مثل بقیه بود، جوانی جویای ازدواج، غرق رؤیا، دنبال زنی که ترک اسب سفید او بنشیند و خوشحال و شاد رو به خوشبختی بتازند. خودش را مثل دیگران در رخت دامادی میدید، شادمان زیر طنین هیجانآور هلهله اقوام، آشیانهاش را میدید که با سلیقه و وسواس چیده بودند و رنگ و لعاب زده بودند برای یک عمر ماندن زیر سقفش و ...
به گزارش ، صبح نو نوشت: همه آنهایی که این لحظه، این دم پشت میلههای زندان، غرق در خشم ثانیهها را میشمارند این حسوحال را تجربه کردهاند و در این میان عاشقان و دلباختگان، شدیدتر و غلیظتر، آنانی که در بدترین کابوسها هم به ذهنشان نمیرسید که آشیانه کوچکشان روزی سست شود، موریانه به جان عشقشان بیافتد و حس انتقام، راهی زندانشان کند.
محاسبات زندانیان مهریه اما به هم ریخته است، امروز تعداد این افراد به گواه تازهترین آمار ستاد دیه کشور 2هزار و چهارصد و 50 نفر است که از فروپاشی این تعداد زندگی مشترک حکایت دارد. زندگیهای فروپاشیده اما فقط منحصر به این آمار نیست که در پستوی هزاران خانه، به جای عشق، جنگ حاکم است و به جای واژههای محبت آمیز، تهدید رد و بدل میشود. این جدا از آمار زوجهایی است که در شُرف به اجرا گذاشته شدن مهریه و به احتمال زیاد، زندانی شدن مرد خانه هستند، جمعیتی که آقای اسدالله جولایی، رییس ستاد دیه کشور با اطمینان اعلام میکند که تعداد این افراد بسیار بیشتر از آنهایی است که در زندان به سر میبرند.
2 هزار و چهارصد و 50 زندانی مهریه البته فقط بخشی از آمار واقعی زندانیان مهریه است چون آماری که ستاد دیه اعلام میکند فقط مربوط به مردانی است که از پرداخت مهریه عاجزند و برای ادای دین پولی در بساط ندارند (وبه این دلیل زیر چتر حمایت ستاد قرار گرفتهاند) وگرنه هستند مردانی که اعسار( ناتوانی مالی) آنها اثبات نشده و به عمد و با هزار لطایف الحیل از پرداخت مهریه طفره میروند.
جیب خالی، پز عالی
زندان جای خیلیها نیست، اگر جای همه هم باشد جای مرد یک خانه نیست. انگشت اتهام الان رو به سوی هیچ زنی نیست، هیچ زنی اکنون توسط این سطرها محکوم نمیشود بلکه بحث بر سر یک زندگی مشترک است که نباید انتهایش به زندان ختم شود.
اما چشمان بسته مردان، چشمان بسته خانوادهها، به قول رییس ستاد دیه کشور این ضرب المثل پوچ که مهریه را کی داده و کی گرفته، زندانها را مالامال از محبوسان دیه کرده است. مروری بر پرونده زندانیان دیه در ستادهای دیه کشور حقیقتی تلخ را روایت میکند که شاهدی است عینی بر چشمان بسته مردمی که حین عقد ازدواج و گذاشتن قرار و مدارهای آن به همه چیز فکر میکنند به جز توان مالی جوانی که قرار است داماد شود. این پروندهها را که ورق بزنیم، دامادی جوان را خواهیم دید که پیک موتوری است با ماهی کمتر از یک میلیون تومان در آمد، جوانی دیگر تازه بیکار شده و آه در بساط ندارد، آن دیگری شاگرد یک میوه فروشی است و یکی دیگر کارمند دون پایه یک شرکت است.
مهریههایی را که اینها پرداختش را تقبل کردهاند ولی از مضربهای صد بالا میرود، مهریههایی که برای پز، کم نیاوردن، رو کم کنی و حتماً چشم هم چشمی طراحی شدهاند. جولایی حتی یک بار به رسانهها اعلام کرد به وفور، زنان و مردان درگیر در پروندههای مهریه را دیده که هیچ کدام، یک سکه طلا را از نزدیک ندیدهاند چهرسد به تقاضای چند صد سکه و تقبل پرداخت چند هزار سکه.
زندانیانی که اکنون در زندانهای سراسر کشور تحمل کیفر میکنند و معلوم نیست حبسشان تا کی به طول بینجامد، قربانی همین فرهنگ اشتباهاند، فرهنگی که در آن به جوانان در شُرف ازدواج نمیآموزند که پا را باید به اندازه گلیم دراز کرد، یاد نمیدهند که مهریه را هم میدهند و هم میگیرند و گوشزد نمیکنند مهریهای که نوشتنش در قباله ازدواج چند ثانیه طول میکشد، سالها، حتی یک عمر زمان میبرد تا تسویهشود.
مهریه، بدهیای که تاوانش سنگین است
با اعسار، با گفتن این جمله که ندارم، با طفره رفتن، با زمین و زمان را به هم دوختن و اشک ریختن، هیچ پرونده مربوط به مهریه بسته نمیشود . ستاد دیه کشور نیز همواره توضیح داده که کمکهایش فقط شامل حال کسانی میشود که واقعاً دستشان خالی باشد و برحسب یک اتفاق به زندان افتادهاند، شواهد هم همیشه نشان داده خیرانی که دستی در آزادسازی زندانیان غیرعمد دارند، به زندانیان مهریه کمتر از زندانیان نیازمند دیگر کمک میکنند.
ستاد دیه کشور نیز در توزیع کمکهای مالی خیران و آزادسازی زندانیان نیازمند آبرودار، زندانیان مهریه را در ابتدای لیست قرار نمیدهد چرا که بانیان آن معتقدند همان چشم و همچشمیها و همان کم نیاوردنها و همان فرهنگ غلط و نادیده گرفتن هشدارها، زندانیان مهریه را به حبس انداخته است.
با این حال چند سالی است در بودجههای سالانه کشور، دولت مبالغی را برای آزادسازی زندانیان مهریه در نظر گرفته که با وساطت ستادهای دیه در اختیار مردان محبوس قرار میگیرد. این تسهیلات در واقع وامی است که البته به صورت قرض الحسنه به این افراد پرداخت میشود و آنها مجبور و متعهد به بازپرداخت آن در مهلت مقرر هستند. این تسهیلات در تازهترین تصمیم دولت 50 میلیون تومان تعیین شده که نیازی به گفتن ندارد که در مقایسه با مهریههای سنگینی که زندانیان مهریه تعهدش کردهاند، ناچیز است.
ولی چاره چیست، یا ماندن در حبس برای همیشه، یا پذیرش وام بانکی و متعهد شدن به پرداختش. البته ستاد دیه میگوید اوضاع مالی بیشتر زندانیان دیه طوری است که توان پرداخت اقساط وام را ندارند یا قادر نیستند پیش پرداختی به همسرشان داشته باشند، کسانی که در میان زندانیان مهریه بدترین وضع را دارند و ناخواسته درس عبرتی برای آنهایی شدهاند که با جیب خالی، پز عالی میدهند.