1. بیگ ماما در روباه و سگ شکاری
Big Mama-The Fox and the Houndاگر به خاطر بیگ ماما نبود، تاد هیچوقت نمیتوانست توئیت بیوه را پیدا کنه و درواقع هیچوقت یک سرپناه و خانه پیدا نمیکرد. اون بیگ ماما بود که این بچه روباه را وسط جنگل پیدا کرد و به او کمک کرد تا به یک جای امن برسد. او بود که به تاد کمک کرد یاد بگیرد با وقایع زندگی روبرو شود، اینکه مردم بعضی وقتها عوض میشوند و ممکن است که دوستان صمیمیت تصمیم بگیرند تو را شکار کنند. زنی که همهچیز را میدانست و طرفدار تحصیل بود تازه تمام این کارها را به همراه آواز خواندن و بغل کردن انجام میداد.
2. میکو و پرسی در پوکوهانتس
Meeko and Percy-Pocahontasچطور ممکنه که میکو راکن تپل و پرسی بولداگ انگلیسی در تمام این سالها نادیده گرفتهشده باشند؟ آیا آنقدر درگیر نوع نرمکنندهی موی جان اسمیت و پوکوهانتس بودیم که این دو را از یاد بردیم؟ واقعاً که به نظر من این دو کوچولوی دردسرساز و شیطون باید یک برنامه مجزا برای خودشان داشتند. این صحنهی حمام کفبین این دو تا همانقدر جذاب است و باید معروف میشد که صحنهی اسپاگتی خوردن لیدی و ترامپ معروف شده است.
3. نانا در پیترپن
Nana-Peter Panببینید، اگر این تصمیم را گرفتید که بچههایتان را به هوای سگتان تنها میگذارید دیگر نمیتوانید از او انتظار داشته باشید که چرا کارش را خوب انجام نداده است، این بیمسئولیتی شما بوده. نمیتوانید او را سرزنش کنید وقتی کارش را بهدرستی انجام داده و احترام بچهها را به دست آورده است. علاقهی زیاد بچهها به نانا چنان آقای دارلینگ را ناراحت میکند که بهجای اینکه او را برای حمایت از بچهها در خانه نگه دارد سگ را به خانهاش میفرستد. همین کار است که درواقع باعث میشود پیترپن وندی و دیگر بچهها را بدزد. نانا واقعاً خیلی هم در شروع کار که در داستان بود خوب ظاهر شد و هر کاری از دستش برمیآمد انجام داد تقصیر مادر پدر بیمسئولیت بود که مسئولیت را به این سگ بیچاره دادند.
4. اسکاتل در پری دریایی
Scuttle-The Little Mermaidاگه نمیدونین دینگل هاپر (اسمی که اسکاتل در کارتون روی چنگال میگذاره) چیست تقصیر خودتان است چون این مرغ دریاییِ همهفنحریف، حرف نداره. صداپیشگی این کاراکتر را مرحوم بادی هکت (Buddy Hackett) بر عهده داشته، او بهعنوان تنها دستیار اریال (پری دریایی مو قرمز داستان) در خارج از دریا عمل میکند و بااینکه قروقاتى و خلوچل است مبتکر و خلاق هم هست و دستیار خوبی برای قهرمان زن داستان بهحساب میآید. اگه حتی هیچچیز از این کاراکتر یاد نگیرید میتونین تا ابد به خاطر داشته باشید که مهمترین کاربرد دینگل هاپر (چنگال) شانه کردن و مدل دادن موها همون جوری که ماکارونی میخورید، است.
5. تنتور در تارزان
Tantor-Tarzanدرست مثل کارتون دلپذیری که در اون قرار داره تنتور هم خیلی وقتها اون جور که باید زیر رادار کاراکترهای محبوب دیزنی قرار نگرفته است. یک فیل قرمز مالیخولیایی وفادار که صداپیشهاش کسی نیست جز وین نایت (Wayne Knight) هنرپیشهی نقش نیومن در «ساینفیلد» Seinfeld. حتی زمانی که تارزان تصمیم میگیرد خانه اولیهاش یعنی جنگل را ترک کند تا در میان همنوعانش یعنی انسانها زندگی کند بازهم در کنار اوست و در این پروسه بهاصطلاح انسداد احساسات (emotional constipation) میرسد که از تکههای جالب کارتون است.
6. ویلبور و اورویل در امدادگران: مأموریت زیرزمینی
Wilbur and Orville-The Rescuers/The Rescuers Down Under
اگر به خاطر وجود اورویل، کاپیتان سرویس هوایی نبود، بیانکا و برنارد هیچگاه نمیتوانستند پنی یتیم را نجات دهند اورویل بود که آنها را سوار بر پشت خود درون یک قوطی ساردین نجات داد. شجاعتی که برادر بامزهاش ویلبور در فیلم بعدی یعنی مأموریت زیرزمینی با صداپیشگی جان کندی (John Candy) به نمایش گذاشت. او در طوفان و سرمای استرالیا به کمک میآید تا پسربچهای را که دزدیدهشده نجات دهند.
7. ویکتور، هوگو و لاورن در گوژپشت نتردام
Victor, Hugo, and Laverne-The Hunchback of Notre Dameاین نباید خیلی شگفتانگیز باشد، اما این انیمیشن دهه 90 که آنطور که باید تحویل گرفته نشد 3 شخصیت بینظیر دارد که میبایست بیشتر موردتوجه قرار میگرفتند یعنی 3 گارگویل بامزهی داستان (مجسمههای کلیسا که جان میگیرند و دوستان گوژپشت هستند). هر قهرمانی احتیاج به یک قدرت پشتیبانی مثل سنگ دارد و این 3 پشتیبانهای کوازیمودوِ گوژپشت هستند. این 3 به تربیت کوازیمودو کمک زیادی کردهاند، آنهم زمانی که قاضی فرولو او را در کلیسا محبوس کرده و تنها نقشش در تربیت کوازی سرکشیهای هرازگاه و آوازهای ترغیبکنندهی او هستند -مثل آهنگ مردی مثل تو (A Guy Like You). احتمالاً اگر وجود و تأثیرات این 3 شخصیت نبود کوازیمودو هیچگاه زنجیرهایش را پاره نمیکرد و در قسمت آخر داستان نمیتوانست همه را نجات دهد.
8. دوستِ جغد در بمبی
Friend Owl-Bambiحتی پس از گذشت 75 سال هنوز این فیلم پر پرنده، حشره و راسو در زمان اکران بر روی پرده میدرخشد، مخصوصاً زمانی که این جغد فیلسوف بر روی صحنه ظاهر میشود. در تمامی صحنههای سخنرانی و اجرایش قدرت نمایشی فوقالعادهای دارد و دانش بیبدیلش دربارهی راز و رمزهای عاشقانه را با دیگر حیوانات در میان میگذارد. به نظر میآید که تاریخ چنین راهبرانی را به فراموشی سپرده و از آنها یاد نمیکند، کسانی چون سباستین و زازو! اما خب مطمئناً دوست جغد این موضوع را بر سر ما نخواهد کوبید، از اسمش معلوم است که دوست ماست.
Post Views:
8