به گزارش ایسنا ، جلسه نقد و بررسی کتاب «بازنمایی سیاست در رمان پس از انقلاب» نوشته مصطفی گرجی عصر امروز (شنبه، 28 مرداد) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی برگزار شد.
در این جلسه پس از ارائه توضیحاتی از سوی مصطفی گرجی پژوهشگر این کتاب، محمد دهقانی به نقد کتاب پرداخت و درباره آن گفت: من این کتاب را با اشتیاق دست گرفتم ولی هر چه بیشتر جلوتر رفتم و خواندم سردتر شدم. کتاب خیلی پراشکال است یعنی هنوز کتاب نشده است. فکر میکنم برای چاپ کتاب عجله شده است و کاش من کتاب را قبل از چاپ میدیدم.
این نویسنده و پژوهشگر سپس به انتقاد از اختصاص بودجههای دولتی برای امر پژوهش پرداخت و گفت: کاش این پول نفت از پشت پژوهش و سازمانها برداشته میشد. اگر یک ناشر و سازمان خصوصی پشت این کتابها باشد برای تمام هزینههایی که صرف هر کتابی میکند حساب و کتاب میکند. سازمانهای خصوصی الکی پول خرج نمیکنند و پول مردم را مثل نهادهای دولتی بر باد نمیدهند.
او با بیان اینکه برای این کتاب زحمات زیادی کشیده شده است، گفت: از 10 رمانی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته من تعدادی از آنها را نخواندهام اما بعضی از کتابهایی که در اینجا بررسی شده از نظر من افتضاح است.
این استاد ادبیات اضافه کرد: ادبیات بحث محتوا نیست؛ هر کتابی اول باید ادبیات باشد، یعنی هنر در آن باشد. این کتابها باید حس زیباییشناسیما را ارضا کند وگرنه مهم نیست چه میگوید. ما اگر بخواهیم سیاست و فلسفه بخوانیم به سراغ این کتاب ها میرویم. در همین زمینه رمان «رود راوی» افتضاح است. اصولا رمانهای پستمدرنیستی اغلب افتضاح هستند. ما متاسفانه در اینجا هم مشکلمان مثل سلفی گرفتن نمایندگانمان با موگرینی است؛ یعنی با فرهنگ غرب قیافه میگیریم. مثل همین تحلیل گفتمان انتقادی در فرهنگ ایران.
دهقانی سپس به عمدهترین مشکلات این کتاب اشاره کرد و گفت: اشکالات این کتاب روشی است و حتی اشتباهات املایی فراوان است. در این کتاب مولفههای در نظر گرفتهشده برای بررسی داستان سیاسی، شخصیتهای سیاسی، وقایع و اندیشههای سیاسی هستند اما معلوم نیست در کجا گفته شده اینها مولفههای داستان سیاسیاند. در حالیکه امروز سیاست مفهوم بسیار وسیعی پیدا کرده است.
او سپس به غلطهای املایی، بیارتباط بودن بخشی از نقل قولها و اشتباه در نوشتن اسامی کتابها و نویسندهها و بیمعنی بودن برخی از عبارتهای استفادهشده در این پژوهش اشاره کرد و گفت: کتاب با نهایت بیسلیقگی کتابسازی شده است بهطوری که طراحی جلد آن باعث میشود فکر کنیم این یک مجله است.
دهقانی گفت: بسیاری از رمانهای ما بیانیههای سیاسی هستند و چون شرایط برای گفتن مسائل مهیا نیست نویسندگان، رمانهایشان را به محملی برای سیاست تبدیل کردهاند.
این منتقد ادبی سپس به انتقاد از ممیزی پرداخت و گفت: ما چیزی به اسم ادبیات پایداری در دنیا نداریم. ژانری داریم به اسم ادبیات جنگ. ادبیات پایداری یک مفهوم جعلی است اما متاسفانه ما در ایران خیلی راحت مفاهیم را جعل میکنیم، برایش رشته دانشگاهی درست میکنیم و بعد بچههای مردم را میفرستیم در این رشته دکترا بگیرند. ما ملت جالبی هستیم.
او همچنین اظهار کرد: بهنظر من ایراد این کتاب در ریزهکاریهاست و در انتشار آن شتاب شده است. کاش در این زمینه تجدیدنظری صورت بگیرد.
در ادامه این نشست محمد کمالیزاده مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی به تعریفهای موجود درباره رمان سیاسی و همچنین مشکلات رمان نویسی سیاسی در ایران اشاره کرد.
او در ابتدای سخنانش گفت: تاریخ و ادبیات ما به 28 مردادماه مدیون است. از این نظر که درباره وقایع این روز در ادبیات ما خیلی گفته شده است.
کمالیزاده همچنین به مشکلات پژوهشهای میانرشتهای در ایران اشاره کرد و گفت: تقسیمبندی جریانها در این کتاب خیلی جانبدارانه و حتی پارادوکسیکال است.اما مهمترین نتیجهای که میتوان از این کتاب گرفت این است که ما متوجه میشویم در حوزه رمان سیاسی خیلی فقیر هستیم و در واقع رمان سیاسی نداریم. با توجه به اینکه ایران در بین کشورهای منطقه خاورمیانه و وقایع و تحولات سیاسی مرکزیت داشته اما اینکه الان رمان سیاسی نداریم بحث قابل توجهی است.
او سپس بیان کرد: شاید دلیل دیگری که باعث شده این کتاب مطلوب نباشد به کتابها و ضعفهای رمانهایی بر میگردد که مورد بررسی قرار گرفتهاند. رمانهایی که به سطحیترین شیوه، اتفاقات مهم کشور را روایت کردهاند. دلیل دیگر شاید حجم زیاد کتابهای مورد بررسی در این کتاب است. شاید اگر آثار دو نویسنده با هم مقایسه میشد نتایج بهتری داشت.
در پایان این نشست مصطفی گرجی، نویسنده این کتاب، با پذیرفتن برخی از انتقادها از جمله شتاب برای چاپ و غلطهای املایی و ویرایشی ناشی از آن، توضیحاتی درباره دیگر انتقادهای مطرحشده در این جلسه ارائه کرد.
گرجی گفت: من برای این پژوهش سه مولفه درنظر گرفتم که ممکن است از نظر برخی اشتباه باشد یا باعث ایجاد دریچهای شود. من برای این پژوهش 101 رمان را مورد بررسی قرار دادهام. باید بگویم ما در حوزه رماننویسی بعد از انقلاب مگر کسی بزرگتر از دولتآبادی، براهنی، احمد محمود و درویشیان داریم که من سراغ آنها نرفته باشم؟ من باید سراغ چه کسانی میرفتم؟ طبق برخی از تعاریف و بر اساس این پژوهش باید بگویم ما در ایران به آن معنا رمان سیاسی نداریم. ما چیزی به اسم اعتراض و مقاومت داریم. پس شاید باید نام این کتاب بهجای «بازنمایی سیاست در رمان پس از انقلاب» باید «بازنمایی مقاومت و اعتراض در رمان» باشد.