آتشکده قلعه داور مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان دالاهو، بخش مرکزی، دهستان بان زرده، در میان بافت روستای زرده بالا واقع شده و این اثر در تاریخ 26 اسفند 1386 با شمارهٔ ثبت 21803 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کاوش های باستان شناختی نشان داد که این بنا آتشکده ای از دوره ساسانی بوده و در اوایل اسلام با الحاق فضاهایی به آن تبدیل به کارگاه شیشه گری شده است . مجموعه تاریخی قلعه یزدگرد در دامنه کوههای دالاهو در محدودۀ دهستان ریجاب از توابع بخش مرکزی شهرستان دالاهو واقع است . این مجموعه از چندین بنا و محوطه محصور شده در دیواری عظیم و بلند تشکیل شده است . بنای موسوم به قلعه داور یکی از اجزاء تشکیل دهندۀ این مجموعه و در درون محدودۀ روستای کنونی زرده است . این بنا در حال حاضر در میان خانه های مسکونی و بافت رو به گسترش بخش موسوم به بان گمبد یا بان گنبد محصور شده است . ضلع شمالی این بنا با مدرسه راهنمایی روستای زرده ، ضلع غربی و جنوبی منازل مسکونی و در ضلع شرقی اراضی زراعی و باغات دیده می شود .
کاوشها و پژوهشهای نخستین این محوطه از سوی کیل صورت گرفته است . در خلال کاوشهای هیئت کانادایی در مجموعه قلعه یزدگرد در یک فصل کاری ( سال 1978 ) کاوشهایی نیز در این محوطه صورت گرفت . در این سال کیل با توجه به ضرورت تمایز نام این محل که در میان مردم محلی به عنوان قلعه خوانده می شد با سایر بناها و مجموعه های مشابه پراکنده در محدودۀ جغرافیایی قلعه یزدگرد ، این مکان را به تبعیت از نام مالک زمین قلعه داور خواند .
بر اساس مدارک و اسناد موجود، پیش ازآغاز کاوشها در این محل، پشته ای به ارتفاع حدود 5 متر از زمینهای اطراف و جود داشته است که بقایایی دیوارهای خشکه چین و نیز پاره دیوارهایی بر سطح آن نمایان بوده است. کیل نیز در نقشه ای که در این محل تهیه کرده است چهار جرز و برخی پاره دیوارها را از این مجموعه پیش از آغاز کاوشها مشخص کرده و با انجام کاوشها و پیگردیهایی در این بنا سه عدد از جزرها را نمایان و جزر چهارم را به صورت فرضی بازسازی کرده است. بر همین اساس کیل چهار طاقی یاد شده را بقایایی یک آتشکده خواند و با توجه به عدم وچود مشابهتها و همانی با بناهای پارتی، براساس شیوۀ معماری آن را متعلق به زمان ساسانیان می داند .
با وقوع انقلاب و خروج هیأت های باستان شناس خارجی از ایران، پژوهش در این بخش متوقف شد و وقوع جنگ تحمیلی و شرایط خاص منطقه در آن برهۀ زمانی باعث گردید محوطه مورد کم توجهی واقع شده و با گذر زمان تخریب و دخل و تصرفهایی در آثار و محدوده و حریم محوطه عارض شود. مجموع این اقدامات و عوامل تهدید کنندۀ موجودیت محوطه را می توان به دو بخش تقسیم کرد . بخش نخست دخالتهایی است که بوسیله نیروهایی نظامی مستقر در منطقه عمدتا در سالیان نخست جنگ در سطح این محوطه رخ داده است و شواهد آن در محل باقی مانده و بقایایی از حضور نیروهایی نظامی بر روی سطح محوطه و در درون فضاهای کاوش شده از سوی کیل در تحتانی ترین بخشها بر جای مانده است که شواهد آن بصورت، پوکه ها گلوله ها و دیگر بقایایی که نشانگر حضور کوتاه مدت نظامیانی بر سطح این محوطه هستند دیده می شوند.
با این وجود حجم گسترده تخریب و نابودی بوجود آمده بر سطح محوطۀ قلعه داور ناشی از گسترش بافت مسکونی روستا و محاصرۀ آن بوسیله منازل مسکونی است که باعث تخریب بخشهایی مختلفی از بنا شده است. پس از خاتمه جنگ با توجه به افزایش جمعیت روستا بخش عمده ای از جمعیت عمدتاً جوان روستای زرده به این بخش نقل مکان کرده و ساخت و سازه هایی بویژه در طی دهۀ هفتاد شمسی در اطراف این محوطه صورت گرفت و همان گونه که اشاره شد بخشهایی از محوطه تخریب و قسمتهایی دیگر از آن نیز با زباله ها و بقایایی حاصل از استقرار انسانی در حاشیه محوطه پوشیده شد به گونه ای که حتی فضاهایی که کیل در سالیان گذشته اقدام به کاوش آنها تا روی کف نموده بود محو و نامشخص شده بودند.
با توجه به این مقدمه در تابستان 1386 با هدف ساماندهی به وضعیت محوطه، آوار برداری و باز خوانی کاوشهای پیشین انجام شده در محوطه قلعه داور و بازداشتن اهالی از گسترش دخل و تصرف در محدوده آثار، اقدام به برنامه ریزی طرحی برای آوار برداری از محوطه قلعه داور شد. همان گونه که اشاره شد در گام نخست ساماندهی مجموعه هدف اصلی این پروژه بود اما با گسترش ناخوداگاه فعالیتها و یافته های جدید و روشن شدن نقاط ضعف و کاستیهای موجود در گزارشات و کاوشهای هیئت کانادایی در این محل طرح کاوش دامنه دار و منسجم این محوطه تهیه و کاوشها ی هدفمند باستان شناختی این محل با کسب مجوز لازم از پژوهشکدۀ باستان شناسی آغاز شد.