار میکنند و تأمین بهداشت آنها چگونه امکان دارد. دیگر اینکه یاد بدهند، نوجوان چگونه میل جنسی خود را با توجه به ارزشهای اخلاقی و فرهنگی جامعه خود ارضاکند و از انحراف و در نتیجه پیدایش اضطراب و عوارض روانی دیگر در امان باشد.
در این زمان، وظایف اولیا نسبت به گذشته پیچیده و سنگینتر شده است؛ زیرا در گذشته کودکان به محض پیدا شدن علائم رشد و بزرگ شدن جثه و احساس توانمندی بیشتر، وارد مرحله کار و فعالیت اجتماعی میشدند؛ دخترها در سنین بسیار پایین گاهی در سن یازده سالگی و یاپایینتر ازدواج میکردند و در سن سیزده یا چهارده سالگی دارای فرزند میشدند و پسرها چه بسا پیش از بیست سالگی ازدواج میکردند.
کم بودن فاصله بین بلوغ جنسی و ازدواج به خودی خود بسیاری از مشکلات والدین با فرزندان نوجوانشان را حل میکرد و مشکلی به عنوان چگونگی برخورد با نیازهای جنسی نوجوانان تقریباً مطرح نمیبود.
اگر چه شیوههای تربیت جنسی که در دوره کودکی مطرح گردیده در نوجوانی و جوانی نیز مؤثر است، اما با توجه به فاصله افتادن بین بلوغ جنسی و ازدواج در سبک زندگی امروزی لازم است برای تنویر ذهن اولیا و مربیان به بررسی ویژگیهای خاص این دوره و شیوههای تربیت جنسی در این دوره بپردازیم:
1. آگاهی دادن نسبت به تغییرات جسمی بلوغ
انسان در آغاز نوجوانی دارای رشد و جهش خاصی است و با تغییرات جسمی، هورمونی و ظهور ویژگیهای جنسی ثانویه همراه است. این تغییرات طی یک دوره تقریباً دو ساله رخ میدهد و با بلوغ جنسی به اوج خود میرسد.
در روایات معصومان(ع) بر آگاهی نوجوان از علائم بلوغ و تحولات جسمی خودش تأکید شده است. لزوم این آگاهی برای آن است که واقعیت وجود خود و سیر تغییرات طبیعی خودش را درک کند و زمینه روانی برای درک شخصیت و احساس مسئولیت و تکلیف برایش فراهم گردد.
2. پرورش هویت جنسی نوجوان
از نیازهای مهم دوران نوجوانی، نیاز به پرورش هویت است. او میخواهد با ماهیت انسانی و جنسی خود آشنا شود و به دنبال یافتن استقلال و شخصیت مستقل است. او میخواهد ارزشهای خود و معیارهایش را بداند و آنها را پایهریزی کند.
احساس هویت شخصی در نوجوانان به تدریج بر پایه همانندسازیهای گوناگون دوران کودکی تکوین مییابد. ارزشها و معیارهای اخلاقی کودکان تا حدود زیادی همان است که والدین آنها نیز دارند. احساس عزّت نفس در آنها نیز از نگرش والدینشان نسبت به آنها نشأت میگیرد. با ورود به نوجوانی و دنیای وسیعتر آنان در دبیرستان، آنها به صورت فزایندهای به ارزشهای گروه همسالان خود و همچنین به ارزیابیهای معلمان و سایر بزرگسالان بیشتر ارج مینهند. نوجوانان از راه جمعبندی این ارزشها و ارزیابیها میکوشند تصویر یکپارچهای از خود به دست آورند. هر اندازه ارزشهایی که از سوی والدین، معلمان و همسالان ابراز میشود همخوانی بیشتری با هم داشته باشند، به همان نسبت کار هویتیابی نوجوان آسانتر پیش میرود.
آموزش و تربیت در این دوران، باعث میشود هویت جنسی مطلوب در نوجوان بهتر نقش بندد و از اختلالات و رفتارهای نابهنجار جنسی در آنان پیشگیری کند. از جمله راههای تسهیل در هویتیابی جنسیتی این است که دختر و پسر نوجوان از تشبّه خود به جنس مخالف خودداری کنند و به هیچ وجه به خود اجازه ندهند که چنین رفتارهایی را داشته باشند. از اینروست که از نظر اسلامی این عمل حرام شمرده شده و مبادرت به این نوع عملکردها، باعث محرومیت فرد از رحمتهای طبیعی خداوند که هر دختر و پسری دارند، میگردد.
امام علی(ع) فرمودند از رسول اکرم(ص) شنیدم که فرمودند: «لعن الله المتشبهین من الرجال بالنساء و المتشبهات من النساء بالرجال؛ خدا لعنت کند مردانی را که خود را شبیه زنان میکنند و زنانی که خود را شبیه مردان میکنند». (وسائل الشیعه: 17 / 285)
هویتیابی جنسیی به این است که مثلاً دختر، خود را با ارزش و دارای کمالات و مایه آرامش قلب و روح و روان مرد بداند و نقش خود را در سلامت روحی و روانی جامعه، تعیین کننده تلقی نماید. زن از جنبه دیگر بهعنوان مادر، ارزشی فراتر از مرد به عنوان پدر دارد و مرد خود را قوی، حلّال مشکلات، مدیر و مدبر و تکیهگاه و محبتکننده به زن دانسته و نقش هدایتگرانه خود را در زندگی باور نماید.
3. توجه به نیازجنسی و جهتدهی مطلوب به آنها
نیازهای مهم نوجوان فراوانند، اما از مجموع ویژگیهای روانی و نیازهای عاطفی در دوره نوجوانی، آنچه در امر تربیت جنسی بیش از همه اهمیت پیدامیکند نیازجنسی است. نیازجنسی در نوجوانی فکر را زیاد به خود مشغول میسازد؛ زیرا احساس نیاز، به همراه احساس توانایی برای عمل جنسی را دارا شده است. تحریکات متعددی هم، انگیزه و خواستههای جنسی را در آنان تشدید میکند. این نیازها، چه بسا بحرانی را برای آنان پدید میآورد که زمینه مهمترین نگرانیهای والدین را فراهم میسازد.
برای جهتدهی مطلوب و مواجهه صحیح با این احساس، شیوههای زیر پیشنهاد میشود:
پذیرش تمایل جنسی در فرزندان و دراین زمینه بدون شرمزدگی و باتلقی طبیعی بودن این میل با او گفتوگو کنند. همچنین از طریق سوق دادن فواید میل جنسی به فواید ازدواج، نوجوان را برای ازدواج آماده کنند و این میل مهار گسیخته را درقالبی مطلوب محدود سازند. به این ترتیب،نوجوانان میفهمند که این میل،میل مقدس است که اگر از آن خوب مواظبت کنند و منضبط و بر اساس ضوابط شرعی و اجتماعی آن را ارضا نمایند، ضامن سعادت آنهاست و اگر برعکس آن رخ دهد، هلاکت آنها را موجب میشود. والدین باید نوجوانان خود را بهویژه دختران را از عواقب نامطلوب بیبندوباری و ارضای غیرمشروع این میل آگاه سازند. علاوه برآن میتوان خطر ابتلا به بیماریهای مقاربتی را نیز برای آنها بیان کرد و آنهارا از این مسئله بر حذر داشت.
با توجه به اینکه نیازهای لطیف و هنری وحس زیباییدوستی وقدرتنمایی هم در دوران نوجوانی اوج میگیرد،خوب است والدین این جنبههای فرزندان خود را تقویت کنند تا انرژی روانی خود را دراین بخش تخلیه کنند. والدین با فراهم کردن شرایط شرکت کردن فرزندانشان در کلاسهای هنری یاباشگاههای ورزشی میتوانند تا حد زیادی توجه آنها را از امیال جنسی به سمت امیال هنری و ... جلب کنند.