حقوق والدین
در منابع دینى نسبت به رعایت حقوق والدین به مصادیق متعدد و مختلفى اشاره شده است. همه این مصادیق را مىتوان در عنوان کلى «احسان» جاى داد. خداوند متعال در آیات متعدد به احسان به والدین اشاره فرموده و آن را پس از دستور به خداپرستى قرار داده است؛ یعنى احترام و احسان به پدر و مادر در دومین مرحله از مراحل اساسى دعوت قرآن قرار گرفته است.(1) مصادیق احسان در روایات با تفصیل بیان شده است. برخى از مهم ترین مواردى که در روایات به عنوان مصادیق احسان ذکر شده به شرح زیر است:
ـ اطاعت از پدر و مادر؛(2)
ـ به آرامى و نرمى با آنان سخن گفتن؛(3)
ـ قطع نکردن سخنان آنان؛
ـ تواضع و فروتنى در برابر آنان؛(4)
ـ برآورده کردن نیازهاى پدر و مادر؛
ـ دعا در حق والدین؛
ـ شرکت در غم و شادى آنان؛
ـ مهربانى بیشتر در حق مادر؛
ـ قدردانى لفظى و عملى از زحمت های آنان؛(5)
ـ گردن نهادن به امر و نهى آنان؛(6)
ـ اجتناب از آزردن آنان حتى بهاندازهگفتنکلمه اُف؛(7)
ـ رسیدگى ویژه به پدر و مادر به هنگام پیرى؛(8)
ـ صدا نزدن آنان با نامشان.(9)
اساس رابطه و مهم ترین عامل پیونددهنده والدین و فرزندان، رابطه خونى پدرى و مادرى و فرزندى است که نام پدر و مادر نشانهاى از آن است. اگر فرزندى پدر و مادر خود را با اسم آنها صدا کند، گویا ارتباط والدینى را فراموش کرده و یا اینکه مورد توجه لازم قرار نگرفته است و به تدریج رابطه عاطفى و والدینى و فرزندى کمرنگ شده و فرزندان نسبت به رعایت حقوق والدین خود احساس وظیفه نمىکنند.(10) رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز از فرزند خود حضرت زهرا علیهاالسلام مىخواست که ایشان را با عنوان پدر مورد خطاب قرار دهد و عنوان های دیگر (مثل رسول خدا) را به کار نبرد.(11) مىتوان گفت: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)با این رفتار قصد داشتند رابطه عاطفى خود و فرزندشان به رابطهاى رسمى تبدیل نشود و همان حالت پدر و فرزندى در ارتباطات کلامى حفظ شود.
در فقه شیعه نیز احکامى در جهت رعایت حقوق والدین بیان شده است. در ذیل، به برخى از حقوق شرعى والدین و وظایف فرزندان اشاره مىشود:
1. مسافرت غیرواجب با نهى والدین جایز نیست و در صورت سفر نماز فرزند کامل و روزه او حکم روزه مسافر را دارد؛ زیرا چنین سفرى سفر معصیت به حساب مىآید.
2. اگر هنگام نماز فرارسد و در آن زمان والدین چیزى از فرزند خود درخواست کنند، باید فرزند نماز را به تأخیر بیندازد و خواسته والد خود را برآورده سازد، مگر آنکه وقت نماز تنگ باشد و سبب قضا شدن نماز واجب شود.
3. نماز جماعت ثواب بسیار زیادى دارد، ولى اگر پدر و یا مادر، فرزند را از شرکت در نماز جماعت منع کنند، اطاعت آنان واجب است.
4. در صورتى که ولىّ فقیه زمان، فرد را به شرکت در جهاد دستور نداده باشد و یا بسیج همگانى مسلمانان واجب نباشد، منع والدین از شرکت در جهاد باید توسط فرزند اطاعت شود.
5. منع از واجب های کفایى، در صورتى که افراد دیگرى براى انجام آنها وجود داشته باشد، نافذ است.
6. اگر پدر و مادر از فرزندشان که در حال خواندن نماز مستحبى است چیزى را بخواهند، باید نماز را قطع کند و خواسته آنان را برآورده سازد.
7. اگر والدین اجازه روزه مستحبى را به فرزند ندهند، وى حق روزه گرفتن را ندارد.(12)
8. اطاعت و پیروى از والدین در همه کارها واجب است و جزء حقوق آنان به حساب مىآید، مگر در مواردى که از عمل واجب نهى کنند و یا به کار حرامى دستور دهند.(13)
حق مشترک
یکى از دستورالعمل های دین اسلام به اعضاى خانواده های مسلمان، ارتباط با خویشاوندان است که از آن تحت عنوان «صلهرحم» یاد مىشود. در اندیشه اسلامى، حفظ، توسعه و تعمیق روابط فامیلى و ارتباط صمیمانه و حمایتى خویشاوندان از آنچنان اهمیتى برخوردار است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آن را جزء دین دانسته(14) و هدف از رسالت خویش را پس از بندگى خداوند و مبارزه با بتپرستى، صله رحم معرفى مىکند.(15) در منابع دینى، حق مشترک صله رحم زمینهساز دستیابى به بهنجارى در تمام امور خانواده معرفى شده است.(16)
نتیجهگیرى
موارد ذیل، مهم ترین نتایج پژوهش حاضربهشمار مىروند:
1. در منابع دینى براى هریک از اعضاى خانواده (زن، شوهر، فرزند، پدر و مادر) حقوقى وضع شده است.
2. در مقابل هر حقى، براى طرف مقابل (من له الحق) وظایفى معین شده است.
3. بر اساس منابع دینى، رعایت حقوق یکدیگر بر صمیمیت و استحکام نظام خانواده مىافزاید و کارآمدى آن را تضمین مىکند.
4. رعایت نکردن حقوق یکدیگر بر کارآمدى خانواده تأثیر منفى مىگذارد.
پی نوشت ها :
*استادیار جامعهالمصطفى العالمیه.
1ـ بقره: 83؛ نساء: 22؛ اسراء: 23.
2ـ لقمان: 14ـ15.
3ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 205.
4ـ همان، ج 71، ص 76.
5ـ مسند الامام الرضا (علیه السلام)، ج 1، ص 268.
6ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 205ـ277.
7ـ فضلبن حسن طبرسى، تفسیر مجمعالبیان، ج 6، ص 409.
8ـ اسراء: 23ـ24.
9ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 220.
10ـ محمدرضا سالارىفر، همان، ص 87.
11ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 43، ص 32.
12ـ روحاللّه خمینى، رساله توضیحالمسائل، احکام نماز و روزه.
13ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 74، ص 72.
14ـ همان، ج 72، ب 3، روایت 73.
15ـ همان، ج 38، ب 65، ح 49.
16ـ همان، ج 74، ب 17، ح 10.
منابع:
ـ باقریان، ابوالقاسم، بازخورد طلاب و دانشجویان نسبت به حقوق زن در اسلام، پایاننامه کارشناسى ارشد، رشته روان شناسی بالینى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1379.
ـ بحرانى، سیدهاشم، تفسیر البرهان، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.
ـ بستان، حسین، اسلام و تفاوت های جنسیتى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388.
ـ حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسائلالشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانى، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، 1991م.
ـ خمینى، روحاللّه، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1379.
ـ ـــــ ، رساله توضیحالمسائل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1381.
ـ دهخدا، علىاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377.
ـ سالارىفر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
ـ صدوق، محمدبن على، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، بیروت، مؤسسهالاعلمى للمطبوعات، 1404ق.
ـ طبرسى، فضلبن حسن، تفسیر مجمعالبیان، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق.
ـ فیض کاشانى، ملّامحسن، محجهالبیضاء، تصحیح علىاکبر غفارى، قم، انتشارات اسلامى، بىتا.
ـ کاتوزیان، ناصر، مبانى حقوق عمومى، تهران، دادگر، 1377.
ـ کلینى، محمدبن یعقوب، فروع کافى، تصحیح علىاکبر غفارى، بیروت، دارالتعارف، 1401ق.
ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
ـ محمدیان، بهرام، حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1377.
ـ محمدى رىشهرى، محمد، میزانالحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، قم، دارالحدیث، 1379.
ـ مصباح، محمدتقى، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1378.
ـ ـــــ ، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1374.
ـ هیثمى، علىبن ابوبکر، مجمعالزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق.
منبع: نشریه معرفت شماره 154